تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
دلائل نوسان های تاکتیکی نیروهای سکولار دمکرات
اقبال اقبالی
هنگامی سخن از انتخابات می شود، بیوقفه این تصور تداعی می گردد که آزادی فعالیت احزاب بعنوان امری بدیهی در جامعه نهادینه شده است، احزاب آزاد هستند، از طریق رسانه های ملی سیاست های خود را برای آیندهء کشور در میان مردم تبلیغ و ترویج می کنند تا در معرض قضاوت شهروندان قرار گیرند.
اما نیک می دانیم که در 37 سال گذشته احزاب غیرقانونی بوده، از امکان استفاده از یک تریبون ملی همچنان محروم اند و شهروندان کشور نیز همواره از نداشتن این حق دمکراتیک خود، مبنی بر آشنائی با احزاب سیاسی – اجتماعی، رنج می برند و گزینه ای جز انتخاب معجون فاسدی از جنس بنجل و مسموم قدرت مداران حکومتی نداشته اند.
در واقع نفس انتخابات آزاد و دمکراتیک و حق ملت ایران در تعیین سرنوشت خود، با روح اسلام، قانون اساسی کشور و منافع قشر روحانیت شیعه در تضاد قرار دارد. اگر قرار باشد در مورد انتخابات در حکومت اسلامی سخن گفته شود، ابتدا باید از واژهء شریف انتخابات اعاده حبثیت کرد و آن را از زیر تحریف و هرزگی در "بیت" های فقها نجات داد، سپس از انتخابات سخن گفت.
در کشوری که آزادی و امنیت احزاب، تشکل ها و رسانه ها در سطوح سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود ندارد، و حق انتخاب از ملت و کاندید شدن از احزاب سیاسی سلب گشته، سخن از انتخابات شرم آور است.
حکومت اسلامی اینگونه تعریف از انتخابات را به بخش هائی از جامعه تحمیل کرد که انتخابات یعنی رأی به ما (حکومتگران)، و حتی در حق انتخاب باندهای مافیائی وابسته به نظام هم تردید و تزلزل نشان داده است. برای نمونه، تصمیم بخش قابل توجی از مردم در رأی به باند "اصلاح طلبان" حکومتی، با واکنش هستهء سخت رژیم اسلامی مواجه گشت و حکومتگران منتخب ولی فقیه (حکومت) را بر مسند دولت نمایشی نشاندند.
امسال حکومت تلاش دارد که حتی مخالفین سیاسی را هم فریب دهد و آنها را به صفوف تائید کنندگان نظام اسلامی جلب کند. این حیله حاکمان در شرایطی بکار برده می شود که حکومت اسلامی نشان داده استعداد تحمل ریسک های بزرگ بر سر بود و نبود ایران و ایرانیان را دارد و سیاست الویت داشتن اسلام و اسلامگرایان بر ایران و ایرانیان، در دل مردم وحشت ایجاد کرده و آنها را زیر عبای این یا آن جناح حکومتی می کشاند.
اما همين استعداد بالای اسلامگرایان در خیانت به ایران و ایرانیان و نیز علاقمندی به برپائی جنگ های فرقه ای - مذهبی در منطقه، از جمله دلائل نوسان های تاکتیکی «نیروهای سکولار دمکرات ایراندوست» است که از عزیمتگاه احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت ایران و ایرانیان، و مهار مرده های از قبر برخاسته 1400 ساله، علیرغم پایبندی به آلترناتیو سکولار دمکراسی برای فرادی ایران، راهکار هایی پیشه می کنند که با استراتژی شریف، انسانی و مردمی شان انطباق ندارد.
حال آنکه برای خاتمه دادن به ویرانگری های اسلامگرایان در ایران، نفی موجودیت خطرآفرین حکومت اسلامی برای ایران و منطقه، و ایجاد نظام سکولار دمکراسی مبتنی بر خودمدیریتی دمکراتیک در کشور، باید به مردم، نهادهای اجتماعی و سازماندهی سیاسی – مدنی روی آورد. ایرانیان با ایجاده ارادهء سیاسی - اجتماعی آزادیخواهانه و سکولار دمکراتیک در جامعه و با اتکاء به جنبش خیابانی می توانند پوزهء حکومت اسلامی را بر خاک بمالند، و نه از راه تن دادن به خواری پیگیری "مطالبات" قطره چکانی از حکومت آخوندی!