تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

9 دی ماه 1394 ـ  30 ماه دسامبر 2015

چارهء بی کاری با رونق بخشی به انتخابات!

مقايسه نمايدگی در دو رژيم

       در قبل از انقلاب، تعداد نمایندگان مجلس صد و پنجاه - شصت نفر بود که عموماً هم خودشان شغل و حرفهء پولسازی داشته و احتیاجی به نماینده مجلس شدن و گرفتن حقوق نمایندگی نداشتند. حقوق نمایندگی هم در آخرین سال عمر رژیم شاهنشاهی ماهیانهء چهل هزار ریال (چهار هزار تومان!) بود که بسیاری از نمایندگان هم از سر سیری آن را نمی گرفتند !یک ناهاری هم در ناهارخوری مجلس به آنها داده می شد. ... در عين حال رژیم گذشته نه تنها فقط و فقط ماهی چندر قاز به نمایندگان مجلس حقوق می داد بلکه اصولاً نمایندگان مجلس را از میان یک مشت دکتر و مهندس و استاد دانشگاه و سیاستمدار و صاحبان حرف و صنایع و بازرگانان برجسته انتخاب می کردند که اصلا و ابدا نیاز به شغل نداشتند.

       پس از پیروزی انقلاب و تغییر سیستم حکومتی ایران از شاهنشاهی به اسلامی، معلوم شد که رژیم شاه، علاوه بر همهء خيانت ها، حق نمایندگان مجلس را هم می خورده و فقط چهار هزار تومان به آن ها می داده استبه همين دليل(!) اولین کاری که کردند همهء نمایندگان مجلس شورای ملی سابق را به دادگاه انقلاب احضار و وادارشان ساختند چهار هزار تومان ها را بالا بیاورند! - عده ای را هم البته اعدام کردند و سپس، برای جبران مافات، به هر نماینده که پایش به مجلس شورای اسلامی می رسد دویست میلیون تومان حقوق، و یک منزل مجلل مسکونی داده می شود تا به اتفاق اهل فامیل در آن اطراق کند، و دو دستگاه اتومبیل و یک دفتر کار در تهران و یک دفترکار در حوزهء انتخابیه و مبلغ کلانی پول تنخواه گردان، برای اینکه دست نماینده برای کارهای خیر باز باشد، و راننده و محافظ و گماشته و انواع و اقسام امکانات دیگر...

 

اشتغال زائی انتخاباتی

       در اين ميان، مهاجرت روستائیان به شهرها و افزایش بیکاری در کشور موجب استقبال زیاد علاقمندان پول و قدرت و مکنت و ثروت برای ثبت نام در این دوره از انتخابات مجلس شورای جمهوری اسلامی شده است .
       بیکاری مفرط در شهرستان ها و روستا ها سبب مهاجرت وسیع و گسترده به تهران شده است و خیل بیکاران به امید رفتگری و اسپند دود کنی، یا دست فروشی و فعلگی و عضویت در احزاب و گروه های سیاسی و یا نمایندهء مجلس شدن به تهران مهاجرت می کنند .

       به عبارت ديگر، هر چهار سال یکبار دویست و نود نفر از کسانی که در سال های پس از انقلاب کشاورزی، دامداری، باغداری، صیفی کاری، چاه کنی را کنار گذاشته و از پشت کوه های سر به فلک کشیده به تهران مهاجرت کرده اند، به منظور رهایی از فقر و زدودن آثار سوء تغذیه از چهرهء خود، در انتخابات مجلس ثبت نام کرده و به سلک رجال سیاسی در می آیند و به جای کارهای سخت سابق به قانونگذاری می پردازند!
        

پيش زمينه و پيشنهاد
       روشن شد که نمایندگی مجلس در حال حاضر پولسازترین حرفه در کشور است و یکی از معدود مشاغلی است که نیاز به مهارت و تخصص هم ندارد و کافی شخص نماینده ساکت در مجلس نشسته، با موبایل و یا اعضاء ناآشکار بدن خود بازی کند تا وقت جلسه تمام شود !

       اگر حرف های بنده را قبول ندارید به اظهارات نامردانه و بدبينانهء عباسعلی منصوری آرانی، عضو کمیسیون رهروان ولایت مجلس شورای اسلامی، که گويا با اين نوع اشتغال زائی دل خوشی ندارد و در عين حال بیشتر از ما پشت و روی مسایل را می داند، توجه بفرمائید که واقعيت را با چه لحن نامردانه ای مطرح می کند:
       «یکی از ابعاد بحث نفوذ شامل حال افراد پول پرست می شود که به فساد می افتند، رشوه می گیرند و اختلاس می کنند...حقوق نمایندگی به حدود دویست میلیون تومان می رسد... زمانی که تبلیغات به گونه ای پیش می رود که هزینه های تبلیغاتی یک نماینده بصورتی غیر متعارف افزون بر دویست میلیون شود، آنجاست که باید زنگ های خطر به صدا در آیند که این نماینده، برای صرف این هزینه، اراده ای غیر از ارادهء نمایندگی داشته است .کسی که حاضر می شود یک میلیارد تومان هزینهء تبلیغات انتخاباتی خود کند، یعنی اینکه علاوه بر دویست میلیون حقوقی که می گیرد هشتصد میلیون نیز از جیب خودش باید بگذارد که معقول نیست !بنابراین راه دیگری را می خواهد برگزیند که این راه منشاء فساد است !این نامزد، با تصوراتی که دارد، نه برای خدمت به مردم بلکه برای سوء استفاده سیاسی و اقتصادی از پست و جایگاه اش وارد مجلس می شود... به سیستم های دولتی فشار وارد می آورد و از قدرتی که قانون اساسی به او داده است تا منافع مردم را تامین کند، علیه منافع مردم استفاده می کند».

       از نظر ما جا دارد مسئولین محترم، با افزایش تعداد صندلی های مجلس مشتاقان بیشتری را وارد پارلمان کنند تا از سطح بیکاری در کشور کاسته شود! يعنی، پیشنهاد ما این است که استادیوم صد هزار نفری را به مجلس شورای اسلامی بدهند تا جای بیشتری، برای گماردن خیل عظیمی از بیکاران کشور به نمایندگی مجلس بدست بیاید !
       همچنین خوب است مدت نمایندگی را از چهارسال به چهار ماه کاهش دهند تا نوبت به همه برسد و هر چهار ماه یکبار یک عده بیکار و ترک دیار کرده وارد مجلس شده و خانه و اتومبیل و وام بلاعوض و رانت نمایندگی و سایر امکانات را گرفته و زد و بند لازم با امثال بابک زنجانی ها را انجام داده و مجلس را ترک کرده، جای خود را به گروه جدیدی بدهند !

بازگشت به خانه