تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
رأی این مردم رای به تغییر است
در انتخابات ریاست جمهوری باید متحد پشت سر آقای روحانی ظاهر شویم
گفتگو با حسین مرعشی
گفتگوگران: محمدحسین مهرزاد- مریم وحیدیان
پيشگفتار: گفتنیهای حسین مرعشی، رییس كارگروه استانهای شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از زیر پوست انتخابات در حوزههای انتخابیه بسیار است. او از علل شكست اصلاحطلبان در برخی حوزههای انتخابیه و نقاط قوت عملكرد اصلاحطلبان در حوزههای پیروز میگوید. از اینكه در برخی حوزهها نامزدهای ردصلاحیت شده پایگاه رای خود را به سمت نامزدهای كمتر شناختهشده ترغیب كرده و نتیجه آن را نیز دیدند. اما حسین مرعشی تحلیلهایی هم از پساانتخابات دارد. از ویژگیهای فراكسیون گرفته تا نخستین وظیفه سنگین فراكسیون در انتخاب ریاست مجلس دهم. نخستین توصیه و ایده او در این رابطه برگزاری جلسات گفتوگو میان محمدرضا عارف و علی لاریجانی بر سر ریاست مجلس است و معتقد است میتواند اتفاقی بیفتد كه هر دو نفر برنده یا بازنده بحث ریاست مجلس باشند. اما یك اصل كلی برای آن بر میشمارد. هر كسی كه به ریاست مجلس انتخاب شود باید توسط فراكسیون اصلاحطلبان و حامیان دولت برگزیده شود. این عضو شورای مركزی حزب كارگزاران یك شرط را برای حضور افراد در این فراكسیون بر میشمارد و آن اینكه هر كسی در این فراكسیون وارد شود باید تسلیم تصمیمات جمعی فراكسیون باشد. در عین حال میگوید هركس امروز از فراكسیون رفت نمیتواند چند صباح بعد دوباره سرو كلهاش پیدا شود. روز انتخاب همین حالاست. مشروح گفتوگوی «اعتماد» با حسین مرعشی را در ادامه میخوانید.
پرسش: به عنوان رییس كارگروه استانهای شورایعالی سیاستگذاری انتخابات اصلاحطلبان آیا از نتیجه كاری كه در استانها انجام شد، راضی هستید؟ در فهرستی كه از لیست امید دیدیم در بسیاری از حوزهها مقابل نام كاندیدا عبارت سكوت درج شده بود.
پاسخ: در 30 حوزه سكوت كردیم.
پرسش: در برخی حوزهها به این دلیل سكوت داشتیم كه بین كاندیداهای اصلاحطلب به جمعبندی نرسیدیم. دلیل این اتفاق چه بود؟ آیا در استانها نتوانستیم به اجماعی كه لازم بود برسیم؟ علت این اتفاق چه بود؟
پاسخ: من در مجموع از كاری كه انجام شد راضی هستم. انتخابات 92 درس مهمی داشت و آن این است كه میتوانیم در زمین محدود نیز بازی كنیم. ما در سال 92 بازی در زمین محدود را امتحان كرده و نتیجه گرفته بودیم. استراتژی ما در این انتخابات نیز همان بود و فهمیدیم كه بازی در زمین محدود را میتوانیم تمرین كنیم. در این انتخابات رد صلاحیتهای گسترده به سازمان سیاسی ما در شهرستانها لطمه زد. در عین حال بلوغ سیاسی كه در تهران شاهد آن بودیم در سراسر كشور فراگیر نشده است.
پرسش: اتفاقا همین جمله آخر را شما در مورد بلوغ سیاسی به بیان دیگری هفته گذشته ابراز كردید كه انتقادبرانگیز هم شد.
پاسخ: برای اینكه اصلاً نخواستند مطلب را بشنوند و بیشتر به دنبال بهانه بودند كه به من فحش دهند. اگر بر فرض توسعه اقتصادی تهران را با شاخص صد عنوان كرده استانی دیگر این شاخص را 60 توصیف كنم كسی به معنای توهین برداشت نمیكند. حرفی كه گفتم بیان واقعیت است و سطح توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق مختلف كشور را میتوان با شاخصهایی عنوان كرده و ارزیابی كرد. میتوان روند انتخابات در تهران را بررسی كرد. در تهران پول در انتخابات اثرگذار نبود. در تهران كسی به دنبال رای دادن به خویش و قوم و قبیله خودش نبوده است. در تهران كسی برای جمعآوری رای شام و ناهار نمیداده است. فهرست ائتلافی ما در كل حوزه انتخابیه تهران با 30 نامزد به اندازه یك حوزه انتخابیه تك نماینده هزینه نداشته است. ما تبلیغات وسیع اغواكننده نداشتیم و علیه كسی سخنرانی نكردیم. درباره رقیبمان حرف منفی نزدیم. انتخاباتی در كمال متانت برگزار شده و مردم مطلقا بسته سیاسیای را كه به آنها دادیم باز نكردند بلكه جهتگیری كلی اصلاحات را درك كردند. مردم تصمیم گرفتند. شما آرای تهران را تحلیل كنید. به عنوان مثال آقای غفوریفرد 20 هزار رای در تهران آورده است. او وزیر، نماینده، استاندار و معاون رییسجمهور بوده است. چرا رای نمیآورد؟ چون مردم تهران نه فقط به اصلاحطلبان بلكه به اصولگرایان نیز لیستی رای دادهاند.
پرسش: میانگین رای هر دو لیست اصلی موید این ادعا ست.
پاسخ: در تهران 30 نفر اول از لیست اصلاحطلبان و حامیان دولت است، از 31 تا 60 نیز از لیست اصولگرایان رای آورده و فرد متفرقهای بالا نیامده است. این یك تكامل و بلوغ سیاسی است. آیا این بلوغ سیاسی در كشور فراگیر است؟ پاسخ آن مثبت نیست. پاسخ این است كه در شهرها سطحبندی دارد. ما در شیراز نیز این بلوغ سیاسی را دیدیم و قابل تعمیم به برخی مراكز استان است. در اصفهان هم این بلوغ سیاسی را مشاهده میكنیم اما مثلا وقتی به سراغ استانی دیگر میرویم، میبینیم كه از بین اصولگرایان سه نفر كاندیدا وجود دارد كه هیچ كدام به دیگری رحم نكرده است. یك نفر 19 هزار، یك نفر 14 هزار رای و دیگری 6 هزار رای آورده است. در بین اصلاحطلبان نیز میبینیم كه كاندیدای برنده ما 36 هزار رای آورده و كاندیدای دیگر ما 15 هزار رای آورده است.
پرسش: یعنی خود ما هم به خودمان رحم نكردهایم.
پاسخ: پس نمیتوانیم بگوییم بلوغ سیاسی در بافت این استان مانند تهران وجود دارد.
پرسش: نتیجهای كه میخواهید بگیرید این است كه بلوغ سیاسی در كشور یكنواخت نیست؟
پاسخ: مثالهایی برای این مدعا عرض میكنم. در استانی اصلاحطلبان یك نامزد زن داشتند كه 96 هزار رای آورد و هفت هزار رای برای راه یافتن به مجلس كم آورده است. در همان شهر نامزد زن دیگری 25 هزار رای و زن دیگری 10 هزار رای آورده است. برای اینكه در این شهر برای نخستین بار یك زن نماینده شود خودشان این بلوغ را نشان ندادند كه یكی و متحد شوند. 35 هزار رای به سمت دو كاندیدایی رفته كه اصلا شانس رای نداشتهاند. در حالی كه نامزدی كه شانس رای داشته با هفت هزار رای از ورود به مجلس باز مانده است. در حوزه انتخابیه كهنوج دو كاندیدای مطرح ما ردصلاحیت شدند ولی از روزی كه مطمئن شدند صلاحیتشان تایید نمیشود، هر دو پشتسر فردی كه شایسته است اما شانس رای در حالت عادی ندارد، ایستادند. در یك ماشین نشستند او را جلو نشاندند و خودشان پشت نشستند و تمام بخشها و شهرهای پیرامون را رفتند و گفتند هر كسی میخواهد به ما رای دهد به این فرد رای دهد. نهایتا این نامزد رای آورد. در حوزه انتخابیهای كاندیدایی داشتیم كه من خودم برایش وقت گذاشتم؛ عضو شورای استانی حزب كارگزاران هم بوده و فرد بسیار شایستهای است و رای اول را هم میآورده است. از او حمایت كردیم. حتی من در یك روز سخت برفی ریسك كردم و از لابهلای 20 ماشین تصادف كرده و از كولاك و مه شدید رد شدم تا در آن شهر برای ایشان سخنرانی كنم. تا زمانی كه همه پشت او بودیم و برای او سخنرانی كردیم حزب خیلی خوب بود. از روزی كه او ردصلاحیت شد نهتنها به كمك كاندیدای دیگر ما نرفت بلكه استعفای خودش را نیز از حزب نوشته است. این رفتار را میتوان با رفتار آقای هاشمی و سید حسن خمینی مقایسه كرد. ما مكلف هستیم كه برای عبرت گرفتن واقعیت را بیان كنیم. جامعه كه در خلأ قرار نیست تكامل سیاسی پیدا كند. در همین حوادث سخت، تلخ و طاقتفرساست كه جامعه باید رشد كند. وقتی آزمون بزرگی برگزار شده ما نباید نتایج این آزمون را بگوییم تا كسی كه شاگرد اول است و كسی كه شاگرد آخر است تكلیف خود را بفهمد؟ نباید بگوییم و اگر گفتیم توهین به ملت است؟ حتما تفاوت است بین شیخ مختار وزیری و آقای تاجیك در حوزه انتخابیه كهنوج كه ردصلاحیت شدند و به ردصلاحیت خودشان هم معترض بودند اما در خانه ننشستند. بلكه آقای دكتر حمزهای را حمایت كرده و به مجلس فرستادند. چنین رفتاری با رفتار آقای دكتر در حوزه انتخابیه شهری دیگر كه در خانه نشست و هیچ كمكی به نفر بعدی خود نكرد، تفاوت دارد.
پرسش: در بهشهر نفر بعدی مورد حمایت ما رای نیاورد؟
پاسخ: در آن حوزه یك اصولگرا به مجلس رفت و ما آن حوزه را از دست دادیم. در شهرستان رامهرمز دو نفر داشتیم با نام خانوادگی بهمئی كه پسر عمو بودند. هر چه من تلاش كردم یكی از این دو پسر عمو به نفع دیگری كنار برود، قبول نكردند. هر دو با هم رقابت كردند و حذف شدند تا كرسیای كه از آن ما بود به یك اصولگرا واگذار شود. در خیلی از حوزهها هم عكس این را داشتیم. اصولگرایان به نفع هم كنار نرفتند و ما برنده انتخابات شدیم. تهران بعد از سال 84 كه اوج آشفتگی سیاسی ایران است، توانست در سال 94 به یك بلوغ سیاسی برسد. در طول 10 سال این اتفاق افتاد. از حوادث 10 ساله، سیاسیون و مردم، درسهایی گرفتند كه به جای تشتت و تفرق و در مقابل هم ایستادن میتوان متحد بود.
پرسش: برآیند كلی شما از كل كشور با همه اختلافاتی كه وجود داشت چیست؟
پاسخ: فراكسیون ما شامل اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حامی دولت اكثریت مجلس را خواهد داشت. ولی اینكه ما بتوانیم این فراكسیون را به گونهای دموكراتیك اداره كنیم كه انسجام آن بیشتر شود مسالهای است كه پیش روی ما است و باید روی آن كار كنیم. در حال حاضر آقای عارف و سایر دوستانی كه خصوصا از تهران به مجلس رفتهاند و بسیاری از دوستانی كه از شهرستانها آمدند اگر بتوانند نتیجهای كه از تجربه مجلس پنجم گرفتیم را تكرار كنند خیلی خوب است. در مجلس پنجم اصلاحطلبان اقلیتی بودند كه گاهی اكثریت را زمینگیر میكردند. نتیجه مجلس پنجم خرداد 76 بود كه اوج شكوفایی سیاسی آن دوره شد. دوستان ما در فراكسیون باید با گذشت در كنار هم قرار بگیرند. اصلا نباید فكر كنند كه وقت تقسیم غنایم است. اگر بخواهیم درسی از تاریخ اسلام بگیریم دقیقا الان صحنه احد است. تنگه احد را رها كنیم، باختهایم. الان فراكسیون ما اكثریت را دارد اما میتواند خطراتی آن را تهدید كند.
پرسش: ما در فهرستی كه توسط شما اعلام شد از محمد مهدی مفتح هم حمایت كردیم كه كاملاً اصولگراست. چنین تیپهایی را هم داریم كه اگر جایی امر بین ما و اصولگراها دایر شود طرف ما نیستند.
پاسخ: اشكالی ندارد. ما الان باید یادمان باشد در ائتلاف با جمعی از اصولگرایان میانه مثل آقای روحانی هستیم. رییسجمهور كشور به معنای سیاسی قبل از این اصلاحطلب نبوده است.
پرسش: اگرچه از خیلی از اصلاحطلبان اصلاحطلبانهتر حرف میزند؟
پاسخ: منش، شخصیت و هویت سیاسی ای كه آقای روحانی دارد به درد كشور میخورد. روی آرمانهایش میایستد. مدیریت و قاطعیتی دارد كه میتواند كارها را پیش ببرد. اینها مزیتهای آقای روحانی است. او در گروه سیاسی اصلاحطلبان دستهبندی نمیشده است ولی امروز رییسجمهوری است كه مثل یك رییسجمهور اصلاحطلب قوی در عرصه سیاسی ظاهر میشود.
پرسش: بنابراین ما در یك ائتلاف با آنها هستیم؟
پاسخ: بله. برای ما مهم این است كه بتوانیم فراكسیون اكثریت را به درستی مدیریت كنیم. ما از آقای مفتح حمایت كردیم چون آنجا كاندیدا نداشتیم. از آقای لاریجانی هم حمایت كردیم اما حتما انتظار نداریم كه آقای لاریجانی به فراكسیون ما بیاید یا انتظار نداریم الزاما آقای مفتح به فراكسیون ما بیاید.
پرسش: آقایان كاظم جلالی و بهروز نعمتی كه در ردیف حامیان آقای لاریجانی قرار میگیرند چطور؟
پاسخ: آقایان جلالی و نعمتی قاعدتا باید به فراكسیون ما بیایند اما اگر نخواستند بیایند ایرادی ندارد. برای ما مهم این است كه منهای بحث افراد میخواهیم افراد فراكسیون بتوانند یاد بگیرند كه با هم تعامل داشته باشند. با روابط كاملا دموكراتیك مسائل را به بحث بگذارند.
پرسش: با توجه به اینكه نخستین دستور كار مجلس آتی، ریاست آن است این روابط منسجم و دموكراتیك به بیان شما چگونه قرار است تعریف شود؟
پاسخ: نخستین و مهمترین موضوع ریاست مجلس است. این مساله در فراكسیون باید به بحث گذاشته شود. جمع زیادی ممكن است با آقای عارف و جمع محدودی با آقای لاریجانی موافق باشند. به هر حال استدلال و بحث كنند. ما دو خیر داریم. یك خیر این است كه مجلسی میخواهیم كه حامی دولت و اصلاحطلب باشد كه آقای عارف از این جهت بهترین گزینه برای ریاست است. از طرف دیگر نمیخواهیم آقای لاریجانی كه گام بزرگی را در جهت اصلاح جناح اصولگرا و جدا كردن اصولگرایان اصیل از جبهه پایداری برداشت نادیده گرفته یا به آن بیتوجه باشیم. این موضوع یك موضوع بینالخیرین است.
پرسش: با توجه به اینكه آنجا یك صندلی بیشتر نداریم چطور قرار است بینالخیرین به انتخاب برسیم؟
پاسخ: این كار یكی از سختترین كارها است. آقای لاریجانی و آقای عارف نیز به عقیده من باید بنشینند و با هم صحبت كنند. آقایان لاریجانی و عارف، هردو نفر میتوانند برنده این بحث باشند. همچنین هر دو میتوانند بازنده این بحث باشند. ما تجربه اقلیت موفق در مجلس پنجم و اكثریت ناموفق در مجلس ششم را داریم. در مجلس ششم آقای كروبی، میردامادی، بهزاد نبوی، مجید انصاری و هادی خامنهای در یك ائتلاف با یك برد ملی وارد مجلس شدند اما انتهای مجلس ششم طوری بود كه اینها دور هم نمیتوانستند جمع شوند. انتهای مجلس ششم طوری بود كه آقای بهزاد نبوی و آقای كروبی هیچ قرابتی با هم نداشتند.
پرسش: اما انتهای مجلس پنجم طوری بود كه تیپ اصلاحطلبان با آقای ناطقنوری كاملا قرابت فكری داشت؟
پاسخ: من خاطرم هست آخرین سال در مجلس پنجم آقای انصاری حاضر نشد در مقابل آقای ناطق كاندیدای ریاست شود. من مصر بودم كه حتما كاندیدا داشته باشیم. آقای سرحدیزاده را قانع كردم كه در مقابل آقای ناطق كاندیدا شود. در اوج این رقابت روابط ما با آقای ناطق درجه یك بود. هیچوقت ما با آقای ناطق دچار تنش سیاسی در مجلس پنجم و حتی در اوج رقابتهایی كه با هم داشتیم، نشدیم؛ چنین چیزی ظرفیت میخواهد.
پرسش: این در حالی بود كه ما در میانه مجلس پنجم یك رقابت جدی بین اصلاحطلبان و آقای ناطق برای ریاستجمهوری را شاهد بودیم.
پاسخ: الان به نظر من آقای علی لاریجانی و آقای عارف و دوستان ما در فراكسیون اكثریت میتوانند خیلی تعامل خوبی را پایهگذاری كنند. همچنین میتوانند كاری كنند كه مجلس را به بن بست برسانند.
پرسش: این تعامل را مصداقی توضیح دهید. یك صندلی ریاست بیشتر نداریم و چند حالت هم بیشتر برای آن متصور نیستیم یا یكی از این دو نفر اصلا وارد رقابت نمیشود و برمبنای تعامل و مذاكراتی كه قبلتر انجام میشود كار را یكسره میكنند یا وارد وزنكشی با آقای لاریجانی میشویم. از این حالات خارج نیست. شما فكر میكنید وزن كشی با لاریجانی اگر اتفاق بیفتد همان بنبست است؟
پاسخ: من معتقد هستم كه بحثها در فراكسیون باید انجام شود و گفتوگوهایی خصوصی بین آقای عارف و آقای لاریجانی صورت گیرد. ما هیچوقت در عرصه سیاسی به نقطهای نمیرسیم كه راهكار وجود نداشته باشد. من میخواهم به همفكران خودم توصیه كنم كه تجزیه فراكسیون ما به نفع هیچ كس نیست. این را اول باید روشن كرد. حتی اگر قرار باشد كه آقای علی لاریجانی را رییس كنیم، این فراكسیون ما است كه باید تصمیم بگیرد. من میخواهم این مساله را به عنوان یك نكته كلیدی مطرح كنم كه اگر دوستان از فراكسیون ما وارد لابیگریها و گفتوگوهایی شوند و رایزنیهایی خارج از اراده جمعی فراكسیون داشته باشند، همه قربانی میشوند. حتی اگر فراكسیون ما متحد بماند اما ما نتوانیم رییس مجلس تعیین كنیم و رییس مجلسی خلاف میلمان تعیین كنیم هیچ اشكالی ندارد. من خطر مجلس دهم را این میدانم كه فراكسیون با انسجام عمل نكند.
پرسش: فراكسیونی كه از آن صحبت میكنید یكدست نیست. از طیفهای مختلف در آن حاضر میشوند؛ چگونه قرار است این جمع الاضداد مدیریت شود؟
پاسخ: از هر كس كه بر خلاف نظر جمعبندی شده فراكسیون تكروی كند یا دنبال لابی با دیگران باشد باید عذرخواهی كنیم كه به فراكسیون نیاید. اصلا لازم نیست ما روزه شكدار بگیریم.
پرسش: كسانی كه وارد فراكسیون اصلاحطلبان میشوند باید چه ویژگیهایی داشته باشند؟
پاسخ:
حضور در فراكسیون اصلاحات یك اصل دارد. باید همه تسلیم نظر جمعی فراكسیون باشند. هر
كسی نمیخواهد تسلیم نظر جمع باشد باید بیرون برود. هیچ چیز بدتر از این نیست كه
فراكسیون یك تصمیم بگیرد اما افراد جور دیگری رای دهند. من فقط همین یك اصل را مطرح
میكنم و چیز دیگری هم نمیگویم. هیچ شرط دیگری لازم نداریم. من اگر الان خودم در
مجلس بودم این كار را همین امروز آغاز میكردم. افراد را صدا میزدم و میگفتم ما
الان یك فراكسیون هستیم. مشی ما نیز روشن است. مشی اصلاحطلبی و اعتدالگرایی داریم
و حامی دولت نیز هستیم. شما میتوانید عضو این فراكسیون باشید و فقط یك شرط دارد.
هر بحثی اینجا آزاد است. هیچ كس فرد دیگر را نباید تخطئه كند. همه میتوانند راحت
حرفشان را بزنند اما برآیند جمع هر چه شد همه باید به همان عمل كنند. میپذیرید
بفرمایید و اگر نمیپذیرید بیرون بروید اما هركس امروز در این فراكسیون میآید و
همكاری میكند یا از آن خارج میشود، در انتخابات ریاستجمهوری آینده نیز تكلیف ما
را با خودش و جریانش روشن میكند. در انتخابات بعدی مجلس نیز تكلیف ما روشن میشود.
هر كس كه در فراكسیون نمیآید به كلی با ما نیست. بعدا هم نمیتواند به ما اضافه
شود. نمیشود امروز از ما جدا شود و سال ۹۸ در انتخابات بعدی مجلس دوباره پیدایش
شود. از نظر من فقط و فقط پایبندی به تصمیم جمعی اهمیت دارد. هیچ اصل دیگری ما لازم
نداریم. در بقیه اصول تكلیف روشن است. هركس نمیخواهد باید همینجا بگوید كه نیست.
هر كس هم میخواهد بیاید همینجا بپیوندد. اینجا هم هر تصمیمی را گرفتیم در مجلس
همان رای را میدهیم.
پرسش: در دور اول چند كاندیدای اصلاحطلب به مجلس رفتند؟ مقصودم حامیان دولت و اعتدالیون نیستند. كسانی كه بتوانیم بگوییم اصلاحطلبند و نماینده شدهاند چند نفرند؟
پاسخ: 95 نفر.
پرسش: 95 نفر در دور اول. از میان كسانی كه در طیف حامیان دولت و اعتدالگرایان دستهبندی میشوند چند نفر به مجلس رفتهاند؟
پاسخ: با مجموعه حامیان دولت 124 نفر به مجلس فرستادیم. 95 نفر ما در مقابل 88 نفر اصولگرایان هستند. البته ما براساس ائتلافی كه با حامیان دولت داشتیم روی عدد 124 نفر حساب میكنیم.
پرسش: طبق اعلام وزارت كشور برای مرحله دوم 69 كرسی باقی مانده است. چه پیشبینی از نتیجه مرحله دوم دارید؟
پاسخ: در مرحله دوم از 69 كرسی باقیمانده پیشبینی من این است كه بالای 45 كرسی را به دست میآوریم.
پرسش: اگر به این شرایط برسیم اساسا چه نیازی هست كه گفتوگو كنیم؟ وقتی یك فراكسیون 160 نفره داریم چه نیازی است وارد تعامل و بدهبستانهای احتمالی شویم؟
پاسخ: من در بین دوستان اصلاحطلب خودمان افراد میبینم كه ممكن است وارد فراكسیون نشوند یا در نهایت مجبور شویم از آنها عذرخواهی كنیم كه به دلیل رفتار غیر تشكیلاتی از آن خارج شوند. به همین خاطر میگویم ما باید فراكسیون را اولویت قرار دهیم. مادامی كه ما دور هم جمع میشویم و به افراد جمعمان اضافه میكنیم، قوی میشویم و مادامی كه تقسیم بر دو میشویم به سمت ضعیفشدن میرویم. این انتخابات درسی به ما داده است و آن این است كه تا وقتی كه متحد شویم مردم از ما حمایت میكنند. این رفتار مردم بیسابقه است و در این شرایط اصلا معجزه آسا است.
پرسش: شما خودتان فكر میكردید همان مرحله اول 30 نفر به مجلس بفرستید؟
پاسخ: تحلیل من این بود كه اگر مردم بیایند و مشاركت 45 درصدی داشته باشیم، ما میبریم. یك نظرسنجیای ما روز دوشنبه داشتیم كه مشاركت 33 درصد بود. بر مبنای آن اكثریت كسانی كه اعلام كردند رای میدهند، یعنی 45 درصد، گفته بودند به اصولگرایان رای خواهند داد. چهارشنبه شب حدود هشت ساعت قبل از پایان تبلیغات آخرین نظرسنجی ما بیرون آمد كه مشاركت 47/5 درصد بود و از كسانی كه گفته بودند در انتخابات شركت میكنند 48 درصد اعلام كردند به لیست اصلاحات رای میدهند. من از چهارشنبه شب قاطع بودم كه لیست ما كامل رای میآورد. ما با هم بودیم كه مردم به ما اعتماد كردند. من فكر میكنم كه فراكسیون ما باید خیلی شفاف با افراد صحبت كند. هر كس سیونی نباید باشد. باید تكلیفش را روشن كند. رییس فراكسیون یك ماه بعد از تشكیل مجلس در مورد اعضای فراكسیون باید به مردم گزارش دهد و بگوید كه این افراد اعضای ما هستند و این افراد هم از جمع ما جدا شدهاند. فقط هم یك قاعده باید داشته باشد و آن قاعده این است كه هر كسی عضو فراكسیون میشود باید به تصمیمات جمعی فراكسیون پایبند باشد.
پرسش: اگر چنین اتفاقی بیفتد، بین دو خیری كه اشاره كردید اولویت ما چیست؟
پاسخ: حتما اولویت ما آقای عارف است. در جمع اصلاحطلبان نظر روی آقای عارف است.
پرسش: پس همه باید برای ریاست آقای عارف تلاش كنند؟
پاسخ: من شخصا برای آقای لاریجانی خیلی احترام قایل هستم ولی باید بدانیم كه آقای عارف الان نماد جریانی است كه دقیقا یك سال دیگر در انتخابات ریاستجمهوری باید متحد پشت سر آقای روحانی ظاهر شویم. هر نوع سستی در حمایت از آقای عارف، اتحاد ۹۶ ما را مخدوش میكند. پیامی از رای مردم شنیده میشود و این پیام را باید جدی گرفت. بالاخره این مردمی كه آمدهاند و با قاطعیت به لیست ما رای دادهاند، نباید برنجند.
پرسش: و اثر رای شان را باید ببینند؟
پاسخ: بله. برداشت من این است كه رای این مردم رای به تغییر است. این موضوعی است كه به نظر من آقای لاریجانی هم حتما خود را به چنین امری متعهد میداند. به همین دلیل هم میگویم باید گفتوگو بین این دو بزرگوار اتفاق بیفتد. درون فراكسیون باید جمعی كه میتوانند گفتوگوها را تسهیل كنند، وارد شوند و بین آقایان لاریجانی و عارف تعامل رخ دهد. به هر حال آقای لاریجانی و عارف، هر دو سرنشینان یك كشتی هستند كه امروز ناخدای آن آقای دكتر روحانی است. این كشتی اعتدالگرایان كشور است.
پرسش: تحلیل مقابل صحبت شما این است كه الان كه آقای لاریجانی چند گام بزرگ برداشته و از آن طرف فاصله گرفته و به همان نسبت به اصلاحطلبان نزدیكتر شده است، اگر ما الان بخواهیم او را كنار بگذاریم و به سمت گزینه خودمان برویم كمك كردهایم تا ایشان دوباره به همان جریان بازگردد. چقدر این تحلیل را درست میدانید؟
پاسخ: من میگویم نباید او را كنار بگذاریم اما اصل برای ما مردم هستند. این موضوعات قدم به قدم باید تحلیل شود. من فكر میكنم ما میتوانیم در یك گفتوگوی صریح كشف كنیم و ببینیم مردم چه میخواهند. حتی میتوانیم نظر سنجی كنیم. مهم است كه از فراكسیون چه بیرون میآید. این حرفی كه میزنم به عنوان یك حرف سیاسی است. نظر فراكسیون كه همان نظر نمایندگان مردم است نشاندهنده بخشی از افكار عمومی است. باید در فراكسیون استدلال شود. ممكن است برخی دوستان ما استدلال كنند كه آقای لاریجانی در شرایط بحرانی مجلس را بهتر از آقای عارف میتواند اداره كند. ممكن است بگویند آقای لاریجانی در تعامل با برخی نهادهای حاكمیتی مثل سپاه و قوه قضاییه بتواند بیشتر به جناح ما كمك كند. اصلا ممكن است آقای عارف قانع شود. من نمیخواهم قاطع بگویم. من فقط میگویم ما نباید اصول كارمان را فراموش كنیم. اگر هم قرار است آقای لاریجانی رییس مجلس شود، آقای عارف باید در رییس مجلس شدن او نقش داشته باشد. فراكسیون ما باید نقش داشته باشد. این موضوع نباید به موضوع اختلافی تبدیل شود.
پرسش: در واقع ما وارد وزنكشی با لاریجانی نباید شویم؟
پاسخ: این یك برگ برنده است. ما این برگ برنده را نباید به یك برگ سوخته تبدیل كنیم.
پرسش: مشكل این است كه برای پیروزی استفاده از یكی از این دو برگ لازم است و نمیتوان هر دو را همزمان استفاده كرد.
پرسش: پاسخ: ایرادی ندارد. بالاخره انتخاب است. ممكن است این را به یك جمع حل و عقد واگذار كنیم. مگر در انتخابات ریاستجمهوری 92 این كار را نكردیم؟ به هر حال آقای عارف و آقای لاریجانی هر دو از سرمایههای بزرگ مجلس دهم هستند و هر دو هم در یك كشتی به نام اعتدالگرایان و اصلاحطلبان حضور دارند. اصلاحطلبان ما همه میانه هستند و اصلاحطلبان تند و تیز ما همه از گردونه خارج شدهاند. ما فتنهگران هم كه اصلا نیستیم.
پرسش: مشكلی كه ممكن است مجلس دهم داشته باشد خلأ وجود نمایندگانی است كه سابقه حضور در مجلس داشته باشند و قانونگذاری را بشناسند. این افراد را چطور باید پروراند و غنایی كه مجلسی در تراز مردم ایران باید داشته باشد را به این مجلس داد؟
پاسخ: این افراد بچههای با استعدادی هستند و میتوانند در كوتاهمدت به خوبی تجربه كسب كنند. فراموش نكنید ما نیروهای بسیار با تجربهای هم داریم و از بیرون هم میتوان به آنها كمك كرد. فراكسیون باید وقت بیشتری برای آموزش و آشنایی نمایندگان بگذارد و بین اصلاحطلبان درون مجلس و بیرون مجلس ارتباط برقرار كند.
پرسش: كسی را داریم كه بتواند این فراكسیون را جمع و جور كند؟
پاسخ: شخصیتهای خوبی در بین آنها داریم. آقای حضرتی تجربه چند دوره حضور در مجلس دارد. آقای حیدری و هاشم زایی با سابقه هستند. در بین خانمها نیروهایی داریم كه اهل كار تشكیلاتی هستند. آقای تاجگردون و تابش هم سابقه نمایندگی دارند. به هر حال اصلاحطلبان هم مشتی از خروار ملت ایران هستند.
پرسش: میتوان جلوی سندروم راستگوییسم را در این مجلس گرفت؟
پاسخ: اینبار نوبت آقایان است. نوبت خانمها نیست.
پرسش: پیشبینی نهایی شما از ریاست مجلس دهم چیست؟ فكر میكنید نهایتا به كجا برسیم؟
پاسخ: برداشت امروز من این است كه شانس آقای عارف بیشتر است اما دلم نمیخواهد كه این اتفاق با تلخی بیفتد بلكه دلم میخواهد با توافق بیفتد.
پرسش: چطور باید جلوی آن را گرفت كه این تلخی اتفاق نیفتد؟
پاسخ: یك تجربه است. از تجربه كه نمیتوان فرار كرد.
پرسش: از سفری كه اخیرا آقای روحانی به یزد داشت و آقای عارف نیز او را همراهی كرد چه تحلیلی دارید؟
پاسخ: این نشانه مثبت و خوبی است. جامعه همیشه پیامهای خوبی میدهد. آقای روحانی باهوش است و این پیامها را میگیرد. بعضی از ما باهوش نیستیم و پیامها را نمیگیریم. این نشانه هوشمندی آقای روحانی است. گاهی اوقات رفتار مردم خیلی به ما كمك میكند.
پرسش: نقش آقای هاشمی و آقای خاتمی را در تعیین تركیب هیات رییسه چطور ارزیابی میكنید؟
پاسخ: هیچ دخالتی نمیكنند و به عهده فراكسیون میگذارند.
پرسش: حتی تمایل شخصیشان هم ممكن نیست وارد كنند؟
پاسخ: نه؛ به نظر من آنها آنقدر سعه صدر دارند كه بگذارند منتخبان مردم تصمیم بگیرند.
پرسش: در زمان اختلاف احتمالی هم ورود نمیكنند؟
پاسخ: قاعدتا اگر لازم باشد و اختلافی رخ دهد، ورود میكنند اما امیدواریم كه اختلافی بروز نكند.