تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
پرده سوم چگونه به نمایش در می آید؟
نامه ای به آقای دکتر موسویان
از جانب جمال درودی؛ عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
جناب آقای دکتر موسویان،
رئیس مادام العمر هیئت اجرایی جبهه ملی ایران!..
متاسفانه از بد حادثه در مدت زمانی کوتاه دو بار نام من و شما در دو مقطع
جداگانه و به ظاهر متضاد باهم تلاقی پیدا کرد ومساله ساز شد. در نتیجه، این
پرسش در اذهان بوجود آمده که ارتباط این دو جریان با یک هدف مشترک چیست
….
؟! سناریوئی تهیه شده برای اخراج (!) آقای مهندس زعیم و من از شورای مرکزی
جبهه ملی ایران که در دو پرده نمایش به اجرا درآمد.
پرده اول:
در
تیر
1390،
از طرف مقامات امنیتی احضار شدم. این خبر خیلی سریع رسانه ای
شد، “جرس: جمال درودی از فعالان باسابقه جبهه ملی ایران روز سه شنبه
21
تیرماه طی یک تماس تلفنی ماموران امنیتی برای پاره ای توضیحات به دفتر
پیگیری وزارت اطلاعات فرا خوانده شد…” در روز تعیین شده در دفتر پیگیری
حضور پیدا کردم. در جلسه بازپرسی سوالات مختلف مطرح شد، ولی اهم آن که
بخاطر همان احضارم کرده بودند دو مطلب بود. یکی اعتراض به این که چرا شما
در مصاحبه ها و نامه های خود آقای موسویان را مورد نقد قرار میدهید.
میخواهیم در آینده این عمل تکرار نشود و دیگر آنکه پیشنهاد کردند که از
عضویت شورای مرکزی جبهه ملی ایران استعفا دهم و توصیه کردند که این به نفع
شماست در غیر این صورت شرائط برای حذف شما به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد
که مسلما مورد پسند شما نخواهد بود. پس از خروج از جلسه به دلیل طرح مساله
کناره گیری و اهمیت ویژه ای که داشت برای جلوگیری از پیامدها وعواقب بعدی
آن طی اطلاعیه ای بشرح ذیل متن مصاحبه با مقامات امنیتی را انتشار دادم.
درساعت ده صبح روز پنجشنبه
23
تیر در دفتر پیگیری حاضر شدم. گفتگو در یک
محیط آرام به مدت سه ساعت به طول انجامید. ابتدا به مسائل تاریخی جبهه ملی
پرداختند وسوالاتی مطرح کردند که پاسخ داده شد. سپس به بررسی نامه ها
ومصاحبه های من، مخصوصا نامه نقد آقای دکتر موسویان پرداختند. ضمن اعتراض
وانتقاد اظهار داشتند. شما مسئولان جبهه ملی را به زیر سوال برده و جوانان
را تحریک کرده اید. در پاسخ گفتم من به وظیفه وجدانی وسیاسی خود عمل کرده
ام شما مختارید هرگونه برداشتی میخواهید داشته باشید. ولی من در برابر
هرگونه انحرافی در جبهه ملی ایستاده ام. گفتند فکر نمیکنید شرائط به نفع
شما نیست ؟ بهتر است از شورا استعفا کنید، زیرا اطلاع داریم که مسیر علیه
شما به سمت و سویی میرود که به طریق دیگر شما را حذف خواهند کرد. در پاسخ
اظهار داشتم من با اختیار خود یا انتصاب به شورا راه نیافته ام که امروز به
دستور شخصی یا اختیار خود از آن کناره گیری کنم. من در انتخابات پلنوم
جبهه ملی با رای بالای اعضای جبهه ملی انتخاب شده ام و وظیفه من حرمت و
پاسداری از رای این عزیزان است.
درپایان نشست تاکید کردند که روی پیشنهاد ما فکر کنید. بازهم شما راخواهیم دید…..
24
تیر
1390
پرده دوم:
از آن تاریخ شایعه اخراج من و آقای مهندس زعیم از شورای مرکزی جبهه ملی توسط افراد
باند به صورت گسترده تبلیغ و انتشار یافت.
در آن شرائط شما، آقای موسویان، دارای موقعیتی نبودید که بتوانید در این
رابطه عملی انجام دهید. زیرا سالها بود که از انتخاب شما گذشته و غیرقانونی
در سمت خود باقی مانده بودید و علاوه بر آن هیات اجرائیه هفت نفری با
کناره گیری اعتراض آمیر مهنس زعیم و عدم مشارکت اعتراض آمیز بانو اردلان و
درگذشت زنده یادان غلارضا رحیم ، دکتر سعیدی ، دکترمویدزاده تبدیل به یک
هیات دو نفره شده بود. البته خود جنابعالی به این موضوع کاملا واقف بودید و
میدانستید که پست شما غیرقانونی است، لذا در صدد بودید هر چه سریعتر شورا
را تشکیل دهید تا انتخابات انجام شود. با وجود فراخوان های شما، چهار جلسه
متوالی شورا با بی غلاقگی اکثریت اعضاء به شرکت با حضور تنها حدود یک سوم
اعضاء به حد نصاب نرسید. بالاخره با ترفند بیانیه پرسش انگیز اعلام ممنوعیت
تشکیل شورا توسط وزارت اطلاعات، شما جلسه پنجم را با فریب یکی از اعضای
محترم شورا به دعوت اعضاء، فراخوان کردید و موفق شدید در تاریخ
21 ارديبهشت 1394
جلسه شورای مورد علاقه خود را تشکیل دهید که آنهم برای انجام انتخابات حد
نصاب نداشت. البته به دلایل عدیده این جلسه شورا و آن انتخابات خلاف
اساسنامه انجام شد که در نتیجه تصمیمات آن غیر قانونیست که فعلا از طرح آن
در اینجا خودداری میکنم.
در نتیجه در یک انتخابات فرمایشی و از پیش تعیین شده موفق شدید به خواسته
خود رسیده وبار دیگر همچنان در مقام هیات اجرایی مادام العمری قرار بگیرید.
ولی خوشبختانه شما جناب آقای موسویان چنان نابخردانه وشتابان عمل کردید که
همگان را به تعجب واداشت. در اولین جلسه شورا بتاریخ
11 تير ماه 1394
پس از
انتخابات (که در این جلسه بعنوان اعتراض من و آقای مهندس زعیم و برخی
دیگران شرکت نکردیم و آنچه در پی میآید از شنودها وگفته هاست) شما آقای
موسویان بدون مقدمه و هیچگونه توضیح و ارائه دلیل و استناد و به موادی از
اساسنامه برگه های از قبل تعیین شده عدم صلاحیت و اخراج آقای مهندس کورش
زعیم که یکی از برجسته ترین اعضای شورا میباشند و
من را بین اعضا توزیع
کردید. البته همانطور که از مجالس فرمایشی و
انتصابی انتظار می
رفت با سکوت
همگان مواجه شد و چند نفر از یاران
تان در تایید آن تذکراتی دادند و خواستند
هرچه سریعتر رای گیری انجام شود. تنها جناب آقای حسین شاه حسینی،
این پیر
دیر سیاست،
به این نحو عمل اعتراض کردند و گفتند بیش از این آبروی جبهه ملی
را به مخاطره نیاندازید.
آری،
نمایش نیمه تمام مانده
و باید دید پرده سوم چگونه به نمایش در می
آید…؟!
ولی
باید این یادآوری را بکنم که شما از سال
1380
برای اخراج زنده یاد
پرویز ورجاوند، کورش زعیم و من در جلسات تشکیلات به صراحت و به شهادت برخی
اعضای تشکیلات اقدام و برنامه ریزی می کرده
اید.
همچنین تداوم فشار روی مهندس
زعیم برای استعفاء از هیئت اجرایی که منجر به دو استعفا نامه شد که هیچکدام
را شورا نپذیرفت.
من متن این استعفا نامه های
1382
و
1388
را در ذیل این
نامه می آورم تا به عمق توطئه و دسیسه های آقای دکتر موسویان و یاران
ش روی
اعضای فعال جبهه ملی پی برده شود.
به پایان آمد این دفتر حکایت ها همچنان باقی است . پاینده ایران
جمال درودی
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران (منتخب پلنوم
1382)
21 تیرماه 1394
—————————————————–
استعفا نامه اول کورش زعیم:
جناب آقای ادیب برومند، ریاست محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران
رونوشت: جناب آقای دکتر موسویان، ریاست محترم هیئت اجرایی
با پوزشخواهی از اعضای محترم هیئت اجرایی،
از آنجا که فعالیت سازمانی بیشتر و فراتر از میانگین فعالیت دیگر همقطاران هیئت اجرایی، گناه است،
از آنجا که داوطلب انجام مسئولیت دیگرانی که آن را انجام نمی دهند، گناه است،
از آنجا که سرعت دادن به اطلاع رسانی، وسعت دادن به آن و ایجاد هماهنگی واجماع در هیئت رهبری در هر ساعت شبانه روز، برای واکنش سریع و بهنگام به رویدادهای سیاسی و اجتماعی، گناه است،
از آنجا که دخالت در کارهایی که دیگران باید انجام دهند، ولی انجام نمی دهند، گناه است،
از آنجا که کمک به تدوین و انتشار سریع و گسترده اعلامیه های بهنگام جبهه ملی ایران که در طی سه سال گذشته با استقبال گسترده در داخل و خارج کشور روبرو شده، گناه است،
از آنجا که کمک به تدوین نشریه پیام (زیر نظر دکتر ورجاوند) که در طی سه سال گذشته با استقبال بی نظیر جوانان وهواداران جبهه ملی، بجز چند نفر در میان ما، روبرو شده و انتشار گسترده آن در داخل و خارج کشور و ترتیب تکثیر مجدد و بازپخش آن در برخی دانشگاه ها و شهرستان ها، گناه است،
از آنجا که تلاش برای گسترش فعالیت چهره های جدید در میان جوانان و
دانشجویان در جبهه ملی و گسترش حوزه های شهرستانها و تلاش برای حضور
نمایندگان آنان درشورای مرکزی، گناه است،
از آنجا که جبهه ملی فقط باید در سلطه گروهی کوچک بماند تا موقعیت آنان به خطر و در
رقابت نیافتد،
از آنجا که همراهی و همکاری با چند شخصیت برجسته جبهه ملی که با خطرپذیری و
حضور خود در صحنه های اجتماعی و دانشگاهی و رساندن پیام جبهه ملی به سراسر
کشور و جهان، و پرآوازه کردن نام جبهه ملی ایران در شرایط خفقان وخطر،
گناه است،
از آنجا که تلاش مستمر برای حفظ احترام و اتحاد میان اعضای شورای مرکز جبهه
ملی و جلوگیری از کدورت
ها و خصومت
ها و تلاش برای رفع سوء تفاهمات، گناه
است،
از آنجا که معیار فعالیت هیئت اجرایی باید فقط شمار جلسات باشد، نه فعالیت سازمانی
یا اعضای آن،
از آنجا که انتقاد مستمر و بی امان از فعالیت کسانی که فعالیت می کنند توسط
برخی اعضای هیئت اجرایی که خود فعالیتی نمی کنند، نکوهیده می شمارم،
و سرانجام از آنجا که واژه “من” خودستایانه است، و واژه “ما” متکبرانه، و
برخی دوستان تحمل شنیدن هیچکدام را ندارند، و من واژه دیگری برای سخن گفتن
نیافته ام،
اینجانب، برای اینکه انرژی برخی دوستان در مبارزه علیه من، به سوی مبارزه
در راه آرمانهای مقدس جبهه ملی ایران معطوف گردد، از عضویت در هیئت اجرایی
جبهه ملی ایران استعفاء می کنم؛ باشد که دلیل برای برخی بازیهای پشت پرده،
غیبت گویی ها و شایعه پراکنی ها و نامه های توهین آمیز، که احتمالآ منشاء
داخلی دارند، از طریق خارج از کشور علیه معدودی اعضای شورای مرکزی، آرامش
به اردوی برخی دوستان نگران از موقعیت خود، بازگرداند و هماهنگی و همدلی
اعضای هیئت اجرایی باقیمانده، و کیفیت و سطح فعالیت آنان، را نسبت به آنچه
از چهار سال پیش تا کنون بوده افزایش دهد.
با گرامیداشت، کورش زعیم، دهم دی
1382خ
استعفاء نامه دوم کورش زعیم:
جناب آقای ادیب برومند،رییس گرامی شورای مرکزی جبهه ملی ایران
رونوشت: رییس هیئت اجرایی
سرور گرامی،
من به این وسیله کناره گیری خود را از هموندی “هیئت اجرایی” جبهه ملی ایران برگزیده شورای مرکزی اعلام می کنم.
پس از سالها چالش بی نتیجه، اکنون به این نتیجه رسیده ام که در این ترکیب هیئت اجرایی که مدت تصدی آن هم دو سال است بسر آمده، نه می توان به جبهه ملی ایران خدمت کرد و نه به ملت ایران.
در پیوست متن نامه کناره گیری خود را در سال 1382 که شما آن را نپذیرفتید برای یادآوری تقدیم می کنم.
با گرامیداشت، کورش زعیم
12 خرداد 1388خ
http://www.jebhemelli.info/?p=4528