تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

2 آذر ماه 1394 ـ  23 ماه نوامبر 2015

تبعیض و منطق جامعهء رنگین

بهنام چنگائی

       خانم لیلا زانا، نماینده ی کرد استان آگری در کردستان ترکیه، به دلیل ادای سوگند قانونی به زبان کُردی در پارلمان ترکیه مورد حمله نژادپرستان ترک قرار گرفت. او هنگام خواندن متن سوگند نامه، بجای عبارت "ملت ترک"، رسما از عنوان "ملت ترکیه" استفاده کرد و به همین خاطر رئیس پارلمان سوگند وی را فاقد اعتبار قانونی دانست زیرا، در قانون اساسی ترکیه، همهء مردم ترکیه "شهروند ترک" انگاشته می‌شوند؛ در حالی که چنین نیست، چرا که ترکیه جامعه ی بسیار رنگینی می باشد.

       ساختار تاریخی، فرهنگی، ملی، عقیدتی و اجتماعی ترکیه بسیار متنوع بوده  و هست و منطق جامعه رنگین نیز اصولاً برترجوئی های هیچ گروهی علیه گروه های دیگر را برای حفظ ارزش های انسانی و زندگی مسالمت آمیز برنمی تابد. سزاست بدانیم که در این هفته رویداد برجسته ای مردم ترکیه و بخشی از منطقه ناآرام خاورمیانه را متوجه خود ساخت. خانم لیلا زانا سوگند نامه راهبردی و تازه ای در مجلس خواند، که کاملا درست تهیه و در زمان مناسب بازتاب یافت. او این دیدگاهِ کلان موجود و زنگین اجتماعیرا برای نخستین بار و با نام ملت ترکیه برشمرد. همه ی ما می دانیم که نگاه (خانم زانا) پشتوانه ی محکم توده ای، ریشه ی اصولی و ارزش حقوق بشری بی پاسخ مانده داشته و دارد؛ که بیش از این برای دیگر شهروندان کشور تبعیض زده ی ترکیه قابل تحمل و چشم پوشی نبوده و نیست و شایسته است که: اعتراض نژادپرستانه ی رئیس مجلس و عوامل راسیست دولت آق پارتی به خانم زانا، شدیدا مورد سرزنش و محکومیت نیروهای مترقی، تبعیض ستیز و همه  ما نوعدوستان قرارگیرد.

        امری کاملا حقوقی و انسانی که دهه ها عمدا و آشکار توسط دولت های گذشته و امروز بیش از همیشه توسط مافیای دولت تمامیتگرای اردوغان همچنان سرکوب و حذف شده و می شود، چراکه این خواست ابتدائی و اصولی، هیچگاه با تفکر نژادپرستان پانترکیست گذشته و حاکمان کنونی نظرا و عملا تاکنون خوانائی نداشته و بدین خاطر هم هست که چنین حق خواهی لازم، ضروری، جسورانه و انقلابی هرگز فرصت بروز نیافته است؛ چالش بزرگی که خانم لیلا زانا یک تنه عهده دار شکاندن این طلسم پانترکیسم خودرای شده است.

        به همین خاطر حق با خانم زانا، دیدگاه فراملی او و همفکرانش است و وی می داند و می باید که در برابر این تندروی و تبعیض های دیرینه و تحکم های ضدحقوق بشری پانترک ها مقاومت حق خواهانه کند و تحت هیچ شرایطی نباید سوگند نامه مترقی و فراملی خود که برای اولین بار و به نام حقوق تصرف شده همه ی ملت ها و اقلیت های مذهبی فرهنگی ربوده گشته ی آنها، که او آنرا دوباره برپا داشته، زنده نموده و کاملا بجا ابراز کرده است، هدف و مقصد خود را زیر فشار دستگاه قلدری رها کند و در نتیجه حرکت تاریخ را به تعویق اندازد.

        جای بردباری برای ملت های اسیر نژادپرستان دیگر ندارد و حق برابری ها می باید در ترکیه و ایران و دیگر کشورهای رنگین وجود حقیقی داشته باشد و این سهم و حقوق مسلم همه ی شهروندانی ست که ازدیرباز و همچنان مورد ستم و نابرابریهای دولت های فاسد و مستبد راسیست، فاشیست و شوینیست مرکزی می باشند و نباید از این خواسته ی آینده ساز و مردمی کوتاه آمد. آرزوی من این است که او و همراهانش همچنان با استفاده از هوشیاری، اصول مدنی و اهرم های دمکراتیک، و همزمان حمایت های سازمان های حقوق بشری و جهانی بیشتر از پیش یاری یافته و هرگز از این حق آشکار شهروندی که ملت های ما نیز در ایران از کسب آن محروم شده اند عقب نشینی نکنند؛ خصوصا همینک در ترکیه ی مهیا شده برای اعِمال آن، از این خواست بحق همگان غیرترک و عموم شهروندان تبعیض زده ی ترکیه پا پس نکشیده و عقب ننشینند. وامیدوارم این حرکت و گردش رو به فردا را، دوباره بسوی زمانه ی زور، نژادپرستی و تبعیض گرائی نچرخانند و ملت ها آنرا نپذیرند. و با مبارزه متمدنانه و صلحجویانه ی خویش شرایط ایجاد ساختار نو و  به تبع آن دگرگونی ساختارهای شوینیستی، راسیستی و بنیادگرائی را فراهم کنند و در گام نخست این جرقه ی برابری خواهی خانم لیلا زانا را، هرگز و دوباره به ایستگاه پیشین نابرابری ها برنگردانده و به این تلاش مسئولانه و همه شمول وی و خود علیه تمامیتگرائی گردنکشانه ی پانترک های آق پارتی و هر سرکش دیگری گردن تسلیم فروننهد. درود بر خانم لیلا زانا و همه ی انسان های آزاده و نوعدوست!

29 آبان 1394

بازگشت به خانه