تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
لحظهء حقیقت سکولار دموکراتهای ایران
بهمن زاهدی
همانگونه که قبلاً اشارهکرده بودم*، بهصورت شخصی و بدون داشتن مأموریت حزبی (از حزب مشروطهء ايران - لیبرال)، در کنگره سکولار دموکراتهای ایران شرکت نمودم. در زیر گزارشی کوتاه از کنگره سکولار دموکراتها به خوانندگان گفتگوهای هفتگی ارائه میکنم.
در گرمای چهلودو درجهای و طاقتفرسای شهر فرانکفورت به کنگره سکولار دموکراتها رسیدم. پرچم شیر و خورشید که در جلوی محل برگزاری کنگره میدرخشید، خستگی راه را از تن بیرون کرد. هنوز گرمای بیرون از جلسه را از تن به درنکرده بودم که خانم شکوه میرزادگی خیرمقدمی گرم و صمیمانهای را به من ارائه کرد. گرمای بیرون از جلسه و صمیمیت داخل جلسه، فضای کنگره را متعادل کرده بود. چهرههای زیادی را دور را دور میشناختم و با نوشتههای آنها آشنا بودم، با اینکه به عقاید و اندیشههای هم آشنا بودیم ولی هیچگاه افتخار آشنای نزدیک را در این پراکندگی جغرافیای اپوزیسیون نصیبمان نشده بود. با نویسندگان و نظریهپردازان سکولار دموکرات یکی پس از دیگری آشنا شدم و توانستم با هرکدام چند دقیقهای تبادلنظر کنم. از دنیای مجازی و انگاری اینترنت و فضای رسانهای ناهماهنگ موجود و حاکم بر اپوزیسیون جمهوری اسلامی به دنیای واقعی رسیده بودم.
اولین بحثی که توجه من را به خود جلب کرد، برابری حقوقی زنان و مردان ایران و همچنین دلایل عدم همکاری بانوان ایران در اپوزیسیون بود. شیر زنان شرکتکننده در جلسه، چند صباحی توجه کنگره سکولار دموکراتها را به این نکته مهم جلب کردند که بدون برابری حقوقی زنان و مردان، ایران هرگز نخواهد توانست بهسوی دموکراسی قدمی بردارد و اصولاً شیشه عمر جمهوری اسلامی در همین نکته کلیدی خلاصه میشود «برابری حقوقی زنان و مردان ایرانزمین». در همان لحظات به این فکر فرورفته بودم که آنچه را بانوان مبارز سکولار دموکرات به آن میاندیشند با افکار و خواستهای زنان مشروطهخواه هیچگونه فاصلهای که ندارد هیچ هر دو گروه یک هدف و یک خواست مردمی را دنبال میکنند. چرا تاکنون این دو گروه نتوانستهاند باهم همکاریهای مشترکی را به ثمر بنشانند را باید از سران سکولار دموکرات و مشروطهخواه پرسید! همپیمانی من با بانوان سکولار دموکرات شاید انگیزهای شود برای پایهگذاری همکاریهای مشترک بانوان مشروطهخواه و سکولار دموکرات ایران. البته گروههای دیگری هم در اپوزیسیون جمهوری اسلامی وجود دارند که به برابری حقوقی زنان و مردان ایران پایبند هستند ولی شوربختانه تاکنون هیچگونه هماهنگی مابین این گروهها در رابطه با برابری حقوقی زنان و مردان ایران به وجود نیامده است!
بااینکه چهرههای سیاسی، اجتماعی و هنری فراوانی در کنگره سکولار دموکراتها شرکت کرده بودند و با تمامی آنها صحبتهای زیادی به ثمر رساندم ولی یک نفر در آن میانه توجه من را بیشتر از دیگران به خود جمع کرده بود و خوشبختانه توانستم در فرصتهای بهدستآمده با ایشان گفتگوهای متنوعی داشته باشم. بااینکه میدانم شاید دیگران به من خرده بگیرند که چرا به این فرد علاقهمندی بیشتری ابراز میدارم، با این حال به چند دلیل شخصی، اجتماعی و هنری به آقای سیروس آموزگار ارادتی بیشازحد امکان دارم. سیروس آموزگار شیرینسخن تمامی محافل سیاسی و دوست دیرینه داریوش همایون جایگاه والای برای من داراست و به همین دلیل در هر فرصتی که برایم فراهم میشد در ایجاد مزاحمت برای ایشان کوتاه بیامدم.
بحثهای روز اول کنگره چون در گزارشهای سکولار دموکراتها بازتاب پیدا میکند زیاد به آنها نمیپردازم. تنها بررسی و تحلیل دکتر کورش فرزین استاد فیزیک اتمی دریکی از دانشگاههای آلمان بود که توجه من را به خود جلب کرد. در پاسخ به این پرسش که «آیا ایران به انرژی هستهای احتیاج دارد یا نه؟» ایشان فرمودند که ایران به علم فیزیک اتمی احتیاج دارد و به غیر از صنایع پزشکی و استفاده مفید از این علم به صنعت انرژی هستهای برای تولید برق و یا ساختن بمب اتمی که هزینههای سنگینی را بر دوش ملت ایران گذاشته است احتیاجی دیده نمیشود. دکتر نوریعلا هم در این رابطه گفتههای دکتر فرزین را تائید کرد. مشروطهخواهان و سکولار دموکراتها میتوانند در این باره به نتیجهای مطلوب و مردمی برسند که زمینهساز همکاری در ترویج گفتمان جدیدی بشود. ایرانیان به علم فیزیک اتمی ارج میگذارند ولی استفاده نظامی و صنعتی از فیزیک اتمی که جمهوری اسلامی در برنامههای تروریستی خود گنجانیده برخلاف منافع ملی تمامی ایرانیان عمل میکند و باعث تحریمهای اقتصادی علیه ایران شده، نمیخواهند.
روز دوم کنگره با بحث در رابطه با تمامیت ارضی کشور و اصل عدم تمرکز آغاز شد. لحظهای سالن کنگره را ترک نکردم و به گفتههای سخنرانان و پاسخ و پرسشهای مطرحشده با دقت تمام گوش میکردم. نتیجه این گفتگوها در این خلاصه شد که: «حاکمیت ملی ایران تقسیم ناشدنی است و تنها قدرت سیاسی حکومت مرکزی تقسیمپذیر هست» درواقع میتواند گفت با این تحولی که در سکولار دموکراتهای ایران در خود به وجود آمده ما مشروطهخواهان و سکولار دموکراتها هم با مفهوم و ارزش تمامیت ارضی کشور همصدا شدهایم و هم اصل عدم تمرکز که در منشور حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) جایگاه خاصی دارد موردقبول کنگره سکولار دموکراتها قرارگرفته. از این بابت میتوان گفت، شرکت در کنگره سکولار دموکراتها انگیزهای شده برای تماسهای بیشتر و شروع فعالیتهای مشترک برای سرنگونی هر چه زودتر جمهوری اسلامی. البته باید بهمرورزمان دید که این پایبندی به تمامیت ارضی کشور و اصل عدم تمرکز در عملکردهای سکولار دموکراتهای ایران نهادینه میشود یا نه!
در سال گذشته زمانی که سکولار دموکرات در سالروز جنبش مشروطیت کنگره خود را برگزار میکردند، از خود میپرسیدم که آیا سکولار دموکراتها با اندیشه مشروطهخواهی آشنایی دارند؟ امسال توانستم تجددگرایی مشروطهخواهان را در سکولار دموکراتهای ایران تجربه کنم. انسان گرایی و حقیقت گرایی صدر مشروطیت را میتوان در اندیشههای نوین سکولار دموکراتهای ایران لمس کرد. به همین جهت از شرکت در کنگره آنها بسیار خرسند شدم و میتوانم تصور این را داشته باشم که گذشته را فراموش کرده و بهسوی آیندهای مشترک حرکت داشته باشیم که تمامی اندیشههای ایرانی توان رشد کردن را داشته باشند.
لحظه حقیقت برای سکولار دموکراتهای ایران فرارسیده، زیرا آنها بعد از فراز و نشیبهای فراوان به این نتیجه رسیدهاند که قدرت واقعی در دست مردم در داخل ایران است و این ملت یکپارچه ایران هست که توانایی سرنگونی جمهوری اسلامی را در دست خود دارد. تنها چیزی که ملت ایران از اپوزیسیون جمهوری اسلامی خواهان است، اعتماد و آیندهنگری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هست تا بنمایه یک دموکراسی را در ایران پایهگذاری کنند، مابقی خواستها را مردم خود بهمرورزمان بهوسیله نمایندگان احزاب خود در مجلس شورای ملی به کرسی خواهند نشاند. غربیان تنها زمانی از سیاست حمایت بیدریغ خود از جمهوری اسلامی دست خواهند کشید که مطمئن شوند که مردم ایران دیگر زیر بار شکنجه و ترور جمهوری اسلامی نمیخواهند زندگی کنند تا آن زمان مترسکی به نام جمهوری اسلامی برای بازار فروش اسلحه جهانیان در خاورمیانه را پاسداری خواهد کرد و از هیچ کمکی برای بیشتر شدن عمر نکبتبار این رژیم فاشیستی دریغ نخواهند کرد.
در پایان از تمامی شرکتکنندگان در کنگره سکولار دموکراتها کمال تشکر را دارم و امیدوارم که در آینده همپیمانی و همکاریهای مشترک ما بتواند بیشتر و شکوفاتر شوند.