تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
«شیخ روباه»
مسعود نقره کار
بابِ آشنائی:
1- شیخ روباه: «در تداول عامه، شیخ مکار و مزّور و حیله گرو ریاکار" را گویند.».
2. روباه (ثَعْلَب): «در فرهنگ و ادبیات ایرانی، روباه به مّکاری و حقه بازی و خدعه گری معروف است». «نام جانوری دشتی،ازحیوانات پستاندار گوشتخوار واز جنس سگ که حیله گری را بدان نسبت می دهند. حیوانی است که در کثرت حیله وری و زیرکی ضرب المثل و معروف، و در مشرق بسیار است و مرغان و حیوانات کوچک را شکار کند. این حیوان در میان باغ ها و خرابه ها و قبرستان ها بسیار یافت می شود. جانوری از تیرهی سگسانان که در مناطق جنوب ایران بخصوص کره بند بوشهر بنام توره و یا تاته توره و همچنین روهه نیز نامیده میشود».
3. آخوند (مُلا وشیخ )، واژه ای مغولی ست، که پیدائی اش را عهد تیموریان دانسته اند؛ دوره ای که صفت آخوند «به مثابه عنوانی احترام آمیز برای روحانیون دانشمند»، به کاربرده می شد. آخوند معناها شده است و واژگان مترادف بسیار دارد. روحانی، ملا، شیخ، روضه خوان، دانشمند، پیشوای دینی، معلم علوم شرعیه. مثلاً، عالم، طالب علوم دینیه، مکتب دار کودکان و معلم کُتّاب نمونه اند. آخوند را برخی کوتاه شدهء «آقا» خواند، می دانند؛ آقا به «آ» و خواند به «خوند» تبدیل شده است، سپس آقاخواند به آقاخوند و آقا خوند به آخوند تغییر کرده است، و آخوند «آقایی که می تواند بخواند» معنا شده است. شاید هم «مخففی از آغا + خوندگار، به معنی خداوندگار باشد». در کنار تعاریف واژگانی، آخوند و روحانی و ملای معمم، با شکل و شمایل خاص، یعنی با عبا و عمامه و ریش و سبیل شارب زده، و غیر معمم و مُکلا و کراواتی و غیرکراواتی، به دلیل اشتراک درخواست های دنیوی و اخروی شان صنف آخوند را شکل داده اند؛ صنفی که افرادش از راه تبلیع و ترویج و آموزش مذهب تشیع ارتزاق می کنند؛ افرادی که گفتن دربارهء فرایض و متعلقات این مذهب حرفه و نان دانیِ شان است، و راه و کلام ایجاد ارتباط با عوام الناس را خوب می دانند. این صنف لباس مشترک (یونیفورمی) رسمی نیز برای خود دست و پا کرده است، متحدالشکل در عمامه (در رنگ ها و اندازه ها و شکل های مختلف)، عبا (رنگ های مختلف) و نعلین (رنگ های مختلف و بیشتر زردِ شتری)... آخوندها در فن سخنوری و حرافی مهارت دارند، اینان با زبانی عامه فهم در توانائی شان بر جذب مردم افزوده اند. برخی از اینان، به عنوان آژیتاتور ها و پروپاگاندیست های قوی، بر بستر "خدعه و تقیه و توریه و تقلید" و انواع دیگر نیرنگ ها، حتی اشخاص تحصیلکرده را تحت تاثیر قرار داده اند. آخوندها اکثراً مرد بوده اند. درگذشته به ندرت زنان طلبه و آخوند وجود داشتند، امروز بر تعداد زنان طلبه و آخوند افزوده شده و در سطوح مختلف اجتماعی، به ویژه درسطح رسانه ها و نهادها و ارگان های حکومت اسلامی، از طریق تبلیغ و ترویج و آموزش و ارشاد مشغولِ کسب و کارند.
4. در فرگشت (یا برایش، تحول و تکامل) روانی و رفتاری انسان عوامل متعدد اجتماعی و انسانی مطرح شده اند. «عامل انسانی» یکی از آنهاست که به ویژگی های روانی و زیست شناسانهء انسان توجه دارد، و بر آن نیز نام های متعددی گذاشته شده است ( عامل فطری، ماهوی، زیستی، ژنتیک و...). باورمندان به این عامل، خاستگاه خشونت انسانی را ناشی از طبیعت انسان می دانند. به باور اینان اگر چه انسان حیوانی اجتماعی و اهل تکلم و تفکر است اما ساختار روانی (ذهنی) اش میراث دارِ ویژگی هایی ست که هنوز او را به دنیای "حیوانی" پیوند می زند. به همین خاطر، انسان در مواجه با احساس خطر و نا امنی (از دست دادن و محدود سازیِ منافع و نیازهای معنوی و مادی) و مخالفت و ناهمسازی، عکس العملی "حیوانی" از خود بروز می دهد. برخی نیز این عکس العمل را کارکرد بخشی از ساختار روانی و ذهنی یا لایهء غیرعقلانی (یا خرد گریز، و انحرافی) روان (ذهن) می دانند؛ واکنشی که همان عدم تحمل و خشونت در ابعاد مختلف می تواند باشد. این کارکرد یا عملکرد را برخی بر بنیادی ناخواگاهانه، و بازتاب انگیزه های زیست شناسانه و انرژی های واپس زده و سرکوب شده و غریزه های مختلف (غریزهء فطری مرگ - فروید) می پندارند که کار انسان را به ویرانگری و خود ویرانگری می کشاند. درحوزهء فردی عامل این ویژگی روانی (ذهنی) از طرق گونه گون (برای نمونه ژن یا حافظهء نوعی)، و در حوزهء اجتماعی (جمعی) بازتاب زندگی پیش تاریخی - اسطوره ای، و یا قبیله ای پنداشته شده است.
5. سّیدعلی خامنه ای: آخوندی اهل مشهد، فرزند پدری آخوند و مادری متشرع است. سیدعلی تحصیلات حوزوی و سابقه مبارزاتی با اصلاحات اقتصادی و اجتماعی رژیم شاه دارد و به همین خاطر به صفوف یاران آیت الله خمینی پیوست. پروسهء تبدیل این آیت الله - و ولی فقیهی که حتی توضیح المسائل هم ندارد- به شیخ روباه از هنگام نزدیکی به آیت الله خمینی آغاز شد که با نزدیکی و افزایش قدرت مذهبی و سیاسی اش این پروسه تسریع شد. وی با دست یابی به مقام ولایت فقیه، به شیخ روباهی متکامل بَدَل شد.
6.
خدعه:
"در
جنگ خندق، عمرو
بن عبدود،
به همراه چند
تن از نیروهای دشمن،
با پرش اسب، از باریک
ترین نقطهء
خـنـدق عبور کرد و در
برابر مسلمانان رجز خوانی کرد. پیامبر اکرم به مسلمان ها دستور مـقـابله داد، امّا
هیچ کس حاضر نشد به مقابله با عمرو برود، تا اینکه علی به پا خـاست و با اجازهء
رسول خدا
به میدان شتافت و با عمرو به نبرد پرداخت. علی در
آن دم تدبیر
به کار بست. به عمرو فرمود: تو که جنگجوی عربی، پس چرا با کمک دیگران بـه نـبرد من
آمده ای ؟ همین که عمرو به عقب نگاه کرد، علی با یک ضربه سریع، دو ساق پـایـش را
جـدا کـرد و سپس سر
از تنش جدا نمود و سر او را در
حالی که از آن خون می ریخت، نزد رسـول خدا آورد. پیامبر فرمود: با او حیله کردی؟
امیر مومنان عرض کرد: آری، جنگ خدعه است" . شیخ روباه،
خامنه ای،
هم اهل همین نوع خدعه ست و هم اهل خدعه کردن در رابطه با ملت و امت اش؛
درست مثل روح الله خمینی در
نوفل لوشاتو، که هم برای فریب دشمن اش شاه، و هم برای فریب مردم،
خدعه کرد.
برخی از نشانه ها و مستندات روباه وارگی
روباه وارگیِ آیت الله خامنه ای (شیخ روباه یا آخوند- روباه) حکایت ها دارد، اما
قبل از اینکه مواردی از آنها را بخوانید این چند ضرب المثل را در
ذهن داشته باشید:
«روباه
تا ته چاه است کرباس خیر
می کند.
یعنی در زمان گرفتاری و ناتوانی و بینوایی وعده های خوش و شیرین می دهد. به هنگام
پیری و پایان عمر
زهد و
عبادت پیشه می کند»،
«به
روباه گفتند شاهدت کیست گفت دنب
ام.
یعنی این گواه مغرض و در
امر
ذینفع است. دم روبه گواه روباه است».
آیت الله سّیدعلی خامنه ای، ولی فقیه و حاکمِ حکومت اسلامی،
در گفتار و رفتار نشان داده است
که
"فریبکار، محیل، مکار
و زیرک" است. در
واقع "روباه پیر"
واقعی این "شیخ روباه "ست که رهبران انگلیس می باید در مکتب وی درس روبَه صفتی
تلمُّذ می کرده اند. فهرست وار به مواردی اشاره می کنم و سریع می گذرم تا مطلب
طولانی نشود:
شیخ روباه خود را از بارقه های تفکر اسلام نابی می داند که به گفته خودش "همچون
نسیم لطیف و عطر گل منتشر شده و انسانهایی قوی و کارآمد در مناطق مختلف جهان پرورش
داده است" – که جهانیان نمونه های عطرافشانی این موجودات قوی و کارآمد در
آدمکشی و آدمخواری را
در عراق و سوریه و ایران و افعانستان و پاکستان و سومالی و نیجریه و لیبی و...
شاهدند. شیخ روباه تناقض ها در مورد زنان،
به ویژه حق رای زنان و شرکت شان در انتخابات در دوران شاه و در حکومت اسلامی،
گفته است. شیخ روباه
نماد
نگاه واقعی و مکتوب و قرآنی
اسلام به هنر است.
وی دشمنی اش را با موسیقی و بسیاری از هنرمندان ارجمند میهن
مان پنهان نکرده است.
با این حال عوامفریبانه تلاش در قلب واقعیت در
این عرصه کرده است. شیخ روباه در بارهء
آزادی بیان و سانسور و خود سانسوری گفته است:
«...ما
به عنوان نظام جمهوری اسلامی از اوایل انقلاب احساس کردیم که توانایی شنیدن انتقاد
را داریم یعنی هیچگاه مسئولین جمهوری اسلامی ایران نشان ندادند که قادر به شنیدن و
تحمل انتقاد نیستند. باید قبول کنید که فرهنگ اسلامی همین احساس را ایجاب می کند
...»
و توصیه اش که اهل قلم و فرهنگ باید "ورع مطبوعاتی و فرهنگی" داشته باشند، که "
ورع" در عالم قلم و فرهنگ اسلامی همان خودسانسوری و سانسور اسلامی، و چیزی شبیه "
تعزیر" در
عالم قضاوت و حقوق و مجازات اسلامی ست. شیخ روباه در
کشتار
دگراندیشان (حداقل ترور و
جنایت میکونوس) دست داشت. وی
خدعه گرِ
طرح "تهاجم فرهنگی"،
که قتل های زنجیره ای بهمراه داشت، بود. طراح اصلی خدعهء " نفوذ" و نفوذی به نام
ایشان ثبت است. شیخ روباه،
که گاه پوست شیر بر
تن می کشد،
در واقعهء "نرمش قهرمانانه" همراه رجزخوانی ها و لاف های بازارِ
مسگرانه ای که مصرف داخلی دارند و
هنوز ادامه دارد، به خواست های امریکا و متحدان اش " قهرمانانه" گردن نهاد.
***
از ده ها نمونه دیگر
می گذرم تا روی یک مورد مکث کنم؛
موردی که بهترین نشانهء روباه وارگی این "شیخ روباه پیر" در رابطه با پدیدهء
"انتحابات اسلامی" یا انتصابات مختلفهء
حکومتی ست.
آیت الله حامنه ای و بیت اش با نگاه و درکی فقیهانه از تودهء
مردم (به زعم فقها، امت صغار) انتحابات را در مسیری که می خواهند، مهندسی می کنند:
الف: معرکه و نمایشی برای مشروعیت حکومت اسلامی و رهبری آن؛
مشروعیتی در معنای نمایش "پذیرشی اجتماعی"،
نه مشروعیتی که حکومت اسلامی فاقد اصلی ترین ویژگی های آن، یعنی درایت،
عقلانیت، مدنیت و عدالت است.
ب: نشان دادنِ رعایت ساز
و کارهای "دموکراتیک" در حکومت اسلامی در بیان مفهوم "مردم سالاری دینی" در عمل.
ج: حذف محترمانه، و
در صورت لزوم غیر محترمانهء
جناح ها و افراد نق زن و منتقدِ خودی.
د: وانمود کردن اینکه در
حکومت اسلامی نظر و آرای مردم محترم شمرده می شود و
مردم به حساب می آیند.
موارد زیر خلاصه ای از سخنان محیلانهء این
شيخ روباه
در مسیر مهندسی کردن انتخابات بوده است:
1. " ...در انتخابات، همهء سلیقهها و جریان های شرکت کنند، این، هم حق همه است و هم وظیفهء همه است. انتخابات مال یک سلیقهء خاص، مال یک جریان فکری و سیاسیِ خاص نیست...". اسوهء خدعه و طراح اصلی جنایت ها و تقلب های انتخابات سال 1388 ادعا کرده است: "...در نهایت، رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما ست... به هر حال آنچه که ملاک عمل است، رأی آحاد مردم است."
2. در منبر نوروزی سال 1392، در فضا سازی روانی و سیاسی برای پیشبرد انتخاباتی مهندسی شده، سال 92 را سال "حماسهء سیاسی و اقتصادی" نام گذاشت و انتخابات را آبروی جمهوری اسلامی خواند و با آرزوی حضور جهادیِ مردم در انتخابات گفت: "...در زمینهء امور سیاسی، کار بزرگ سال 92، انتخابات ریاست جمهوری است. انتخابات، مظهر «حماسهی سیاسی» است، مظهر اقتدار نظام اسلامی است، مظهر آبروی نظام است... انتخابات مظهر و نماد مردم سالاری اسلامی است. و مظهر مردم سالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است..."
3.
بعد از قورت دادن گنده گوئی ها در
رابطه با اینکه " انرژی هسته ای حق مسلم ماست"، سخن صادر کرد که: "...آمریکایی ها
در سال
88
بهدنبال آن بودند که تجربهء
موفق خود در چند کشور را به بهانهء
انتخابات در ایران نیز اجرا کنند و با برجسته
سازیِ
اقلیتی که رأی نیاورده بود،
و با حمایت مالی و سیاسی از آنها،
نتیجهء
انتخابات را به هم بزنند.
اما انقلاب و کودتای رنگی آنها در ایران با حضور مردم، شکست خورد" . خامنه ای با
اشاره به حمایت رئیس
جمهور آمریکا از مخالفان نظام و انقلاب در حوادث سال
88،
گفت:
"دولت
آمریکا تا آنجا که توانست از آن حوادث حمایت کرد ولی حضور بهموقع مردم در صحنه،
نقشهء
آنان را نقش بر آب کرد" . و جای تعجب نیست که شیخ روباه به پیروان اش توصیه کند که
امریکا اهل خدعه است و مراقب "خدعهء
امریکائی" باشند!
4.
آیتالله خامنهای دو مسئله را در انتخابات پراهمیت اعلام کرده است؛
اول:
"اصل شرکت در انتخابات"و دوم "درست انتخاب کردن و رأی به نامزدهای اصلح"دادن.
وی با تأکید مجدد بر
ضرورت شرکت همهء
واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات افزود: "همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی
کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند؛
چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است".
او
شرکتِ همگان در انتخابات را موجب پایداری و تقویت نظام اسلامی، استمرار تأمین امنیت
کامل، افزایش اعتبار و آبروی ملت در چشم جهانیان و باعث ابهّت جمهوری اسلامی ایران
در نزد دشمنان خواند...
آرا و سلایق مختلف ایراد ندارد، مهم آن است که تلاش و دقت کنیم که انتخاب ما،
انتخاب درستی باشد."
...
"ممکن است افرادی نسبت به نظام مسئله داشته باشند اما این افراد قاعدتاً نسبت به
امنیت، پیشرفت و عزت کشور مسئله ای ندارند و،
بر همین اساس،
اگر خواهان استمرار امنیت ملی، افزایش عزت ملی و تضمین پیشرفت و حرکت رو به رشد
کشور هستند، باید در انتخابات شرکت کنند." شیخ روباه از همهء
مردم ایران درخواست کرد با توجه به وجودِ
"جبههء
وسیع دشمن" در مقابل کشور٬ حتی اگر نظام و رهبر آن را هم قبول ندارند٬ در انتخابات
شرکت کنند. و این سخن ها را در
شرایطی بیان کرده که یاران قدیم اش، موسوی وکروبی را سال هاست که به حصرخانگی
نشانده است.
5.
وعده های سخنرانی
19
دی ماه
1394
در سخنرانی بعدی در
30
دی ماه
1394
به دّبه کردن بَدَل شد.
وی در بارهء
انتخابات در "نظام نمونه" گفت: "گفتم حتی کسانی هم که با نظام مسئله دارند در
انتخابات شرکت کنند، نه اینکه وارد مجلس شوند...
سخن به معنای آن نیست که بخواهند کسانی که نظام را قبول ندارند به مجلس بفرستند...
مهمترین شرط یک رقابت سالم، شرکت همهء
واجدان شرایط رأی دادن و حتی آن کسانی است که نسبت به نظام مسئله دارند....در هیچ
جای دنیا، افرادی را که اصل نظام آن کشور را قبول ندارند، به مراکز تصمیم
گیری راه نمیدهند و حتی در کشوری همچون آمریکا که خود را نماد آزادی معرفی میکند
و عدهای ساده
لوح هم آن را قبول و ترویج میکنند، در دوران رقابت بلوک شرق و غرب، افراد را با
اندک اتهامِ گرایش سوسیالیستی، کنار میگذاشتند...
اینکه مقید باشیم کسانی به مجلس بروند که نظام و مصالح آن و ارزشهای کشور را قبول
داشته باشند، یک حق عمومی است که در سلامت انتخابات موثر است."
آیت الله خامنه ای حتی امان نداد قند عوام فریبی اش تُو دلِ لااقل اصلاح طلبانِ
حکومتی، "زینت بخشان
انتخابات ها" در
داخل و در خارج از کشور، به طور کامل آب شود، و
به تاکتیک مداران ِ" انشاء الله گربه ست" یاد آوری کرد که منظورش این است که: " قیم
ملت با قیم صغار
از
لحاظ وظیفه و موقعیت هیچ فرقی نمی کند."
_________________________________
منابع و توضیح:
1.
امثال وحکم، آنندراج، ناظم الاطباء، مخزن الادویه، قاموس کتاب مقدس، فرهنگ دهخدا و
معین، کتاب کوچه احمد شاملو و....
2.
سخنرانی های انتخاباتی خامنه ای در سال های
92
و
94
3.
بحار الانوار، ج
20،
ص
228.
(اصول جنگ - نسخه متنی، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه)
4.
روباه پیر:
"در بیشتر کشورها روباه نشانه ای از زیرکی و مکاری است اما عبارت روباه پیر از کجا
آمده است؟ شاعری که در
85
سال پیش از دنیا رفت برای اولین بار این عبارت را به کار برد. سید احمد ادیب
پیشاوری (1844
تا 1930)،
در آثارش ادبیات ضد انگلیسی به چشم می خورد. ادیب در پیشاور پاکستان به دنیا آمده
بود و بسیاری از خویشان خود را در طول نبرد با بریتانیا در سال
8/1857
از دست داده بود. وی سپس به ایران مهاجرت می کند و
در
آنجا تحصیلات خود را ادامه می دهد. ( نقل از بی.بی.سی)