تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
با همهء تردیدها، برای انعکاس این خبر مهم می نويسم
مطلب وارده
با امید ایرانی آباد و پیشرفته، بر پایهء معیار های قابل قبولِ ملتی شاد، خلاق، آگاه و دارای احساس مسئولیتِ برآمده از وظیفهء ملی و اجتماعی، برای شرکت در انتخابات در پیش مجلس و ثبت نام، با همه تردیدها و اما و اگرها، به فرمانداری تهران مراجعه داشتم. در سالن، موقع تکمیل فرم ها، آقای ضیاء مصباح، مدرس بازنشسته، عضو نسبتاً فعال شورای مرکزی جبههء ملی ایران، دبیر کانون علوم اداری ایران، نویسندهء مطبوعات، تحلیلگر سیاسی و، بهتر بگویم، دلواپس واقعی آیندهء مردم و میهن را دیدم که برای ورود به عرصهء انتخابات در پیش، آمده بود.
ایشان در صحبت های خود گفت: «امید دارم به دلیل اخذ غیر قانونی گذرنامه ام در هنگام ورود به کشورمان در مرداد ماه گذشته (از این موضوع ار طریق دوستان مشترک قبلاً آگاهی داشتم) و اعلام اینکه ممنوع الخروج می باشم، به روال و بر اساس رویه های غیرقانونی که متداول شده، در آغاز کار فاقد صلاحیت اعلام نشوم». و اشاره نمودند: «دلایلی که منجر به محاکمه، صدور و اجرای حکم محکومیت "مجاز نبودن به خروج از کشور" شده ام، تا کنون و با همهء پیگیری ها و مراجعات مکرر، بصورت مکتوب و بر اساس قانون مدنی، و از آن مهمتر قانون اساسی که حق مسلم هر انسان و شهروندی می باشد، به اینجانب اعلام نشده و گذرنامه ام را، که با روش غیرقانونی و یا بهتر بگویم به بهانهء کنترل، گرفته بودند تا کنون اعاده ننموده اند». ضمناً اضافه کردند: «تا امروز بیش از چهار ماه است که با این اقدام، و برخلاف شریعت و قوانین موجود، به حریم خصوصی ام تجاوز کرده اند و آنچه به جایی نرسد فریاد است».
با اعتقاد به صداقت نامبرده، توصیه کردم که بايد بایستی دل قوی داشته و از این ظلم آشکار و موارد مشابه، بعد از خداوند متعال، به دولت و شخص محترم ریاست جمهور، که بر اساس سوگند در آغاز کارشان مدافع حقوق ایرانیان بر اساس وظیفهء خطیر نظارت بر اجرای قانون اساسی می باشند، پناه برد. و در همین مسیر و با این هدف بود که موافقت ایشان را، با همهء تردیدها، برای انعکاس این خبر اخذ نمودم.
امضاء محفوظ (باور کنيد که ما امضاء نويسنده را حذف نکرده ايم!)