تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

11 خرداد ماه 1394 ـ  1 ماه ژوئن 2015

اپوزيسيون به درد بخور کجا است؟!

دلسوز ايران

        پرسش: براستی چرا تحلیل گر ایرانی مثل تحلیل گر ایتالیایی، چینی، هندی، ژاپنی، سوئدی، انگلیسی، آلمانی، برزیلی، فرانسوی،.. تحلیل نمی کنند؟

        پاسخ: زيرا شیوهء تحلیل اغلب تحلیل گران ایرانی در حقیقت هنوز همان شیوهء سنتی کمونیستی به جا مانده از توده ای ها و فدایی ها است!


       شاه بیت تحلیل های اینها مسائلی است مثل: تئوری توطئه، امریکا دنبال نفت است، امریکا القاعده را به وجود آورده، امریکا  شاه را برده، امریکا بهار عربی درست کرده، امریکا داعش را ساختع، همه ش به خاطر اسرائیل است، امریکا ج.ا. را آورده، بنی صدر و بازرگان و امیر انتظام جاسوس امریکا بودند، روحانی و ظریف صهیونیست هستند، احمدی نژاد یهودی است، مصدق خودش علیه خودش کودتا کرد، مجاهدین خلق جاسوس اسرائیل هستند، امریکا در اوکراین فاشیست ها را بر سر کار آورده، روسیه برای حفاظت از کشورهای ضعیف و افراد تحت ستم امپریالیسم امریکا مقابل امریکا ایستاده، عربستان نفت را ارزان کرده تا روسیه و ج.ا. را شکست دهد، ظریف قرار داد ترکمنچای امضا کرده، و...

       بخصوص حالا که همه شان رفته اند به «غرب جنايتکار»، و نشسته اند و عشق و حال می کنند، و از آزادی بیان و دموکراسی و انبوه امکانات غربی سوء استفاده می کنند نير همچنان همان «نظريه ها» را از بلندگوهای همين غرب جنايتکار برای مردم بدبخت ما تبلیغ می کنند؛ درست مثل آخوندی که از کامپیوتر و توئیتر و ماهواره و دیگر مظاهر تمدن استفاده ابزاری و در آنها از تبلیغ خرافات و مسائل پیش پا افتاده قدیمی استفاده کند.
       اما، بر خلاف آنچه رهبران ج.ا.، و تحليل گران همفکرشان، به تقلید از نظريه پردازان روسی و تئوری توطئهء آنها مبتنی بر «قصد امریکا برای سرنگونی ج.ا تبلیغ می کنند، مشکل دلايلی که برای اين اين «قصد» می آورند نیست. به همین سادگی. یعنی امریکا بی کار ننشسته که به ج.ا. حمله کند به اين خاطر که در ايران رژیمی مذهبی حاکم است که حقوق زنان را زیر پا می گذارد یا با ازدواج همجنس گرایان مخالف است و یا موسوی را در هتلی در حصر نگه داشته و یا به کتاب "کلنل" دولت آبادی اجازهء انتشار نمی دهد و یا هر از چند گاهی به کانون نویسندگان گیر کوچکی می دهد. حتا امريکا به دلیل بیرحمی مطلق در حکم سنگین شرف اهل قلم، به ج.ا. و هیچ نظام دیگری حمله نخواهد کرد!
       آنچه امریکا را دچار مشکل ریشه ای با اينها کرده به دليل همان رفتاری است که دارند: مراقبت کامل از اينکه در مورد روسیه و چین چشم اش را ببندند و گوش و دهان شان را بدوزند و شتر را که دمی بينند ندید بگيرند و، کاملاً همسو با روسیه در هر ماجرایی (از شرق اوکراین تا آبخازیا و اوستیا، از قره باغ تا چچن، از کریمه تا سوریه) نظر بددهند و عمل کنند!

       بيائيد نتايج يک «تبادل فرضی» را حدس بزنيم، مثلاً  اگر در وزارت خارجه ج.ا.
       1. سفارت روسیه را با سفارت امریکا عوض کنیم
       2. به جای لاوروف، جان کری را بنشانیم
       3. به جای پوتین، اوباما را بگذاریم
       4. به جای منافع روسیه در منطقه، منافع امریکا را بنشانیم
       5. به جای موشک های روسی و رفت و آمد سران نظامی ارتش روسیه، معادل آمریکایی آن را بگذاریم
       6. به جای نفروختن نفت به خاطر روسیه، فروش نفت به قیمت جهانی به اروپا و ژاپن و کره جنوبی و چین را بنشانیم
       7. به جای "گازپروم"، شرکت "اکزان موبایل" بیاید چاه های مخروبهء نفت را به بهره برداری برساند
       9. انرژی اتمی دو منظورهء روسی جایش را به انرژی اتمی با مصرف غیر نظامی آمریکایی بدهد
       10. به جای دخالت در لبنان و سوریه  و عراق و یمن و... و تلاش برای سرنگونی دولت های آنها و یا سرکوب مردم آنها، از صلح اعراب با اسرائیل بر مبنای قطعنامه های سازمان ملل دفاع کنیم
       آنگاه جه می شود؟

       آشکار است که ج.ا. هم، مثل پاکستان و عربستان و مصر، و حتا رژیم شاه، متحد امریکا خواهد شد و همهء این افراطی گری سنی و شیعی و خونریزی های بیرحمانه از منطقه خواهد رفت!
       پس چرا ج.ا. خودش را به نفهمی می زند؟ چرا می گوید اصلاً به امریکا اعتمادی نیست؟ چرا می گوید آمریکایی ها اگر مساله اتمی را حل کنند مسائل دیگر را پیش می کشند؟ چرا می گوید امریکا هرگز با ما دوست نخواهد شد؟ چرا می گوید حتا اگر مسالهء اتمی را حل کنیم مسائل و مشکلات اقتصادی ما حل نمی شود؟
       دلیل آن را باید در همان گفتمان ضد آمریکایی، ضد امپریالیستی، ضد اسرائیلی، ضد لیبرال دموکراسی، ضد دموکراسی غربی، ضد آزادی بیان و آزادی های اجتماعی و سیاسی جست که، متأسفانه، تبدیل به فرهنگ عمومی ما ایرانی ها گشته است
       و چه کسی این فرهنگ را، که حتا با آموزه ها دینی و سنتی و فرهنگی ملی ما ایرانیان مخالف است، نهادینه کرده؟ چه کسی امریکا را «شیطان بزرگ» خوانده و روسیه و دیکتاتورهای دست آموزش را فرشته نجات؟ براستی چرا زبان اپوزیسیون و رژیم در این مورد مشترک است؛ تا جایی که اصلاً تشخیص اپوزیسیون از دولت در موارد بالا میسر نیست؟ آیا در هیچ نقطه ای از جهان و یا در هیچ مقطعی از تاریخ، يک «اپوزیسیون» و يک دولت «نشسته در پوزيسيون» اینقدر با هم مشترکات زبانی و تبلیغی و اندیشه ای داشته اند؟ فراموش کنید که بر «روی جلد کتاب» های اینها چه نقشی کشيده اند. اگر صد در صد هم با هم تفاوت داشته باشند باز اين تفاوت مانع از آن نمی شود که هر دو کتاب، در داخل خود، یک مطلب را به خورد شما ندهند!
       ببينيد آيا اين همه رسانه هماهنگ با همان ساز اصلی نمی نوازند که از دفتر پوتین نواخته می شود و نوازنده آن نيز همان حزب توده 1320 است و رهبر ارکستر هم همان استالین است، با همان ملودی که سال هاست گوش ما را خراش روسی می دهد؟
       مشکل ما با ج.ا. اینجا است. مشکل ما با رژیم به ظاهر  آمریکایی شاه هم همین جا بود. مشکل ما آن موقع هم جعفریان ها و باهری ها و نیکخواه ها و سردمداران حزب رستاخیز و شریعتی و فدایی و مجاهد بودند. مشکل دولت مستقل و ملی ِ مصدق هم همین بازیگران اصلی روسی بودند که او را لگدمال و لجن مال کردند و آمادهء سقوط به دست فاحشه ها و لات ها و چند تانک فکسنی؛ آن هم فقط به خاطر نفت و گاز شمال!
       اکنون هم هر رژیمی هم که در تهران بر سر کار بیاید همین مشکل را خواهد داشت.
       آنوقت می گويند «اپوزیسیون داخلی» با «اپوزیسیون خارجی» را اختلاف نظر دارد!
       آقا، خانم، کدام اپوزیسیون؟ آيا رفسنجانی و موسوی اپوزیسیون هستند، اما بنی صدر نیست؟
کانون نویسندگان، که در برابر حکم دادگاه صحرایی رژیم علیه شرف اهل قلم ماست و خیار می خورد، اپوزیسیون است اما احمد زید آبادی نیست؟ آيا اينها که در خارج کشور هم بنی صدر را سانسور کرمی کنند اپوزیسیون  هستند؟
       براستی آيا می دانيد چرا رژیم عقب مانده از تاریخ ج.ا با تمام شرارت هایی که در منطقه انجام می دهد و همهء فساد و ویرانی و اقتصاد درهم ریخته و حمایت کمتر از 20 درصد مردم، 37 سال است محکم ایستاده؟
       دقيقاً چون اپوزیسیون و جانشين به درد بخور ندارد!

 

بازگشت به خانه