تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

4 شهريور ماه 1394 ـ  26 ماه اگوست 2015

جنبش خزینه!

منبع اصلی: عصر ایران

       در طول تاريخ معاصر کشورمان، جنگ «دين کاران فرقهء شيعهء اماميه»، که خود را «علماء» (به معنی صاحبان علم!) می خوانند، با مظاهر تمدن بشری جلوه های گوناگونی داشته است.

       اين "علماء!" از مدرسه رفتن دختران و تاسیس مدرسه مدرن گرفته تا تأسیس رادیو و تلویزیون و تریبون و اصولاً هر ابزاری که نیاز بشر امروز و نشانهء پیشرفت بود دخالت می کردند و از قرآن و دین مایه می گذاشتند و آنها را خلاف شرع و خلاف احکام الهی اعلام می کردند و بقیه را غربزده و طاغوتی اعلام «می فرمودند!»؛ جنگی که امروز تا به دیش ماهواره و اینترنت ادامه یافته و هنوز آتش بس اعلام نشده است! اولین بار که دوچرخه به ایران آمد «علماء!» آن را «ارابهء جن» معرفی کردند. اولین بار که اعلام کردند مردم برای گرفتن شناسنامه به شهربانی مراجعه کنند، علمای عظام فتوا دادند که این دسیسهء بيگانگان است تا نام دختران و همسران شما را بدانند! اما شايد شرح مخالفت آنها با «دوش حمام» که «جنبش خزينه» نام گرفت موضوع را روشن تر کند.

       "خزینه" حوضچه ای در حمام بود که مردم خودشان را در آن می شستند و آب می کشیدند و غسل می کردند. البته آب خزینه ها معمولاً کثیف بود و به راحتی میتوان تصور کرد چنین حوضچ ای منبع پخش انواع و اقسام میکرب ها و شیوع بیماری ها به همه شهر بود. بخصوص انواع بیماری های پوستی مانند تراخم و کچلی و بیماری های قارچی و آبله که در شهر ها بیداد می کرد. معمولاً حمامی ها بین دو نوبت مردانه و زنانه هم چوب درخت زالزالک را در خزینه می گرداندند و مو و چرک و کف صابون را جمع میکردندو مقداری آهک هم درون آن می ریختند بلکه از آلودگی آن کمی کاسته شود.

       در اين ميان حکومت رضا شاه می دید که نیروی کار در مملکت بعلت بیماری و مرگ عملاً در حال کاسته شدن است. پس از پیگیری متوجه شد که یکی از علل اصلی مرگ ومیر مردم استفاده از خزینه هاست. پس، به فرمان رضا شاه، رسماً استفاده از خزینه در حمام ها ممنوع اعلام شد.

       اما داستان به اینجا پایان نیافت. بعد از بسته شدن خزینه ها اعتراض برخی «علماء!» و «روحانیون!»، بخصوص روحانیت خراسان بلند شد. آنها حزبی به نام «حزب خزینه» تأسیس کردند و فریاد وا اسلاما سر دادند و استفاده از دوش به جای خزینه را از مظاهر غربگرایی اعلام کردند. این «علمای معظم تنها آب خزینه را پاک و به اصطلاح «کـُر» می دانستند و هر چه غیر از آن را را ناپاک و نجس اعلام کردند. آنها فتوا دادند که منع خزینه «غیرشرعی» است و با آبی که از شیر آب می ریزد نمی توان غسل کرد. بنابراین ممنوع کردن خزینه عمل «خلاف شرع رضا شاه» اعلام شد.

       آنها آب «کـُر» را آبی می دانستند که در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب باشد؛ هر چند که دربارهء اندازه وجب هم توضیح نمی دادند. می گفتند در چنین آبی می توان وضو گرفت و غسل کرد ولو در آن حیوانی یا انسانی ادرار کرده باشد؛ به شرط آنکه عین نجاست در آن دیده نشود و، پس از ادرار، آب از خزینه سرریز شود.

       بنابراین موضوع خزینه تبدیل شد به یکی از کشاکش های تاریخی بین برخی «روحانیون» و افرادی که میل به مدرن شدن جامعه داشتند و جنگی علیه "دوش حمام" آغاز شد، «جنبش خزینه» و مخالفت هایی پیرامون آن شکل گرفت، و برخی مومنین و متدینین هم تا سال ها پنهانی از خزینه استفاده می کردند و نقشه می ریختند که چگونه نیمه شب ها و به دور از چشم پاسبان ها و با چرب کردن سبیل حمامی خود را به خزینه برسانند.

       اما به تدريج، و البته به زور باطوم و دگنگ، مردم به محاسن دوش پی بردند. بعضی "علما!" هم بالاخره فتوا دادند که دوش در حمام عيبی ندارد به شرط آنکه بعد از آن در خزینه غسل کنند!

       عاقبت هم بعدها فعالان جنبش خزینه فتوا دادند که می شود زیر دوش بجای «غسل ارتماسی»، «غسل ترتیبی» انجام داد و احکام و مسائل آن را هم اختراع نمودند!

بازگشت به خانه