تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

10 تير ماه 1394 ـ  1 ماه ژوئيه 2015

ولایت فقیه خوب / ولایت فقیه بد

محمد شوری

آیا جمهوری اسلامی ایران بدون «ولایت فقیه» بقا خواهدداشت؟! اين پرسشی است که پاسخ ش هم می تواند مثبت و هم منفی باشد.

آنها که زندان ج.ا.ا ایران را تجربه کرده اند، می دانند بازجو سعی دارد برای زندانی خود نمایش ترتیب دهد. لذا برخی نقش بازجوی خوب و برخی نقش بازجوی بد را بازی می کنند؛ زندانی اگر هوش و فراست و تیزبین باشد، می داند بازجو، بازجوست؛ خوب و بدندارد؛ او آنجاست تا ترا تخلیه کند، پرونده بسازد و بسپار دست قاضی!
       حکایت ولایت فقیه خوب وولایت فقیه بد هم همین است.
       این روزها اسطوره سازی از «سیدم حمدخاتمی»، نشانه ای از همین پروسه است که پدرخوانده (هاشمی رفسنجانی) به کمک دوستان اصلاح طلب و هواداران، درصدد است به سرانجام برساند.
       آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبهء مفصل خود با روزنامهء جمهوری اسلامی به صراحت می گوید: «اگر فردا آیت الله خامنه ای نباشد چه کسی را دارید که رهبری را بر عهده بگیرد»؟!
       او که خود «سید علی خامنه ای» را به کرسی رهبری نشاند، ولی بازی سیاست و قدرت، جایگاه اش را به توسط همان رهبر متزلزل کرد، تا جایی که نظرات یک فرد مجهول الهویه ای مثل «محمود احمدی نژاد» به رهبری تر است، لذا وی این بارسعی دارد پدرخواندگی خود را برای «سید محمدخاتمی» به بار بنشاند.
نظام ج.ا.ا بر پایه
ء ایدئولوژی- آن هم قرائت رسمی روحانیت دولتی- استوار است. و بدون ولایت فقیه مصونیت نخواهدداشت.
       هویت این نظام ولایت فقیه است. از این رو سعی دارند پروسهء ولایت فقیه خوب را برای بعد از «خامنه ای» رقم بخورد.
       هاشمی شاهرودی - که تا چندی پیش قرار بود ولایت فقیه جمهوری اسلامی عراق بشود -شخص و گزینهء مورد نظر سنت گرایان و مخالفان اصلاح طلبان برای رهبری بعد از خامنه ای است.
او
علاوه بر 10سال مدیریت بر قوهء قضائیه و عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری، از نظر سنی و از نظر علمی درجهء مقبولی دارد و اصولگرایان و جناح راست می توانند در پشت وی سنگر بگیرند.
سید
محمد خانمی نیز علاوه بر 8 سال ریاست جمهوری و مشاغل دیگر محبوب جناح اصلاح طلبان است. آنها براحتی می توانند در پشت سر او بر استمرار قدرت در سال های بعد، امیدوار باشند.
       «خاتمی» با «سید محمود هاشمی» در یک چیز مشترک است و آن «سیادت» است. موضوعی که نظام ج.ا.ا تأکید (پنهان) دارد تا ولایت و رهبری از سادات باشد!؟
       از آنجا که مصائب و مشکلات فعلی ناشی از حکومت بلامنازع و یکسویه بیش از ربع قرن حاکمیت و دیدگاه های «سید علی خامنه ای» است، خانوادهء حاکمیت (اعم از اصول گرایان و اصلاح طلبان) که سال هاست با لنگر انداختن در ساحل ولایت فقیه در حال کنگر خوردن هستند، برای بعد از او سعی دارند ولایت فقیه مطلوب خود را به نحوی بر این صندلی بنشانند تا خیال خویش آسوده شود.
       هر کدام که در این بازی و جنگ قدرت بُرد، بی تردید آن دیگر مطیع رهبری جدید خواهد بود. هر چند انقلاب 57 را می توان با همین قانون اساسی و حذف اصول مربوط به ولایت فقیه حفظ کرد و آن را به اصل و ریشه خود برگرداند؛ منتها نه جناح اصلاح طلب و نه جناح اصولگرا به این امر تن در نخواهد داد؛ حیات همهء آنها به وجود ولایت فقیه گره خورده است!

اول اسفند 1393

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=65450

بازگشت به خانه