تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

6 اسفند ماه 1393 ـ 25 ماه فوريه 2014  

تدارکات آمريکا برای شکست احتمالی گفتگوهای هسته ای

آريوبرزن داريوش

rudaruish@gmail.com

          فاش گوئی رسمی چند روز گذشتهء مقامات عالیرتبه ایران و آمریکا نشان از آن دارد که لحظه سرنوشت ساز مذاکرات اتمی بين ایران و شش کشور غربی فرا رسیده و استفاده از زمان باقی مانده بطور عملی نمي تواند در ماهيت تصميم گيری های کارساز و برگرفته نهائی ديگر اثر گذار باشد. محکم بودن لحن دو سوی گفتگوها و پیام آنها به يکديگر این برداشت را به اذهان ناظرين آگاه سياسی رسانيده است که هم "سخنان به نقطهء مرزی تحمل رسيده و اکنون، دوران و زمان انتخاب است" و هم هنگام بيان اين سخن ها. اما، روند گفت و گوهائی رويه ای و نه زيربنائی برای زدايش بعضی دوسخنی ها، مانند دو مرحله ای شدن توافق برای رسيدن به يکدلی در مورد مسائل هسته ای در مدت بازمانده در نظر گفتگو کنندگان قرار دارد. بنظر مي رسد،گاه لازم و کافی برای انجام گفتگوهای فنی به پايان رسيده و مرحلهء رسيدن به توافق،به اعمال ارادهء سياسی رهبران نيازمند است. آمريکا گفته است:" آنچه که به ايران پيشنهاد داده است، بايد بخوبی مورد پذيرش سردمداران رژيم قرار گيرد."

          گفتگو کنندگان غربی بايد به اين نکته مهم توجه نمايند که، امروز و بهنگام رسيدن به اين برهه از زمان، يک پرسش کليدی هم برای دولت حکومت اسلامی پيش کشيده شده است که، آیا پیشنهاد آمريکا و بلند پايگان غربی، اين توانائی لازم را دارا است که، ضمن پذيرش ديدگاه های ارائه شدهء آنها، قادر باشد، هم زمان، آبروی مقامات رژيم نزد مردم ايران را حفظ نمايد؟

          دربارهء روند گفت و شنودها، آقای اوباما رئیس جمهور ايالات متحده بر اين باور است که اگر ایران، چارچوب ريشه ای پیشنهاد مورد نظر آمريکا و ديگران را نپذیرد، تداوم نشست ها در آينده به هيچ روی مفید نخواهد بود. در پيوند با ديگرسخن های بيان شده، علی خامنه ای، رهبرحکومت اسلامی، نيز مانند باراک اوباما تکرار کرده است که: "نرسيدن به توافق، بهتر از انجام يک توافق بد است." گفته مي شود که معنی واژهء «توافق بد» بدين معنی است که نبايد موجبات "زيان به منافع حکومت اسلامی را فراهم و موجبات خوارداشت هويت رژيم گردد."

          به نظرمي رسد، با وجود اين شرايط و بالا بودن پتانسيل زياده خواهی ها از هر دو سوی، امکان حصول به توافق بسيار ضعيف و ناممکن باشد. از اين رو آمريکائيان اکنون درصدند تا دو برنامهء هم زمان برای زير فشار قرار دادن حکومت اسلامی و درتنگنا قراردان رژيم را به اصطلاح بر روی ميز قرار دهند.

          آنها اين آهنگ را دارند تا دوباره در يک جبهه، فضای پرتنش تهديد به حملهء نظامی از سوی خود و اسرائيل به ايران را به اصطلاح بر روی ميز قرار دهند تا مقامات حکومت اسلامی به قبول خواسته ها و پيشنهادات شان در مذاکرات هسته ای وادار و ناگزير شوند.

          از جانب ديگر، کوشش دارند مانند گذشته و به اشارهء مسئولين ميز ايران در وزارت خارجه آيالات متحده، دست بکار انجام مذاکراتی با بعضی از رهبران مخالفين ايرانی در خارج از کشور شده و تعهداتی برای اعطای کمک و همياری به آنها که براندازی رژيم را درنظر دارند، بپذيرند.

          بنظر مي رسد در اين ميان نشست هائی برای تبادل نظر و گفتگو بين دو سوی مورد بحث، تاکنون برگذار شده است. بايد در ماه های آتی و بدنبال عدم رسيدن به سازگاری بين دو سوی گفتگوهای هسته ای ايران و پنج بعلاوه يک، منتظر گرم شدن حرکت های رويه ای بعضی از گروه های مخالف حکومت اسلامی در خارج از ايران بوده و در جبههء دوم، کارزاری وسيع و تبليغاتی با کوبيدن بر طبل حملهء نظامی به ايران از سوی دولت های ايالات متحده و اسرائيل را نظاره گر شويم که، شرايط سياسی در بخش خاور نزديک، را با وجود بحران های کنونی مانند داعش در عراق و سوريه و مسائل کشور اُکراين با روسيه و اتحاديه اروپا را قدری بحرانی تر نمايد.

          و شايد، در برابر، مقامات حکومت اسلامی را به انجام اقدامات وفعل و انفعالاتی نسنجيده و غير قابل انتظار وادار نمايد.

          بنظر نگارنده، نجات ايران از شرايط بحرانی موجود تنها با انجام سرنگونی حکومت ولايت فقيه، يعنی اين مجموعهء غيردمکراتيک، ضد منافع ملی ايران، و مردم ستيز ميسر و امکان پذير خواهد شد.

در بررسی عمومی ِ پارامترهای شاخص وقوع و يا عدم وقوع جنگ عليه ايران، ميتوان به نکاتی قابل تامل دراين خصوص اشاره نمود.

          از حمله عللی که خطر انجام جنگ با حکومت اسلامی را در آينده تسهيل مي نمايد ميتوان به موارد زير اشاره کرد:

          1 ـ حضور گستردۀ و چشمگير نيروهای عمليات رزمی ارتش ايالات متحده در منطقهء خليج پارس که قادرند، بسرعت و بدون تخصيص بودجۀ هنگفت و اختصاصی نظامی و انجام تشريفات معمول مجالس قانونگزاری برای تدارک هزينه های لازم، درگسيل برای حمله به ايران به سهولت مورد استفاده قرار گيرند؛ نيروهائی مهيا و آموزش ديده که با شرايط جفرافيائی منطقه کاملاً آشنا و در نبرد دراين بخش از جهان بسياربا تجربه اند.

          2 ـ تاکيد و اصرار پيگيرسياستمداران تندروی حاکم در کشور اسرائيل بر انجام حملهء نظامی به ايران، تا در جهت تامين هدف های استراتژيک خود و بعد از ناتوان شدن کشور عراق و سوريه اکنون سومين کشور منطقه را نيز به ناتوانی و زمين گيری کشانيده و راه را برای نيل به خاستگاه ها و بخيال واهی و رويه ای امنيت و صلح درعمق، نمايند. غافل از اين امر تاريخی که انجام جنگ هموار برای ابد در خاطرۀ ايرانيان نقش خواهد بست و هيچ زمينۀ آشتی و صلحی در آينده با اسرائيل برای ملت ايران باقی نخواهد گذاشت.

          3 ـ فشار نيروهای سياسی نئوکنسرواتيو و جنگ طلب در وزارت خارجه و پنتاگون که اقدام بجنگ با ايران را دارای نتايجی بسيار ملموس و پرثمر، همچون جلوگيری قاطع از دسترسی ايران به تسليحات غيرمتعارف (هسته ای) و همچنين ايجاد گشايش وسيع در امر مشگلات اقتصاد امريکا و جهان پيش بينی مي نمايند و برانجام اين سياست اصرار ميورزند.

          اما آنچه که بنظر ميرسد احتمال انجام حملۀ نظامی به حکومت اسلامی را ناممکن و آن را تنها درحد يک تهديد نگهدارد:

          1 ـ ترديد، شک و دشواری هائی است که ايالات متحده در انجام يک جنگ کلاسيک با ايران دارد.

 نياز آمريکا به تداوم حکومت اسلامی برای بهره برداری های گوناگون سياسی و بازرگانی و گاه اهرم دوگانه ساختن از ايران و اسرائيل بر سر اعراب منطقه و استمرار شرايط تشنج در اين بخش مهم از جهان از يکسو، و گنگی و نامعلوم بودن پیامدها و نتايج سیاسی و امنیتی اين جنگ، از سوی ديگر، پارامترهائی است که بطور واقع به انجام درآمدن اين گزير را تا حدی ناممکن مي سازد.

          2 ـ در مورد ديگر چرخش های ناگهانی سياسی و تصميمات آنی باصطلاح دقيقۀ  نود حکومت اسلامی پس از احساس خطر جدی رخداد جنگ، موجب خواهدشد که اين کشور بطور غيرمترقبه، با ارائۀ پيشنهاداتی پر سر و صدا و توخالی شرايط تب آلودۀ سياسی فيمابين را به آرامشی نسبی فروبکشاند.،

          3 ـ تلاش های پيگير حکومت اسلامی برای بازنمودن فوری جبهۀ جنگ بين اسرائيل و نيروهای حزب الله در جنوب لبنان دليل ديگری است که در صورت وقوع چنين حادثه ای ارتش اسرائيل را از توانائی باز کردن جبهۀ وسيع دوم عليه ايران و شرکت درجنگ باز دارد. حکوت اسلامی بطور واقع مي تواند از اين امکان بسهولت و تا هنگامی که از اين معضل رهائی ياب استفاده کند. اگر آمريکا و متحدان اروپائی عزم راسخ و نه مقطعی و ناپيگير بر ياری به آزاديخواهان ايرانی داشته باشند مي توان بسهولت و بدون پيچيدگی، از شر حکومت ياغی اسلامی در منطقه رها شد، تدبير و هدفی که انجام اش بسيار کم هزينه و بمراتب نتايجی موثر درتامين صلح و امنيت دراين بخش از جهان رادارد.

          اکنون بايد اين پرسش را عيان کرد که، در اين راه آيا سياستمداران آمريکائی قادر خواهند بود از سياست های کاسبکارانۀ خود دست برداشته و منفعت وجود حکومت اسلامی برای خودشان را فدای برقراری صلح و آرامش در منطقۀ خاور نزديک بنمايند؟

          اما نه چون گذشته که در تأمين اهداف تاکتيکی خود در چندی از برهه ها به پشتيبانی مخالفان رژيم درآمده اما به ناگهان در زمانی که به خواست هاشان نائل و يا به توافقاتی با حکومت اسلامی رسيده اند، دست از کمک و همياری برداشته و با رها ساختن نهادهای سياسی شکل گرفته، بر توسعهء نااميدی و يأس مردم ار احتمال دگرگونی را افزوده اند.

          من بر اين باورم که رهائی ميهن مان بايد تنها با اراده، توان و همرائی ميهن پرستان ايرانی به سامان برسد. برگيری از مساعدت و ياری ديگران همواره روح مبارزه و استقلال عمل کوشندگان را خدشه دار و، گاه بعلت وجود تعهداتی ناروا، کاميابی در نبرد سياسی و مدنی را به بن بست مي کشاند.

          در نقد رسيدن به اتحاد و همراهی ايرانيان درمبارزه براندازی گاه ديده مي شود که وسيلهء نقادان مردم به عنوان عوامل مادی نبرد آماج انتقادها قرار مي گيرند. ديدگاه من اين است که: سستی مخالفان رژيم حکومت اسلامی امروز به جهت عدم ميل به اتحاد و همبستگی نيست، بلکه بخاطر کاستی يک نهاد اميدبخش و جذاب سياسی برای رودروئی با فرمانفرمائی ملايان است. اکنون لازم است بی چون و چرا در پی فراهم سازی يک سامانهء هم سود برای بسيج وسيع و نبرد در اين ميدانگاه ملی و ميهنی باشيم، تا بدون دلواپسی و با استقلال کامل نبرد رهائی را بيآغازيم.

چهارشنبه 22 بهمن ماه 1393 برابر 11 ماه فوريه 2015 

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه