تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

2 شهريور ماه 1394 ـ  24 ماه اگوست 2015

آقای اوباما، جنگ تنها آلترناتیو نبود!

شیرین طبیب زاده

آقای رئیس‌جمهور امریکا در دفاع از قرارداد هسته‌ای با جمهوری اسلامی با اصرار می‌خواهند بگویند که مذاکره و قرارداد با رژیم تبه‌کار مسلط بر جان و مال مردم ایران تنها راه برای جلوگیری از یک جنگ بود و بس، چرا جنگ اما روشن نیست.

به گمان من تصادفاً تصویب این قرارداد امکان جنگ را بسیار بیشتر خواهد کرد چه درصورتی‌که جمهوری اسلامی به تبعیت از طبیعتش و دکترینش از وعده‌هایی که ظاهراً داده است تخطی کند که در آن صورت امریکا مجبور به دخالت نظامی خواهد شد و چه درصورتی‌که با ثروتی که به دست خواهد آورد ترکتازیهایش را در منطقه ادامه دهد و حتی بیشتر کند که در آن صورت اسرائیل و کشورهای عرب منطقه دیگر آرام نخواهند گرفت.

آقای اوباما برای تصویب این قرارداد، با ترساندن مردم جهان از یک جنگ احتمالی، چنان کمپین عظیمی به راه انداخته است که دست‌کمی از کمپین‌هایش در زمان انتخابات امریکا ندارد.

حال خطاب من به ایشان این نکات است. آقای رئیس‌جمهور من به‌عنوان یک زن ایرانی آمریکائی از شما سؤال می‌کنم که:

آیا در همۀ این سال‌ها، شما حقیقتاً راه دیگری را در مقابله با جمهوری اسلامی هرگز امتحان کردید و نتیجه نداشت؟ آیا شما هرگز کنجکاو بوده‌اید که بدانید اکثریت مردم ایران چگونه می‌اندیشند و یا تنها به گفته‌های دروغ‌گویان لابی جمهوری اسلامی بسنده کردید که این‌گونه سیاست مماشات را در پیش گرفتید؟

شما در همه این سال‌های رویارویی با رژیم اسلامی ایران، وجدانا، در کجای سیاست‌هایتان یاری‌رسانی به مبارزان ایرانی را گنجاندید؟ صدای کدام جنبش مدنی ایرانیان چه در داخل و چه در خارج، در زمان شما کمترین بازتابی یافت؟ به کدام‌یک از رادیوها و یا تلویزیون‌های ایرانی دموکراسی خواه مخالف رژیم بهایی داده شد؟ در کجا ده‌ها و صدها تظاهرات مردم ایران در سراسر جهان در همۀ دوران ریاست شما منعکس گردید؟ در رادیو و تلویزیون‌های دولتی‌تان تعداد مصاحبه‌شوندگان سکولار ملی مخالف جمهوری اسلامی به ابواب‌جمعی رژیم و اصلاح‌طلبان و ملی مذهبی‌ها در همۀ این سال‌ها چگونه تناسبی داشته است؟ چند نفر از گویندگان و اجراکنندگان ایران‌دوست ضد جمهوری اسلامی را از تلویزیون دولتی‌تان که قسمتی از مخارج آن با پول مالیاتی که من و کسانی مانند من می‌پردازند، اخراج کرده باشند خوب است؟

ع       عکس‌العمل شما آقای رئیس‌جمهور نسبت به رستاخیز مردم ایران در سال ۲۰۰۹ چه بود؟ اینکه در همان زمانی که چشمان زیبای ندا دریای خون شد و نگاه معصومانه‌اش را گوئی ملتمسانه به‌سوی جهان دوخت شما سرگرم نامه‌نگاری با تبهکار شیطان‌صفتی بودید که دهه‌هاست نفس‌ها را در سینه‌های ملتی خفه کرده است، مرد فاسد غاصبی که اگر بماند بازهم به جنایاتش در وطن من و در منطقه با گشایشی که شما در کارش ایجاد کرده‌اید ادامه خواهد داد؟

ر        استی شما در این سال‌ها بدون دلیل و یا برای استمالت رژیم چند بار تکرار کردید که «ما قصد تغییر رژیم در ایران را نداریم» که با این سخنان بی‌مورد و نابجایتان از طرفی جان تازه‌ای به حاکمان جابر رژیم اسلامی دادید و از طرف دیگر تمام انرژی مخالفان جمهوری اسلامی را گرفتید؟ و چنین شد که مردم ایران پس از بپا خیزی ۲۰۰۹ و پس از به‌اصطلاح بهار عربی که خود منتج از رستاخیز مرم ایران بود، ناگهان به حقیقت دردناکی دست یافتند که شما و متحدانتان پشیزی برای نقض حقوق بشر در ایران و منطقه قائل نیستید و به فراست دریافتند که شما پشت رژیم‌های جبار منطقه هستید و اعتراضات آن‌ها با سرکوب رژیمی روبرو خواهد شد که هفت‌اقلیم جهان نگهدار آنست.ه

این شمشیر دمواکلس جنگ و صلحی که بر سر جهان می‌چرخانید آقای اوباما، شمشیری است زنگ‌زده که تنها آن دسته از طرفدارانتان را قانع می‌کنم که یا بی‌اطلاع‌اند و یا منافعی دارند که به‌راحتی می‌توانند چشم بر همۀ جنایات جمهوری اسلامی ببندند. شما تمام حقیقت را نمی‌گویید آقای رئیس‌جمهور. حقیقت اینست، آقای اوباما که ملایان به کمک شما دموکرات‌ها به روی کارآمدند و با کمک شما دموکرات‌ها جان تازه‌ای یافتند. شوربختانه، به گمان من ایرانی، نام شما و آقای کارتر را در تاریخ ایران با لکه‌های سیاه ترسیم خواهند کرد.

البته میدانیم که روند روزگار چنین است و می‌توان پذیرفت، به‌ناچار که کشورهای شرق و غرب در پی منافع خود باشند، این قابل‌درک است، اما اینکه کشورهایی که ادعای دموکراسی و حمایت از حقوق انسانی دارند زیر بال یک چنین رژیم سرکوبگر در حال زوالی که موذیانه با تهدید ِ امکان اتمی شدنش جهانی را این‌گونه به گروگان گرفته است را بگیرند، حقیقتاً نمایانگر نهایت دنی بودن روح انسانی است و حیرت‌آور. شما با نشست‌وبرخاست با چنین رژیمی، نشان دادید که دولت‌ها می‌توانند با شانتاژ و سرکشی از قوانین بین‌المللی حقانیت یافته و شمارا وادار به مذاکره و مدارا با همۀ کج‌رفتاری‌ها و جنایات خود کنند. درس بسیار بدی برای سایر دولت‌های آشوبگر در جهان.

سیاست‌های شما در منطقه نیز فاجعه‌بار بود و هست. امریکا در جنگ عراق - جدا از اینکه حمله به عراق نیز اشتباه محض بود - ظرف بیست روز صدام را شکست داد اما سیاست‌های شما بعد از آقای بوش ناگهان یک کشور سکولار- اگرچه با سرکردگانی خودکامه را- مبدل به پایگاه جنگ‌های بی‌امان مذهبی کرد و درحالی‌که ارتش عراق کاملاً ازهم‌پاشیده شده بود، شما با بیرون کشیدن بی‌موقع نظامیان آمریکائی عنان اختیار را به دست جمهوری اسلامی سپردید، نتیجه‌اش جان باختن همه‌روزه انسان‌های بی‌گناه در کوچه و بازار شهرهای عراق برای چندین سال پیاپی بود و گوش‌های کر و چشمان نابینای غرب و جهان بر همۀ آن جنایات و سیه‌روزی‌ها و نتیجه‌اش گروه اسلامی یا داعش.

شما در سوریه نیز در آن زمان که مردم آن کشور در پی کسب آزادی به خیابان‌ها ریختند و فریاد دموکراسی سر دادند، سکوت کردید و کمترین پشتیبانی از جنبش مردم نکردید و آنگاه‌که بشار اسد بازهم با کمک جمهوری اسلامی به سرکوب بی‌رحمانه مردم اقدام کرد بازهم نگفتید که اسد بایستی کنار برود و حتی در مورداستفاده اسد از بمب‌های شیمیائی برعلیه مردم بی‌گناه آن کشور، اولتیماتوم توخالی دادید و گذشتید. نتیجۀ این بدعملی شما به خاک و خون کشیده شدن بیش از دویست هزار بی‌گناه و میلیون‌ها پناهندۀ سرگردان به گرد جهان بود. شمارگر فکر می‌کنید با ژست صلح‌دوستی در زمان ریاستتان آن جایزۀ صلح نوبل بی‌معنا حلالتان خواهد شد، سخت در اشتباهید. سکوت شما در دفاع از مردمان دموکراسی خواه منطقه – حال که خود را صاحب‌اختیار جهان میدانید - و در برابر آن‌همه مظالم، تصادفاً گناه کمتری نیست.

آلترناتیو دیگر اما آقای اوباما، در مورد کشور من ایران وجود داشت. تغییر رژیم درزمانی که تحریم‌ها دمار از روزگار حکومت اسلامی برآورده بود و رژیم به دریوزگی و پریشان‌حالی افتاده بود و در حال فروپاشی بود- به دست مردم ایران - و احیاناً با پشتیبانی معنوی کشورهای مثلاً متمدن غربی. شاید تنها اگر شما و متحدانتان دست از حمایت آشکار و پنهانتان از جمهوری اسلامی برمی‌داشتید، مردم خود می‌دانستند چگونه از پس این رژیم تبه کاربر آیند و بدون شک این پیروزی- پیروزی یک نیروی دموکراتیک سکولار در ایران- می‌توانست بر تمامیت روند حوادث در تمام منطقه تأثیرگذار باشد.

شما آقای رئیس‌جمهور، در محاسباتتان در مورد ملایان سخت در اشتباه هستید و آینده این را ثابت خواهد کرد. سران جمهوری اسلامی بیش از همه از اجماع و اتحاد مردم ایران بالأخص اگر از پشتیبانی جهان غرب برخوردار باشد وحشت دارند، شما باسیاست‌های غلطتان مانع این اتحاد شدید اما مطمئن باشید که در آینده‌ای نه‌چندان دور همین مردم آرام و ظاهراً ترسیده، تمام معادلات شمارا برهم خواهند زد، این را از من بپذیرید.

اوت 2015
 

http://www.iroon.com/irtn/blog/7036/

 

بازگشت به خانه