تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
الیگارشی، برای «اسفند 94»، اسبها را زین کرده است!
فرهاد جعفری
یادتان است که چهار سال قبل (در اوج «خیزش مردم مصر علیه مبارک») «هیلاری کلینتون» به مصر رفت و پس از دیدار با مورسی، خطاب به «الیگارشی آخوندها و آخوندزادهها»، پیامی برایشان فرستاد که: «روحانیون ارشد ایران، باید از نظام خود در برابر زیادهخواهی نظامیان دفاع کنند»؟!
گویا حالا که «الیگارشی» نتوانست در خرداد 88 چنین کند؛ بنا دارد «اینبار» دیگر چنین کند و برای آن، حاضر به پرداخت هر هزینهای هم هست.ه
آقای «هاشمی رفسنجانی» دیروز در سخنانی بیسابقه، چنین گفته است: «مشکل اینجاست که متأسفانه "کسانی خودشان را بهدروغ به رهبری وصل میکنند" تا افکار قبل از انقلاب خودشان را در جامعه پیاده نمایند که [عبارت بود از] ضدیت با امام، (ضدیت با) مبارزه و (ضدیت با) برپایی حکومت در زمان غیبت. وقتی هرج و مرج بر جامعهای حاکم شود، نظامیها به خود حق میدهند که انقلاب یک مردم را مصادره کنند و بر سر کار بیایند».ه
و جالب است که ایشان چنین رویداد محتملی از سوی «نظامیانِ جمهوری اسلامی» را با «برنامههای منافقین برای مصادرهی انقلاب از طریق تسلط بر مجلس و دولت در سالهای نخست انقلاب» مقایسه کرده و «نظامیان جمهوری اسلامی» را در کنار «منافقین» جای داده است!
و البته که در انتهای این سخنان خود، از تاکید مجدد بر «کلیدواژهی این دوره از دفاع روحانیون و روحانیزادگان از نظام خود!» (یعنی «زنان») هم دریغ نکردهاند: «زنان بهعنوان نیمی از جامعه میتوانند مکمل بحثهای دموکراسی و حتی عمل به آن، با حضور همهجانبه در انتخابات باشند».ه
نشان به این نشان که علاوه بر آقای هاشمی رفسنجانی؛ «حجتالاسلام سیدغلامحسین کرباسچی» (یک «حزبالهی واقعی») هم در «مجمع مدرسین و محققین حوزه ی علمیهی قم» کوشیده است مخاطبان خود را دربارهی دلایل و ضرورتهای قیام حسینی «شیرفهم» کند:
«در آن هشت سال دولت قبل، اعتماد مردم خدشهدار شد و وقتی اعتماد مردم خراب شد، این "فرزند خواندههای سیاسی انقلاب" ـ که خودشان «ریشهای ندارند» - فقط به "تخریب بزرگان" اقدام میکنند تا خودی نشان دهند...
«حالا یک عدهای آمدند و میگویند آقای هاشمی رفسنجانی از راه خود برگشته است. سؤال این است که "مگر برگشتنیست؟ مگر شوخی است که انسان یک عمر مبارزه کند (و از مسیر خود برگردد)؟!" اگر بنا شد در انقلابی و در کشوری، "فرزند خواندههای سیاسی"، که هیچ چیز جز منافع شخصی برایشان مطرح نیست، صدایشان از همه بلندتر شود، بلاهای مختلفی بر سر آن انقلاب و کشور میآید... (اینکه) یک عدهای بیایند که در دوران انقلاب هم وجود داشتند اما "کاری برای انقلاب نکردند" و گمعلوم هم نیست نسل دوم باشند"، بخواهند روی کار آمده و دیگران را هم حذف کنند، صحیح نیست...
«باید مراقب باشیم "آن بلاهای تاریخی که فرزند خواندگان صدر اسلام، مرتکب شدند"، و برای مثال گحادثهی کربلا را ایجاد کردند»"، سرمان نیاید... بزرگترین نشانه ی "حزبالهی بودن" این است که اگر کسی در سمتی قرار میگیرد، توانایی انجام آن کار و فهم مسائل را داشته باشد. شما میگویید هشت سال دولت قبل دست حزب الهی بوده است؛ ما این اعتقاد را نداریم. چون "حزبالهی کسی است که در حزب خداست و خدا را قبول دارد". "حزبالهی واقعی" آنها هستند که "در اوج گرفتاریها" پایدار ماندند...
«روز اول زندانی شدن من در جمهوری اسلامی، روز عرفه بود و واقعاً میتوان حقایقی در خصوص علت حادثه کربلا را در دعای عرفه درک کرد. در «"اواخر زمان حکومت معاویه"، "بیمهریها با امامحسین شروع شده بود" بهگونهای که "امام به زاویه و گوشه جامعه و سیاست، رانده شده بودند". باید گفت «"مقدمات حادثه ی کربلا از همان سال های پایانی حکومت معاویه شروع شد"، چرا که"تبلیغات سیاسی و اجتماعی حکومت اثر خود را میگذاشت"...ه
«امام حسین در دعای عرفه به "فرزند خواندگان" اشاره میکند که این بحث جای تأمل دارد. متأسفانه عدهای فقط برداشت ظاهری از این سخن امام میکنند و فرزندخواندگی را به معنای ظاهری آن عنوان میکنند. در حالی که منظور امام حسین "فرزند خواندگان سیاسی اسلام» است...
«فرزندخوانده (در منظور امام حسین) یعنی اینکه "ریشه و اصالت (خانوادگی) شما کجاست؟" یعنی امام حسین در این قالب میفرماید "دلسوزان اسلام کنار گذاشته شده و فرزندخواندگان آن روی کار آمدهاند"...ه
«(خطاب به نظامیان حاکم) باید گفت "شما حداکثر این است که فرزندخوانده هستید" و "بهخاطر رأفت اسلامی شما را پذیرفتند". اما "نه اینکه همه چیز دست شما باشد"...ه
«قطعاً اگر فرزند خواندگی باب شد و فرزند خواندهها جای اصالت (اصل و نسب دارها) را گرفتند، آن وقت حادثه کربلا پیش میآید. وقتی فرزند خواندگی به جای اصل و اصالت قرار گیرد، امام حسین که همواره روی دوش پیامبر بود، حالا متهم میشود به خارجی(گری)، فتنهگر(ی) و..؛ اینها «"همتهایی بود که فرزندخواندگان سیاسی به امام زدند"...ه
«(اینجا خطاب تلویحی به مخاطبان) آدمهای احمق هم میگویند "در دعوای سیاسی علی و معاویه وارد نمیشوم و نماز خودم را میخوانم!"... در حکومت دیکتاتوری معاویه همه آدمها خریده شدند... گریهی امام حسین نیز برای این بود که زحمات پیامبر در حال از بین رفتن است و "را باید به امام حسین بگویند خارجی، فتنهگر و برانگیخته بر حکومت؟"»ه
به نظرم اسفند ماهی داغتر از حد معمول در پیش است.
الیگارشی، [در نتیجهی «باز هم رو دست خوردن از ائتلاف نظامی ـ امنیتی» (در ماجرای انتخاب حسن روحانی که به نظرشان رسید دوباره قدرت را در دست گرفته اند اما گویا چنین نبوده)، و البته که «نگرانی های روبه تزاید دربارهی جانشینی ولی فقیه»]، احساس نفستنگی میکند!
http://www.goftamgoft.com/?Pn=view&id=1355