تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
توافق آنها، توقع ما!
اقبال اقبالی
عضو دفتر سياسی نهاد هماهنگی جنبش سکولار دموکراسی ايران
بیش از 37 سال از عمر حکومت اسلامی گذشت و هنوز گروهی بر سر ماهیت انسان ستیزانه، ایران فروشانه و ضد ملی حکومت اسلامی اما و اگر می گذارند. این اما و اگرهای مدافعان آشکار و پنهان، و بی شرم و شرمگین ِ بقای نظام اسلامی، تا هنگامی که عملکرد حکومت منافع آنها را تأمین کند ادامه خواهد داشت و نمی توان بر آنها خرده گرفت که چرا از منافع سیاسی – اجتماعی خود دفاع می کنند.
بنابراین، روی سخن نه با "توافق چی ها"، بلکه با ملت ایران (شهروندان کشور) است که باید از زیر بار سمپاشی های حکومت و جارچی هایش بیرون آیند، از عزیمت گاه منافع کشور و ملت ایران در سیاست دخالت نمايند و روندها را بسود فردای بهتر، که تنها با رهائی از زیر سلطهء اسلامگرایان میسر است، هدایت کنند.
توافق آنها:
دينکاران شیعه، در جریان انقلاب ضد استبدادی ملت ايران، بقدرت رسید و، سوار بر دوش جنبش اسلامی - شیعه گرایانه شان، ایجاد حکومت اسلامی در ایران و صدور آن به جهان را در دستور کار قرار دادند.
اما، در نخستین فاز، «فتح قدس از راه کربلا» شان از نفس افتاد و رهبرشان جام زهر را نوشید و حکومت اش نزدیک به سه دهه است که، تحت عناوین گوناگون، به حاشیه نشینان خلیج فارس، کشورهای عربی، ترکیه، روسیه، غرب و ... "غرامت جنگی" پرداخته است.
"غرامت جنگی" تاوان تمايلات جهان گشايانهء شیعه گری بوده است و آنها، برای کاستن از میزان غرامت ها، خواستند به توصیه محسن رضائی عمل کنند که در سال 1367 (دو روز قبل از اتش بس) نوشت؛ تا 5 سال دیگر هیچ امکان پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول 5 سال بدست می آوریم، قدرت عملیات انهدامی ویا مقابله به مثل را داشته باشیم. و پس از پایان سال 1371 ما دارای 350 تیپ پیاده، 2500 تانک، 3000 توپ، 300 هواپیما، 300 هلیکوپتر و قدرت ساخت تعداد قابل توجهی از سلاح های لیزر و اتم که از ضرورتهای جنگ در آن موقع که هست باشیم، می توان گفت که بامید خدا بتوان عملیات آفندی (تهاجمی) داشته باشیم.
پس از نامه محسن رضائی، خمینی به آتش بس تن داد و حکومت اسلامی در مسیر تسلیح هسته ای قرار گرفت. در سال 1991 اقدام به خرید اورانیومی از چین کرد که برای غنی سازی مورد استفاده قرار گیرد و این روند سیاسی از عزیمتگاه عظمت طلبی اسلام شیعه، با هزینه فقر، فلاکت و ویرانی ایران ادامه یافت تا اینکه حکومت در لوزان سوئیس به اخر خط رسید و در برابر ائتلاف سیاسی غرب و نیز صف آرائی کمربند سنی بدور کشور، تسلیم شد تا از خطر سقوط حکومت اسلامی پیشگیری شود.
حکومت اسلامی زیر سند شکست را امضاء کرده، و ناتوان از پاسخگوئی به ملت ایران در باره سیاستهای ویرانگرانه اش در 37 سال گذشته، حاشیه پردازی کرده و بشیوه "مرد اسیر در دست راهزنان" استدلال می کند.
"مردی همراه با زنش در سفر بود. عده ای راهزن به آنان رسیدند تمام دارایی های آنها را برداشتند و دایره ای دور مرد کشیدند و گفتند اگر پایت را از این دایره بیرون بگذاری حسابت را می رسیم. سپس جلوی چشمش به زنش تجاوز کردند . وقتی راهزنان رفتند زن اعتراض کرد که چرا آن مرد هیچ حرکتی از خود نشان نداد . مرد گفت : خبر نداری که من پدرشان را در آوردم. هنگامی که به تو تجاوز می کردند چند بار یواشکی پایم را از دایره بیرون گذاشتم".
حکومت اسلامی ظاهرا با غرب به توافق رسیده و آقای ظریف و حامیان سیاسی او به جشن و پایکوبی مشغول اند، زیرا "چند بار حکومت آخوندها (این لکه ننگ بر دامان ایران و ایرانیت) یواشکی پایش را از دایره بیرون گذاشته است".
توقع ما :
ملت ایران چگونه می تواند از حکومتی توقع داشته باشد که منافع سیاسی، اجتماعی و تاریخی اش را نه تنها نمایندگی نمی کند، بلکه رسالت آن نابودی و ریشه کن کردن هویت، تاریخ، فرهنگ، اخلاق و به روز سیاه نشاندن ایران و ایرانیان است؟
قلب حکومت اسلامی برای اسلام و اسلامگرایان می تپد و ایران و ایرانیان تنها ابزاری برای اهداف فلسطین، غزه، نجف، کربلا، آخوندها و شبکه های مافیائی پیرامونی آنها و ... هستند.
ملت ایران باید نخست از حکومت اسلامی در جامعهء جهانی و منطقه رفع اختيار و نمايندگی کند و اعلام نماید که حاکمان کنونی هرگز منافع و مصالح ملت ایران را نمایندگی نکرده و ما نیز گروگان گروه ها و شبکه های تروریستی و آدمکشی اسلامگرایان شیعه هستیم.
ملت ایران همچنان بايد خواهان خاتمه دادن به حکومت اسلامی، خلع قدرت روحانیت شیعه از حکومت و تامین آزادی ادیان و محکومیت صف آرائی دینی، قومی و نژادی در منطقه باشد.
منافع کوتاه مدت و درازمدت ما
1. پیگیری سیاست فلج کردن جنگ طلبان حکومتی
2- برچیدن کامل قراضه هائی تحت عناوین مراکز نیروگاه های هسته ای
3- افشاء مافیاهای سیاسی، اقتصادی، مذهبی متشکل در کشور
4- حفظ سلامت محیط زیست و پیشگیری از الوده سازی آن
5- نفی رقابت مذهبی، تسلیحاتی، دخالتگری در امور سایر کشورها
6- مبارزه برای ایجاد نظام سکولار دمکراتیک در ایران بعنوان تضمین کننده آزادی، دمکراسی تعمیق یابنده، آسایش و زندگی شایسته برای ملت و صلح پایدار در منطقه
سخن آخر
آنچه حکومت اسلامی را به مواضع تقابل با جهانیان کشانده ، همانا تعهد به اسلام و اسلامگرایان و خصلت مذهبی حکومت است. تا زمانی که حکومت اسلامی در ایران فرمان میراند، الزاما باید پاسخگوی الزامات اسلام و اسلامگرائی باشد و سرکوب آئینی، سیاسی، فرهنگی، جنگ طلبی، آتش افروزی میان مذاهب و ... از نتایج اجتناب ناپذیر آن است.
برای برخورد ریشه ای با خطر جنگ، تخریب محیط زیست، تداوم تبعیض و بیدادگری باید ریشه های ایدئولوژیک – سیاسی و فرهنگی حکومت دینی را از طریق روشنگری خشکاند تا مدنیت، اگاهی سکولار دمکراتیک و آزادی جایگزین توحش اسلامگرایان حاکم گردد.
توافق آنها در لوزان سوئیس شاید چند صباحی عمر نظام را طولانی تر کند، اما فراموش نکنیم که ادامه حقارت آفرینی های 37 سال گذشته برای ایران و ایرانیان بوده و همچنان حاکمان یواشکی پای شان را از دایره بیرون می گذارند و بخود مدال می دهند.
توقع ما این است که جهانیان بدانند حکومت اسلامی بیگانه با ایران و ایرانیت است و ملت ایران برآنست تا از کلیت نظام سیاسی – مذهبی حاکم عبور کند و دنیا سیمای راستین ایران را بشناسد. نمایندگی ایران توسط حکومت آخوندی، خود بزرگترین توهین به ملت ایران بوده و توقع ما اعاده حیثیت از ایران و ایرانیان در انظار جهانیان است!
دوشنبه 17 فروردين 1394 - 6 آوریل 2015