|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
داعش و خامنهای بر سر یک بازار رقابت میکنند
حسین باقرزاده
آیت الله خامنهای نامهای خطاب به «جوانان اروپا و آمریکای شمالی» نوشته است که بیایید اسلام را با مطالعه قرآن و زندگی پیامبر بشناسید و الی آخر. سلف او، آیت الله خمینی، به تأسی از پیامبر اسلام، به سران کشورها (و از جمله به گرباچف، رهبر وقت شوروی سابق) نامه مینوشت و آنان را به اسلام دعوت میکرد. اکنون خامنهای ترجیح داده با «جوانان» سخن بگوید.
او میداند که کمتر رهبری در جهان هست که او و حکومت اش را نشناسد و نامههایی از این قبیل را جدی بگیرد. علاوه بر این، او میداند که اگر اسلام او و حکومت اش جاذبهای داشته باشد این جاذبه را عمدتاً در بین جوانان عاصی و سرخورده و خام فکر و ماجراجویی میتوان یافت که هزاران نفر از آنان در یکی دو سال اخیر از نقاط مختلف جهان، و به خصوص از اروپا و آمریکای شمالی، جذب دولت اسلامی (داعش) شده اند! داعش و خامنهای بر سر یک بازار رقابت میکنند.
خامنهای در جاهایی از نامهاش حدیث نفس میکند و آن چه را که در آینه میبیند به رهبران کشورهای غربی نسبت میدهد. کاری به غرب و رهبران آن نداریم، ولی این صفات در مورد چه کسی بیش از خود خامنهای و «دولتمردان» او [که البته همه مردند] صدق میکند؟
«[سیاستمداران و دولتمردان] آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند؛
«از دو دهه پیش تلاش های زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود؛
«تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن؛
«رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولت ها ... با دیگر ملّت ها و فرهنگ ها؛
«خونریزیهایی که به نام مذهب ...... صورت گرفته؛
«چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهء برخورد با فرهنگ و اندیشه ...، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
«شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از "دیگری"، زمینهء مشترک تمام ... سود جویی های ستمگرانه ... است؛
«اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند؛
«اجازه ندهید با چهره پردازی های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند؛
«اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند...»
اما آن چه که بیش از هر چیز دیگر در این نامه دیده میشود تلاش او برای ارائهء تصویری از یک اسلام اخلاقی و انسانی است و «بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان» که این اسلام ایجاد کرده است. او میگوید: «آموزههای انسانی و اخلاقی او [پیامبر] را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزش هایی طیّ قرون متمادی، بزرگ ترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟» ولی نمیپرسد (و در نتیجه پاسخ نمیدهد) که تاریخ گذشته و «من آنم که رستم بود پهلوان» به کنار، این حکومت اسلامی که 36 سال بر ایران مسلط بوده و 26 سال آن تحت حکومت مطلق او قرار داشته چه تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داده که در نتیجه آن، بیش از دو نسل «برترین دانشمندان و متفکّران» آن از کشور رانده شده و به مراکز علمی گوشه و کنار جهان پناه بردهاند.
«اسلام انسانی و رحمانی» ظاهراً از کشفیات اخیر جمهوری اسلامی است؛ نظامی که به هنگام قساوت و آدم کشی از «بسم الله القاصم الجبارین» استفاده میکرد، وقتی میخواهد چهره دیگری از خود نشان دهد، به یاد «بسم الله الرّحمن الرّحیم» میافتد. سه هفته پیش هم همان حکومت که برای سرکوب مخالفان خود از «اشداء علی الکفار» نام میبرد کنفرانسی تحت عنوان «پیامبر رحمت و مدارا» در تهران برگزار کرد و سخنرانان دولتی در آن با آب و تاب از خصوصیات انسانی و رحم و مدارای پیامبر و اسلام سخن گفتتد. اسلام برای اسلام گرایان حاکم همانند کشکول ملا علی است که هر رطب و یابسی را که بخواهند و به سودشان باشد میتوانند از آن بیرون بکشند. مثلاً، وقتی آیت الله خمینی میخواست فرمان قتل عام مخالفان خود را صادر کند از قتل عام یهودیان بنی قریظه در مدینه به فرمان پیامبر سخن راند (به صحت و سقم این واقعه و تعداد کشتگان کار نداریم؛ مسئله، توجیه قتل عام از سوی خمینی با توسل به این داستان است) در آن جا رحمت و مدارا هیچ محلی از اعراب نداشت - و اکنون همان حکومت وفادار به «امام راحل» از «مدارا» در اسلام خود سخن میگوید.
نامه خامنهای خطاب به جوانان کشورهای غربی از عمق جهالت و بیگانگی او از نسل جوان و تصویر خود او در جهان غرب حکایت میکند. آیا او نمیداند که انگیزهء فرار میلیونها جوان ایرانی به خارج کشور و مهاجرت به کشورهای غربی چیست و چرا غالب آنان برای رسیدن به این هدف خود را به آب و آتش میزنند و جان و زندگی خود و همسر و فرزندان خویش را در دریا و خشکی به خطر میاندازند؟ آیا اگر موعظههای او برای جوان امروزی در غرب جاذبهای داشت، نباید در درجهء اول و به طریق اولی جوان ایرانی که زبان او را میفهمد مجذوب این سخنان میشد و آرزوی فرار از ایران را از سر بیرون میکرد و در بهشت ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی باقی میماند؟ خامنهای که تا کنون خود را ولی فقیه مسلمانان جهان (و نه فقط شیعیان یا ایرانیان) میدانسته اکنون به صرافت آن افتاده است که «امپراتوری مجازی» خود را به جهان نامسلمان غرب نیز توسعه دهد و این کار را از نامه نویسی به جوانان غربی شروع کرده است.
از قدیم گفتهاند که آرزو بر نوجوانان عیب نیست، و از خامنهای که در کار امپراتوری سازی و جهانخواری نوجوانی بیش نیست این بلند پروازی ها را میتوان نادیده گرفت...
http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/53943/
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.