تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

1 تير ماه 1394 ـ  22 ماه ژوئن 2015

شکست فاجعه بار ج.ا. !

شهباز نخعی

Shahbaznakhai8@gmail.com

  شش سال پیش، در تابستان و پاییز سال 1388، در جریان تظاهرات اعتراض به تقلب آشکار یا "مهندسی" انتخابات دورهء دهم ریاست جمهوری، دو شعار بیش از شعارهای دیگر در خیابان های تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور طنین داشت: «اوباما، اوباما، یا با اونا یا با ما» و «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن».  بررسی درستی یا نادرستی ماهیت این شعارها – اولی درخواست از بیگانه و دومی توهم سر عقل آوردن خودکامه حاکم – موضوع این نوشتار نیست. به هرحال، مخاطب شعار نخست، یعنی باراک حسین اوباما، به آن اعتنایی نکرد و به نگارش نامه های فدایت شوم به سیدعلی خامنه ای ادامه داد که نتیجهء نهایی آن نیز ظاهراً قرار است تا دو هفته دیگر، موعد نهایی دستیابی به توافق هسته ای بین جمهوری اسلامی و کشورهای و کشورهای موسوم به 1+5 مشخص شود. شعار دوم نیز اثری بیش از اولی نداشت زیرا نه تنها سیدعلی خامنه ای – که رأی و نظر خود را بر برآیند نظر هفتاد و چند میلیون ایرانی ارجح می داند – کمترین اعتنایی به این شعار نکرد بلکه از زبان پرقیچی های ذوب شده در ولایت مطلقهء فقیه، مانند مهدی طائب رییس قرارگاه عمار، اعلام کرد که حفظ رژیم سوریه برای حکومت آخوندی حتی بر حفظ استان خوزستان نیز برتری دارد. 

در جریان این سال ها، به رغم تحولات گوناگون، از جمله فشار خرد کننده و کمرشکن تحریم ها، کاهش شدید بهای نفت و به تبع آن درآمد ارزی کشور، و حتی تغییر سکان داری قوهء مجریه، از دولت "بی دنده و ترمز" محمود احمدی نژاد به دولت "کلیددار و اعتدال گرای" شیخ حسن روحانی، تغییری در این اولویت بندی به وجود نیامده است. 

حتی تحولات میدانی و شکست ها و عقب نشینی های ناگزیر ارتش بشار اسد نیز چیزی از خیره سری ویرانگر و ایران بر باد ده سید علی خامنه ای نکاسته است. به گزارش رادیو فردا: «حسین امیرعبدالهیان، معاون عربی و افریقایی وزارت امورخارجه، در تاریخ 19 خرداد در گفتگو با خبرنگاران در تهران گفت هیچ تغییری در سیاست حمایت جمهوری اسلامی از سوریه به وجود نیامده است»! 

این "سیاست حمایت جمهوری اسلامی از سوریه"، که به گفتهء معاون وزارت امورخارجه "هیچ تغییری در آن به وجود نیامده"، چه کم و کیفی داشته است؟  پاسخ این پرسش را می توان از گزارش هفتهء گذشته خبرگزاری "بلومبرگ" دریافت. بنا بر این گزارش: «یک مقام بین المللی می گوید برآوردها و تحقیقات نشان می دهد تهران سالانه 6 میلیارد دلار هزینهء حکومت اسد می کند و در مواردی این کمک مبلغی تا 15 میلیارد دلار را در بر گرفته است.  در سال های 2012 و 2013 تهران مبلغی بین 14 تا 15 میلیارد دلار به حکومت اسد کمک کرده است». 

تارنمای "بالاترین" نیز در این مورد می نویسد: «در این گزارش به برآوردهای "استفان ده میستورا"، نمایندهء سازمان ملل در امور سوریه، اشاره شده است.  همین گزارش حاکی است که "ندیم شهادی"، تحلیلگر موسسهء "چاتم هاوس" و مدیر موسسهء مطالعات شرق مدیترانه، در گفتگو با شبکهء خبری بلومبرگ گفته است تحقیقات او در این مورد نشان می دهد که حکومت جمهوری اسلامی در سال های 2012 و 2013 بین 14 تا 15 میلیارد دلار به حکومت اسد کمک کرده است». 

آیا این حجم عظیم از حاتم بخشی به عنوان کمک از کیسهء مردم بی نوایی که تا خرخره در گرداب فقر، تورم، بیکاری و ازهم پاشیدگی شیرازهء اجتماعی فرو رفته اند، تاکنون دستاوردی نیز داشته است؟ شوربختانه پاسخ بخشی از این پرسش مثبت است زیرا اگر این کمک ها نبود، رژیم بشار اسد با همهء قساوت و جنایتکاری اش در همان ماه های نخست آغاز تظاهرات مردمی در سال 2011 و پیش از باز شدن پای گروه های بنیاد گرایی مانند داعش، جبهه النصره و... و تبدیل درگیری ها به جنگ تمام عیار داخلی سقوط می کرد و جلوی بیش از 200 هزار کشته، ویرانی کامل سوریه و آوارگی بیش از نیمی از مردم آن گرفته می شد. 

اما، در مورد بخش دیگر پرسش، پاسخ اش منفی است، زیرا حکومت آخوندی نتوانسته در قبال ده ها میلیارد دلاری که در چاه ویل حمایت از نظام استبدادی و جنایتکار بشار اسد ریخته، کمترین دستاوردی در زمینهء تقویت و تثبیت آن داشته باشد. تارنمای حکومتی "دیپلوماسی ایرانی" در تاریخ 26 خرداد 1394 می نویسد: «بعضی از تحلیل ها نشان می دهد که بشار اسد، رییس جمهوری سوریه به سراغ طرح "ب" رفته که به موجب آن از مناطق غیر استراتژیک از نظر او، عقب نشینی می کند و دفاع را به شهرهای اصلی که همچنان تحت ادارهء حکومت هستند منتقل می کند».  توضیح این که در حال حاضر بیش از دو سوم خاک سوریه در دست داعش، جبههء النصره و ارتش آزاد سوریه و ائتلاف مخالفان رژیم بشار اسد است و "عقب نشینی از مناطق غیر استراتژیک" به این معنی است که رژیم روسیاه و جنایتکار بشار اسد از بخش های بزرگی از یک سوم باقی مانده خاک سوریه نیز عقب نشینی می کند. 

تارنمای "دیپلوماسی ایرانی" وضعیت کنونی رژیم بشار اسد را چنین تشریح می کند: «آنچه این روزها در میان نخبگان طرفدار حکومت بشار اسد می شنویم، بیش از همه نشانهء ناراحتی و سرخوردگی و ناامیدی آنها است... این روزها تهدید دمشق بیش از هر زمانی مطرح شده و حکومت سوریه خوب می داند سقوط دمشق به معنای پایان کار آن است». 

آنچه "دیپلوماسی ایرانی" در مورد سقوط دمشق و پایان کار حکومت سوریه می گوید تا حدودی درست است اما آنچه ناگفته می گذارد این است که این شکست، که برای اجتناب از آن ده ها میلیارد دلار از سرمایه های کشور دود شده و به هوا رفته، در واقع بیش از آن که شکست حکومت سوریه باشد، شکست فاجعه بار ج.ا. است!

27 خرداد 1394

بازگشت به خانه