تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

27 آذر ماه 1394 ـ 18 ماه دسامبر 2015

حکومت فاسد و جامعهء رو به فساد

رضا تقی زاده

همزمان با برگزاری روز جهانی مبارزه با فساد، انتشار گزارش غم انگیز کشیدن بخیه از صورت کودک چهار ساله ای در بیمارستان آخوند اشرف اصفهانیِ شهر اصفهان، نمادی بود از عمق سقوط جامعه ایرانی در ورطه ای که حکومت اسلامی فراهم آورده است.

بر اساس یک ارزیابی، حکومت اسلامی ایران در لیست فاسد ترین سازمان های سیاسی- اداری جهان رتبهء 25 را در جمع 220 کشور بخود اختصاص داده است.

ده کشوری که فاسد ترین نظام های حکومتی جهان معرفی شده اند، منجمله و به ترتیب رتبه فساد؛ سومالی، کره شمالی، سودان، عراق، ترکمنستان و ازبکستان، تقریباً همه از دوستان و همکاران نزدیک جمهوری اسلامی بشمار میروند.

اندکی پائین تر و در رتبه بندی متفاوتی نام ونزوئلا در دریف حکومت های فاسد قرار گرفته که این کشور نیز از دوستان و همکاران نزدیک جمهوری اسلامی است.

در جمع منفورترین حکومت های جهان نیز نام جمهوری اسلامی و کره شمالی در رأس دیگر حکومت های نامطلوب جهان قرار دارد.

و در تقابل آشکار با این رتبه بندی سیاه، نه نام ایران و نه هیچیک از دوستان و همکاران آن در هیچ بخشی از لیست مطلوب ترین کشورهای جهان دیده نمی شود.

در راس لیست مطلوب ترین کشورهای های جهان سنگاپور قرار دارد، بریتانیا در ردیف 16، آمریکا در ردیف 20 و چین در ردیف 30 که در آن کشور چیزی به نام بیکاری دیده نمی شود؛ دست کم اگر فساد اداری و محدودیت سیاسی در چین هست، رفاه نسبی و اشتغال کامل نیز هست، در حالی که مردم نظام های خودکامهء فاسد بر شمرده در لیست پیشین، حتی با وجود داشتن منابع طبیعی ثروت، منجمله نفت و گاز، به دلیل فساد ریشه گرفته، یا در ردیف فقیر ترین مردم جهان قرار دارند، و یا اقتصاد آنها از رشد منفی، و عقب ماندگی، تورم مزمن و بیکاری رنج می برد.

 

ریشه های اصلی فساد

    ریشه فساد دولتی در خودکامگی آن است و نبود ترس از نظارت مردم بر اعمال آن. در این گونه حکومت ها تداوم حضور بر اریکهء قدرت اصل است، و تغییر و اصلاح، ناپسند و غیر مجاز.

در ایران حکومت مدعی مردم است و خود را برگزیدهء خدا می داند و نه مردم. رییس این حکومت ولی مطلق و قیم مردم است و توده ها صغیر شمرده می شوند. در چنین حکومتی، بر همه چیز حجاب کشیده اند و شفاف سازی را منع می کنند. در چنین حکومتی، حاکمان مهره های خود را نه بر اساس ارزش و دانش و کارایی و آگاهی و با هدف حفظ منافع عمومی و مصالح مردم، که بر سبیل خودی بودن می چینند و در راه حفظ منافع حکومت و خط مصلحت رژیم.

این اصل را جامعه شناسان سیاسی در جهان پذیرفته اند که تداوم در قدرت عامل خودکامگی است و خودکامگی بی تردید به فساد سیاسی می انجامد.

    به این دلیل است که در نظام های مردم سالاری برای حضور بر اریکهء قدرت اولاً دوران محدودی در نظر گرفته اند و برای رسیدن دولت به قدرت، رای مردم را ملاک قرار داده اند. در جوامع آزاد نظارت مستقیم مردم و یا نمایندگان برگزیدهء آنها بر تصمیمات و رفتار های دولت امری واجب و اجتناب ناپذیر است.

 

تأثیر حکومت بر جامعه

    حکومت فاسد و شکل گرفته از عوامل خودی، جامعه را ابتدا بسوی فقر و از همین راه به فساد ناشی از نیاز می کشد. حکومت فاسد، جامعه را دو قطبی و بر اساس خودی ها و غریبه ها تقسیم می کند و، موازی با همین خط بندی، امکانات در اختیار خودی ها قرار می گیرد و محرومیت ها نصیب غیر خودی های می شوند.

    وضعیت امروز ایران، که در آن طبقهء متوسط از میان رفته است، نماد مشخصی از جامعهء دو قطبی است که در آن از یک سو شمار نیازمندان رو به افزایش است و از سوی دیگر ثروت و امکانات خود های انحصار طلب.

    ایران طی سه دهه اخیر، فارغ از رنگ ظاهری دولت وقت، اعم از اصلاح طلب، اصولگرا و یا به قولی عملگرا، شاهد توسعهء نیاز های عمومی و افزایش فاصلهء مابین فقر و ثروت بوده است.

    چنین جامعه ای دو نوع فساد را در دو شاخهء اصلی خود تجربه می کند: فساد ناشی از فقر، که دامان توده ها می گیرد، و فساد ناشی از قدرت و ثروت، که در جمع خودی ها و عملهء حکومت ظاهر می شود.

    این دو قطب دیر یا زود در مقابل هم قرار می گیرند و در رویارویی گریز ناپذیر و محتوم آنها، توده ها پیش از غرق شدن به بیداری می رسند و موفق به شکستن زنجیر های حاکم خودکامه و حکومت فاسد و زور گوی او. این یک قاعدهء عمومی است و بر این قاعده، ایران استثنایی نیست.

22 آذر 1394

بازگشت به خانه