تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

4 شهريور ماه 1394 ـ  26 ماه اگوست 2015

چند قدم مانده تا کره شمالی؟

شاهین سرتیپی

پيش زمينه، به نقل از سايت «صدای ايران»        

       «در ارديبهشت ماه گذشته انتشار یک خبر غیر واقعی باعث شد تا اتفاقاتی در ورزشگاه یادرگار امام (ره)تبرزی بیفتد که نه تنها برای هواداران این تیم بلکه برای فوتبال ایران هضم شدنی نیست. به گزارش آنا، روز پایانی لیگ چهاردهم روز جمعه در حالی به طور همزمان با برگزاری هفت بازی برگزار شد (دربی هشتاد سرخابی‌ها دو ساعت و نیم زودتر برگزار شد)که دو تیم تراکتور سازی و نفت در بازی که حکم فینال جام چهاردهم را داشت در تبریز مقابل هم قرار گرفتند. شرایط امتیازی دو تیم به گو‌نه‌ای بود که تیم پیروز به طور حتم جام قهرمانی را از آن خود می‌کرد اما تساوی دو تیم اگر با پیروزی سپاهان در اصفهان به مصاف سایپا رفته بود همراه می‌شد جام قهرمانی برای پنجمین بار به این تیم اصفهانی‌می رسید.البته تساوی بازی اصفهان در صورتی که بازی تبریز نیز به تساوی کشیده می شد نیز قهرمانی تیم قرمز‌پوشان تبریزی را در لیگ مسجل می‌کرد. با این معادلات سه ضلع مثلث قهرمانی برای رسیدن به جام بازی‌های خود را آغاز کردند. در بازی حساس و سرنوشت ساز تبریز تراکتور سازی با نتیجه سه بر یک از حریف تهرانی‌اش جلو افتاد اما شاگردان منصوریان بازی باخته را با زدن دو گل به تساوی کشیدند. با تساوی بازی بازیکنان نفت در کمال تعجب شاهد یک بازی دفاعی و تاخیری از سوی بازیکنان تراکتور بودند چرا که به آنان به دروغ خبر دادند که بازی سپاهان و سایپا با تساوی دو بر دو خاتمه یافته است و آنها با حفظ نتیجه تساوی مقابل نفت جام قهرمانی را بالا سر خواهند برد. این خبر دروغ در حالی به سرخ‌های تبریزی داده شد که اینترنت و تلفن ورزشگاه یادگار امام هم قطع شده بود. در چنین شرایطی بازیکنان تراکتور به خیال اینکه جام قهرمانی را به دست آورده‌اند دقایق پایانی بازی را سپری کردند و حتی در پایان بازی آنان در کنار هواداران تراکتور به جشن و پایکوبی پرداختند اما خیلی زود جشن آنها به عزا تبدیل شد چرا که با وصل شدن کانال‌های ارتباطی ورزشگاه مشخص شد که بازی اصفهان را سپاهان با دو گل به سود خود خاتمه داده‌است».

 ***

کجای دنیا چنین چیزی ممکن است؟

شاید اتفاقی که در بازی تراکتور‌ سازی تبریز رخ داد در نگاه اول کمی عجیب به نظر بیاید، اما با نگاهی نه تنها به حواشی فوتبال بلکه به طور کلی در عملکرد سیاست‌های داخلی حکومت اسلامی با نمونه‌های فراوانی از تلقین‌های اجتماعی و تبلیغات گسترده و مداوم رژیم روبرو خواهیم شد. از دروغ پیروزی در لوزان و ارائهء ترجمه‌ای متفاوت از آنچه که در گفتگوی طرفین گذشت تا دروغ‌های ریز و درشت دیگری که شبانه روز از صدا و سیما و رسانه‌های رژیم به خورد مردم داده می‌شود.

البته دروغگویی در سیاست امر تازه‌ای نیست. بزرگترین دروغ تاریخ آمریکا را پرزیدنت لیندون جانسون به مردم اش در مورد حملهء نیروهای ویتنام شمالی در خلیج تونکین به نیروهای آمریکایی گفت و در پی آن وارد جنگی بی نتیجه شد که جان ده‌ها هزار آمریکایی و ویتنامی قربانی آن شد.

از این نوع دروغ‌ها در سیاست بسیار است. گاهی مثل کره شمالی دروغ می‌گویند تا غروری پوچ و تو خالی را برای شادی کاذب مردمان ‌شان به ارمغان بیاورند و اقتدار دروغینی را به نمایش بگذارند. برای مثال در طول آخرین دوره رقابت‌های جام جهانی فوتبال، دولت کرهء شمالی، که تیم فوتبال اش شکست خورده بود، این خبر را در کشور مخابره نکرد و در طی یک برنامهء دو هفته‌ای تا پایان مسابقات به طور مداوم اخبار پیروزی تیم کره شمالی را تا پیروزی پر گل مقابل آمریکا و نهایتاً شکست ژاپن در فینال و قهرمانی تیم کره شمالی در جام جهانی ادامه داد.

و گاهی مثل دروغ مربوط به مسابقات لیگ قهرمانی کشور که گویا این بار به قصد جریحه‌دار کردن غرور طرفداران تیم تراکتورسازی گفته شد.

من صحه‌ای بر کار تجزیه ‌طلبان و جدایی ‌خواهانی که صحنهء فوتبال را در بازی مقابل پرسپولیس در سال 91  تبدیل به یک افتضاح ملی کردند و شعار «خلیج عربی» سر دادند نمی‌گذارم اما این چنین رفتار ناپسندی از سوی مسئولین در واقع گل به دروازه خودی بود و جبههء پراکنده تجزیه‌ طلبان را تقویت کرد.

زهرچشم و نمایش قدرت به قیمت تحقیر مردم یک استان، آن هم استانی که مسائل قومی و ملی در آن دارای حساسیت است جز گرم کردن تنور تجزیه ‌طلبان چه مفهوم و نتیجه دیگری می‌توانست داشته باشد؟

با این دروغ، مقامات مسئول رژیم ایران اینک در جایگاه دوم دروغ‌ پراکنی پس از کره شمالی ایستاده‌اند. بی شک فضای سیاسی بسته و رسانه‌های کنترل شده دو ابزار مهم در ادارهء تبلیغات و دروغ‌ پراکنی در دست چنین مسئولانی است. وقتی از شبکه موبایل تا لیگ برتر و رادیو تلوزیون همه در انحصار دستگاه‌های امنیتی رژیم باشد از این بهتر نمی‌توان بین مردم تفرقه انداخت.

 

حاصل این تشنج آفرینی‌ها برای رژیم چیست؟

چنین رژیم‌هایی همواره در حال زهرچشم گرفتن و تولید بهانه برای نمایش اقتدار و سرکوب هستند. این نوع دروغ ‌پراکنی‌ها از ابزار عمدهء جنگ‌های روانی به شمار می‌روند. همان طور که کمپین ‌های آزادی‌ خواهانه با راهکار مبارزه بدون خشونت به مقابله با دیکتاتوری‌ها می‌پردازند، دیکتاتوری‌ ها نیز از ابزار خود برای درهم شکستن  تشکل‌ها و هموندی‌های اجتماعی استفاده می‌کنند تا اعتماد به نفس شهروندان در حرکت‌های گروهی و پیروزی‌های جمعی را، از جمله در مسابقات محلی و سراسری، در هم بشکنند.

برای کنترل جوامع هیچ ابزاری برای قدرت ‌مداران کارآ تر از تحقیر جمعی و ایجاد سرخوردگی‌های اجتماعی در ابعاد گسترده نیست.

اما آیا چنین دروغ‌ هایی در چنین ابعاد گسترده‌ای برای دستگاه‌های تبلیغاتی، زیان بیشتری ندارد تا منفعت؟

اساس این مبحث  باز می‌گردد به تئوری دروغ بزرگ از دیکتاتور آلمان نازی آدولف هیتلر که به این نوع دروغ ‌پردازی در کتاب خود به نام «نبردِ من» این گونه اشاره می‌کند: «دروغ هر چه بزرگتر، به همان اندازه باورش آسانتر همین ایده سرمشق دستگاه عظیم تبلیغات رژیم هیتلری به رهبری گوبلز، وزیر ارشاد و تبلیغات آلمان نازی بود.

به طور کلی تئوری دروغ بزرگ در تاریخچهء دیکتاتوری‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و از آن رو که ذاتاً دروغ‌ پردازی به طور موضوعی ماهیت‌اش متغیر است و کهنه هم نمی‌شود، پس می‌تواند به طور دائم مورد استفاده و بهره ‌برداری قرار گیرد.

برگرفته از کيهان لندن

 

بازگشت به خانه