تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

15 مهر ماه 1394 ـ  7 ماه اکتبر 2015

آیا حاجیه خانم وزیر خارجه می شود؟

 

       از قرائن بر می آید که سرکار علیه حاجیه خانم معصومه ابتکار برای جانشینی حاج دکتر ظریف تیز کرده است و یحتمل در ترمیم کابینه وزیر امور خارجه شود.

       حاجیه خانم البته که سابقهء کارهای سیاسی هم دارد و جزو کسانی بوده که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و با گروگانگیری و تصرف سفارت آمریکا در تهران ثابت کردند قوانین بین المللی و معاهده های جهانی و پروتکل های سیاسی کاغذ توالت هستند. گروگان های آمریکایی هم پس از آزادی و بازگشت به آمریکا در خاطرات خود از حاجیه خانم معصومه به نام خواهر مری Mary نام برده و یادش را گرامی داشته اند. در واقع، گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا اگر برای کشور ضرر و زیان داشته برای خواهر مری پر فایده بوده است.

       همچنين خواهر Mary مری، علاوه بر مهارت در خانه داری و ریاست کردن بر محیط زیست کشور، اهل قلم هم هست و یک جلد کتاب در مورد روزهای حضورش در کنار گروگان های آمریکائی نوشته است که از نظر سیاسی و تاریخی اگر در ردیف کتاب های خاطرات رجال سیاسی برجسته ای مانند چرچیل و نلسون ماندلا نباشد، در ردیف کتاب های لطایف الطوایف و ملا نصرالدین رومی می باشد.

       حاجیه معصومه از جمله نوادر سیاسیون جمهوری اسلامی است که هم با اصلاح طلب ها کار کرده و کنار آمده و هم با تندروهای راست و همین الان هم یهویی جزو "تدبیر - امیدی" ها شده و کار در منزل و خانه داری و تر و خشک کردن همسر و فرزندان را به خاطر خدمت به محیط زیست و وحوش رها کرده و ریاست سازمان تخریب همه جانبهء محیط زیست را در کف با کفایت خود گرفته است!

       از نظر خانوادگی هم چنين به نظر می رسد که اين حاجیه خانم یه جورایی (همین الان یهویی!) شغل فعلی اش را از ابوی مرحوم شان به ارث برده است، چرا که والد ایشان، مرحوم تقی ابتکار، هم رئیس سازمان حفاظت (تخریب) محیط زیست بود.

        همسر ایشان هم، که قبل از معصومه خانم از دیفال سفارت بالا رفته بود، همان کسی است که در دولت قبل مورد تهمت و افترا قرار گرفت و رقبای سیاسی حاجیه خانم، برای خراب کردن خانم ابتکار و زیر سئوال بردن مدیریت وی بر محیط زیست نابود شدهء کشور، فاش ساختند که شوهر رئیس سازمان محیط زیست، مالک و مدیر عامل همان شرکتی است که بنزین های سرطان زا و غیر استاندارد را وارد مملکت کرده است.

        اکنون هم که دیگر جنگل خوارها کلیهء جنگل ها را پاک تراشی کرده و کوه خوارها و کویر خوارها و دریا خوارها و سایر خوار و مادر... همهء طبیعت و محیط زیست ایران را نابود کرده و شکارچی های غیر مجاز و شکارچی های دارای پروانه از سازمان محیط زیست، نسل حیوانات را در طبیعت نابود کرده اند و با کشیده شدن جاده و اتوبان در مناطق حفاظت شده تتمهء وحوش و یوزپلنگ و پلنگ هم از میان رفته اند و مملکت هم، با کوشش مسئولین، نه آب دارد و نه حتی هوا برای نفس کشیدن، به نظر می رسد وجود سازمان حفاظت از محیط زیست در مملکتی که محیط زیست آن حتی برای زندگی سخت پوستان هم مناسب نمی باشد محلی از اعراب ندارد و لازم نیست، و باید هرچه زودتر فکری به حال آیندهء کارکنان این سازمان عریض و طویل کرد.

       البته اگر روابط ایران و آمریکا خوب بود این امکان وجود داشت که حاجیه خانم ابتکار، که از کودکی در آمریکا اقامت داشته و تحصیل کرده و ایضا سوابق دیپلماتیک در اشغال سفارت آمریکا در ایران دارد، به عنوان سفیرکبیر به واشنگتن ارسال شود؛ اما حالیه امکان تبادل سفیر با آمریکا وجود نداد و روابط در حد یک دست دادن یواشکی در راهروهای سازمان ملل است اين ارسال عملی نيست.

       برای رفتن به وزارتخانه های دیگر هم تجربهء کاری و عملی و تخصص لازم است، فی المثل وزیر راه و مسکن باید طرز پتک زدن، کلنگ زدن، بیل زدن و خاک توی فرقون ریختن و آسفالت ریزی و غلتک روی آسفالت کشیدن و آجر بالا انداختن را بلد باشد و در این زمینه ها قبل از انقلاب کار کرده باشد. یا، در فی المثل بعدی، وزیر آموزش و پرورش یا وزیر علوم باید حداقل مدرک دوم اکابر یا مبارزه با بیسوادی را داشته باشد، و يا، در فی المثل سوم، وزیر صنعت و معدن و تجارت باید تعداد شرکت ها و کارخانجات صنعتی و معدنی و تجاری شخصی خودش بیشتر از شرکت های دولتی باشد، یا، ايضاً در يک فی المثل ديگر، وزیر نفت فرق نفت با گازوئیل و بنزین را بداند و حداقل مدتی سابقه کار در پمپ بنزین داشته باشد؛ و (بقيهء فی المثل ها با خودتان!)...  اما برای تصدی پست وزارت خارجه تخصص چندانی لازم نیست، بطوری که مردم در ایران همه متخصص در سیاست خارجی هستند و همان طور که همه، از کوچک و بزرگ، کارشناس مسائل هسته ای و انرژی اتمی و سانترفیوژ شده اند از سیاست خارجی هم سر در می آورند .

       این امر در مورد معصومه خانم هم صدق می کند و نامبرده اخیراً، بجای پرداختن به مسائل مبتلابه خشک سالی و بدبختی های محیط زیستی کشور، در مصاحبه با شبکه های ماهواره ای خارجی از جمله CNN و یورو نیوز و یا BBC وارد بحث در مورد سیاست خارجی شده اند؛ از جمله اخیراً در مصاحبه با CNN  در مورد سابقهء کدورت ها در روابط ایران و آمریکا فرموده اند: «ایران الان دنبال عصر جدیدی در روابط اش با دنیاست. ما امیدوار به ایجاد روابط منطقی و عادلانه با همهء کشورها هستیم تا روابط دو جانبه بین ایران و آمریکا و نقش ایران را در منطقه تغییر دهیم».

       البته خواهر معصومه، که در مصاحبه های متعدد، خود را علاقه مند به بهبود رابطه ایران و آمریکا نشان داده اند، به روی خودشان نياورده اند که با بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا به سهم خود در نابودی روابط دو کشور نقش عمده ای داشته اند

        به هر حال، با اظهار نظرات اخیر حاج خانم در امور سیاست خارجی، به نظر می رسد ایشان برای وزارت امورخارجه تیز کرده است و چون ظریف با يک دست دادن به اوباما در حقیقت دست در دست شیطان بزرگ گذاشته و دستی دستی خود را از نان خوردن انداخته است، بزودی شاهد تغییراتی در وزارت خارجه خواهیم بود و هر کس صبح زودتر بلند شود و خود را به جلوی در وزارت خارجه برساند وزیر خواهد شد.

بازگشت به خانه