تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
وضعیت ایران شبیه دوران پس از کودتای بيست و هشتم مرداد است
گفتگو با کیوان صمیمی
گفتگو گر: ماهرخ غلامحسینپور
پيشگفتار: کیوان صمیمی، مدیر مسئول نشریه توقیف شدهء «نامه» و عضو شورای فعالان ملی - مذهبی که بعد از انتخابات سال 1388 تجربهء زندان طولانی مدت را از سر گذرانده، اولین تجربهء بازداشت اش را در سن 18 سالگی و در سال 1345 از سر گذرانده و در دادگاهی در دوران شاه به یازده سال حبس محکوم شد. او در جریان مبارزات سیاسی دو برادرش را از دست داد؛ یکی در زمان رژیم پهلوی و دیگری در دوران حکومت اسلامی. کیوان صمیمی در دومین تجربهأ زندان طولانی، یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری 1388 بازداشت و به شش سال زندان محکوم شد. او مدتی پیش، پس از پایان یافتن دوران زندان، آزاد شد. با او درباره فضای این روزهای سیاست و موج بازداشت فعالان رسانه ای مصاحبه کرده ام.
پرسش: آقای صمیمی در موج اخیر بازداشت ها، روزنامه نگاران را نشانه رفتهاند، ارزیابی تان از رویکرد نهادهای امنیتی چیست؟
پاسخ: هدف نهایی، کشیدن ترمز دستی روزنامه نگاران است. مسلماً روزنامه نگاران با توجه به فشارهای چند سال اخیر نمیتوانستند به سرعت جلو بروند، اما برایشان کافی نیست و میخواهند ترمز دستی آنها را هم بکشند. با این هدف که روزنامه نگاران اصلاح طلب تنور انتخابات را گرم نکنند و برخورد منفعلی داشته باشند، انتخابات به سردی انجام شود و با یک انتخابات سرد و کم مشارکت پیروزی بیشتری به دست بیاورند، چون هر چه مشارکت بیشتر باشد و مردم خاموش و منفعلی که خواهان تعدیل و اصلاح اند بیشتر وارد صحنه بشوند، زيان می بينند.ه
پرسشگر: به باور شما این برخوردها نتیجه بخش هم خواهد بود؟
پاسخ: خیر؛ آبی از این بازداشتها گرم نمیشود. اینها روزنامه نگاران را نشانه رفتهاند اما برخورد خوب روحانی و برخی مقامات مسئول باعث شد که نتوانند به اهداف شان برسند. طبیعی است که آنها تلاش شان را میکنند و این ماییم که نباید مرعوب این موج آفرینیها بشویم.
پرسشگر: به نظر می رسد کماکان فضای یاس و نومیدی در فضای رسانه ای حاکم است، شبیه ایام پس از 88.ه
پاسخ: خب! زندگی فی نفسه زیباست، اگر هم خاموشی هست، گناه ماست. بعد از آزادی از زندان متوجه شدم، آثار اتفاقات سال 88 تا حدی باقی مانده و فضای ناامیدی کمی غالب شده، حال و هوایی شبیه حال و هوای بعد از کودتای بیست و هشت مرداد سال 1332 را حس میکنم. گرچه آن زمان سن ام کم بود، اما به تدریج در اواسط دههء سی چیزهایی از دیگران میشنیدم و در دههء چهل هم راجع به آن ایام میخواندم و میتوانم شباهتهای این کرختی را ببینم. البته نه به سیاهی آن زمان اما بیشباهت هم نیست. کماکان بعد از کودتای 88 برخی از کنشگران جامعهء مدنی در کُما به سر میبرند، گر چه پس از روی کار آمدن آقای روحانی تا حدی از این کما خارج شده و با عنایت به شعار «تدبیر و امید»، کمی امید احیا شده، اما نمیشود انکار کرد که از آن سو هم تلاش برای ایجاد ناامیدی را میبینیم. برنامههای صدا و سیما را که میشنوم میشود فهمید که کاملاً امید مردم را نشانه گرفتهاند و به هر بهانهای، از مسائل کلانی مثل برجام تا مسائل ریزی مثل وام خودرو، را دستمایه قرار میدهند تا مردم را ناامید کنند.
پرسشگر: طبعاً نومید کردن فضای امیدوارانه پس از انتخابات، هدفمند است ...
پاسخ: بله، هدف سیاسی دارند. هدف شان انتخابات است. اینکه مردم را منفعل و ناامید کرده و آنها هم انتخابات را رها کنند و بگویند «با انتخابات هم خبر تازهای نیست». اما علیرغم همهء این تلاشها تصور میکنم که مسائل قابل اصلاح است، اگر خودمان را تصحیح کنیم. اگر خودمان قابل اصلاح باشیم و فعالیتهای آرام و مستمرمان را افزایش بدهیم مطمئناً اوضاع سیاسی بیرونی نیز قابل اصلاح خواهد بود.
پرسشگر: با این حال نمی شود بازداشتهای اخیر روزنامه نگاران را در کاهش نشاط اجتماعی ندیده گرفت ....
پاسخ: به اعتقاد من همه این برخوردها برای ایجاد انفعال است. این تلونات در تمامی مقاطع تاریخی وجود داشته، اما امروزه به یمن رشد وسایل ارتباط جمعی و وسایل انتقال خبر، چیزی از این اتفاقات در پستو نمیماند و حوادث دلخراشی که رخ میدهد خبرش به تمام دهکده جهان میرسد. این اطلاع رسانی باعث میشود ما تصور کنیم جهان تیره و تار شده اما تاریک اندیشی یک عدهء محدود در یک جای جغرافیایی مشخص، همواره بوده و امروزه با انتقال خبر، بازتاب این حوادث در دنیای مدرن متفاوت است.
پرسشگر: یک جور کلان تر به قضیه نگاه کنیم. الان حوادث منطقه را ببینید. وحشت آفرینی های داعش هم یک عامل مکمل شده است ...
پاسخ: بله، به طور کلان و در سطح کلی به نظر من بشر به سمت صلح مداری دارد گام بر می دارد. بشر قرن بیست و یکم به اعتقاد من تحمل و مدارا و صلح خواهی اش بسیار بیشتر از بشر قرنهای پیش است. اینکه یک عده اندک و اقلیت در گوشهای از جهان تنش میآفرینند نباید ما را بسیار هراسناک کند و تصور کنیم کل جهان هستی تیره و تار شده گر چه هر جنایتی دردناک است ولو اینکه حتی یک انسان بیگناه در یک گوشه دنیا به ناحق کشته شده یا مورد خشونت قرار بگیرد. اما بسیار بیشتر از جنایات این روزها، در قرن های پیش از این انجام شده و بشر از آن مرحله به عافیت عبور کرده است. امروزه تعداد صلح خواهان جهان که چه به صورت فردی و چه به شکل اجتماعی برای بهبود وضع بشر تلاش میکنند، دارند روز به روز زیاد و زیادتر میشوند و هم اینها بر خلاف عده اندکی که میخواهند در دنیا جهنم بیافرینند، بهشت میآفرینند. به قول شاعر «من که صلحم دائما با این بشر/ این جهان چون جنت است اندر بصر». انسانی که با پدر جهان، یعنی بشر، در صلح است جهان اش هم بهشت میشود. بنابر این جنایتکاران، چه بنیادگرایان بیرونی و چه تندروهای داخلی، فقط کمی زحمت ما میدارند ولی عرض خود میبرند و کار بیشتری نمی توانند بکنند، چون هستی به مسیر صلح مداری و آشتی در حرکت است.ه
پرسشگر:
بگذارید تجربهء
خودتان را بررسی کنیم. پس از آزادی برخورد مردم را با خودتان چطور ارزیابی کردید؟
پاسخ: نباید انتظار داشته باشیم ما را آدم خاصی فرض کنند و فکر کنیم همه مردم باید ما را بر صدر بنشانند، الزاماً بشناسند و برخوردشان باید عالی باشد. همان چهار نفر و نصفی که من را میشناسند به هر حال برخورد مناسبی دارند و وقتی متوجه میشوند که شرایط این گونه بوده، همدلانه برخورد میکنند اما نباید فریفته باشیم و انتظار داشته باشیم که الزاماً ما را آدم خاصی بدانند.
پرسشگر: و طبعاً با این روحیه است که فضای جامعه را برای فعالیت سیاسی یا اجتماعی مهیا میبینید؟
پاسخ: بله، زمینهء فعالیت و تلاش را مهیا میبینم. این ماییم که باید یا علی بگوییم و بلند بشویم و به نظر میرسد تا انگیزههای درونی باشد، فعالیتهای انسانی هم زنده است. من هم با یک سری فعالیتها در خصوص حقوق بشر و جامعهء مدنی شروع کردهام و احتمالاً در این حوزهها لازمتر و مفیدتر از حوزههای رسمی و سیاسی خواهم بود. شرایط امروز جامعهء ایران نیازمند تقویت جامعهء مدنی و فعالیتها و خدمات انسان دوستانه و خدمت رسانی به مردم است. من این کار را مهمتر از هر چیزی میدانم، ترویج و تبلیغ اخلاق مدنی و اخلاق مداری حلقهء مفقودهء دموکراسی و مبنای زندگی است و من تقویت جامعهء مدنی را اخلاق عملی میدانم. این امری است که از اواخر دوران خاتمی تا اکنون ما روشنفکران به ضرورت توجه به آن رسیده بودیم و مداوماً ضرورت حفظ جامعه مدنی را تاکید کردهایم. اما فقط گفتن آن کافی نبوده و باید میرفتهایم توی دل صحنه و این کاری را که بسیار هم سختتر از کار سیاسی است، انجام میدادهایم. البته نباید خیلی نتیجه گرایانه به آن نگاه کرد، بلکه به عنوان یک کار ارزش مدار به آن توجه کنیم.
شنبه 21 نوامبر 2015
http://iranwire.com/features/8309/