تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

 2 ارديبهشت ماه 1394 ـ  22 ماه آوريل 2015

تعویض بمب اتم با بیمه نامه!

محمد هادی

       رژیم آخوندها از روز اول به قدرت خزیدن، هیچگاه حال و روز و ظاهر یک رژیم مشروع و با ثبات و دارای اقتدار سیاسی- اجتماعی را نداشت و در بسیاری از پیچ و خم های خطرناک- البته در سایه سکوت معنی و منفعت دار قدرت های خارجی- تنها به ضرب سرکوب لخت و عریان و بدون رودربایستی در قدرت باقی ماند! رژیم در محاصرۀ  و فشار روزافزون مشکلات خارجی و داخلی قبل از هر چیز به بمب اتم، بعنوان بیمۀ نامهء عدم سرنگونی توجه و در دستیابی به آن تلاش داشت و گفته بود که مثلاً اگر صدام و قذافی بمب اتم داشتند آمریکا اینگونه آنها را تحقیر و سرنگون نمی کرد! برای درک کوتاه آمدن حقیرانۀ رژیم  و یا بقول خامنه ای «نرمش قهرمانانه» و دست بر داشتن از پروژۀ بمب اتم، توجه به نکات زیر ضروری است:

       1. نبایستی از یاد برد که رژیم تنها از موضع ضعف و درماندگی بود که خجالت زده به میز مذاکره با آمریکا کشانده شد. رژیم کم و بیش می دانست که در مذاکره طرف ضعیف و امتیاز دهنده اوست و برای حفظ آبروی نداشتۀ خود بایستی با کش و قوس دادن و چک و چانه زدن، به مذاکرات شکلی عادی و پایاپای بدهد؛ آنگونه که گویی آخوندها هم وزن و برابر دیگر قدرتهای حاضر در میز مذاکره هستند! 

       2. رژیم با آشنایی با شرایط و مکانیزم رفت و آمد رژیم ها در کشورهای جهان سوم بر این تحلیل بود و هست که برغم تنفر بی حد مردم ایران - که در صورت شرایط مساعد می خواهند سر و عمامه به سر آخوندها نباشد - بایستی از قدرت های بزرگ ترسید که توان به زانو در آوردن رژیم های فاقد مشروعیت مردمی را دارند. بهمین دلیل بیشتر ترس رژیم از بیرون مرزها بود تا داخل ایران! و باور داشت که علیرغم بی شمار مسائل و مشکلات داخلی، اگر قدرت های خارجی - بخصوص آمریکا - پیگیر پروژۀ سرنگونی  رژیم نباشند آخوندها تنها به ضرب سرکوب و تیغ و درفش قادرند داخل را کنترل کنند! بهمین دلیل رژیم در استرس و واهمه داشتن از پروژۀ تعوض رژیم و سرنگونی در دستور کار قدرت ها بود که سراغ بمب اتم رفت و اکنون در میز مذاکره با آمریکا و دیگر قدرت ها بر آن است که کلاً پروژۀ بمب اتم را با گرفتن تضمین و بیمه نامه عدم سرنگونی از جانب قدرتها تعویض و معامله کند!

       3. در حالی که طبیعی می نمود که جایزه و شیرینی سازش با غرب نصیب اصلاح طلبان و جناح مغلوب رژیم گردد اما جناح خامنه ای می خواهد با زرنگی خاص آخوندی حلوای سازش را نصیب باند خود و عوارض جانبی و ضررهای قضیه را متوجه دیگران کند! در این میان بی خودی نیست که روحانی - رئیس جمهور آخوندها - بجای قهرمان نرمش قهرمانانه و گشایندۀ گره و بن بست مشکلات با غرب، بر خلاف احمدی نژاد، کمترین حضور  رسانه ای و مطبوعاتی داخلی و خارجی دارد! آخوندها علیرغم خرفتی تاریخی خود، بخوبی می دانند که زیر آبی رفتن و سازش با شیطان بزرگ، بنوبۀ خود پیامدها و بهای خاص خود را دارد هر چند، بنا به صفت آخوندیِ خر و خرما خواهیِ خود، می خواهند بدون پرداختِ کمترین بهاء از فواید ارتباط با غرب و رفع تحریم های کمرشکن استفاده کنند!

       4. رژیم در مسیر تن دادن به شرایط آمریکا و اروپا چندان توان و امکان عقب نشینی و جر و کلک زدن را ندارد. مجموعۀ شرایطی که آخوندها را مجبور به کوتاه آمدن در پروژۀ بمب اتم نمود کماکان به قوت خود باقی و روز بروز بدتر و بدتر خواهند شد و آخوندها می دانند که باید به تب - ولو بسيار شدید - رضایت بدهند تا از مرگ محتوم فرار کنند! بهمین دلیل امکان مانور و حقه بازی برای آخوندها روز بروز محدودتر می شود! کلاً کشور های جهان سوم اغلب میدان قدرت نمایی و بازی شطرنج قدرت های بزرگ هستند بهمین دلیل توافق با رژیم کماکان از دل سازش های بزرگتر از قد و قوارۀ آخوندها می گذرد و آخوندها بخوبی می دانند که علیرغم خالی بندی های فریبکارانه، چاره ای جز رقص عارفانه به ساز قدرت های بزرگ را ندارند!

       5. برای رژیمی که حاضر است برای فرار از سرنگونی و پاسخگویی جنایات و غارت های خود در چند دهۀ گذشته به هر تخته پاره ای متوسل گردد و در این مسیر حتی از فروش و واگذاری استان به استان و شهر به شهر ایران ابایی ندارد، تن دادن به شرایط قدرت های بزرگ جای چندان تعجب ندارد! این سازش - به برغم فواید موقتی و فوری آن - در طولانی مدت مردم ايران را همچنان در بند آخوندها گرفتار خواهد داشت! بعبارت دیگر، این سازش بطور تاکتیکی ممکن است به نفع مردم باشد ولی بطور قطع و استراتژیک حتماً به ضرر آنها خواهد بود!

       6. ایران، بنا به گفتهء بسیاری از مفسران، همیشه سرزمین حوادث غیر قابل پیش بینی و اتفاقات غیر مترقبه می باشد! بهمین دلیل بعید نیست که این سازش نیز، سر دراز و پیچ در پیچ داشته باشد. رژیم با حضور در میز مذاکره و سازش و امتیاز دهی و گدایی تضمین عدم سرنگونی، خواهی نخواهی وارد فضا و میدان بازی جدیدی شده است که  با صحنه های قبلی تفاوت کمی و کیفی خواهد داشت که لزوماً ممکن است برای رژیم خوش خیال ِ آخوندها عاقبت خوب و خوشی نداشته باشد. در صحنۀ سیاسی - اجتماعی ایران، بعد از دست برداشتن رژیم از بمب اتم - بنا بمثل معروف - علی خامنه ای خواهد ماند و حوض و اقیانوسی از مسایل و مشکلاتی انباشته و لاینحل و میلیون ها ایرانی آمادۀ انفجار! که در صورت مساعدت شرایط، آخوندها را - با و بدون بمب اتم - روانۀ زباله دان تاریخ خواهند کرد. 
 

بازگشت به خانه