تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

2 دی ماه 1394 ـ  23 ماه دسامبر 2015

آشنایی با مشاور فنی مجلس شورای اسلامی!

اسکندر دلدم

       شاید خیلی از شما، و بقیه امت همیشه در صحنه که طی سه دههء گذشته شاهد پیشرفت های اقتصادی محیر العقول کشور بوده اید، تصور کنید تمام این پیشرفت ها و موفقیت ها ـ از تولید اتومبیل های سواری بی کیفیت (موسوم به «ارابهء مرگ») گرفته تا سقوط ارزش پول ملی و رکود اقتصادی و بی کاری سه نسل، و رسیدن قیمت پنجاه متر آپارتمان در علیشاه عوض به قیمت یک پنت هاوس در امپایر استیت نیویورک، و کوتاه شدن دست امت از خرید مواد غذایی و هزاران موفقیت دیگر از این دست،تنها  با تلاش و کوشش وزراء و روسای جمهور عادی و معجزه ای، حاصل شده و رساندن مملکت ربه ردیف کشورهایی نظیر زیمباوه و گینه بیسائو و سودان و اریتره فقط نتيجهء هوش و ذکاوت و قوه ابتکار مدیران و مسئولان برجسته بوده است !

       اگر اینطور فکر می کنید، و یا تا به حال فکر کرده اید، باید عرض کنم سخت در اشتباه هستید و سهم مشاوران اقتصادی و فنی مجلس و دولت را نادیده گرفته اید و مرتکب گناه بزرگی شده اید !

       یکی از مشاوران اصلی و به قول خودش "مشاور فنی" اقتصاد مملکت ، آقای " شهرام جزایری" بوده است که مشاوره های نقدی راهگشا به نمایندگان مجلس و مدیران و وزارتخانه های مملکت می داده است! او جوان کم سن و سالی بود که جزو خیل بیشمار آوارگان جنگ ایران و عراق در داخل کشور پراکنده شدند و در شهسوار (تنکابن فعلی) بستنی فروشی می کرد اما، با استفاده از امکانات پیشرفت و ثروتمند شدن از راه های پاک و حلال و موجه، در عرض چند سال به چنان ثروت و مکنتی رسيد که می توانست به رئیس مجلس شورای اسلامی حتی پول های گزاف (البته جهت امور خیریه) بدهد.
       این جوان پاک اندیش، که متاسفانه به جرم اخلال در اقتصاد و ورورد به مفاسد مالی و اقتصادی، مدتی از عمر پر بار و برکت اش را در زندان اوین گذراند، در مصاحبه با روزنامهء متمایل به غربِ «شرق» گوشه هایی از خدمات ملی - میهنی خود را فاش ساخته و گفته است:
       «من از سال ها پیش که در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی مشاور فنی بودم تا همین الان دورادور و غیر رسمی به رفقای مجلس و همهء کارشناسان و دیگران مشورت می دهم !بعضی از دوستان، چه در جبههء اصلاحات و چه در جبههء اصولگرایان، به توانایی های من ایمان داشته و دارند و به صورت غیر رسمی به من پیشنهاد همکاری داده اند».
       این مطلب البته که قابل تائید است و احتمال قريب به يقين می رود که عده ای از برادران، که آبیاری مزارع و جالیز و چاه کنی و کناسی و چوپانی را رها کرده و برای ادارهء مملکت ایثار نموده و به تهران نزول اجلال فرموده اند، ملاحظه شان شده که یک نوجوان از بستنی فروشی دوره گرد در عرض چند سال چنان بار خود را بسته باشد که به رئیس مجلس شورای اسلامی کمک مالی کند .، لذا، دست به دامن وی شده و از وی مشاوره اقتصادی خواسته اند تا چگونه از قراردادهای خارجی پورسانت بگیرند، چطور اراضی ملی را صاحب بشوند، فرودگاه قشم را متری پنجاه تا تک تومنی بخرند، صاحب بزرگترین هولدینگ پتروشیمی خاورمیانه شوند، کارخانجات بزرگ را اول ورشکسته اعلام و بعد به کمتر از دارایی های موجود در انبار همان کارخانه بخرند و در عرض مدت کوتاهی، از طرف مجله «فورچون» بعنوان یکی از بزرگترین ثروتمندان جهان انتخاب تبدیل شوند.
       آقای شهرام جزایری، که پس از تحمل سال ها حبس، مدتی است از زندان اوین خلاص شده، بدون آنکه خدای ناکرده پول کلانی بابت رپرتاژ آگهی بدهد و یا دم خبرنگاران را ببیند، بسیار مورد توجه روزنامه هاست و مرتب عکس و مصاحبه اش چاپ می شود و جهت گیری مطالبی که در مورد وی نوشته می شود در واقع در راستای نوعی اعادهء حیثیت از وی می باشد؛ بطوری که من خودم هم (که «ختم» و به عبارتی شب «هفت» هستم) کم کم دارم به این يقين می رسم که شهرام جزایری فردی بیگناه بوده و نه به خاطر تشکیل صدها شرکت کاغذی و اخذ وام های کلان و اخلال در رژیم اقتصادی و بانکی و مالی مملکت، بلکه بر اثر چشم زخم حاسدان هفت - هشت سال به زندان افتاده است!
       اين «نخبهء اقتصادی، در بخش دیگری از این مصاحبه، مسئولین اقتصادی جمهوری اسلامی را به بی سوادی و بی اطلاعی (گويا ظاهراً همه اشان نمی توانند تا بیست بشمارند) متهم کرده و، در حالی که اخلاق حکم می کند آدم نباید آبروی دیگران را ببرد، می گوید:
       «اقتصاد کشور باید دست افرادی باشد که لااقل بتوانند یک تراز مالی تلفیقی بنویسند. متآسفانه بعضی از کسانی که تصدی حاکمیت اقتصادی کشور را بر عهده داشته اند، اصول حسابداری و حسابرسی عملیاتی را هم بلد نیستند. بعضی حتی توان مدیریت یک بنگاه اقتصادی خرد را هم ندارند؛ ادبیات اصول و فنون مذاکره را هم بلد نیستند !و مهم ترین اصل یک مدیریت اقتصادی را اصلاً نمی فهمند...»
       او، در بخش دیگری از این مصاحبه، به رئیس جمهور (روحانی) توصیه می کند چهار وزیری را که به او نامه نوشته بودند توبیخ کند و می گوید:
       «اخیراً چهار عدد از وزراء نامه ای به رئیس جمهور در خصوص بازار سرمایه نوشتند. برای من خیلی جالب بود، تمام مطالبی که در آن نامه انتقاد کرده بودند در حدود اختیارات خود آنها بود. من اگر جای رئیس جمهور بودم فوراً هر چهار تا را توبیخ می کردم و می گفتم حالا که فهمیدید مشکل کجاست، چرا خودتان راهکار برای آن پیدا نمی کنید؟»
       ملاحظه می فرمائید که مشاور «فنیِ» کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، با سوابقی درخور حسادت، در مورد مدیران اقتصادی کشور چه می گوید

       حال اگر، بر اساس اظهارات شهرام جزایری، وضعیت مدیران اقتصادی کشور اینطور باشد، ضروری به نظر می رسد که:

       - وزیر آموزش و پرورش هم باید در اوقات فراغت به کلاس های نهضت سواد آموزی (اکابر سابق) برود و خواندن - نوشتن بیاموزد !
       - وزیر کار باید ضمن مطالعهء صفحه نیازمندی های روزنامه ها کاری برای خود پیدا کند و خودش را از بی کاری نجات دهد !
       - وزیر علوم و آموزش عالی ادامه تحصیل داده و انشاالله مدرک سوم دبیرستان (سیکل) را بگیرد .
       - وزیر دارایی و امور اقتصادی نزد یک بقال و یا سبزی فروش اصول اقتصاد و راه و رسم کاسبی و کسب درآمد و دارایی را فرا گیرد !
       - رئیس کل بانک مرکزی به کانادا برود و نزد حاج آقا خاوری (رئیس کل سابق بانک ملی) راه امانت داری و درستکاری و حفاظت از دارایی های مردم را بیاموزد !
       - و بقیه هم قس علیهذا...
       اما در اظهارات شهرام جزایری یک نکتهء قابل تامل دیگر هم وجود دارد که راه حل کلیهء مشکلات مملکت است و لازم است، همانطور که هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب از مشاورهء ایشان استفاده می کنند، سایر دستگاه های مملکت هم با توجه به شرح وظایف خود از مجرمان و زندانیان و محکومین سابق کمک بگیرند ! فی المثل:
       - وزارت نفت شکایت خود را از استاد بابک زنجانی پس بگیرد و ایشان را در سمت مشاور اعظم وزیر نفت بگمارد، زیرا مقدار نفتی که بابک در دوران تحریم فروحته است بیشتر از فروش خود شرکت نفت است.
       - یا ادارهء آگاهی، برای مبارزه با سارقین و متجاوزین به عنف، دزدان و سارقین زبدهء سابقه دار و متجاوزین به عنف را مامور مبارزه با جرائم کند.
       - وزارت مسکن و شهرسازی را هم به چند تا عمله افغانی و بنا و معمار روز مزد بسپارند؛ زیرا تعداد ساختمان هایی که این عمله بناها ساخته اند بیشتر از تعداد مسکنی است که این وزارتخانه با بودجهء عظیم خود طی سال های ماضی ساخته است !
       - و اگر همین روال در بقیهء وزارتخانه ها و ادارات و مؤسسات دولتی هم به کار گرفته شود مشکلات مملکت حل شده و عزیزان نيز برای رفتن به سفرهای خارجی با هواپیمای اختصاصی و خرید از فروشگاه های برند اصلی، و در عين حال زدن مشت و لگد به دهان و باسن استکبار جهانی، وقت کافی خواهند داشت !!

بازگشت به خانه