تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
علل جذابيت کالای اسلامگرایان برای برخی از جوانان
شهلا شفیق
بررسی و تحليل مصاحبههای انجام شده نشان دهندهء نیازهای متناقض جوانان اسلامگرای رادیکال شده، و یا در راه رادیکال شدن، است: گرایش به نظم و در عین حال شورش؛ نياز به چهارچوبی امن و در همان حال ماجراجویی؛ فرمانبری و در همان حال ميل به فرمانروایی. باید گفت که اسلامگرایی کالای ايدئوژيک فریبنده و کم و بیش کاملی به این جوانان پیشکش میکند که پاسخگوی اين نیازهای متضاد است. گرویدن به این ایدئولوژی معنایی برای زندگی پيشنهاد میکند و اين جوانها را در مجموعهء روابطی قرار میدهد، به آنها جا و مقام ناداشتهای عرضه میدارد تا، با پایان دادن به سرخوردگیها و حس تحقیرها، در ماجراهای قهرمانانه درگیر شوند و اسب خیال را به آرزوی کسب قدرت بتازانند.
****
تمرکزی
که بر پدیده جهادیسم میشود، توجه
به روند گسترش ایدهئولوژی
اسلامگرا
را که در فرانسه و اروپا از دههء
90
میلادی آغاز شده، کم و
بیش به حاشیه رانده و به عادی سازی اين پدیده
ياری میکند. جهادیسم اما
تنها یکی از گرايشهای اسلامگرا است.
اسلامگرایی، از انواع گوناگون عمل کردن به فرایض اسلامی، چه به شٓيوههای
سنتی و چه به شکل رایج فردی متمايز
است. از آن رو که مذهب را به جامهء
ایدهئولوژیک درآورده و از آن آموزهای تمامخواه میسازد که به همه چیز
پاسخ میدهد، توضیح حاضر و آمادهای برای هرگونه تردید در آستین دارد، و
نظم و نظامی برای فراخواندن پٓيروان خود به تسليم بی چون و چرا پیش مینهد.
عبدل، تازه از راه رسیدهای در این مکتب، میگوید: «اسلام یعنی عمل کردن به مقررات. آنچه ممنوع است، همچنان ممنوع میماند و آنچه مجاز، مجاز. راه دیگری وجود ندارد.» او گرایش خود به اسلامگرايی را با احساس نیازی که به کنترل شدن داشته بیان میکند: «من دوست دارم همه چیز زیر کنترل باشد؛ امنیت را دوست دارم».ه
این سخن نوجوانی است در جریان یک تحقیق پيرامون جوانان و اسلامگرایی که در شهر لیل و در سال 9/2008 به پیش بردم. در جریان این تحقیق، در اظهارات 32 جوان مصاحبه شونده، نکته واحدی دیده میشود: تقابل میان «اسلام واقعی» و «اسلام غافل» پدران و مادران شان. بررسی گفتار آنان تحولی کیفی در دینداری شان را به نمایش میگذارد: گذار از اسلامی فردی همراه با رعایت آیینهای معمول دینی، به اسلامی که در آن دین منشاء کلیه قوانین است، فردیت در آن جایی ندارد و شک و ترديد هايی که ذاتی آزادی است، یکسره از میان میرود.
سلسه مراتب جنسیتی
«اسلامگرايی»
اسلام را به مثابه
سیمان هویتی مسلمانان عرضه می کند. در اين
بينش مسلمانان،
صرف نظر از اینکه اهل این یا آن کشور باشند و یا وابسته به
این یا آن فرهنگ یا جامعه باشند، امتی واحد و يکپارچه
قلمداد میگردند.
این خیالپردازی دربارهء
ایجاد امت واحده و یکدست، با تحمیل قواعد مبتنی بر
موازین شرعی و غیرشرعی، یا حرام و حلال، تقویت میشود.
اما نظام اسلامی،
نه تنها میان مسلمان و غیرمسلمان، بلکه حتا میان خود مسلمانان نیز،
زیر
عنوان مسلمان واقعی و غیرواقعی،
یا مسلمان خوب و بد،
دیوار میکشد. ناگفته
پیداست که در این تقسیمبندی، آنان که از الگوی اسلامگرا پيروی نمیکنند،
بهرهای جز سرکوب، فشار، تهدید، خشونت و مرگ نخواهند داشت.
از سوی دیگر، سلسله مراتب جنسیتی در نظم اسلامگرا محوریت دارد. عَلَم، يکی از جوانهای طرف مصاحبه، اين نکته را بدون هیچگونه پرده پوشی بيان میکند: «من موافق برابری زن و مرد نیستم. چرا که در غیر این صورت، زنان همجنسگرا میشوند، طلاق فزونی میگیرد و آنان از شوهرانشان تبعیت نمیکنند. کشتی زندگی ناخدا لازم دارد».
ملیکا، دختر دانشجویی نيز که حجاب بر سردارد و، علاوه بر تحصيل، در زمینهء خدمات احتماعی ـ فرهنگی هم مشغول کار است، بر لزوم اطاعت در این سلسه مراتب تاکيد میکند. او با لبخندی بر لب میگوید: «عشق به معشوق (یعنی خدا)، به معنای اطاعت از اوست»، و با تأکید بر اینکه حجاب اش برای حفاظت از خود و حفاظت مردان در برابر وسوسه است، اضافه میکند: «نقطهء ضعف مرد، زن است».ه
ا این جوانها برای دست یافتن به «اسلام واقعی»، دست به دامن علمای اسلامگرا میشوند. خَدر میگوید: «اگر مسئلهای داشته باشم، نخست از امام یا از برادران عالمی چون تاریخ رمضان و... میپرسم. برادرانی نیز در الجزایر و عربستان هستند که میشود از آنان نیز پرسید؛ حتا در اینترنت، از سایت القردعوی، سلفی مشهور». این اشخاص و منابع الزاماً همنظر نیستند و ممکن است از برخی جهات با یکدیگر نیز اختلاف داشته باشند؛ اما همگی در یک چیز اشتراک نظر دارند: ایدئولوژی ساختن از اسلام.
دین سیاسی
ایدئولوژی اسلامگرا، با فروکاستن فرهنگ به دین و آیین (گویی که اسلام کليت فرهنگ مسلمانها را در برمیگيرد)، و سیاسی کردن دین (یعنی نشاندن مذهب در مقام منشاء قوانین)، ذات ثابتی از اسلام، «دنیای مسلمان» و «مسلمانان» میسازد. از سوی دیگر، با همين رويکرد ذات گرایانه، به «غرب» نیز مفهومی ایدئولوژیک میبخشد (راسیست، اسلامهراس، نجس). اسلامگرایان با این ذاتگرایی دو سویه، جهانروایی ارزشهای دموکراتیک را نمیپذیرند و آنها را فراوردهای غربی میدانند و تلاش میورزند که به جای این ارزشها، موازین اسلامی را، آن هم به روایتی که خود میپسندند، در عرصهء جهانی حکمفرما کنند. اسلامگرایان، با ایجاد دو جبههء متضاد میان «دنیای مسلمان» و «غرب»، تصویری مخدوش از درگیریهای ژئوپوليتيک (جغرافيٓا سٓياسی) به دست میدهند که در آن «اسلام» قربانی غربی که «هوادار یهود» است قلمداد می شود. این نگرش در خدمت پر و بال دادن به احساس تعلق به امتی مظلوم است که باید در صفی واحد از اعتبار و حیثیت پایمال شدهء «اسلام» به دفاع برخیزد. در همان حال، اين ديدگاه، اسلامگرایی را چون راهی برای مقاومت عرضه می کند. مفهوم جهاد، که آن نیز به جامهء ایدئولوژی درآمده، معناگر مبارزه برای برقراری قوانین الهی و محافظت از این قوانین گشته و نیز پرچمدار جنگ با فساد و بیعدالتی هم میگردد. بينشی که در نهایت توجیهگر جهاديسم است.
بررسی و تحليل مصاحبههای یاد شده نشان دهندهء نیازهای متناقض جوانان اسلامگرای رادیکال شده، و یا در راه رادیکال شدن، است: گرایش به نظم و در عین حال شورش؛ نياز به چهارچوبی امن و در همان حال ماجراجویی؛ فرمانبری و در همان حال ميل به فرمانروایی. باید گفت که اسلامگرایی کالای ايدئوژيک فریبنده و کم و بیش کاملی به این جوانان پیشکش میکند که پاسخگوی اين نیازهای متضاد است. گرویدن به این ایدئولوژی معنایی برای زندگی پيشنهاد میکند و اين جوانها را در مجموعهء روابطی قرار میدهد، به آنها جا و مقام ناداشتهای عرضه میدارد تا، با پایان دادن به سرخوردگیها و حس تحقیرها، در ماجراهای قهرمانانه درگیر شوند و اسب خیال را به آرزوی کسب قدرت بتازانند.ه
در تقابل با این پدیده، فراخواندن به نظم و رعایت قانون کفایت نمیکند. با تدابیر آموزشی و تربیتی مناسب باید جایگزینی کارساز در میان نهاد؛ آموزشی برابری طلب، لائیک و دموکراتیک که بتواند جوانان را با روح خودآیینی و اندیشهء انتقادی تربیت کند.
_____________________________________________________
این مقاله به زبان فرانسه در روزنامه لوموند
ششم
فوریه به چاپ رسیده است.
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.