تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

15 اسفند ماه 1393 ـ 6 ماه مارس 2014  

برداشتی باژگونه از اهداف و ماهیت جنبش سکولار دمکراسی

کوروش اعتمادی

Koroush_etemadi@hotmail.com

1. اتهام بی پايه به جنبش سکولار دموکراسی

علیرغم نوشتارهای متعدد و مباحث بی شمار پیرامون ماهیت، روش کار و اهداف «جنبش های سکولار دمکراسی»، بمثابه «آلترناتیو سیاسی»ی حکومت های مذهبی و ایدئولوژیک، همچنان شاهد برداشت ها و داوری های باژگونه از این مقولهء سیاسی هستیم. برخی برآنند تا اثبات کنند که جنبش سکولار دمکراسی همچون «آلترناتیو سیاسی»ی دولت ها (و نه  حکومت ها) و برای تصاحب قدرت دولتی سامان یافته است. این تفکر، که در زير عنوان «همگرائی پايدار ايرانيان» ظهور کرده، تلاش می ورزد تا «جنبش سکولار دمکراسی» را، بمثابه نهادی حزبی ارزیابی کند که بنا دارد بر دولت چیره گردد تا اداره و کنترل جامعه و نهادهای حکومتی را در اختیار گیرد! از این رو نتیجه گیری می کند که: « واقعیت تلخ این است که ذهنیت استبداد زده یا مطلق گرایی خود، قدرت سیاسی و در نتیجه مبارزه علیه آن را یک جنبه فروکاسته، خود را از دیدن تنوع سطوح مختلف واقعیت محروم کرده است».*

در واقع این تفکر، با چنین برداشت سوء از ماهیت و اهداف جنبش سکولار دمکراسی، بر آن شده است تا برای موجودیت جنبش سکولار دمکراسی همان روند و وظایف سیاسی که هر حزب و یا جبهه ای از احزاب سیاسی برای خود در نظر گرفته اند، قائل شود و، در غایت امر، نگاه جنبش سکولار دمکراسی را معطوف به قدرت و تصاحب نهادهای دولتی و حکومتی ارزیابی کند. از خلال این تفکر نتیجه گیری شود که، پس، جنبش سکولار دمکراسی بمثابه نهاد تصاحب گر قدرت دولتی از ذهنیتی استبدازده و مطلق گرا برخوردار است و تنوع سیاسی را هم نادیده خواهد گرفت.

بارها به این مسئله اشاره شده است که جنبش سکولار دمکراسی خود را آلترناتیو سیاسی «حکومت» های ایدئولوژیک و مذهبی قلمداد می کند و نه «دولت» ها. و هرگز در جایی مطرح نشده است که جنبش سکولار دمکراسی بنا دارد با توجه به ماهیت و اهداف سیاسی اش قدرت دولتی را از آن خود کند.

هدف اصلی جنبش سکولار دمکراسی «بر هم زدن معادلات سیاسی علیه موجودیت سیاسی حکومتهای ایدئولوژیک و مذهبی بسود استقرار سکولاریسم و دمکراسی» می باشد. روشن است که تحقق دمکراسی در وحلهء نخست مشروط به نفی حاکمیت های سیاسی مطلق گرا، و فراهم سازی بستر آزادی و رقابت آزاد سیاسی برای احزاب گوناگون سیاسی است تا نیروی متکی به اکثریت قادر باشد، در انتخاباتی آزاد و دمکراتیک، ادارهء دولت را در اختیار گیرد. يعنی، تحقق و استمرار دمکراسی پیشتر زمانی ممکن خواهد شد که جنبش سکولار دمکراسی، بمثابه چتر فراگیر همهء نیروهای سکولار دمکرات و اپوزیسیونی مادالعمر، در همه حال و در همهء دوران ها، از تصاحب قدرت سیاسی و دولتی خودداری ورزد و همچون یک منتقد جدی، منسجم و سازمان یافتهء خارج از حوزهء قدرت، کارکرد نهادهای دولتی را به باد انتقاد گیرد. در واقع، ورود جنبش سکولار دمکراسی به حوزهء قدرت دولتی و نشستن بر مسند قدرت، خلع سلاح کردن جامعه در مقابل قدرت است.

حال این پرسش مطرح است: جنبشی که نه برای تصاحب قدرت سیاسی بلکه در راستای نفی و انحلال حکومت های استبداد زدهء دینی و ایدئولوژیک مبارزه می کند، خود چگونه می تواند مطلق گرا و استبداد زده باشد؟ و چگونه ممکن است جنبشی که بنا دارد از همهء پتانسیل های نیروهای سکولار دمکرات برای هم پیمانی زیر چتر جنبش سکولار دمکراسی در راستای به زیر کشاندن حکومت ها و دولت های مطلق گرا و استبدادزده بهره جوید، در ترکیب تشکیلاتی خود تنگ نظر و تنوع گريز باشد؟

از این رو ما سکولار دمکرات های متحد شده در جنبش سکولار دمکراسی، که هرگز چشم طمعی به قدرت دولتی نداشته ايم، از این داوری حیرت زده می شویم که جنبش استبداد ستیز ما را به داشتن «ذهنیت استبدادزده و مطلق گرا» متهم سازند!

 

2. ماهیت جنبش سکولار دمکراسی

جنبش سکولار دمکراسی خود را از يکسو اپوزیسیون انحلال طلب «حکومت» های مذهبی و ایدئولوژیک قلمداد می کند و، از سویی دیگر، بخود همچون اپوزیسیون سخت منتقد دولت هایی که قصد دارند، با اعمال نفوذ اندیشه های ایدئولوژیک و مذهبی خود در حکومت، جامعه را در استبدادی دیگر به گروگان گیرند می نگرد.

جنبش سکولار دمکراسی، در همه حال و در هر زمانی، بنا دارد نیروهای سکولار دمکرات جامعه را برای بر چیدن شدن بساط حکومت های ایدئولوژیک و مذهبی بسیج و رهبری کند.

جنبش سکولار دمکراسی، به سبب تنوع فکری در درون اش و گستردگی پیچیدگی های تشکیلاتی اش، نه قصد تصاحب قدرت دولتی را دارد و نه اساساً ممکن است، بنا به ماهیت درونی اش، ادارهء دولت را در اختیار گیرد.

هدف جنبش سکولار دمکراسی فراهم آوردن شرایط دمکراتیکی است که در آن قانونی اساسی، مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر، تنظیم و تصویب شود و زمینه های دمکراتیک و متمدنانهء انتخابات آزاد برای احزاب گوناگون سیاسی ـ که برای تصدی قدرت دولتی در فضای کاملاً دمکراتیک به رقابت با یکدیگر می پردازند ـ فراهم آید.

  

3. وظایف جنبش سکولار دمکراسی

همانگونه که بارها تأکید شده است، بالاترین رسالت سیاسیی که جنبش سکولار دمکراسی برای خود در نظر گرفته عبارت است از به زیر کشاندن حکومت های مطلق گرا و استبدادزدهء مذهبی و ایدئولوژیک، تدوین و به اجرا درآوردن قانون اساسی سکولار دمکرات، فراهم ساختن شرایط برگزاری انتخابات آزاد برای احزاب سیاسی، و دفاع از دستاوردهای دمکراتیک در جامعه تا از آن پس استبداد و مطلق گرایی یکبار دیگر از در دیگری وارد نگردند.

این امر ممکن نیست مگر، از يکسو، با پرهیز جنبش سکولار دمکراسی از ورود به حوزهء تصرف قدرت و، از سویی دیگر، اعمال نظارت مستقیم و موشکافانه بر رفتار و عملکرد دولت و دولتمردان.

دولت های سکولار دمکرات موظف اند، در چارچوب قانون اساسی آفريده شده با محتوی سکولار دمکراسی، از اعمال نفوذ باورهای ایدئولوژیک و دینی در روند فعالیت های نهادهای دولتی و حکومتی پرهیز کنند و تلاش ورزند تا برنامه های سیاسی خود را بر مبنای نیازهای روز جامعه پیش برند.

جنبش سکولار دمکراسی، خارج از حوزهء قدرت، قدرتمند و منسجم، وظیفه دارد تا نظاره گر هوشیاری بر رفتار و عملکردهای احزاب سیاسی در قدرت باشد تا آنها نتوانند، با عبور از خطوط قرمز قانون اساسی سکولار دمکراسی، حکومت و دولت را به مطلق گرائی اندیشه های مذهبی و ایدئولوژیک بکشانند.

جنبش سکولار دمکراسی آن نیروی بازدارنده در جامعه است که، همچون اپوزیسیونی قدرتمند، از گرایش دولت و حکومت به استبداد و مطلق گرایی تحت هر عنوانی جلوگیری بعمل می آورد، آن هم صرفاً با نقش اپوزیسیونال خود. روشن است که بدون وجود و حضور دائمی اپوزیسیونی قدرتمند و منسجم، خارج از حوزهء قدرت، دولت ها و حکومت ها بسهولت به سمت هائی سیاسی چرخش خواهند کردند که نتیجهء محتوم آن استبداد و مطلق گرایی است.

پس این سخنِ بی پایه ای است که عده ای جنبش سکولار دمکراسی را (که هرگز نگاهی معطوف به تصاحب قدرت دولتی را نداشته و دولت را صرفاً قلمروی فعاليت های احزاب سیاسی و نه جنبش سکولار دمکراسی می داند) نیروئی مطلق گرا و استبداد زده برشمرند.

امّا پرسش پایانی با آنها که خود را صاحب «اندیشهء همگرایی پایدار ایرانیان» می دانند، و بالبطع مدعی دمکراتیزه کردن ساختار سیاسی ایران در آینده اند، آن است که:

«شما، در چارچوبِ چه روش کاری، چگونه و با چه اهداف سیاسی بنا دارید برای تحقق دمکراسی در ایران به نبرد با دیو رژیم اسلامی بپاخیزید؟

«و یا اینکه اساساً نهاد "همگرایی پایدار ایرانیان"، همانند بسیار دیگر از مدعیان، خود را  یک "آلترناتیو سیاسی" در مقابل "حکومت اسلامی" نمی بيند و تأکید می کند که این نهاد تازه تأسیس متعلق به جنبش اعتراضی مدنی ایران است که بنا دارد بر پایهء سیاست «مطالبه محوری»، آرام و آرام، بر تحولات سیاسی در صحنه سیاست ایران تأثیر بگذارد؟

«در اين صورت آيا شما نيز بخشی از جبههء "اصلاح طلبی" را تشکيل نمی دهيد که با نام و نشانی تازه به ميدان امده ايد؟»

 

* http://news.gooya.com/politics/archives/2015/03/193898.php

 

بازگشت به خانه