تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

18 شهريور ماه 1394 ـ  9 ماه سپتامبر 2015

پيرامون «رزمایش اقتدار ثارلله»

ایرج فرزاد

iraj.farzad@gmail.com

چندی پيش، در یادداشتی با عنوان «پس از برجام»، به دو کشمکش و تخاصم اشاره کردم: تخاصم بین باندهای رژیم اسلامی و معضل رابطه با بازار جهانی و غرب و آمریکا. در این یادداشت، به فاکتور سوم؛ و تخاصم دیگری می پردازم که شاید مهمترین عامل اجتماعی در تعیین تکلیف آن دو تخاصم درونی و بیرونی مورد اشاره من در یادداشت اول است.
       به این منظور شاید مناسب باشد، قدری دقیق تر اهداف “رزمایش اقتدار ثارلله” را که درست در متن کشمکش های درونی بین جناح های رژیم پیرامون برجام، بر پا شد، بررسی کنیم.
       آن رزمایش، تمرین برای رویاروئی نظامی با تهدیدات آمریکا نبود؛ برای مقابله با شورش های شهری بود. سران رژیم و فرماندهان بسیج و سپاه، نیز همین را گفتند، اما، به عنوان خطری که بزعم آنها، از جانب عوامل داخلی آمریکا تولید می شود و یا «برجام» چنان فرصتی را برایشان فراهم کرده است. در هر حال، هر پوشش و توجیهی برای آن رزمایش می تراشند، که در وهلهء اول هدف تضعیف دیگر جناح های رژیم را تعقیب می کنند، واقعیت این است که رژیم خطر شورش ها و طغیان های داخلی را بسیار بیمناک تر بیخ گوش خود حس کرده است.
       آنگاه بلافاصله این سوال مطرح می شود: واقعاً با شروع طغیان ها و شورش های شهری، همین گردان های بسیج و ثارالله همانگونه عمل خواهند کرد که در رزمایش و مانور نمایشی؟
       مردم، بویژه تحت رژیم های استبدادی در هر شرایطی به شورش و طغیان خیابانی روی نمی آورند، مگر اینکه متوجه شده باشند که پروسهء ریزش و سقوط حاکمیت شروع شده است. در شرایط معین، امکان سرکوب مردم و تداوم اختناق سیاسی دور از انتظار نیست. اینکه رژیم های استبدادی قادر باشند با تأمین و تضمین حداقل رفاه اقتصادی، اختناق را طولانی تر و بخشی از جامعه را پشت سر خود نگاه دارند. این را در دوران حاکمیت سرهنگان و ژنرال ها و در رژیم های کودتا ها، حتی در همین جامعهء ایران تجربه کرده ایم. اما حقیقت مکانیسم زندهء جامعه و روانشناسی مردم بروشنی به ما نشان داده است که انسان را دیگر نمی توان با بردگی به زندگی صرف اقتصادی تعریف کرد. شاید به موارد استثنائی، مثل شیخ نشین عربستان، که نه در پروسهء ملت سازی ناسیونالیسم که طبق نقشه های قدرت های امپریالیستی به عنوان کشور مهندسی شدند، را بتوان مثال آورد. ممکن است عربستان سعودی را، که دورانی طولانی از کشمکش های اجتماعی و طبقاتی برکنار مانده است (که البته این دیوار هم دارد ترک برمی دارد)، مثال آورد.

ممکن است استدلال شود که رژیم اسلامی هم قادر خواهد بود که تعریف از شهروند و توقعات و انتظارات آنها را تا همین قناعت کردن به زندگی در خط فقر و تن دادن به تباهی جسمی و روحی عادت بدهد. اما جامعهء ایران را با تاریخی پر از کشمکش های اجتماعی، انقلابات و جنبش ها و مصاف گرایشات سیاسی، نمی توان با عربستان فاقد کشمکش های اجتماعی، مقایسه کرد. عربستان، بیشتر به یک ایستگاه بزرگ پمپ بنزین شبیه است تا جامعه ای با تاریخ مصاف کشمکش طبقات. رژیم جمهوری اسلامی قادر به انتقال جامعهء ایران به فراموشخانه تاریخ تمدن نیست.
       به رزمایش ثارلله برگردم: ما صحنه هائی از خیزش و شورش خیابانی را در سال 1388 دیدیم. مردم واقعاً تشخیص داده بودند که دورهء سقوط رژیم فرارسیده است. خامنه ای وصیت نامه اش را خواند و ما در صحنه ها و از نگاه های نیروهای میدانی بسیج، به استثنای آذمکشان قسم خوردهء فاشیسم اسلامی در جوحه های مرگ لباس شخصی ها، دیدیم که چگونه در حلقه تنگ محاصرهء مردم، مستاصل و درمانده بودند. این واقعیت که آن شورش و خیزش را شکست دادند و حاکمیت احتناق را به ضرب کهریزک ها و سیاست دست بر ماشه اعاده کردند، بهیچوجه نشان نمی دهد که نیروهای مسلح و بدنهء انسانی آن، همواره به همان وظیفهء خود عمل خواهند کرد که در دورهء عادی و در زمان مانور و رزمایش نمایشی.

رژیم ها، توانسته اند از طریق تحریکات ناسیونالیستی و مذهبی، مردم را پشت سر خود بسیج کنند. رژیم جمهوری اسلامی در جریان جنگ در مقابل تجاوز خارجی به “میهن اسلامی”، این ظرفیت را به نحو بسیار گویائی از خود نشان داد. بعلاوه دولت ها، بویژه رژیم های دیکتاتوری و مستبد، برای سرکوب اپوزیسیون و احزاب اپوزیسیون، با مشکل چندانی روبرو نبوده اند. فکر می کنم تصویر هولناک کشتارهای سال 1360 و 1367 را هیچکس فراموش نکرده است. اما، حقیقت تلخ این است که در متن آن کشتارهای خونین، ما با مقاومتی از سوی جامعه و مردم عادی روبرو نشدیم. آن کشتارها، مستقیماً تقابل جامعه و رژیم نبودند، تصفیهء اپوزیسیون، و احزاب و تشکل های آن بود. اما رزمایش تمرین سرکوب شورش و طغیان مردم را دیگر نمی توان با هیچ نوع تحریکات ناسیونالیستی و اسلامی و یا مهندسی افکار جامعه علیه اپوزیسیون و نیروهای اپوزیسیون توجیه نموده و مردم را با آن ساکت کرد. چه، آن مردمی که قرار است ساکت شوند و همراه با رژیم، برای آن شرایط خطر، خود در صحنه اند و در خیابان.
       از این نظر پیدا بود که عملیات رزمایش ثارالله، گرچه با نام رمز و جهت ترساندن عوامل داخلی غرب و بویژه آمریکا کلید زده شد، اما بطور واقعی و از منظر شهروندان هدف، ارعاب جامعه بود.
       به نظر من، تلاش رژیم اسلامی برای این همانی نشان دادن نمایش رزمایش و خطر بالقوه؛ با دوره ای که آن تهدیدات یعنی شورش و نافرمانی بالفعل می شوند، خود فریبانه است. این تلاش ها در اوضاع فعلی، پس از برجام، کوششی برای تنظیم توازن قوا بین جناح های رژیم است. اگر در این صحنه های نمایشی ظرفیت افراد گردان بسیج را با سلاح و توانائی رزمی شان به رخ جناح رقیب و متخاصم خودی می کشند، تردیدی نباید کرد که در میدان واقعی، یعنی هنگامی که این قابلیت های سرکوب و کنترل نارضایتی اساساً نه برای زدودن تردید در صفوف خودی ها، که برای مقابله با شورش و طغیان مردم به صحنه می آیند، دورهء ریزش و فاصله گرفتن از سرنوشت همهء جناح ها، تازه آغاز خواهد شد.
       لایهء انسانی نیروهای سرکوب رژیم، آن هم در مقابله با شورش و نافرمانی مدنی مردم را نباید، نیروئی افسون و طلسم شده تصور کرد. همین کسانی که ممکن است برای مقابله با عوامل “اجنبی” و یا “منافقین” و “کمونیست های مزدور”، جنایت بکنند، در مقابله با شورش مردم جامعه ای که می دانیم حداقل دستمزد کارگران اش چندین پله پائین تر از خط فقر اعلام شده و رسمی است، وجدان انسانی و هم سرنوشتی شهروندی خویش را لگدمال نخواهند کرد. بحث قمه کشیدن به روی نیروی سازمانی و تشکیلاتی جریانات اپوزیسیون نیست. قرار است مردم سرکوب شوند. در شرایط حضور توده مردم عادی در خیابان، که چه بسا ممکن است اکثریت به هیچ تشکل و حزب اپوزیسیون تعلق نداشته باشند، همین نیروهای ثارلله برای اعادهء نظم الهی مورد نیاز جک و جانورهائی چون خلخالی و لاجوردی و موسوی تبریزی و سعید مرتضوی و… ماشه را نخواهند چکاند. به وضعیت زندگی تباه شدهء هزاران شهروند در اعتیاد و تن فروشی و جنایت، به حضور نسل جوانی که هیچ خاطره ای از دورهء عروج خونین اسلام سیاسی ندارد و بنابراین مرعوب نمی شود، به صدها انسان شریف و مدافع حقوق مدنی شهروندان جامعهء ایران که زندان و تبعیض و تهدید و شکنجه را به جان خریده است، اما سر خم نکرده است، لازم نیست اشاره کنم. این خشم های انباشته شده در دورهء طغیان فوران می کنند و فضائی بشدت عاطفی را در میان نیروهای مسلح رژیم اسلامی ایجاد خواهند کرد.
       این روزها، سالروز، انقلاب پرتقال است. انقلابی که به انقلاب گل میخک و بدون خونریزی معروف شده است. انقلاب گل میخک در روزهای پایانی ماه آوریل سال 1974 با شورش گروهی از افسران که با سیاست های مستبدانهء “استادو نوو” که از سال 1926، یعنی حدود 50 سال، بر پرتفال حاکم بود، مخالف بودند، پایان داد. جالب این بود که نقطهء عزیمت گروه افسران انقلابی، نارضایتی از سیاست سرکوبگری رژیم حاکم پرتقال در قبال جنبش های آزادیخواهانه و استقلال طلبانه در قلمروهای مستعمراتی بود؛ سرکوب هائی که همان ارتش تحت حاکمیت استادو نوو در آن نقش کلیدی داشتند. تعجب آور نخواهد بود هنگامی که رژیم اسلامی برای سرکوب جنبش آزادی خواهانه در داخل ایران، نیروهای ارتش و نظامی و سپاه را به میدان می آورد، ما درست در میان همین لایه ها شاهد شکل گیری گروهی باشیم که بسوی مردم می روند و لولهء تفنگ ها را بر میگردانند. من، و امثال من، و فکر می کنم شهروندان جامعهء ایران، مدافع عبور از رژیم اسلامی در مسالمت آمیزترین و مدنی ترین شکل آن هستیم. من هم امیدوارم که سیر حوادث ایران، روالی به شکل انقلاب گل میخک پرتقال طی کند.
       تردیدی نباید کرد که سرنوشت و آخر و عاقبت رژیم اسلام سیاسی در ایران، متاسفانه علیرغم هر نیت خیر به روش مسالمت آمیز و گذار مدنی و بدون خونریزی، نمونهء کلاسیک حکومت های مستبد و دیکتاتوری را تعقیب نخواهد کرد. رژیم اسلامی و اسلام سیاسی مثل ناسیونالیسم نیست که با سقوط مدافعین یک روایت و نگرش آن، در اشکال دیگری احیاء شود. از این نظر اسلام سیاسی حتی پس از سقوط و ریزش خود، میراثی از خونریزی و خونخواهی و انتقامجوئی را علیه هر فکر و اندیشه و سیاست غیر اسلامی بجا خواهد گذاشت. شکل گرفتن یک نیروی متشکل سیاسی، ترقی خواه و سوسیالیستی در صحنهء معادلات سیاسی جامعه ایران، و برای عبور هر چه کمتر خونین و کمتر انتقامجویانه از حاکمیت نکبت اسلام سیاسی، یک ضرورت عاجل است.

6 سپتامبر  2015

http://iraj-farzad.com/1394/06/15/%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85-%DB%B2/
 

بازگشت به خانه