تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

17 تير ماه 1394 ـ  8 ماه ژوئيه 2015

طپش پُرحرارتِ سکولار دموکراسیِ ایران در فرانکفورتِ داغ

زمان فیلی

هنگامی که سکانِ کشتیِ ایران در دستِ ناخدا یی است که مدام آن را در جهتِ طوفان و صخره هدایت می‌کند، جدالِ کشتی ‌نشینان بر سرِ چند و چونِ نشستن در کشتی امری کاملا بیهوده است و تنها ما را از هدف دور می‌کند و به انحراف می‌کشاند.

هوای فرانکفورت در دو روز چهارم و پنجم جولای که کنگره سوم سکولار دموکراتهای ایران در آنجا گِرد هم آمده بودند گرم و طاقت‌فرسا بود. با این وجود، حضور دوستداران آزادیِ ایران در اتفاقِ اختلافِ اندیشه‌ها و از نقاط مختلف برای رهاییِ ایران از استبداد حاکم، آفرینشگرِ زیبایی‌هایی بود که چون وزشِ نسیمِ رهایی، تحملِ آن داغی را میسر کرده بود، و رنگین‌کمانی از همان ایرانِ متصور در اذهانِ همه‌ی ما پدیدار ساخته بود.

آپوزیسیونِ خارج از کشور، متاسفانه طیِ سال ها از وجودِ جمهوری اسلامی در ایران، به دلایل مختلف در رنجِ همبستگی بوده، و همین باعثِ شادکامیِ حکومت مستبد اسلامی در ایران شده است. اما خوشبختانه این رویه‌ی تلخ رو به پایان است، و دیده می‌شود که همبستگی روز به روز نِمُوی نو پیدا می‌کند.

«کنگرهء سکولار دموکرات های ایران» که سومین نشست خود را در فرانکفورت برگزار کرد شاهدی نیک بر این حقیقت است؛ که تاکید کرد دادخواهی‌های مردم ایران تنها با گذار از حکومت اسلامی امکان‌ پذیر است؛ و اینکه این مهم نیز میسر نمی‌شود مگر اینکه با هر اندیشه و نظر در کنار هم بنشینیم و برای ایجادِ «آلترناتیو» به بحث و گفتگو بپردازیم. این امرِ مهم در این کنگره اتفاق افتاد، و فعالانِ سیاسی و مردمِ عادی با هر تفکری در کنار هم نشستند تا بیان کننده‌ی عزمی راسخ جهتِ رسیدن به آرمانِ آزادیِ ایران باشند.

طبیعتا در هر جلسه‌ای نقاطِ قوت و ضعف وجود دارد. از نقاطِ قوت این کنگره می‌توان به حضورِ شرکت ‌کنندگان با هزینهء شخصی – که استقلالِ مالیِ آنها را می‌رساند – و با اختلافِ اندیشه‌های بعضاً زیاد – که رواداریِ آنها را می‌رساند – اشاره کرد. اگر به کاستی‌های آن اشاره شود، به زعم نگارنده، کاستی حضور نیافتنِ کسانی بود که به بهانه‌ی «اختلاف عقیده» دستِ رد به سینه‌ی کنگره زده بودند؛ و به تعبیری ماهی را در دریا قیمت گذاشته‌اند.

بی‌گمان هیچ کس – مگر عده‌ای مشخص و خاص ایرانی را که بر چهار گوشه‌اش طنابِ دار آویخته‌اند، و اعدام، شکنجه، تهدید، تبعیض و تحقیر در آن بیداد می‌کند را دوست ندارد؛ و همین بزرگترین «اشتراکِ» آپوزیسیون، یعنی حاکمیتِ وحشتِ اسلامی و بزرگترین دشمنِ ایران و مردمِ آن است که باید براندازی‌اش دغدغه‌ی اولِ آزادی‌خواهان باشد، تا در کوتاه‌ترین زمانِ ممکن بتوانند به نتیجه‌ای ایده‌آل دست پیدا کنند. پس کسانی که از این مهم عدول می‌کنند، یا ایران را دوست ندارند، یا چنانچه پیشتر نوشته‌ام، خود سرکوبگرِ اندیشه‌اند.

در چنین شرایطی، سومین کنگره سکولار دموکراتهای ایران نویدِ روزهای خوبی برای دست یافتن به یک آلترناتیوِ معقول برای جمهوری اسلامی داشت. در کنارِ همبستگیِ افکارِ مختلف در این راستا - یعنی امری که در تاریخِ آپوزیسیونِ جمهوری اسلامی بی‌سابقه بوده است - پیام‌های رسیده از ایران، چه از مردم و چه از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی، بر این حقیقت صحه می‌گذارد.

نگاهی به آنچه که در نشستِ فرانکفورت گذشت نشان می‌دهد که برای رشدِ بیشترِ اتحاد و همبستگی، باید از ایرادهای «خُرد» و بحث‌ها بی‌پایان بر سرِ «واژه‌ها» خودداری کرد؛ چرا که هدف «ایرانِ آزاد» است؛ و هنگامی که سکانِ کشتیِ ایران در دستِ «ناخدا»یی است که مدام آن را در جهتِ طوفان و صخره هدایت می‌کند، جدالِ کشتی‌نشینان بر سرِ چند و چونِ نشستن در کشتی امری کاملا بیهوده است و تنها ما را از هدف دور می‌کند و به انحراف می‌کشاند.

8 جولای 2015

http://www.tahlilrooz.net/?p=1331

بازگشت به خانه