تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

17 اسفند ماه 1394 ـ 7 ماه مارس 2016

یادداشتی کوتاه در مورد روز بزرگ و جهانی زن

شکوه میرزادگی

       هشتم مارس، روز جهانی زن، از راه می رسد و، همانگونه که در فلسفه ی پيدايش اين روز درج شده، در اين روز فرصتی برای همه ی کوشندگان راه آزادی و برابری زنان در سراسر دنيا فراهم می آيد تا در مورد مسایل جاری و آينده ی کوشش های خود سخن بگويند.

       در اين ميان، من بيش از هر چيز به تأثير فرهنگ جوامع در مورد موقعيت اجتماعی زن می انديشم و، به عنوان یک زن برابری خواه، سال هاست به این باور رسیده و می توانم آن را به شکلی مستند اثبات کنم که: در طول تاریخ، و در قلمروی ارزش ها و دستورالعمل های موجود در فرهنگ های جهان، زنان همیشه بيش از مردان هدف تبعيض قرار گرفته و اين ملاحظات بر زندگی و بود و نبود و حقوق آنان اثری مهم و غیر قابل انکار داشته اند.در اينجا تنها به دو قلمرو اشاره می کنم: مذهب و انقلاب!

- مذاهب، که بخش عمده ای از محتوای فرهنگ هر جامعه را می سازند، اولين و مهمترين اثر را در زندگی زن ها، و بسيار بيش از زندگی مردان، داشته و دارند. و

- به نسبت فرهنگی که بر زمينه ی آن رشد کرده اند، اثر مثبت یا منفی همه ی انقلاب های جهان نيز (از انقلاب صنعتی گرفته تا انقلاب های سياسی فرانسه و آمریکا و شوروی و مشروطه ی خودمان و انقلاب اسلامی) بر زندگی زنان بیش از مردان بوده است.

در نتيجه، نگاهی به جنبش های برابری خواهانه ی زنان در کشورهای اروپایی، و به خصوص آمریکا، به ما نشان می دهد که یکی از اولین قدم هایی که زنان برای رسیدن به خواست های خود برداشته اند، به دستيابی آنان به نگاهی خردپذیر بر فرهنگ جامعه ی خویش مربوط بوده است، نگاهی برای تجزیه و تحلیل محتوای فرهنگ خودی و تلاش برای به روز کردن ارزش های مثبت و کنار گذاشتن نکات بازدارنده ی آن. اين روند تا آنجا گسترده بوده که حتی زنان مذهبی برابری خواه در این کشورها نیز دریافته اند راهی جز جدا کردن مذهب از مسایل آموزش و پرورش و مسایل سیاسی وجود ندارد. بعنی بخشی از فرهنگ شان را در کلیسا جای دادند و بخشی را در زندگی روزمره خویش.

در عين حال، من سال هاست که بر اين باور رسيده و اصرار ورزيده ام که فرهنگ ایرانی ما نيز برای انجام این تفکیک قابلیت زیادی دارد؛ چرا که فرهنگی است کاملاً زمینی و  دور از تبعیض های مذهبی، قومی، نژادی و جنسیتی و بسیار نزدیک و آشنا با فرهنگ های پیشرفته ی امروز جهانی. و، به باور من، حمایت از يک چنین فرهنگ دگرگونی پذير و انسانی یکی از راه های مهم نجات زنان ما و رسیدن آن ها به حقوق انسانی شان است.

به امید این که ما و زنان سرزمین مان، در سال های آینده و در روز جهانی زن، همچون زنان کشورهای پیشرفته، بدست آوردن حقوق واقعی خود را جشن بگیریم و سوگوار حضور تبعيض های کنونی و نبود آزادی برآمده از تساوی انسانی حقوق خويش نباشیم.

مارچ 2016

بازگشت به خانه