تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
ولی فقیه موسیقی شناس و شوخی های آقای وزیر
کاوه کوهیار
آیا واکنش علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به معنای آن است که دولت حسن روحانی در برابر گروهها و نهادهای حاکمیتی دیگر که اجازه برگزاری نزدیک به 20 کنسرت موسیقی را تنها در یک سال گذشته ندادهاند، مقاومت خواهد کرد و نقطه پایانی بر این اقدامات خواهد گذاشت؟
علی جنتی، سرانجام و در پی لغو مکرر کنسرتهای موسیقی، سهشنبه 12 اسفند گفت: «معنا ندارد که یک جایی یک مقام قضایی یا گروهی دیگر، جلوی موسیقی سنتی را بگیرد یا جلوی اجرای موسیقی را که مجوز دارد بگیرد.»
او در عین حال از همه استانداران خواست که با جدیت تمام از مجوزهای صادر شده حمایت و دفاع کنند و به گفته او «نباید اجازه بدهند که این مجوزها بیارزش شود؛ زیرا نباید سیاست یک بام و دو هوا در کشور باشد و اینگونه نباشد که یک مسأله در یکجا شرعی باشد و در جای دیگر شرعی نباشد».ه
در یک سال گذشته، کنسرتهای متعددی پس از گرفتن مجوز از وزارت ارشاد اسلامی به دلیل مخالفت برخی مراجع تقلید و گروههای فشار مشهور به حزبالله و نیز مداخله مستقیم نیروی انتظامی و یا احکام قضایی درست در آخرین لحظات امکان برگزاری نیافتهاند.
لغو پی در پی دو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد و دانشگاه شهید بهشتی تهران بار دیگر باعث بالا گرفتن بحثها در زمینه ناکارآمدی دولت حسن روحانی در عمل به سادهترین وعدههای انتخاباتیاش شد.
فضای بد، خودسرها و سرها
با آنکه عاملان لغو کنسرتهای دارای مجوز کاملاً شناختهشده هستند، علی جنتی در واکنش خود نامی از آنها نمیبرد و حتی شکلگیری فضای به گفته او «بد» علیه موسیقی را به بعضی از «عناصر خودسر» نسبت میدهد.
وزیر ارشاد اسلامی، درباره علت به هم زدن کنسرتهای موسیقی گفته است: «متأسفانه ما در مسأله موسیقی و کنسرتهای موسیقی میبینیم که بعضی از عناصر خودسر به راه افتادهاند و با موسیقی مخالفت میکنند و فضای بدی را علیه موسیقی راه انداختهاند.»
«عنصر خودسر» کسی است که بدون اجازه و پشتیبانی فکری- ایدئولوژیک، مالی، اداری، سیاسی و قضایی بر خلاف اراده قدرت مستقر کاری را انجام دهد. آیا برهمزنندگان کنسرتهای موسیقی را میتوان «عناصر خودسر» دانست؟
حتی پاسخ علی جنتی نیز به این سؤال منفی است. واقعیت آشکارتر از آن است که حتی وزیر ارشاد اسلامی بتواند بر آن پرده بگذارد و در سخنان خود به ریشه و دلایل این میزان از مخالفت با موسیقی و کنسرتهای موسیقی اشاره نکند.
علی جنتی میپذیرد که «بین علما درباره موسیقی اختلاف نظر وجود دارد. گروهی آن را کلاً حرام می دانند و گروهی خیر.»
او اما میگوید که در حکومت اسلامی، نظر همه «علما» را نمیتوان و نباید در نظر گرفت. به گفته وزیر ارشاد اسلامی «برخی ممکن است اصولاً و به طور کلی موسیقی را حرام بدانند. اینجا حکومت اسلامی است و در رأس آن فردی است که هم مرجع تقلید، هم ولی فقیه و هم هنرشناس است. هیچ شخصیتی به اندازه رهبری، شعر نمیشناسد و فیلم و موسیقی و کتاب را نمی شناسد.«
علی جنتی، برخلاف نظر پدرش احمد جنتی که از جمله روحانیون مخالف موسیقی است، در دفاع از عملکرد وزارت ارشاد اسلامی برای دادن مجوز برگزاری کنسرت موسیقی میگوید: «با احترام به نظر تمامی علما، ملاک ما در این زمینه توجه به سخنان و فتاوای مقام معظم رهبری است؛ زیرا ایشان اشراف بسیار خوبی در حوزه هنر، شعر و موسیقی و ترانه دارند و حتی در مقطعی در ۷۴ درس اخلاق خود به بحث موسیقی پرداختهاند. لذا ملاک عمل ما نظرات مقام معظم رهبری است.«
دو پرسش ساده و جوابهای ناگزیر
این سخنان اما دو پرسش عمده را مطرح میکند:
اول: آیا آن دسته از «علما و مراجع تقلید» که موسیقی را کلاً حرام میدانند و بهطور طبیعی، دستگاهها و نهادهای حاکمیتی مثل قوه قضاییه و نیروی انتظامی، بسیج و گروههای حزبالله یکپارچه مخالف نظر علی خامنهای، ولی فقیه و رهبر حکومت اسلامی هستند و باید آنها را یکسره «عناصر خودسر» دانست؟
حتی اگر برخی از «علما» در وجاهت شرعی احکام علی خامنهای و مشروعیت جایگاه فقهی او تردیدی داشته باشند و نظراتی مخالف با او مطرح کنند، قوه قضاییه، نیروی انتظامی، بسیج و گروههای فشار از نهادهای زیر نظر رهبر نظام اسلامی و مطابق قانون تابع او هستند.
دوم: آیا آنگونه که علی جنتی میگوید، نظرات علی خامنهای، رهبر حکومت اسلامی، ولی فقیه و مرجع تقلید «هنرشناس و شعرشناس و موسیقیشناس و فیلمشناس و کتابشناس»، به راستی با نظر دیگر علمای شیعه در باب موسیقی متفاوت است؟
برای پاسخ دادن به این سؤال، نیازی به استدلال وجود ندارد. تنها نگاهی گذرا به به فتاوای علی خامنهای در باب موسیقی به این پرسش پاسخ میدهد.
فتواهای ولی فقیه هنرشناس
علی خامنهای در وبسایت خود و در بخش استفتائات مربوط به «موسیقی و غنا»، در پاسخ به همه 38 سؤالی که از او در مورد حلال یا حرام بودن موسیقی شده، بیهیچ استثناء تأکید کرده است که «هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب میشود و اگر موسیقی این گونه نباشد به خودی خود اشکال ندارد.»
از نگاه رهبر نظام اسلامی، «موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بیبند و باری و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.»
مرجع تقلید و ولی فقیه «هنرشناس» سپس تنها یک نوع موسیقی را مجاز و فاقد اشکال میداند: «سرودهای انقلابی یا دینی.»
به این ترتیب، ولی فقیه نظام اسلامی خود دست «عرف» را در تفسیر و تشخیص اینکه کدام موسیقی حلال و کدام حرام است، باز گذاشته و حتی به صراحت میگوید که «داشتن مجوز از مؤسسات اسلامی دلیلی بر شرعی و حلال بودن موسیقی نیست و تشخیص مصادیق هم موکول به نظر خود مکلف است.»
او میگوید: «فتوا به جواز یا عدم جواز گوش دادن به موسیقى از احکام حکومتى نیست، بلکه حکم شرعى فقهى است و بر هر مکلّفى واجب است در اعمالش به فتواى مرجع تقلید خود مراجعه کند.»
این افراد مکلف، همان کسانی هستند که احساس تکلیف کرده و مانع برگزاری کنسرتهایی شدهاند که مؤسسه اسلامی وزارت ارشاد اسلامی مجوز آنها را صادر کرده است، اما علی جنتی به دلایل روشن سیاسی و جناحی ترجیح میدهد در این موقعیت، بدون توضیح این پشتوانه آنها را «عناصر خودسر» بنامد.
اما حتی «مکلفان و مقدان «رهبر هنرشناس» هم میدانند که هم آیت الله خامنهای و هم آیت الله خمینی موسیقی را به طور مطلق حلال ندانستهاند و اگر نبود مسایل و اقتضائات اداره مملکتی با فرهنگ و پیشینه ایران، محال بود همین میزان از بیاشکال بودن موسیقی را بپذیرند و تحمل کنند.
علی خامنهای در یکی از فتواهای خود میگوید: «نسبت حلال دانستن موسیقی به طور مطلق به راحل عظیمالشأن حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) کذب و افتراء است. امام (قدّس سرّه) معتقد به حرمت موسیقی مناسب با مجالس معصیت بودند و نظر ما هم همین است، و پخش از رادیو و تلویزیون به تنهایی دلیل شرعی بر مباح و حلال بودن آنها محسوب نمیشود.»
رهبر و «ولی فقیه هنرشناس»ی که به گفتهء وزیر ارشاد اسلامی هیچ شخصیتی به اندازهء او شعر و فیلم و موسیقی و کتاب نمیشناسد، فراتر از این میرود و به صراحت میگوید: «ترویج موسیقى با اهداف عالیهء نظام مقدس اسلامى سازگار نیست».ه
بنابراین، آیا به راستی عده از «عناصر خودسر» باعث لغو کنسرتهای موسیقی و از آن فراتر و مهمتر جلوگیری از رشد و گسترش و اعتلای موسیقی نه فقط در یک سال گذشته، بلکه در بیش از سه دهه گذشته شدهاند؟
و آیا وزارت ارشاد اسلامی نه فقط قادر بلکه اساساً مایل است که وضعیت هنر و در این بحث خاص موسیقی در نظام اسلامی را از این همه گرفتاری رها سازد؟
در فرهنگ و دیدگاهی که حتی در خصوصیترین حوزههای زندگی، زن و شوهر حق ندارند برای هم آواز بخوانند و نغمهای را زمزمه کنند، آیا اساساً میتوان تصور کرد و پذیرفت که وظیفءه مؤسسهء اسلامی متعلق به حکومت اسلامی پاسداری از حقوق موسیقیدانان و ترویج هنر موسیقی خواهد و یا میتواند بود؟
آیتالله خامنهای، رهبر نظام اسلامی و مرجع تقلید هنرشناس، در فتاوای خود حکم شرعی میدهد که:
گوش دادن به غنا، که عبارت است از ترجیع صدا به نحوی که لهو مضل عن سبیل الله و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقاً حرام است؛ حتّی غنای زن برای شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع غنا را مباح نمیکند و حرمت غنا و مانند آن، با تعبّد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب میشود و دائر مدار ملاکات فرضی و آثار روانی و اجتماعی نمی باشد، بلکه تا زمانی که این عنوان حرام بر آن صدق کند، حکم آن حرمت و وجوب اجتناب به طور مطلق است.