تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

2 شهريور ماه 1394 ـ  24 ماه اگوست 2015

هر مخالف توافق هسته‌ای جنگ‌ طلب نیست

مهدی خلجی

در نظام ‌های بسته، برچسب زدن به جای فکر کردن سکه‌ی رایج است. حکومت‌های غیر دموکراتیک، برای توصیف دوستان و دشمنان خود انباری از برچسب‌های رنگارنگ دارند. در حکومت اسلامی، هر منتقدی یا «برانداز» است، یا «ضدانقلاب»، «ضدایرانی»، «خائن»، «طرفدار اسراییل» و مانند آن. روزنامه‌ی کیهان یکی از مهم‌ترین کلکسیون ‌داران است. همه خوب می‌دانیم چه صداهایی با این برچسب‌ها خاموش شده، روزنامه‌هایی بسته شده، آدم‌هایی به زندان رفته و به عذاب‌های بی‌حساب دچار شده‌اند.

در بحث بر سر مذاکرات هسته‌ای هم داستان از این قرار است. چنان فضا را عوام ‌زده کرده ‌اند که کافی است کسی درباره‌ی توافق موجود نظری جز نظر مذاکره‌ کنندگان ایرانی داشته باشد؛ او یا «دل ‌واپس‌» (یعنی احمدی ‌نژادی) است یا اسراییلی و طرفدار نتانیاهو. هیچ حد فاصلی هم در میان نیست. طبعاً دلیلی هم برای فکر کردن و گوش دادن و تحلیل کردن هم وجود ندارد. خودِ دولت مذاکره‌ کننده، با اعتدال کامل، هرگونه نقد توافق را رسماً ممنوع کرده است. فقط «مذاکره‌ کنندگان» ایرانی هستند و فقط آن‌ها صلاح ایران را می‌دانند. مسوول مذاکره‌ کننده، امیرکبیر و آرش کمانگیر است. یعنی غلو و غلغله‌ی احساسات، برای انداختن حجابی بر عقل و استدلال.

در نظام‌های بسته «بحث سیاسی» معنا ندارد. هر مناقشه‌ای دو سو دارد: یک طرف خیر مطلق و طرف مقابل شر مطلق است. آیت‌الله خمینی گفت «هر کس با این نهضت همکاری نکند یا جاهل است یا سوء نیت دارد.»

از نظر بسیاری از مدافعان پرشور توافق هسته‌ای هر کس با این توافق صد در صد موافق است آدم خوبی است و طرفدار صلح؛ و هر کس نقد دارد یا مخالف است هیولایی جنگ‌ طلب و طرفدار تحریم بیشتر بر مردم و انسان ‌خوار است. حد وسطی در کار نیست. یعنی بحث «اخلاقی» است نه «سیاسی».

در اوائل انقلاب، روحانیت نزاع سیاسی با احزاب چپ را به جدال عقیدتی بدل کرد و در تلویزیون مناظره ‌هایی گذاشت که در آن‌ها یک طرف مانند عبدالکریم سروش و محمدتقی مصباح و محمد بهشتی از خدا دفاع می‌کردند و طرف دیگر از مبانی فلسفی مارکسیسم. خوب طبیعی بود که امت حزب‌الله به راحتی تکلیف‌اش را با منکران خدا تشخیص می‌دهد. «اخلاقی» وانمودن یا «مذهبی» وانمودن مناقشه‌ای سیاسی ترفندی است برای عوام‌ زده کردن سیاست و بستن دهان منتقد.

بعد، در همین فیسبوک، مثلاً اوباما را با بوش مقایسه می‌کنند که یکی صلح ‌طلب و دیگری جنگ ‌طلب است؛ انگار گزینه‌های ممکن سیاست، در این دو منحصر است. و انگار نه انگار که رژیم تحریم بی‌سابقه علیه ایران ابداع همین دولت اوباماست و در کار سیاست گاهی عمل اشتباه مانند جنگ عراق می‌تواند به اندازه‌ی بی‌عملیِ اشتباه مانند سیاست اوباما در قبال بحران سوریه فاجعه‌های انسانی کم‌نظیر به بار آورد. عوام‌زدگی یعنی همین؛ یعنی ساده کردن امور پیچیده برای بسیج عمومی. اگر مسائل را پیچیده ببینید آن‌وقت هر مسأله ا‌ی بیش از دو وجه خوب و بد خواهد داشت و در نتیجه نمی‌توان مردم را به موافقت خود بسیج کرد یا به بهانه‌ی مخالفت سرکوب نمود.

من رسماً عضو حزب دموکرات آمریکا هستم و در انتخابات ریاست حکومت هم به اوباما رأی داده‌ام و طبعاً در سال‌های بعد هم به نامزدی دموکرات رأی خواهم داد. در موسسه‌ای که کار می‌کنم تقریباً نیمی از اعضای آن دموکرات هستند و چند نفر از آن‌ها در دولت کلینتون و اوباما مسئولیت‌های بالا داشته‌اند، مانند دنیس راس. مانند بسیاری در زمینه‌ی توافق هسته‌ای نه با نتانیاهو موافق‌ام نه با جان کری نه با ظریف. دولت ایران را هم مرجع انحصاری تعریف منافع ایران نمی‌دانم و باور دارم هر شهروند ایرانی باید در تعریف و تحقق منافع ملی بکوشد.

بر خلاف تصور بسیاری، کسانی که منتقد توافق هسته‌ای هستند، همه جمهوری ‌خواه نیستند و همه‌ی جمهوری ‌خواهان نیز جنگ‌ طلب نیستند.

کاش رسانه‌های فارسی‌زبان می‌توانستند از هیجان‌ های جاری فاصله بگیرند و تصویری درست از دیدگاه‌ های گوناگون در این باره به دست دهند.

برای «اعلام مواضع» هم باید تأکید کنم اصل مذاکره و توافق ضروری است، ولی آن‌چه بر آن توافق شده لزوماً بهترین مواد ممکن نیست. شرح این نکته البته وقتی دیگر.

https://www.facebook.com/Khalaji2013/posts/745028438976394

بازگشت به خانه