تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

15 اسفند ماه 1393 ـ 6 ماه مارس 2014  

وظايف ما در صورت «توافق» پیرامون برنامهء هسته ای

کوروش اعتمادی

Koroush_etemadi@hotmail.com

قراین حاکی از آن است که «توافقی» ممکن، در چارچوبهای معینی، بر سر برنامه های هسته ای رژیم اسلامی با دولت امریکا و گروه 1+5 دور از واقعیت نیست. لذا دولت اوباما، علیرغم همهء مخالفتهای شدید از سوی کنگره آمریکا و دولت اسرائیل، مصمم است روند مذاکرات را به سمت یک تفاهم مشروط  پیش برد. چرا که دولتمردان امریکا معتقد هستند؛ نفس مذاکرات و به نتیجه رساندن آن در محدوده ای که مورد توافق دو طرف باشد، موجب خواهد شد تا دولت امریکا در آینده نظارت و کنترل بیشتری بر برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی داشته باشد، و نیز امکان دست یابی رژیم اسلامی به تسلیحات اتمی را مسدود سازد. از این رو است که دولت اوباما، که از آغاز با روش مذاکره با جمهوری اسلامی بر سر برنامه های هسته ای اش موافق بوده است، بارها اعلام داشته است؛ پرهیز از گفتگو با سران حکومت اسلامی در رابطه با برنامه های هسته ای اش بیشتر بسود رژیم اسلامی خواهد بود تا آنها در پنهان و بدور از چشمان همگان و بدون هر گونه کنترلی فعالیتهای تسلیحات اتمی خود را پیش برند.

از این رو دولت امریکا بارها انگیزه اصلی خود در رابطه با مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی بر سر برنامه های هسته ای اش را چنین اعلام کرده است؛ آگاهی و نظارت بیشتر بر برنامه های هسته ای رژیم اسلامی میباشد که موجب شده است تا دولت امریکا در پروسه چندین سالهء مذاکرات هسته ای دخالت کند. و در همین رابطه بارها رئیس جمهور امریکا مطرح کرده است؛ در شرایط کنونی که دولت امریکا حضوری مستقیم در روند مذاکرات هسته ای دارد، جهان امنیت بیشتری یافته است. و همچنین بر پایه چنین استدلال رئیس جمهور امریکا مدعی است؛ امنیت اسرائیل هم نسبت به گذشته که امریکا هیچ دخالتی در روند مذاکره نداشته، بیشتر تضمین شده است.

امّا از سویی دیگر دولت اسرائیل از انجام مذاکرات و یا توافق احتمالی دولت امریکا با جمهوری اسلامی بر سر برنامه های هسته ای اش بشدت ابراز نگرانی میکند و مقامات سیاسی این کشور بارها اعلام داشته اند که توافق امریکا با رژیم آخوندی بر سر برنامه های هسته ای، در هر محدوده ای، موجب خواهد شد تا تهران فرصت بیشتری برای بپایان رساندن برنامه های هسته ای اش بدست آورد، و با توجه به دانش و امکانات موجود در ایران، حکومت اسلامی بسرعت و بسهولت خواهد توانست پس از توافق و لغو بخشی از تحریمها، نخستین بمب های اتم خود را تولید کند.

امّا علیرغم همهء پیش فرضهای موجود پیرامون توافقی ممکن بین دولت امریکا و حکومت اسلامی، آگاه هستیم هنوز بر سر پاره ای از موارد بویژه در رابطه با لغو تحریمها، اختلاف نظرهای عمیقی فی مابین وجود دارد که همین امور ممکن است توافق نهایی را با مشکلات جدی روبرو سازد. موضوع مورد اختلاف مسئله نحوهء لغو تحریمها است که دولت جمهوری اسلامی خواستار لغو یکباره آن میباشد، در حالیکه ایالات متحده امریکا خواهان لغو تدریجی آنها و گاه مدت زمانی بین ده تا پانزده سال را مد نظر دارد.

ولی آنچه که مهم است و به واقعیت نزدیکتر است؛ لغو تحریمها به یکباره اساساً ممکن نیست، اگر هم فرض کنیم دولت امریکا خواستار پایان بخشیدن به آنها باشد. آگاهیم بخشی از تحریمها در دوره ای از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه صنایع نفت، کشتیرانی و فعالیتهای بانکی جمهوری اسلامی به تصویب رسیده که لغو هریک از آن تحریمها مستلزم گذر از یک پروسه حقوقی دراز مدت است که بررسی و یا لغو کامل آنها چندین سال بدراز خواهد کشید. و بزبانی دیگر لغو کامل همهء تحریمها بین المللی علیه جمهوری اسلامی در رابطه با برنامه های هسته ای اش در محدوده اختیار نه دولت امریکا است و نه اتحادیه اروپا و نه گروه 1+5 میباشد. تازه پس از توافقات احتمالی بین رژیم اسلامی با گروه 1+5، دولتمردان جمهوری اسلامی میبایست بسراغ سازمان ملل متحد رفته و در جلسات شورای امنیت این سازمان حضور بیابند و نمایندگان 15 کشور عضو این نهاد را متقاعد سازند که برنامه های هسته ای آنها جهت گیری نظامی ندارد تا اعضای این شورا هم رأی به لغو تحریمها بدهند. خوب تمامی این اقدامات برای رسیدن به نتیجه، مستلزم زمان طولانی است. سخن یکماه و یکسال هم نیست، بلکه سالها بدراز خواهد کشید تا پروسهء لغو حقوقی همهء آنها طی گردد. 

***

امّا از سویی دیگر از هم اکنون فرض را هم بگذاریم تا 24 مارس امسال توافقی هم بین دول درگیر با جمهوری اسلامی پیرامون برنامه های هسته ای اش حاصل آید و طرفین شروط یکدیگر را در محدوده های معینی بپذیرند. در نتیجه بخشی از تحریمها از میان برداشته خواهد شد و زمینه برای ورود حکومت اسلامی به باشگاه بده و بستان جهانی هموار خواهد شد. بهر حال اینها فرض های «محالی» هستند که تحقق آنها هم در این دنیا بی حساب و کتاب دور از انتظار نیست.

امّا باید دانست این در واقع توافق دولتهای درگیر در مذاکره با رژیم اسلامی است، و نه توافق جامعه بین المللی با مردم ایران که دیدگاه کاملا متفاوتی نسبت به موجودیت و ماهیت جمهوری اسلامی دارند. آگاهیم موضوع اصلی گفتگو و موردِ اختلافِ  کشورهای غربی با رژیم اسلامی در طی همهء این سالها فقط این بوده است که چگونه میشود معضل هسته ای خود با جمهوری اسلامی را حل کنند. نزاع و گفتگوی آنها نه بر سر نقض حقوق بشر در ایران بوده است، و نه حمایت جمهوری اسلامی از تروریسم اسلامی در منطقه و یا دخالت ملایان در امور داخلی و سیاسی کشورهای منطقه که موجب بی ثباتی و هرج ومرج سیاسی در کشورهای خاورمیانه شده است. علیرغم اینکه همهء مقامهای بلندپایه دولت امریکا و اتحادیه اروپا واقف هستند، حکومت اسلامی با نقض آشکار حقوق بشر در ایران و در خارج از مرزهای کشورمان بارها مرتکب جنایت علیه بشریت شده است و نقش بسزایی هم در بی ثبات سازی شرایط سیاسی در منطقه ایفاء کرده است. ولی همچنان موضوع مورد اختلاف خود با حکومت اسلامی را مسئله هسته ای میدانند و به دیگر مسائل و مطالبات اصلی مردم ایران که انحلال کامل این حکومت اسلامی و استقرار دمکراسی میباشد بی توّجه بوده.

از این رو است با توجه به امضاء و تأیید «تفاهمنامه ای» محتمل تا 24 مارس مابین جمهوری اسلامی با گروه 1+5، مسئولیتهای سنگینی در پیش روی جامعه شهروندی و سیاسی ایران قرار میگیرد که در قبال این «تفاهم» میبایست اتخاذ کند.

بنظر می رسد مواضع سیاسی جامعهء شهروندی و اپوزیسیون مترقی ایران می بایست بر پایهء هشدار دادن مجدد به جامعهء جهانی به خطرات تصديق موجودیت حکومتی باشد که طی 37 سال جز زیر پا گذاشتن حقوق بشر و انجام جنایت علیه بشریت، در ایران و منطقه، سیاست راهبُردی دیگری نداشته است. زمان آن فرا رسیده است تا به جامعهء بین المللی نهیب زنیم که توافق هسته ای شما با رژیم اسلامی توافق شما با حکومت سرکوبگر و ضد بشری ملایان می باشد و نه توافق شما با جامعهء شهروندی ایران که اساساً دیدگاهی کاملاً متفاوت با شما، نسبت به ماهیت، منش و موجودیت این حکومت مذهبی دارد.

 5 مارس 2015

 

بازگشت به خانه