تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

 6 خرداد ماه 1394 ـ  27 ماه مه 2015

تجزيهء گام به گام درعراق به پيش مي رود

آريوبرزن داريوش

rudaruish@gmail.com

هنری کسينجر دربيان علم سياست گفته است "ديپلماسی هنر ديدن و دريافتن حقايق است". اما گوئی نسل جديد سياست مداران آمريکائی،حتی نيم نگاهی هم به اين پند پرمعنا ندارند.

 پس از تائيد قانونی، بنام اختیار دفاع ملی «The National Defense Authorization» از سوی کمیتهء نیروهای مسلح مجلس نمایندگان ایالات متحده برای کنار گزاری بودجه ای بيش از هفتصد ميليون دلار با عنوان "کمک به نیروهای عراقی که در حال مبارزه با داعش هستند،" و تنها برای ياوری مالی به نيروی پيشمرگهء اقليم کردستان و جنگجويان اهل تسنن، و نه ميليشيای شيعه، به باور راستين هيئت حاکمهء آمريکا بر اين که "تجزيهء کشور عراق، ميان گروه های مذهبی و نژادی از همهء جنبه ها و بيش از هر گزينهء ديگری، مي تواند باعث تأمين ثبات و امنيت در آن کشور گردد" می رسيم. در اين ميان، متأسفانه، آثار منفی اين تصميمات برای وجهه و نفوذ آمريکا در منطقهء خاورميانه، که تنها با نيت تأمين اهداف بيشتر اقتصادی ـ سياسی در جهان، با قصد غارت بی درد سر و هرچه بيشتر منابع خام زيرزمينی خاورميانه و نيل به جايگاه برتر در برابر همآوردهای بازرگانی امريکا، مانند اتحاديه اروپا و بخش های ديگر جهان مورد نظر نيست. امريکا، برای رسيدن به اين اهداف نه تنها نيازمند به از ميدان بدرکردن رقبايش در مناطق مختلف جهان است، بلکه برای به نتيجه رساندن اين اهداف به گستردن قدرت نوين توجه دارد که چرخ اقتصاد مبنی بر توليد تسليحات نظامی اش را بگرداند؛ اقتصادی با امکان بيشتر کار، توليد محصولات پر تقاضا و پر سود!

بدينسان، در حال حاضر، قصد امريکا تجزيه و تقسيم غير طبيعی عراق است بر پايهء پارامترهای قومی و مذهبی، بدون احتساب آنکه ساکنان عراق يک ملت يگانه مي باشند. برآيند اينگونه تلاش برای ساختن کشورهای کوچک و هميشه وابسته تر به آمريکاي چيزی نيست جز ساخت "کلونی" های جديد، که هرگز در آينده قدرت قد علم کردن در برابر ارادهء آمريکا را، آن هم در اين منطقه، نداشته و هر کدام نقش يک پايگاه مستقل آمريکائی را بازی کرده و حافظ منافع دولت ايالات متحده در اين بخش ازجهان باشند. در نگاه دولتمردان آمريکائی، نقشهء راه خاورميانه بزرگ و ايجاد جغرافيای سياسي جديد برای اين منطقه از جهان بر همين پايه توجيه پذير است!

تجزيهء عراقِ يکپارچهء امروزی به سه کشور شيعه، کرد و سنی نشين و، در پی آن، تاسيس کشوری بنام کردستان که بی شک پيکره هائی از خاک سوريه، ترکيه و ايران را هم در بر مي گيرد، ناشی از ترس غربی ها، و در رأس آنها آمريکائيان، است که بر نظرات «هنری کيسينجر» و«زبيگنيو برژينسکی» تکيه دارد؛ نظراتی مبنی بر اين که "مبادا در آينده، با پيروزی انتخاباتی شيعیان عراق، که از لحاظ نفوس فزون ترين بخش از جمعيت عراق را تشکيل مي دهند، آمريکا نتواند از يکپارچگی سياسی اين کشور که مي تواند مورد چالش گروه های کرد و سنی قرار گيرد، پدآفند نمايد. اين بدان معنا است که، شوربختانه از ديدگاه آمريکائيان، تجزيهء اين کشور، با توجه به ادامهء چالش های هولناک تروريستی، اجتناب ناپذير شده است.

اخبار جديد مبنی بر جانشين شدن فرودگاه نظامی اربيل در اقليم کردستان عراق به جای پايگاه هوائی اينجرليک Incirlik Air Base درشهر آدانا واقع در کشورترکيه در آيندهء نزديک، همچنين انجام تدارکات برای ساخت سه پايگاه نظامی برای ارتش آمريکا در اين تکهء کوچک از سرزمين عراق، يکی از نشانه های آغاز اجرائی شدن تصميمی است که در آينده اين بخش ناآرام از جهان را دچار آشفتگی و تشنج بيشتری خواهد نمود. تبعات اجرای سياست تجزيهء عراق شادمانی دولت اسرائيل نيز هست از محو کشورهای بزرگ تر در همسايگی اش که در آينده نگرانی های به اصطلاح امنيتی در عمق را رفع می کند.

اما سه کشور ايران، ترکيه و سوريه، بدون ترديد، با تجزيهء کشور عراق مخالف خواهند بود زيرا از يکسو احتمال تشکيل « کشور کردستان آزاد» در خاک عراق، خواست قريب بيش از بيست ميليون نفر اکراد در ترکيه را براي تشکيل يک دولت مستقل کرد دوباره زنده کرده و تشنجات غيرقابل پيش بينی را در اين کشور عضو ناتو بوجود خواهد آورد و، از سوی ديگر، در پی اجرای چنين تصميمی، ايران و سوريه هم، مانند ترکيه، در مناطق کردنشين خود به گرفتاري ها و معضلات سياسی امنيتی مختلفی دچار خواهند شد.

از جانب ديگر، همگی حکومت های عربی هم پيمان آمريکا در خاور نزديک هم با تقسيم عراق و اجرای تکه تکه کردن اين کشور مخالف اند، چرا که در آينده تحمل روياروئی با يک کشور ديگر شيعی در منطقه برايشان دشوار بنظر مي رسد.

با اين همه، يک ديپلمات سابق آمريکا بنام "پيتر وودوآرد گالبرايت" (Peter W Galbraith که دو بار در عراق مأموریت سياسی داشته و از مدافعان سرسخت حقوق کردها است، گفته که "بدون تجزيهء عراق دولت آمريکا قادر نخواهد بود اين کشور بحران زده را به ساحل نجات بکشاند.» همچنين، بعضی ديگر از مقامات سياسی آمريکائی همچون وی براين باورند که: "بايد به عراق اجازه داد تا به سه بخش شيعه، سنی و کردنشين، تجزيه شود."

نکتهء پايانی دربارهء سناريوهای سه گانه ای است که مورد مطالعهءپژوهشگران سياسی است. با اين توجه که هر کدام از اين گزينه ها تبعات سياسی امنيتی جداگانه را در بر خواهد داشت:

1 ـ عراق تجزيه نشود و امنيت در اين کشور برقرار گردد.

2 ـ  اين کشوربه تجزيه کشانيده شده و به سه بخش تقسيم گردد.

3 ـ ناامن ماندن عراق با حفظ يکپارچگی سرزمينی آن تداوم يابد.

در حال حاضر، درصد آن که عراق تجزيه نشود، داعش و شورشيان محلی بوسيله حکومت اين کشو سرکوب شوند، و امتيازاتی هم به شورشيان سنی داده شود تا ناآرامی ها رفع گردد بسيار ضعيف بنظر مي رسد. اما، در عين حال، دستگاه سياسی آمريکا مي تواند، در اين  ميدان، يک تجربهء موفق از ديپلماسی را به جهانيان نشان دهد.

اما اگر عراق به تجزيه مجبور گردد، تشنج و ناآرامی های گسترده تر در منطقهء خاور نزديک و ميانه روی خواهد داد. افکار عمومی ملت های اين بخش از جهان هر چه بيشتر به مخالفت با سياست خارجی امريکا و دشمنی با اين کشور گرايش پيدا خواهند کرد و متحد نزديک آمريکا، يعنی کشور ترکيه، نيز در امر امنيت داخلی خود به شدت دچار بحران خواهد گرديد.

در مورد گزينه ای که تجزيهء عراق به انجام نرسد ولی اين کشور  کماکان دچار نا امنی های داخلی باشد، می توان پيش بينی کرد که در انتخابات رياست جمهوری سال آينده (2016) حزب جمهوري خواه آمريکا شکست خواهد خورد و يک دولت برگرفته از حزب دموکرات تشکيل و اکثريت در مجالس قانون گزاری (کنگره و سنا) بدست اين حزب خواهد افتاد.

در مجموع، تا هنگامی که حاکمان ايالات متحده آمریکا از هنر ديدن و دريافتن « حقايق» برای اتخاذ خط مشی راستين، مبنی بر فقدان ضرورت تجزيهء عراق، محروم هستند، گزينهء تجزیهء در نزد تعيين کنندگان خط مشی آمريکا کماکان بقوت خود باقی خواهد ماند.

31 ارديبهشت ماه 1394 خورشيدی، برابر 21 ماه می 2015 ترسائی

 

بازگشت به خانه