تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
«میراث بین المللی افتضاح»!
شهباز نخعی
تا همین هفتهء گذشته – آخرین روزهای ماه ژوئن، آخرین سررسید مذاکرات هسته ای 20 ماهه و چند بار تمدید شدهء حکومت آخوندی و کشورهای موسوم به 1+5 -، بیشتر تحلیل گران سیاسی بر این نظر بودند که دستیابی به توافق ممکن است و مذاکرات – مگر برای چند روز دیگر – تمدید نخواهد شد.
دلایلی که تحلیل گران برای نظر خوش بینانهء خود عنوان می کردند بیشتر بر پایهء نیاز مبرم دو طرف اصلی گفتگو – حکومت آخوندی و دستگاه مدیریتی باراک اوباما – به توافق و شکستن بن بستی بود که هر دو طرف گرفتار آن هستند. حتی خط قرمزهای اعلام شدهء دو هفته پیش سید علی خامنه ای: مخالفت با اجرای پروتکل الحاقی، مخالفت مصاحبه با دانشمندان هسته ای و عدم لغو فوری و یکبارهء تحریم ها چندان جدی گرفته نشد.
منصور امان، نویسنده و تحلیل گر سیاسی، در این باره نوشت: «حاکمان جمهوری اسلامی خود را به چنان گوشهء مفلوکانه ای رانده اند که در اصل در موقعیتی نیستند که بتوانند برای طرف حساب های خارجی شان شرط بگذارند و خط قرمز تعیین کنند. در این راستا، با همان غلظت و حرارتی که آقای خامنه ای به وسوسهء عادت کهنه اش گرفتار می شود، به همان شدت نیز بی اعتبارتر و ژست هایش ریشخند آمیزتر می شود».
زیاده روی در این خوش بینی ها تا آنجا پیش رفت که یکی از کارگزاران حکومت آخوندی پیشنهاد برگزاری "جشن هسته ای" داد. به نوشتهء تارنمای "نامه نیوز"، صادق زیباکلام، استاد دانشگاه نزدیک به جناح رفسنجانی – روحانی «پیشنهاد داد مردم ایران از هم اکنون خود را برای جشن هسته ای عید فطر آماده کنند»!
با این حال، با گذر روزها و سپری شدن سررسید 30 ژوئن، بیش از پیش آشکار شد که توافق هسته ای، چنان که پیش بینی شده بود، در دسترس نیست. پس از تمدیدی یک هفته ای، روز سه شنبه 7 ژوئیه، خانم فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیهء اروپا گفت که مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی تا روز جمعه 10 ژوییه ادامه خواهد یافت. عباس عراقچی، مذاکره کنندهء ارشد جمهوری اسلامی نیز از وجود "اختلافات اساسی و کلان" بین طرفین پرده برداشت: «در 3 مورد اختلاف اساسی و کلان و 7 تا 10 مورد اختلاف کم اهمیت تر باقی مانده است. در برخی از جزییات فنی و تکنیکی هنوز اختلاف و پرانتزهایی هست که اگر بشمارم نمی دانم چند تا بشود»!
عباس عراقچی در بخش دیگری از سخنان خود نیز گفت: «این که دیگران برای خودشان ضرب الاجل دارند مشکل ما نیست». اشارهء عراقچی به ضرب الاجل 7 ژوییه دولت اوباما است که بنا بود در صورت توافق متن آن تا روز 9 ژوییه در اختیار کنگرهء امریکا گذاشته شود تا طی 30 روز مورد بررسی قرار گیرد. کنگرهء امریکا بر اساس توافق با دولت اوباما این اختیار را دارد که توافق نهایی هسته ای را بازبینی و در صورت لزوم آن را باطل کند.
ورای سنگ اندازی های کنگرهء امریکا – با اکثریت جمهوری خواه – بر سر راه توافق هسته ای احتمالی، مانع بزرگ دیگری نیز در راه رسیدن به آن وجود دارد. این مانع که در واقع عامل اصلی به وجود آمدن وضعیت بغرنج کنونی است، شخص سید علی خامنه ای است.
نویسنده ای به نام بهروز بهبودی، در نوشتاری که در تارنمای "مرکز دموکراسی برای ایران" منتشر شده می نویسد: «در ظاهر امر به ما گفته می شود که موضوعات فنی در مورد محدود کردن تحقیقات هسته ای و پایین آوردن سطح غنی سازی اورانیوم، زمانبندی در نحوهء برداشتن تحریم های جهانی علیه ایران، و ابعاد بازرسی های نمایندگان سازمان ملل از تأسیسات هسته ای و مراکز نظامی ایران کماکان به عنوان موانع باقیمانده بر سر راه یک قرارداد اتمی می باشد... با این که این موانع بخشی از حقیقت را بیان می کنند، اما یک مانع "نامرئی" دیگر که در تمام سطوح مذاکرات 12 سال گذشته در پشت میزهای مذاکرات برای حل این بحران نفس گیر جهانی حضور داشته وجود رهبر حکومت اسلامی، آیت الله خامنه ای، و توطئه های او بوده است که از جنون سیاسی او نسبت به "دشمنان" (بخوانید امریکا و اسراییل) سرچشمه می گیرد».
آخرین نمونه از این "توطئه ها"، فرمان 80 بندی این هفتهء مقام معظم رهبری بر اساس اختیارات وی در تعیین سیاست های کلی نظام در مورد توسعهء صنایع موشکی کشور است که، به رغم تاکید 1+5 بر محدود سازی توان موشکی جمهوری اسلامی، برای اجرا به دولت ابلاغ شده است.
در نتیجهء این سنگ اندازی ها، این هفته، به خلاف هفتهء گذشته، خوش بینی کمتری در مورد رسیدن به توافق هسته ای وجود دارد. خبرگزاری فرانسه در پایان هفتهء گذشته در این مورد نوشت: «گفتگوهای عذاب آور برای دستیابی به یک معامله بزرگ هسته ای بین رژیم ایران و قدرت های بزرگ در روزهای شنبه و یکشنبه [4 و 5 ژوییه] ادامه می یابد. در حال حاضر اختلافات سرسختانه ای دو طرف را از همدیگر جدا می کند». فرانک والتر اشتاین مایر، وزیر خارجهء آلمان نیز می گوید: «این که آیا اراده و تمایل همگان به حد کافی خواهد رسید، پرسشی است که اکنون نمی توان به آن پاسخ داد».
پایگاه "هیل" که بیانگر نظرات کنگره امریکا – با اکثریت جمهوری خواه – است، پیچیدگی وضعیت را چنین توضیح می دهد: «اگر مذاکرات شکست بخورد، دستاوردی که می توانست معرف میراث اوباما در سیاست خارجی باشد را از بین خواهد برد. اوباما برای توافق با رژیم ایران سرمایهء سیاسی بسیار زیادی خرج کرده و می داند عدم توافق چه لطمه ای به میراث او می زند».
آنچه که این پایگاه از آن به عنوان "سرمایهء سیاسی" و "میراث" اوباما نام می برد، پشت کردن او به مردم ایران و سوریه و نوشتن نامه های فدایت شوم و ساخت و پاخت او با سید علی خامنه ای است که به بهای سرکوب جنایتکارانه جنبش مردم ایران، جان صدها هزار تن و بی خانمانی و آوارگی میلیون ها تن دیگر در سوریه تمام شده است. آیا باری این چنین کج، می تواند صحیح و سالم به مقصد برسد؟ این پرسشی است که پاسخ آن را باید منتظر ماند و دید.
پرسش دیگری، که کمتر به آن پرداخته می شود، این است که حتی به فرض امضای توافق هسته ای، تا چه حد می توان نسبت به پایبندی امضاء کنندگان به احترام به مفاد آن امید داشت و اگر چنین امیدی، با توجه به شناخت دو طرف عمدهء توافق – حکومت آخوندی و دولت ناتوان و ناپایدار اوباما - ضعیف است، که هست، این همه هیاهو برسر رسیدن به توافق برای چیست؟!
در مورد "میراث اوباما"، این سخن جیمز جفری، عضو ارشد موسسه واشنگتن و سفیر سابق امریکا در عراق نیز شنیدنی است که می گوید: «اوباما می داند که میراث بین المللی اش افتضاح است»!
17 تیر 1394