تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
ناصر کرمی
برای پرده برداری از برنامه و استراتژی استفاده از انرژی هسته ای ِ حاکمانِ حکومتِ اسلامی تهران ضرورت هست عواملی که کشورهایِ صنعتی و غرب را وادار به استفاده از تکنولوژی انرژی هسته ای کرد بر شماریم، پس از آن بر بهانه هایِ جمهوری اسلامی تهران برای استفاده از انرژی هسته ای انگشت بگذاریم و آنها را باهم مقایسه کنیم، که آیا دلایلِ نظام اسلامی برای استفادهءِ صلح آمیز از انرژی هسته ای حقیقت دارد یا نه؟
دلایل رویکرد کشورهای صنعتی و غرب به انرژی هسته ای
1- گنجانیدنِ مواد خام نفتی در صنعت انرژی از دورانِ صنعتی شدن
2- جایگزین کردن مواد نفتی بجایِ ذغالِ سنگ در کشورهایِ اروپای غربی و کشور ژاپن
3- در نتیجهء فاکتورهای 1 و 2 ، وابسته شدن هرچه بیشتر کشورهایِ صنعتی از 65 تا 100 % به وارد کردنِ موادِ نفتی.
4- افزایش وابستگیِ کشور ایالاتِ متحدهءِ آمریکا به موادِ نفتیِ خاورمیانه و خاور نزدیک،
5- تأسیس سازمانِ نفتی اُپیک (OPEC) در سال 1960 میلادی که کنترل در قیمت گذاری و در گردش کار و تولید و استخراجِ منظم و با برنامهءِ موادِ نفتی و دخالت دادن آن در موضع گیریهایِ سیاسی را بدست گرفت
6- بحران نفتی 1973 میلادی که کشورهایِ صنعتی بویژه اروپای غربی و ژاپن را به زانو در آورد
7- بکار گیری انرژی نفت و گاز بجای اسلحهءِ سیاسی از سویِ کشورهایِ نفت خیز اسلامی بنیادگرا و ضد استعماری بر علیه کشورهای صنعتی و غرب
8- رو به اتمام نهادنِ منابع انرژیِ فسیلی (نفت، گاز، ذغال سنگ،..)
9 - محدویّت یا رشد و توسعهءِ مشروط به تناسب وجودِ انرژیِ فسیلیِ وارداتی
10- محدویّت در تولیدِ کالا و در نتیجه کاهشِ واردات که شتاب رشدِ اقتصادی و حضور در عرصهءِ رقابت اقتصاد جهانی با سیاستِ بازار کار درونی را برایِ چند کشور کم رنگ و بحرانِ اقتصادی را شامل میشد
11- نبودِ امنیّت در استخراج و ترانسپورتِ موادِ نفتیِ بدونِ گُسست از خاورمیانه و از کشورهایِ نفت خیز برایِ کشورهایِ صنعتی،
12- انرژیِ اتمیِ محصولِ خودی و میهنی هست که استقلالِ سیاسیِ ملّی، استقلال در صنعتِ انرژی را برایِ هر یک از کشورهایِ صنعتی به همراه خواهد داشت
13- افزایشِ کشورهایِ صنعتی و در حال رشد مانند : چین، هندوستان، برزیل،... که نیاز افزایندهءِ این کشورها به انرژی به رقابت و بحران در بینِ کشورهایِ صنعتی در بازار سیاسی رقابتی انرژی دامن گسترده زده است
14- افزایش جمعیّت کرهء زمین، بالا رفتن استانداردِ زندگی که مصرف انرژی را بالا برده است،
15- برای سلامتی طبیعت : گمان میرفت که انرژی هسته ای بر عکس مصرفِ انرژیِ فسیلی محیط ِ زیست را آلوده نمیکند و باعثِ تغییر دما و اختلال در طبیعت نمیشود و آنرا نجات میدهد.
16- انرژیِ اتمی ارزان قیمت و پایدار بدونِ گُسل هست در نتیجه یک فاکتور بسیار مفید در گردشِ اقتصادِ ملّی هست و بدونِ انرژیِ اتمی همهء ساختارها بهم خواهند ریخت
17- دسترسی به تکنولوژ ایی که تولید انرژی در حجمی که اقتصاد و تکنولوژی رقابتی در جهان امروز نیاز دارد را پاسخ دهد
18- بکار گیری انرژی اتمی فقط برای گذار از انرژی فسیلی به انرژی تجدید پذیر طبیعی است
19- ادعا میشد که استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی چه از نظر نظامی و در امنیّت فنّی قابل کنترل صد در صد هست
20- برای زباله های رادیو آکتیو دار انرژیِ اتمی راهِ حلّهایِ مطمئنی وجود دارند
21- سایر فاکتورهای آینده نگری دیگر که به بکار گیری انرژی هسته ای را دامن زد.
امّا بر اثر تجربهء استفاده از انرژی هسته ای از نیمهء دوّم قرن 20 تا بحال، کشورهای صنعتی و افکار عمومی جهانی بر یک موضوع دیدگاهِ مشترک دارند، که دلایل خوش بینانهءِ در بالا مذکور دیگر از اعتبار و شاخص هایِ مثبت گذشته بر خوردار نیست، بنا بر این همین کشورهای صنعتی تلاش دارند که هر چه زودتر از برنامهء تآمین انرژی از طریق انرژی هسته ای بیرون آیند.
ادامهءِ استفاده از انرژی هسته ای از سویِ هر کشوری دیگر برتری تکنولوژی و آینده نگری محسوب نمی شود و به ناچار انتخابی بین مرگ و زندگی است. تازه نقطهء ضعف و درماندگی و وابستگیِ کشورهایی به حساب خواهد آمد که امروز و بویژه در آینده از فن آوری انرژی هسته ای در شکل گذشته و امروزیِ آن استفاده کنند. امّا دلایل و بهانه های جمهوری اسلامی برای مشروعیّت بخشیدن به از سر گیری استفاده از انرژی هسته ای خود چیست؟
بهانه هایِ جمهوری اسلامی برای استفاده از انرژی هسته ای
1- ایران برای توسعهءِ اقتصادی و اجتماعی به انرژی هسته ای نیازمند است
2- سلاح اتُمی با دین اسلام سازگار نیست
3- غرور ملّیِ ایرانیان ایجاب میکند که مانند همسایگان خود از جمله پاکستان از بُمب اتُم برخوردار باشند
4 - ایران به مناسبتِ حفظِ امنیّتِ ملّی خود باید امکان دسترسی به سلاح اتُمی را داشته باشد 5- منابعِ انرژیِ نفت و گاز محدود و روزی تمام خواهد شد، از سوی دیگر با افزایشِ مصرفِ داخلی درآمدِ ارز از صدور و فروش نفت و گاز کاهش خواهد یافت
6- کشورهای غربی شاه ایران را در ساخت انرژی اتُمی یاری دادند، حال چرا همین کشورهای غربی از تأسیساتِ انرژیِ اتُمی در نظام جمهوری اسلامی جلوگیری میکنند،
7- ایران از سویِ کشورهایی که دارای سلاح هسته ای هستند، مانند : پاکستان و هندوستان در شرق، روسیّه در شمال، اسرائیل در غرب، و ناوگانهای جنگی آمریکا در خلیج فارس در جنوب و حضور آمریکا در منطقه ، بویژه در همسایگی شرق و غرب ایران یعنی در کشورهایِ: افغانستان و عراق، و حضور آمریکا در کشورهای تأسیس شده بعد از فروپاشی اردگاه سوسیالیسم در آسیای میانه مورد تهدید قرار گرفته است.
8- از دیدگاهِ سرانِ نظام جمهوری اسلامی، آمریکا و بعضی از حکومتهایِ اروپا و جهان غرب هدف دارند که نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، بنا بر این نظام جمهوری اسلامی برایِ دفاع از خود و برایِ بقایِ انقلاب اسلامی و نظام ولایتِ فقیه به سلاح اتُمی احتیاج دارد.
در پاسخ به این 8 بهانه و ادعای سران نظام اسلامی باید گفت که: ایران مشکلات انرژی دیروز و امروز و آیندهءِ کشورهای صنعتی را نداشت و ندارد، چرا که ایران خود در منابع ذخیرهء گاز در ردیف دوّم ،و از لحاظ ذخیره نفتی ردیف سوّم تا چهارم را در جهان دارد. بنا بر این وارد شدن حکومت اسلامی به تکنولوژی انرژی هسته ای از قدم اوّل اشتباه بوده و خواهد بودو زیانهای آن بسیار بسیار بیشتر از سود آن میباشد.
برنامه اتمی نظام اسلامی در خدمت "اسلامگرایی شیعه و سنّی و پان اسلامیسم"بود و هست که این خود دشمن ناسیونالیسم ایرانی و بر ضد منافع و امنیّت ملّیِ ماست. هیچ قدرت و حکومتی در جهان و در طول تاریخ به اندازهء خودِ نظام و حکومت خلیفه گری اسلامی کنونی غرور ملّی ایرانیان را این همه تحقیر و زبون نکرده و نخواهد کرد و امنیّتِ ملّیِ را این چنین متزلزل نساخته است.
بر خلافِ سخن پراکنیِ کارشناسانِ حکومتِ اسلامیِ تهران، منابع ذخیرهءِ اورانیوم در جهان تا 40 سال دیگر تمام خواهد شد، اضافه بر این، ایران خود دارای ذخایر اورانیوم هم نیست، در صورتی که منابع ذخیرهءِ نفت و گاز از 60 تا 100 سال دیگر می باشد. بنا بر این اورانیوم ابزار تولید انرژی نامحدودِ آینده نخواهد بود. درآمد ارز از نفت و گاز ایران هم در مدّتِ نزدیک به 40 سال حاکمیّتِ نظام اسلامی، صرفِ توسعه و رشدِ اقتصادی و تربیّت مهارت هایِ انسانی و بالا بردنِ استانداردِ زندگیِ شهروندان ایرانی نشده و نخواهد شد و طبعأ بهره گیری از انرژیِ هسته ای هم در خدمت پان اسلامیسم و پشتیبانی و تربیّت تروریست های اسلامی در خارومیانه و در جهان و بر خلافِ منافع ملّی ما و برای سرکوب در درون کشور بکار گرفته خواهد شد.
ایرانیان با هیچ ملّت و سرزمینی چه شرق و چه غرب و بویژه با ملّتِ یهود و کشور اسرائیل دشمنی نداشته و ندارد. درگیری بین مردم اسرائیل و فلسطین و اعراب بخودشان مربوط هست و ایران مانند سایر مردمانِ دمکراتیک دیگر از جمله اروپا و آمریکا، تلاش بر آن خواهد داشت که این مشکل بصورتِ دمکراتیک و مسالمت آمیز حلّ شود. ایران از سوی هیچ کشوری موردِ تهدید و حمله قرار نگرفته، بزرگترین خطر برای ایران وجودِ نظام جمهوری اسلامی و اسلامگرایی شیعه گری قزلباش بوده و خواهد بود.
بنا بر این 8 موردِ ادعایِ سران نظام جمهوری اسلامی برای مشروعیّت بخشیدن به استفاده از انرژی هسته ایِ خود، چه از نظر تکنولوژی و انرژی، و چه از لحاظِ سیاسی و منافع و امنیّت ملّی، بی اساس بوده و هدفِ اصلیِ آنها فقط دست یابی به سلاحِ اتُمی برایِ بقایِ حاکمیّت نظام ولایت فقیه بود و هست که با توافق دیروز در وین، این آرزویِ مسلح شدنِ نظام اسلامی به بُمب اتُم بر باد رفت و سرمایه گذاریهایِ کلانِ ملّت ایران در این پروژه سوخت و به خاکستر تبدیل شد.
نکات مثبت و منفی توافق انرژی هسته ای
اگر از دیدگاهِ کارشناسی با تجزیه و تحلیل فاز رشد صنعتی و پیشرفتِ اقتصادیِ کشور و با توجه به نیازمندی هایِ ضروری انرژی، این توافق موردِ بررسی قرار گیرد در حقیقت نکاتِ مثبت و سودی جز خسارتِ چند جانبه برای ایران را در بر نخواهد داشت، چرا که کشوری مانند ایران با اینهمه منابع انرژی نفت و گاز و سایر منابع انرژیِ دیگر، نیازی به انرژیِ هسته ای نداشته و ندارد. از این گذشته استفاده از تکنولوژیِ انرژیِ هسته ای به دیروز تعلق دارد و امروز کشورهایِ پیشرفته در صدد جایگزینی انرژی هایِ آلترناتیو دیگری هستند. دو هفته پیش حکومتِ آلمان یکی دیگر از نیروگاههایِ بزرگ و مهم اتُمی خود را تعطیل کرد و بست. روندِ برون رفتِ کشوری صنعتی مانند آلمان از انرژی هسته ای همچنان ادامه خواهد داشت.
استفادهء صلح آمیز از تکنولوزی انرژی هسته ای حق مسلم هر کشور و ملّتی است و کشور ایران در سال 1972 میلادی با امضایِ تعهداتِ بین المللی از این حقوق برخوردار هست. این وجودِ نظام اسلامی است که حقِّ ملّتِ ایران از بهره وری از این تکنولوژی را خدشه دار کرد و باعث شد که سرزمین ایران حداقل به مدّتِ 12 سال از سویِ ائتلافِ جهانی موردِ محاصرهء اقتصادی و سیاسی قرار بگیرد و رشد و توسعه در کشور را چند دهه به تعویق بیندازد. زمان و فرصت هایِ مناسب از دست رفته در این 12 سال را دیگر نمی شود باز خوانی و به عقب بازگرداند.
اکنون ایران به شرطی می تواند از "حق مسلم" استفاده از انرژیِ هسته ایِ خود استفاده کند، که استقلالِ ملّیِ ایران را در مقابل قدرت هایِ جهانی و رقیبان در منطقه از دست بدهد، سیستم دفاعیِ کشور و پایگاه هایِ نظامی را برایِ همگان علنی نگهدارد و مأمورانِ خارجی هر وقت بخواهند از آنها بازرسی کنند، پژوهش هایِ علمی در کشور محدود شود، غنی سازی اورانیوم از 3.5 تا 6 درصد پایین آورده شده است، 95 درصد اورانیوم غنی شده با درصد بالا باید نابود و یا از کشور خارج شوند و بسیار مسائل دیگر.
توافق انرژی اتُمی وین بر اثر سیاست هایِ دیکتاتوریِ دینیِ حوزه ای درونِ کشور و سیاست هایِ خارجی و بین المللیِ اسلامگرایی و ضدِ ایرانی و کاملأ اشتباهِ نظام جمهوری اسلامی بر ملّت ایران تحمیل شده است،
قرارداد "ورسای برای آلمان" و توافق انرژی هسته ای برای ایران
دقیقأ توافق وین در ابعادی وسیع مانند "قرارداد صلح ورسای" Versailler Vertrag است که بعد از جنگ اوّل جهانی، قدرت هایِ پیروز در جنگ بر کشور و ملّتِ آلمان تحمیل کردند. این قرارداد حداقل 13 بند داشت که محدویت هایِ سیاسی، اقتصادی، نظامی، سد کردن رشد و توسعه با خساراتِ مالی بسیار سنگینی را برای ملّتِ آلمان به همراه داشت. از همه مهمتر محتوای "قرارداد ورسای" غرور ملّت آلمان را خدشه دار و ناسیونالیسم آلمانی را تحقیر میکرد. ملّت آلمان هرگز این قرارداد را نپذیرفت. شکل گیری نازیسیم به رهبری هیتلر در آلمان نتیجهء چنین قراردادِ تحقیر آمیز بود. اکنون قرارداد و توافقِ انرژی هسته ایِ نظام اسلامی تهران با 5+1 در وین بیش از صد صفحه با تبصره ها و پیوست هاست که همه حاکی از محدویّت ها و از دست دادن امتیازها برای ایران در عرصه هایِ مختلف است.
توافق انرزی هسته ای وين برای ایرانیان از قرارداد "ورسای برای آلمان"، بسیار تحقیر آمیز تر و محدویت هایِ سیاسی، اقتصادی، نظامی، گسترده تری را به همراه دارد، جلوی رشد و توسعهء فراگیر را مسدود می کند، با این توافق وضعیّت سیاسی و اقتصادی و امنیّتِ ملّیِ ایران نامعلوم و پا در هوا و تحتِ فرمان و ارادهء ملّتِ ایران و حتّی در کنترلِ سرانِ نظام اسلامی هم دیگر نیست. ملّتِ ایران هم هیچ جنگِ جهانی و منطقه ای را هم باعث نشده است، که این چنین بر روی میز مذاکره مانند شرایطی جنگی با ملّتِ ایران رفتار و قراردادهایِ تحقیر آمیز به آنها تحمیل میشود.
پیامدهای توافق انرژی هسته ای چه میتواند باشد؟
توافق انرژی اتُمی دیروز در وین، بشرطی می تواند روزنه ای از امید و حاوی بار مثبتی برایِ ملّت ایران باشد، که سران نظام جمهوری اسلامی مانند مورد پروسهء انرژی هسته ای به اشتباهات گذشتهء خود در مقابل ملّت ایران اعتراف و از ایرانیان پوزش بخواهند و بطور کلی به دیکتاتوری و سرکوب درون کشور پایان دهند و در اتخاذ روش سیاسی در دورن کشور و در سیاستِ خارجیِ خود تجدید نظر اساسی و تغییر و تحوّل 180 درجه ای را در برنامهء خود قرار دهد، از شعارهای رادیکال اسلامگرایی تو خالی گذشته و از اسرائیل ستیزی بپرهیزد، روابط دوستانه و متمدنانه مطابق با نورم های مدرن سیاست ورزی با جهان پیرامونی بر قرار کند، فقط منافع ملّی ایران را فرا دینی، فرا ایدئولوژیک و فرا اسلامی، سرلوحهء سیاست ورزی در هر مکان و زمان و در هر مواضعِ خود قرار دهد، زمینهءِ بازگشت و امنیّت ایرانیان کارشناس و نیروی انسانی ماهر خارج از کشور را به میهن فراهم آورند، چرخهء اقتصاد را از چنگ مافیای سپاه پاسداران و وابستگانِ و سر سپردگان مفت خوار به دستگاهِ ولایت فقیه و از چنگِ خودی ها و رانتخواران بیرون آورد و به آنارشیسم و چپاولگریِ بی بند و بار در گردشِ اقتصاد پایان دهند، انتخاب و گزینش نیرویِ انسانی را فقط بر اساس شایسته سالاری و کاردانی و تخصص افراد قرار دهد. زمینه هایِ فضایِ باز سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نهادهای مدنی، و تکثر احزاب و سازمانها و انتخاباتِ آزاد را فراهم کند. بستر و امنیّت سرمایه گذاری خارجی در حوزه های مختلف بویژه در بخش استخراجِ نفت و گاز، صنعت و تکنولوزی و تربیّت نیروی انسانی ماهر و ایجاد بازار کار را مهیّا کند، فضایِ جامعه را برای شناخت و اتکا به نفس با کسب دانش و فن آوری و تکاملِ عمومی نسل جوان، این سرمایه هایِ اصلی و بزرگ سرزمین ایران در رقابت با کشورهایِ صنعتی و پیشرفته فراهم کند، بجای سرکوب و تحقیر،به آنها حق و مجال زندگی و میدان شکوفایی استعداد ها و خلاقیّتهایشان را دهد، بجای خانه نشین کردن نیمی از نیرویِ ماهر و توانمند کشور، زمینه فعّال شدن و حضور زنان را در همهء عرصه ها فراهم کند. سرمایه های آزاد شده ملّت ایران در کشور و در خدمت به ملّت، در امر رشد و توسعه و گسترش بازار کار، در اقتصاد تولید محور بکار گرفته شوند. سرمایه گذاری هایِ کلانِ حاکمانِ نظام اسلامی و وابستگانِ آنها در خارج از کشور، از جمله در ترکیه، در مالزی، در کشورهای حوزهء خلیج فارس و در اروپا و در سایر کشورهایِ دیگر، همچنین سپرده های بانکی آنها در خارج به کشور بازگردانده شوند، قانونمندی را جایگزین شعارها و جوّ انقلابی 57 کنند. دستِ رانتخواران را از سرمایه و گردش اقتصاد ایران کوتاه کنند، دست حکومت اسلامگرای ترکیه را از آسمان اقتصاد و سیاست ایران کوتاه کند، و در نهایت بنا به ضرورتِ زمان و شرایط در تغییر و تحولِ جهانی تصمیم های لازم در جهت تآمین منافع و امنیّت ملّی اتخاذ شوند.
نکات منفی توافق انرژی هسته ای کدامند ؟
انقلاب اسلامی 57 و قانون اساسی بر گرفته از آن بر اساس برنامه هایِ اخوان المسلین مصر و سایر سازمانها و احزاب و جنبشهای رادیکال اسلامی اعراب در خاورمیانه صورت گرفته است. به همین مناسبت انقلاب اسلامگرای 57، قانون اساسیِ آن، سیاست درونی و بین المللی آن، استراتژیهای بنیادی، شعارهای محوری آن، برنامه های اقتصادی و سیاسی آن، مواضع و روابط منطقه ای و جهانی آن هیچگاه با ناسیونالیسم ایرانی، و با منافع و امنیّت ملّی، با تاریخ، با سرونوشتِ دیروز، امروز، و فردایِ ایران همخوانی و وجهِ مشترکی نداشته و ندارد.
بدون شک توافق انرژی هسته ای هم صرفأ در راستای منافع ملّی نبوده و نیست، چرا که توافق انرژی هسته ای دیروز در وین میتوانست در همان سال 2003 میلادی، که ایران دست بالاتری را داشت و شورای ملّی اروپا و در مجموع غرب امیتازات بسیار مفیدی را به ایران پیشنهاد کرد، صورت گیرد. ولی حاکمان نظام اسلامی از آن سر باز زدند ولی امروز به اجبار با دادن امتیازاتِ سنگین تسلیم غرب شدند.
بالاخره معلوم شد که آقای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیّه زیر پای علی خامنه ای را خالی کرده است، در نتیجه نظام اسلامی مجبور شده است جام زهر توافق هسته ای را بدستور پوتین بالا کشد. در همین رابطه رئیس جمهور آمریکا شخصأ به پوتین تماس تلفنی گرفت و از ایشان سپاسگزاری کرده است.
حاکمیّتِ نظام ِ اسلامی تهران به رهبریِ خمینی، رفسنجانی، و علی خامنه ای در تمام شعارهای محوری و در تمامیِ استراتژیهایِ بینادیِ نظام اسلامی که برگفته از اصول و مبانی اخوان المسلمین مصر و سایر ارگانهای رادیکال اسلامگرا بوده و هست، از همان 57 تا به امروز با شکستِ قطعی و با سرخوردگی و عقب نشینیِ شرم آور روبرو شده است و هر گاه جام زهری را نوشیده و یا شکستی را با خفت و ننگ پذیرفته است، به تلافیِ آن عرصه را بر ملّت ایران تنگ و تنگتر و بر دیکتاتوریِ تمام عیّار خود در درون افزوده است، با این تجربه میتوان انتظار آنرا داشت که حکومتِ اسلامی در پیامدِ توافق هسته ای، بجای باز کردنِ فضایِ سیاسی به سرکوب بیشتری در درون کشور متوسل شود.
امری اثبات و تجربه شده است که هر گاه نا رضایتی ها در جامعهء و در طبقاتِ مختلف ایران و تضادهایِ طبقاتی در حالِ اوج گیری هستند و میرود که به یک جنبشِ سراسریِ اعتراضی تبدیل شود و پایه های بارگاهِ ولایت را به لرزه در آورد، رژیم بجایِ تسلیم شدن به خواسته هایِ ملّتِ ایران، جام زهر این و آنرا مینوشد و به قرارداد هایِ ننگین مانند توافق هسته ای تن در میدهد.
برداشتن بخشی از تحریم ها هیچ گره ای از مشکلاتِ اقتصادی و سیاسی روزمرهء مردم را بطور جدی و پایه ای حلّ نخواهد کرد. تازه با رفع تحریمها برای بعضی افراد و شرکتهای وابسته به رژیم و رونق حساب بانکی آنها، دیگر راحت تر در روز روشن، سرمایه های ملّی ایران را به خارج منتقل خواهند کرد. سرمایه های آزاده شدهء بانکی ملّت ایران، طبق معمول به مرکز و به گردش مافیایی اقتصادِ متمرکز ااسلامی که در اختیار بیت خامنه ای، سپاه پاسداران، سر سپردگانِ درجه 1 و2 و3 نظام اسلامی، و در اسارت رانتخواران و دُزدان و راهزنان اقتصاد لُمپنی نظام اسلامی است، ریخته میشود که دوباره این سرمایه های ملّی از هزاران کانال نامشروع و غیر قانونیِ دیگر برای سرکوب ملّت ایران و برای بقایِ تختِ خلیفه گریِ نظام اسلامی و برایِ به مرحلهء اجرا در آوردن اهداف و برنامه هایِ باقمیاندهءِ اخوان المسلمین مصر و سازمانهای رادیکال اسلامی و عربی، برای نابودی کشور اسرائیل بکار گرفته میشوند،
در هیمن شرایطی که توافق انرژی هسته ای با غرب صورت گرفته است، نوهء خمینی و هاشمی رفسنجانی دوباره شعار نابودی اسرائیل را برجسته و مطرح کردند، این بدین معنی است، که تأمینِ منافع ملّی و سرنوشتِ ملّتِ ایران هدفِ محوریِ سرانِ نظام اسلامی و خمینی و نوهء او نبوده و نیست، بلکه هدف اسلامِ سیاسی و دنباله روی و جایگزینیِ اهدافِ اخوان المسلمین و سایر سازمانها و ارگانهای رادیکال اسلامی اعراب و در خاورمیانه است.
هنوز پولها و سرمایه های مالیِ ملّت ایران آزاد نشده و هنوز بحساب سرانِ نظام اسلامی و فرزندانِ آنها و یا سپاه پاسداران و سایر آقازاده های دور و نزدیک، و افراد گمنام دیگر ریخته نشده، آقای حسن روحانی این رئیس جمهور سمنان، در ساز و کرنال و در مجامع بین المللی به مردم غزه، به کرانه های باختری رود اُردُن، به جنوب لبنان، و به سایر سازمانها و ارگانهای اسلامگرا و تروریست اعراب و در خاورمیانه اعلام کرد که از پولهای آزاد شدهء ملّت ایران همین امروز سهم آنها محفوظ است و اصلأ نگران نباشند که مواضعِ سیاسیِ ما هم تغییری نخواهد کرد. تسلیحات پیشرفته تر و موشکهای مدرنتر در شماری بیشتر دریافت میکنند، مسکن و ویلاهای بیشتری با پارکها و بیمارستانهای قشنگتر و مجهزتری برایشان ساخته خواهد شد. بشار اسد خونخوار هواپیما و تریلیها و ماشینهای سنگین برای ترانسپورت پولهای آزاد شدهء ایران روانهء تهران کرده است.
ترکیه سالهاست که کلید خانهءِ ایران و کلید گاو صندوق سرمایه های ملّیِ ایرانیان را از علی خامنه ای دریافت کرده است، و خود صاحب و مالک است و دست در کیسه دارد، سهم عربستان سعودی هم در شکل فرستادن حجاج ایرانی با این کشور پرداخت خواهد شد،
روسیّه و پوتین هم به مناسبت واسطه گری در مقابل فروش هوایپمای مسافری تازه به ایران دست به سینی شیرینی دارد، شیعیّان یمن هم تسلیحاتِ نظامی مدرن و طبعأ خانه های نوساز با استانداردهای امروزی دریافت خواهند کرد، سردار سلیمانی این شهید زنده و سپاه قدس در عراق و سوریه چک سفید امضاء دریافت میکنند، بر قبر عرب زادگان و امام زاده های گمنام بقعه و حرمهای طلایی و زرین ساخته خواهد شد، قبر آیت الله خمینی گسترش بیشتری خواهد یافت، و هنر و نقاشی جهانی را بر سقف و در و دیوار آن طلایی رسم و پیاده خواهند کرد، مسجد 3 هزار نفری با هتلهای 5 ستاره، برای راحتی و تفریح و خوشگذرانیِ زوّار در خومهء آن ساخته خواهد شد.
همه از چهار سوی منطقه و جهان از نتایج توافق انرژی هسته ای و از پولهای آزاده شده بهره مند خواهند شد بجز ملّت و نسل جوان سرگردان و بیکار و بدونِ آینده نگری و بدونِ پرسپکتیو ایران. البّته نباید فراموش کرد، که خوراک و تغذیهء حداقل یکسال 500 هزار نفر، ساندیس و ساندویج خور یسیچی قداره بند و چاقو کش و چماق بدستِ تحت فرمان علی خامنه ای تا انتخابات و سرکوبهای بعدی تضمین شده میباشد. همچنین هزینه و پاداشهای مداحان و نوحه سرایان و تعزیه گردانها و راه اندازانِ مراسم عزاداریها از هم اکنون پرداخت میشود.
نتیجه گیری از این موضوع
اکنون برنامهء انرژی هسته ای نظام اسلامی مانند مرده ای در تابوت بر دوشِ سرانِ نظام اسلامی باقی مانده است که نمی دانند با آن چکار بکنند و آن را کجا به خاک بسپارند. دست بر داشتن از ادامهء ساخت نیروگاه هایِ انرژی هسته ای زیان بار و دست آوردهایِ سیاسی منفیِ بسیاری را بدنبال خواهد داشت و ادامهء ساختن و تکمیل آنها هم دو چندان خسارت و خطرات و مشکلاتِ فراورانی را برای امروز و برایِ نسل هایِ آینده، ببار خواهد آورد و بر جای خواهد گذاشت.
مسئول همهء این تحقیرها و عقب ماندگی و برنامه ریزی های اشتباه و بی سرانجام، حاکمیّتِ نظام اسلامی است، مشکل اصلی انرژی هسته ای نبوده و نیست، مشکل اصلی ساختار نظام اسلامی است که تا زمانی که این نظام وجود دارد، این مشکلات، تحقیرها ، تحریمها، فلاکتها، دیکتاتوری، میهن فروشی، غارت و چپاول سرمایه ها و اقتصاد ایران، و بحران در عرصهء منطقه ای و جهانی برای کشور و ملّت ایران وجود خواهد داشت.
رژیمی که در درون از اعتبار بر خوردار نیست و پاسخگوی خواسته های شهروندان ایرانی نبوده و نیست و در عرصهء بین المللی هم موردِ اعتمادِ دیگر کشورها نمی باشد، نمی تواند در آینده کشتیِ سرگردان کشور ایران را در پیچ و خم جهانِ پیچیدهء امروز بدرستی هدایت و رهبری کند.
16. ژولای. 2015| آلمان
لینکهای مطالب مربوط به همین موضوع از نویسنده:
http://www.iranglobal.info/node/40644
http://www.iranglobal.info/node/27518
http://www.iranglobal.info/node/27237
http://www.iranglobal.info/node/26965
http://www.iranglobal.info/node/26585
http://www.iranglobal.info/node/7488
http://www.iranglobal.info/node/32030
http://www.iranglobal.info/node/32033
http://www.iranglobal.info/node/32032