تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

9 امرداد ماه 1394 ـ  31 ماه ژوئيه 2015

آیا آقای روحانی می تواند خرگوش را از توی کلاه اش در بیاورد؟

گفتگو با کورش زعیم

گفتگوگر: سارا سماواتی

پرسش: گفتگو را با مهمترین بحث جاری آغاز کنیم. توافق به دست آمده را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه به لحاظ اهمیت سیاسی این اقدام و چه از منظر مفاد توافق؟

پاسخ: ما نباید این توافق را به اين معنی که توافق خوب یا بدی بوده ارزیابی کنیم. اینکه چه سودی برای ما دارد نباید مطرح باشد، اینکه جلوی چه زیانی را گرفته مطرح است. این توافق جلوی اتلاف بیشتر و سوء استفاده از سرمایه های ملی، رکود اقتصادی بیشتر و تداوم انزوای ایران، و بطور کلی سقوط کشور بسوی نابودی وجودی، جنگ و تجزیه را گرفته است. فعالیت هسته ای تنها بهانه ای در دست کار به دستان جمهوری اسلامی برای غارت کشور بوده است. دویست میلیارد دلار برای فعالیت هسته ای غیرضروری و هیچ شده، و غارت صدها میلیارد دلار به بهانهء دور زدن تحریم های مربوط به همین فعالیت هسته ای غیرضروری و زیانبار برای کشور و منطقه. این توافق منافعی برای ما ندارد ولی به ما فرصت می دهد که از نقطهء زیر صفر آغاز و کشورمان را در همهء زمینه های موجودیت یک ملت و کشور، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، امنیتی و روابط بین المللی، که کلاً ویران شده اند، باز سازی کنیم. یک جنگ بین المللی نمی توانست اینقدر برای این ملت و کشور گران تمام شود و ویرانی ببار آورد که این بهانهء فعالیت هسته ای بوجود آورد. مفاد توافق هم نباید با مفاد تسلیم ژاپن و آلمان در جنگ جهانی دوم متفاوت باشد، ولی آیا ما هم خواهیم توانست بهره برداری که آن دو کشور از تسلیم شدن کردند بکنیم؟ اگر ما هم بتوانیم غارتگران و جنگ افروزان را کنار بزنیم و خردمندان و وطن دوستان را روی کار بیاوریم، توافق خوبی بوده است.

 

پرسش: از تأثیرات مثبت این توافق نه تنها در زمینهء اقتصاد، بلکه بر فضای سیاسی کشور هم صحبت می شود. شما چنین انتظاری را منطقی می بینید؟

پاسخ: به نظر من هم این انتظار باید وجود داشته باشد. یک اثر مثبت این توافق باید این باشد که فضای سیاسی را باز کند. البته کمی هم این اتفاق افتاده، ولی با مقاومت تندروان ضد ملت و کشور روبروست و بهیچوجه در حدی که مردم انتظار دارند نیست. تعدادی از زندانیان سیاسی که به پایان دورهء زندان خود نزدیک شده بودند آزاد شده اند، ولی از سوی دیگر دستگیری های دیگری هم آغاز شده و اعدام ها افزایش چشمگیری پیدا کرده اند. بنابراین ما نمی توانیم هنوز ارزیابی کنیم که آیا فضای سیاسی در حال باز شدن است یا دو جناح مخالف یکدیگر، جناح دولت و جناح تندروان مخالف دولت، در چالش با یکدیگر اقداماتی انجام می دهند. ظاهراً جناح اصولگرا سعی می کند دستگیری ها و اعدام ها را افزایش بدهد و دولتی ها سعی می کنند زندانیان را آزاد و فضا را کمی باز کنند. ما هنوز ماهیت این حرکت ها را نمی توانیم ارزیابی کنیم چون معنایی واقعی از دیدگاه دموکراسی یا حقوق بشر ندارند. ولی به نظر می رسد که دولت سعی دارد که تا حدی یک چهرهء حقوق بشری از خود نشان بدهد.

 

پرسش: در زمینهء تأثیرات سیاسی ِ توافق بویژه به نظر می رسد که نگاه ها متوجه انتخابات های مجالس خبرگان و شورای اسلامی است تا مخالفان و موافقان این توافق موقعیت سیاسی خود را محک بزنند. شما هم فکر می کنید که انتخابات های اسفندماه از این توافق تأثیر می گیرند؟

پاسخ: ما انتظار داریم که توافق بر انتخابات مجلس هم تأثیر داشته باشد، ولی تصور می رود که بیشترین تأثیر در ورود دادن به اصلاح طلبان شناخته شده در چارچوب حفظ نظام جمهوری اسلامی باشد. ما آنان را در مجلس های پیشین، بویژه در مجلس ششم که اکثریت را داشتند، تجربه کرده ایم. هرچند که بسیاری از آنان ادعا می کنند که این بار جور دیگری و در راستای منافع مردم گام بر خواهند داشت، ولی من چنین توانی را نمی بینم، زیرا خرابی های هشت سال دولت نهم و دهم را هشت سال حکومت آنها با تسلیم شدن به قدرت مطلقه هموار کرد. من، در ارتباط با همین پرسش و در واقع برای اینکه خودم پاسخ این پرسش را از رئیس جمهور بگیرم، دو هفته پیش نامهء سرگشاده ای به آقای روحانی نوشتم و گفتم اگر شما واقعاً قصد گشودن مسیر دموکراسی را دارید (و ما نمی گوییم که دموکراسی را می شود یک شبه برقرار کرد) اولین گام تان همین انتخابات مجلس شورا است که در اسفندماه برگزار می شود. نخستین گام، آزادی همهء زندانیان عقیدتی و سیاسی است که بتوانند در انتخابات مشارکت داشته باشند. اصل های 23، 24، 25، 26 و 27 را، که تفتیش عقیده و ایجاد رعب و وحشت را منع می کند و رسانه ها و حزب ها و گردهمایی ها را آزاد اعلام کرده، اجرا کنید.

       من همچنین خواستم که وزارت کشور از پرسیدن باورهای مذهبی نامزدان منع شود و التزام عملی به قدرت مطلقه را شرط قرار ندهد. کسانی که ذوب شده اند دیگر وجود ندارند و لکه هایی روی زمین بیش نیستند. همهء نامزدان باید منابع مالی هزینهء انتخابات خود را اعلام کنند، و آنان که پیشتر در دولت یا مجلس بوده اند دارایی خود را پیش از ورود به خدمت و اکنون به سازمان حسابرسی گزارش کنند. هرگونه دروغ باید موجب رد صلاحیت آنان شود. اینها خواست های حد اقلی است، ولی نشان می دهد که دولت یازدهم توان و یا اراده پیشبرد جامعه را بسوی باز شدن فضای سیاسی دارد یا نه.

 

پرسش: آقای زعیم، در نامه ای که اشاره می کنید، شما در ده مورد مشخص مطالباتی را مطرح کرده بودید که بعضاً در حیطهء اختیارات قوای دیگر غیر از دولت است. مثلاً بند یک که خواهان آزادی همهء زندانیان عقیدتی، سیاسی است و به نظر می رسد در اینجا دست بالا را قوهء قضائیه دارد. چقدر امیدوار هستید که دولت روحانی اساساً قادر به ورود به این عرصه ها باشد؟

پاسخ: بند 23 قانون اساسی بهیچوجه خارج از قدرت رئیس دولت نیست، زیرا به صراحت می گوید که هرگونه تفتیش عقیده ممنوع است. بیشتر این اتهامات توسط وزارت اطلاعات که بخشی از دولت است وارد آمده است. بنابراین، یک رییس دولت ملتزم به قانون اساسی می تواند به وزارت اطلاعات خود دستور بدهد که هرگونه اتهامی را که بندهای 23 تا 27 را نقض می کند لغو نماید و به قوهء قضائیه اطلاع دهد که هیچ ادعایی علیه زندانیان در این بابت ندارد. قوهء قضائیه هم موظف است وقتی شاکی از شکایت خود می گذرد، حکم خود را نیز لغو کند.

       اکنون در سخنان سران نظام و رهبران جناح های سیاسی می بینیم که چه چالش هایی (که هر روز آشکارتر می شوند) وجود دارد. یک رییس جمهور هوشمند و هشیار و تیم اش باید ببینند که چگونه می توانند بر جناح مقابل که مخالف پیشرفت هستند چیره بشوند. همین پس گرفتن شکایت های وزارت اطلاعات، که ضرورت آنها را در نامه ای به خود وزیر اطلاعات هم گوشزد کرده ام، باعث می شود که دولت با تکیه بر قانون اساسی خودشان دست بالا را بگیرد. اما آنچه من انتظار دارم این است که هیچیک از آزادی هایی که من در نامه ام قید کرده ام، بوجود نیاید. فقط امکان دارد که اصلاح طلبانی که به ساختار نظام معتقد هستند، بخت این را پیدا کنند که به مجلس را ه یابند و مجلسی شبیه مجلس ششم دوره آقای خاتمی بوجود بیاید که با یک تشر شمشیرهایشان را غلاف و تسلیم می شدند.

       بنابراین، اگر رئیس جمهور شهامت این را نداشته باشد که از این فرصت طلایی استفاده کند، انتظار زیادی از این مجلس بجز تلف کردن وقت مردم نمی شود داشت. در همین حد هم که جلو بروند شاید بتوان در دورهء آیندهء چهار سال بعد یک مجلس ملی داشته باشیم. ولی اگر آقای روحانی می خواهد که در تاریخ معاصر ایران چهره اش بازسازی بشود و جایگاه بهتری به دست بیاورد باید تلاش کند که این مجلس را به روی همه باز کند؛ بدون تبعیض، بدون پرسش از اینکه مذهب یا عقیده شان چیست؛ و بدون اینکه مجبور کنند نامزدها تعهد بدهند که به دو سه اصلی در قانون اساسی که به هیچوجه با دموکراسی و حقوق بشر سازگار نیستند التزام دارند. در غیر این صورت، نمایندگانی به مجلس راه خواهند یافت که قول بازگشت به دوران طلایی دهه شصت را بدهند.

 

پرسش: در مورد همین چند نکته ای که می گویید، که تمام مسئله هم نیستند، چقدر به توانایی آقای روحانی امیدوار هستید؟

پاسخ: آقای روحانی تا بحال دست اش بسته بود، چون مذاکرات هسته ای هنوز به نتیجه نرسیده بود. اکنون باید نشان بدهد که آیا با دستی بازتر می تواند تغییراتی را باعث بشود یا نه! اگر ارادهء انجام تغییرات بنیادین را داشته باشد، دستکم دو سه ماه طول می کشد تا نشانگرهای آن آشکار شود. یعنی شش ماه پیش از انتخابات باید نشان داده شود که نامزدهای جدیدی که بیرون نظام تلقی میشوند، و بخاطر دیدگاه مذهبی یا دیدگاه جدائی مذهب و حکومت اجازه نداشته اند در انتخابات شرکت کنند، می توانند به میدان بیایند یا نه. آقای روحانی خواست آن را دارد، ولی آیا اراده آ نرا هم خواهد داشت بزودی روشن خواهد شد.

 

پرسش: در مجموع چه ترکیبی از گرایش های سیاسی را برای مجلس محتمل می بینید؟

پاسخ: من تصور می کنم که اصلاح طلبان نزدیک یا وابسته به حکومت شانس خوبی دارند. ولی همانطور که اشاره کردم مشکل اقلیت های قومی و اقلیت های مذهبی وجود دارد. سازمان های ملی هم ممکن است اجازه پیدا نکنند حتا نام نویسی بکنند. بنابراین، این مجلس یک مجلس برزخ خواهد بود. البته من پیش از این هم گفته ام که ما باید تا آخر تابستان صبر کنیم و ببینیم که آیا آقای روحانی می تواند خرگوش را از توی کلاه اش در بیاورد یا نه!

       ولی ایشان در شرایطی هست که باید بتواند! چون می دانیم که در بسیاری سازمان های درون نظام اختلاف و نارضایتی فوق العاده زیاد است. آقای روحانی می تواند از این موقعیت استفاده کند و آنها را به سوی خود جذب کند. من چالش بزرگ دیگری را هم در راه می بینم که، با وجود اینکه توافق هسته ای احتمال آن را کمرنگ کرده، ولی باز ممکن است ما را در گیر برخوردهای نظامی سنگینی در منطقه کند. من باور دارم که اگر آقای روحانی نتواند آنگونه که توضیح دادم، یک همبستگی ملی بوجود آورد، و چهرهء انحصاری مذهبی کشور را تلطیف کند، خون های زیادی ریخته خواهد شد.

 

پرسش: انتخابات مجلس خبرگان هم بنظر می رسد برای اولین باور اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. این اهمیت از کجاست و انتخابات و نتایج احتمالی آن را چگونه ارزیابی میکنید؟

پاسخ: در مورد مجلس خبرگان کار دشوارتر است، زیرا این مجلس در چنگ صنفی است که بهیچ وجه به حقوق مردم و حق رأی و دخالت مردم در سیاست و سرنوشت خویش باور ندارند. جابجایی چند مهره تاثیری در تصمیم گیری های آنان نخواهد داشت. اینطور که من می بینم برخی روحانیون متعادل تر و میانه رو تمایل دارند که وارد مجلس خبرگان بشوند و اگر آنها وارد بشوند، چهرهء رهبری آینده تغییر خواهد کرد و از حالت قدرت مطلقه خارج خواهد شد. در حال حاضر، مجلس خبرگان را باید تحمل کنیم و فعلن به بازسازی مجلس شورا که امیدواریم در آینده نزدیک "ملی" شود بپردازیم.

 

پرسش: آقای زعیم شما به چندین مورد از نقائص و ضعف های انتخابات های مجلس اشاره کردید. سؤال پایانی در مورد یکی دیگر از مسائل اجتماعی ایران است در حوزهء انتخابات و آن حضور بسیار ضعیف و نا کافی زنان است در مجلس و اساساً در انتخابات به نوعی که در میان نامزدهای نمایندگی چه از جناح اصولگرا و چه در میان دیگران تعداد بسیار ناچیزی از زنان وجود دارند که در مقایسه با وضعیت و موقعیت زنان در جامعهء دانشگاهی و سطوح بالای علمی سؤال برانگیز است. این وضعیت از نظر شما چگونه قابل توضیح است؟

پرسش: زنان کشور، بویژه در عرصهء حقوق بشری، بسیار فعال هستند. ولی دشواری حضور زنان در مجلس همان غربال گری مذهب گرایی است. زنانی که می توانند موفق به ثبت نام بشوند کسانی هستند که مطلقاً مذهبی قشری و متعلق به یکی از جناح های تندرو باشند. در همین مجلس هم اکنون در بسیاری موارد زنان لوایحی را علیه خودشان و خانواده مطرح می کنند یا به چنین لوایحی رأی می دهند که مطلقن ضد زن و ضد خانواده است. زنان آزاده و باسواد و هوشمند را به مجلس راه نمی دهند.

       در مجلس آینده هم همین غربالگری که در وزارت کشور و سپس در شورای نگهبان صورت می گیرد تغییر چندانی نخواهد کرد، و باز زنان باسواد و بافرهنگ و ایراندوست فرصت پذیرفته شدن را نخواهند داشت، زیرا نظام حاکم به زنان کمتر از مردان اعتماد دارد. وقتی زنان شانس خود را اینقدر کم می بینند برای حفظ احترام خودشان هم که شده نام نویسی نمی کنند. اگر دشواری غربالگری قشری زنان برطرف شود، ما تغییرات بنیادینی را شاهد خواهیم بود. امیدوار هستیم که آقای روحانی بتواند در انتخابات آینده دست زنان را باز بگذارد تا زنان هوشمند و باسواد ما به مجلس راه پیدا کنند. اگر تمام نمایندگان مرد در مجلس کم سواد و کم هوش باشند که اغلب بوده اند، زنان می توانند این کاستی را بخوبی جبران کنند.

یکشنبه 4 امرداد 1394

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem2/article/-24d86baf30.html

http://kouroshzaim.org/DetailsData.asp?IDdata=727

 

بازگشت به خانه