تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
ولی فقیه باید برود!
اتحاد برای دمکراسی
روز 23 تیر 1394، بعد از 12 سال مذاکره، بالاخره طلسم پروندهء هستهای ایران شکست و گام مهمی در جهت رفع سایهء شوم این پروژهء بیسرانجام از سرملت ایران برداشته شد؛ پروژه ای که بیش از بیست سال ملت ایران را به گروگان گرفته و از کمترین ارزش اقتصادی، فنی یا علمی برخوردار است و شواهد متعددی حکایت از آن دارند که محرک اصلی آن ماجراجویی نظامی بوده است؛ ماجراجویی که نتیجهء ندانم کاری و اشتباه محاسبهء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا، یعنی شخص آقای خامنهای، برای ایجاد تواناییهای تولید سلاح هستهای بوده است. اکنون با امضای سندی به نام "برنامهء جامع اقدام مشترک" راه این کار برای آقای خامنهای کاملاً بسته شده است ـ البته بسته شدنی که دست کم تا ده سال دیگر ملت ایران را در تنگنا نگاه خواهد داشت.
آن چه که به نام "برنامهء جامع اقدام مشترک"، یا به طور خلاصه "برجام"، به امضاء رسیده در پنج مرحله، با نامگذاری پنج روز، باید به انجام برسد.
- مرحلهء اول به نام «روز نهایی کردن» نامیده شده که با امضای "برجام" توسط نمایندگان ایران و کشورهای 1+5 در وین انجام شد.
- مرحلهء دوم «روز توافق» نامیده شده که 90 روز بعد از روز اول فرا می رسد و در آن روز شورای امنیت سازمان ملل، "برجام" را تنفیذ خواهد کرد.
- مرحلهء سوم از روز توافق آغاز می شود. در این مرحله ایران موظف است سایت فردو برای غنی سازی را تعطیل کند و آن را به مرکزی تحقیقاتی تبدیل نماید. در سایت نطنز تنها 5060 سانتریفوژ قدیمی نسل یک با قدرت یک "سو" برای هر سانتریفوژ باقی بماند. نزدیک به 10 تن ذخایر اورانیوم غنی شده در این سالیان، به 300 کیلو کاهش یابد و ایران طی یک دههء آینده اجازه نخواهد داشت که ذخیرهای بیش از این مقدار داشته باشد. سقف غلظت غنی سازی ایران 3.67 درصد خواهد بود و ایران مجوز غنی سازی بالاتز را نخواهد داشت. راکتور آب سنگین اراک هم باید به گونهای تغییر کند که امکان تولید پلوتونیوم 239 برای ساختن بمب هسته ای نداشته باشد. تمام این کارها با نظارت و راست آزمایی سنگین آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت میگیرد. اضافه بر آن، آژانس تا بیست سال حق خواهد داشت معادن و صنایع و خریدهای خارجی ایران را کنترل کند تا ایران امکان تولید اورانیوم غنی شده و یا ساختن سانتریفوژ یا قطعات آن یا سایر ملزومات برای ساخت سلاح هسته ای، خارج از چارچوب "برجام"، را نداشته باشد. در یک کلام، آنچه طی بیست و چند سال با صرف میلیاردها دلار و به قیمت تحریم های سنگین و فشار بر مردم ایران انجام شده، جمع آوری و تعطیل میشود به اضافهء این که نهادی بینالمللی به نام آژانس هم تا سالیانی متمادی در تمام ارکان اقتصادی و اداری و علمی ایران حضور خواهد داشت.
- بعد از انجام این تعهدات توسط ایران و تأیید آژانس، که پیش بینی میشود دست کم یک سال طول بکشد، روز سوم فرا میرسد که به نام «روز اجرا» نام گذاری شده است. در این مرحله، تحریمهای سازمان ملل و اتحادیهء اروپا و آمریکا تعلیق میشوند، ولی لغو نمیگردند. حد اکثر هشت سال وضع به همین منوال میماند.
- در صورتی که برای آژانس محرز شود که دیگر ایران کاملاً در مسیر استفادهء صلح آمیز از انرژی هستهای حرکت میکند، آنگاه مرحله چهارم که «روز انتقال» نامیده شده فرا میرسد. در روز انتقال تحریمها برداشته می شوند و کشورهای اروپایی و آمریکا قوانین مصوب خود در مورد تحریمها را لغو میکنند.
- بعد از آن دو سال دیگر هم باید صبر کرد تا، بعد از یک دهه، مرحلهء پنجم به نام «روز خاتمه» فرا برسد و پروندهء هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل بسته شود.
به این ترتیب دیده می شود که بختک پروژهء هستهای دست کم تا یک دههء دیگر بر سینهء ملت ایران سنگینی خواهد کرد. دراین جا قصد تحلیل کامل "برجام" و ابعاد مختلف آن از حیث فنی، اقتصادی و سیاسی را نداریم. این کار در فرصتی دیگر توسط "اتحاد برای دمکراسی در ایران" انجام و به ملت ایران گزارش خواهد شد.
اما آنچه "اتحاد برای دمکراسی در ایران" را برآن داشت که این بیانیه را صادر کند، توجه دادن به بلایی است که با حاکمیت نظام ولایت فقیه و غیبت مردم در عرصه تصمیم گیری بر این مرز و بوم رفته است. ولی فقیه حاکم بر ایران، یعنی شخص آقای خامنه ای، با دستگاه های مخوف و فاسد امنیتی ـ-نظامی خود، طی بیش از دو دهه و در زمان دولتهای مختلف، پروژهء بی سرانجام و سراپا زیانباری را به ملت ایران تحمیل کرده است، بدون اینکه مردم در این مورد حق اعتراض یا انتخاب داشته باشند. اکنون هم که با فشار جامعهء بینالمللی ناچار به عقب نشینی و دست برداشتن از رؤیای سلاح هستهای شده، تن به قراردادی داده که نه فقط نفی تمام حرف های پیشین او و بلکه نفی حاکمیت ملی ایران است و دست کم تا یک دهه دیگر مردم ایران را در بیم و امید نگاه خواهد داشت. سیاستهای ماجراجویانه هستهای و خارجی خامنهای در طول حکومتش آن قدر جامعه جهانی را به این نظام بدبین و بیاعتماد کرده که تنها گزینه پیش روی دستگاه دیپلماتیک و تخصصی ایران در این مذاکرات نمی توانست نتیجه ای بهتر از این به دست آورد.
طرفه این که رهبر نظام جمهوری اسلامی که مسئولیت تمام این خسارتها را بردوش دارد و درهرکجای دیگر دنیا که رای مردم ارزشی دارد با اینچنین کارنامه مفتضحانهای باید بلافاصله کنار می رفت، نه فقط حاضر نیست مسئولیت این همه خسارت را بپذیرد، بلکه به کمک ایادی خود درهرسه قوه و با دستگاه تبلیغاتی عریض و طویلش میکوشد به مردم بقبولاند که برگشتن به شرایط بیست سال قبل، آن هم بعداز ده سال دیگر، و جمع کردن بساطی که به قیمت صدها میلیارد دلار از اموال مردم ایران تمام شده، پیروزی جدیدی برای رژیم حاکم است و همگان باید به او سپاگزار باشند!
هموطنان گرامی:
برای جلوگیری از خسارت بیشتر به کشور، آقای خامنه ای به عنوان مسئول مستقیم این بلای خانمانسوز که برسرکشورآورده باید برکنارشود، مردم از طریق انتخابات آزاد حاکمیت خود را اعمال کنند و با حاکمیت مردم بساط ولایت فقیه و استبداد دینی برچیده شود. تنها درصورت استقرار دمکراسی درکشور و حاکمیت مردم از طریق صندوق رای است که می توان اعتماد جامعه جهانی را جلب نمود، حقوق اساسی و حاکمیت ملی بر سرنوشت کشور را احیا و اعمال کرد و جلوی مسیر خطرناک و پرزیان قرارداد بسته شده را گرفت، و هرچه زودتر به التیام زخم های وارد شده بر پیکر اقتصاد واجتماع و فرهنگ ایران پرداخت.
اتحاد برای دمکراسی در ایران
تیرماه 1394
نظر خوانندگان
محسن مشکور: چرا فقط ولی فقيه؟ يعنی بقيه بی گناه و قابل نگهداری اند؟