تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

24 مهر ماه 1394 ـ  164 ماه اکتبر 2015

تلنگر مردمی!

شهباز نخعی

Shahbaznakhai8@gmail.com

بیش از 3 ماه پس از تصویب "برنامه جامع اقدام مشترک" (برجام) توسط مذاکره کنندگان حکومت آخوندی و کشورهای موسوم به 1+5 و در پی روندی غریب و مضحک که در آن هرکس مسئولیت این شکست خفت بار را به گردن دیگری می انداخت و خود شانه از زیربار مسئولیت خالی می کرد، هفته گذشته مجلس دست نشانده و فرمایشی – که راه یافتگان به آن از صافی تأیید صلاحیت شورای نگهبان منصوب ولی مطلقه فقیه گذشته و آزمون التزام عملی به او را گذرانده اند – در حرکتی مفتضحانه، که بررسی جزییات "برجام" را در مدت "20 دقیقه" به انجام رساند، سرانجام بر "روند بررسی" نقطهء پایان نهاد. 

در مورد چند و چون این کش و قوس بیش از 90 روزه، نویسنده ای نکته سنج به نام "منصور امان" می نویسد: «مهلت 90 روزه در حقیقت فرصتی گرانبها به آقای خامنه ای برای عقب نشینی منظم و سرکشیدن "جام زهر" بود.  وی اما با هراس خفت بار از پذیرفتن مسئولیت "نرمش قهرمانانه" این شانس را از دست داد. او ترجیح داد در پس اردوی گیج و به هم ریخته اش پنهان شود و طوق شکست را به گردن آنها بیاندازد». 

در این مدت، زیردستان نیز که دست مقام معظم رهبری را خوانده بودند، از پذیرش بار مسئولیت شانه خالی می کردند و هیچ موقعیتی را برای تأکید بر این که همهء مراحل منتهی به تصویب "برجام" زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری انجام شده، از دست نمی دادند. 

صحنهء آخر این پرده از نمایش تراژدی، که به بهای ده ها میلیارد دلار برای مردم نگونبخت و مستأصل کشور تمام شده، روز چهارشنبه این هفته، 29 مهر، با نامهء سید علی خامنه ای خطاب به شیخ حسن روحانی، رییس جمهوری و رییس شورای امنیت ملی اجرا شد. متن این نامه پر از آشفتگی، اغتشاش فکری، مغالطه کاری و نتیجه گیری های توهم آمیز و بریده از واقعیت ها است.

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری"، متن نامهء سید علی خامنه ای به شیخ حسن روحانی با این عبارات آغاز می شود: «اکنون که موافقت نامه موسوم به برجام پس از بررسی های دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیون ها و نیز در شورای عالی امنیت ملی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم می دانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دست اندر کاران مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصت کافی برای رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیهء کشور در اختیار داشته باشید»!

 

مقام معظم رهبری در حالی از "بررسی های دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی" سخن می گوید که این مجلس فرمایشی با بررسی 20 دقیقه ای جزئیات برجام بی اختیار بودن خود را نشان داد و رییس مجلس نیز آشکارا آن را "پروندهء مقام معظم رهبری" خواند. همچنین، سیدعلی خامنه ای در حالی دربارهء "رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیهء کشور" رهنمون می دهد که خود وی، در طول بیش از 12 سال، با خیره سری و طرح شعارهای نابخردانه ای چون "حق مسلم ماست" به ماجراجویی ای پرداخت که موجب وارد آمدن ده ها میلیارد دلار زیان و خسارت مالی و مادی و انزوای بی سابقه کشور شد. 

در این نامه، سیدعلی خامنه ای شرط و شروطی برای رییس جمهوری تعیین می کند که آنها را جز به درماندگی و بریدگی از واقعیت ها – از جمله مفاد صریح و آشکار متن "برجام" – نمی توان تعبیر کرد.  از جملهء این شرایط پافشاری خردگریزانه بر "دشمنی" با ایالات متحده است که در صورت عمل به آن عملاً اجرای "برجام"، به عنوان راه حلی برای برون رفت کشور از بن بست فاجعه بار موجود، تعلیق به محال می شود: «دشمنی رژیم ایالات متحده امریکا را بر ضد جمهوری اسلامی برای آنان اجتناب ناپذیر کرده است و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی پایدار خود آنان را مأیوس کند، ادامه خواهد داشت»! 

این واقعیت گریزی در جاهای دیگر نامه نیز به وضوح به چشم می خورد. از جمله در موضوعاتی که او بدون توجه به مفاد صریح متن توافق آنها را "نقض برجام" بر می شمارد: «از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریم های ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدام های ایران موکول گردیده، لازم است تضمین های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف های طرف مقابل تدارک شود که از جملهء آن اعلام کتبی رییس جمهوری آمریکا و اتحادیهء اروپا مبنی بر لغو تحریم ها است.  هرگونه اظهاری مبنی بر این که ساختار تحریم ها باقی خواهد ماند، به منزلهء نقض برجام است».  مقام معظم این شرط را در حالی تعیین می کند که بنا بر متن صریح "برجام" دست کم در 8 سال اول، حرفی از لغو تحریم ها در میان نیست و تنها تعلیق – قابل برگشت – آنها مطرح شده است! 

در بخش دیگری از نامه، مقام معظم رهبری، با رندی آخوندی، می کوشد که مسایل دیگری چون تروریسم و حقوق بشر را نیز جزء مقوله هایی که پرداختن به آنها "نقض برجام" است قلمداد کند: «در سراسر دورهء 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه ای (ازجمله بهانه های تکراری و خودساختهء تروریسم و حقوق بشر)، توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد». البته، از مقام معظم رهبری نمی توان انتظار داشت که مرجع استنباط خود را توضیح دهد و بگوید که این اعلام یک جانبه "نقض" بر چه پایه و اساسی است. 

یک روز پیش از انتشار این نامه، کنگرهء امریکا متنی را در دستور کار خود گذاشت که به موجب آن کلیت سپاه پاسداران به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شود. پیشتر نیروی قدس سپاه پاسداران در ردیف سازمان های تروریستی قرار گرفته بود و در صورت تصویب این متن کل سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی شناخته می شود. با توجه به اکثریت جمهوری خواهان در کنگره، امکان تصویب این متن کم نیست و در این صورت باراک اوباما در موقعیت دشوار تصمیم گیری برای وتو یا پذیرش آن قرار خواهد گرفت. 

در جاهای دیگر نامهء سیدعلی خامنه ای، دستورالعمل هایی در مواردی مانند تغییر کاربری کارخانهء آب سنگین اراک و فروش موجودی اورانیوم غنی شده دیده می شود که موجب استهزای حریفان می شود. او در مورد کارخانهء آب سنگین اراک، که تکلیف آن در متن برجام مشخص شده و مذاکره برای تغییر کاربری آن با چین جریان دارد، می گوید: «اقدام در مورد نوسازی کارخانهء اراک، با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهء طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد»! 

در مورد فروش موجودی اورانیوم غنی شده – حدود 9500 کیلو از کل 9800 کیلو اورانیوم غنی شده 3.5 درصدی، که بهای آن در بازار بین المللی چیزی حدود 20 میلیون دلار، یعنی یک ده هزارم هزینه و خسارت اجرای برنامهء هسته ای است – نیز رهنمون می دهد که رییس جمهوری مراقب باشد که در این معامله کشور مغبون نشود!: «معاملهء اورانیوم غنی شدهء موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی درصورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در این باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور باید به تدریج و در دفعات متعدد باشد»! 

وقاحت گستاخانه در متن نامهء سیدعلی خامنه ای را نمی توان نادیده گرفت. گستاخانه از این نظر که درک و شعور دیگران را به هیچ می انگارد و در خود بزرگ بینی نیز افراطی بیمارگونه دارد.  کوتاه سخن، جای جای نامهء مقام معظم رهبری به رییس جمهوری نشانگر سقوط شتابندهء حکومتی است که در اثر خودکرده های بی تدبیرش درگرداب ورشکستگیِ به تقصیر دست و پا می زند و برای آن که شرّش از سر کشور کم شود و خطر ازدست رفتن یکپارچگی و تمامیت آن را رفع کند، تنها نیازمند یک خیزش همدلانه و تلنگر مردمی است!

29 مهر 1394

بازگشت به خانه