تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
پنج نکته در «نامهء تاریخی» مهدی کروبی
حسين علیزاده
مهدی کروبی در نامهای سرگشاده خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، نقد جانانهای را نسبت به آنچه وی «حاکمیت مستبد» نامیده به عمل آورده است. گزاف نیست اگر بگویم در آینده این نامه یکی از نامههای تاریخی مورد استناد تاریخ نگاران در ارزیابی زعامت و رهبری آیتالله خامنهای خواهد بود.
در زیر پنج نکته پیرامون این نامه تاریخی را با هم مرور می کنيم:ا
یکم: تنها نامه از حصر
در طی حدودا پنج سال حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز، گو اینکه جسته و گریخته اخبار و نقطه نظرات آنان توسط برخی مرتبطان با آنان به بیرون درج میکرد ولی بیرون آمدن نامهای مکتوب از آنان بیسابقه است.
گرچه حسن روحانی نتوانسته حصر را بر طرف سازد ولی بیرون آمدن چنین نامه تند و تیز علیه حاکمیت مستبد، خود گواه کمک شایانی است که به آنان شده تا بتوانند با بیرون از حصر ارتباط برقرار کنند. فراموش نشود که به گفته فرزندان آقای کروبی، وی در برههای از حصر حتی از هواخوری، دیدن نور آفتاب و خواندن روزنامه نیز محروم بود چه رسد به اینکه امروز بتواند نامهای این چنینی بیرون دهد.
دوم: زمان انتشار نامه
این نامه در زمانی به بیرون درز کرده که چند روز پیش از این، محمود احمدینژاد تلویحاً خبر از نامزدی خود برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ داده است. او گفته که دولت روحانی «گند زده است». در چنین شرایطی که هنوز یک سال مانده به انتخابات ۹۶، جناح تندرو با بازیگری احمدینژاد انتخابات آتی را کلید زده، از نظر کروبی بهترین زمان برای نقد احمدینژاد و حامیانش (رهبر و سپاه) فراهم شده است.در واقع کروبی از درون حصر با یک سنگ دو نشانه را هدف گرفته است؛ نقد جانانه کودتاگران ۸۸ و تأیید صلاحیت دولت روحانی.
سوم: غائب حاضر در نامه
گو اینکه نامه خطاب به رئیس جمهور روحانی نوشته شده ولی مهدی کروبی با استفاده از صنعت ادبی کنایه (الکنایة ابلغ من التصریح= کنایه گویاتر از تصریح است) در جای جای این نامه ذهن خواننده را به سراغ «حاکمیت مستبدی» میبرد که کروبی به عمد از نام بردن از او خودداری میکند. به رغم این کنایه گویی، کروبی جای تردید برای خواننده باقی نمیگذارد که آن «غائب حاضر» کیست که کروبی بی محابا بر او میتازد.
چهارم: لحن نامه
بی تردید این نامه را یکی از شدید اللحنترین اظهار نظراتی باید دانست که تاکنون از مهدی کروبی سراغ داریم. گرچه او تا پیش از حصر نیز از صراحت کلام برخوردار بود ولی هرگز کار را به آنجا نرسانده بود تا در نقد رهبر جمهوری اسلامی از او با تعبیر «حاکمیت مستبد» یاد کرده باشد و بخواهد ثابت کند «نانجیب کیست«.
پنجم: مضامین بلند نامه
خودی دانستن روحانی: با «برادر» خواندن حسن روحانی در مطلع نامه و سپس «رییس جمهور» خواندن او، کروبی به خوبی کمال مسرت خود را انتخابات ۹۲ که کارگردانی آن را هاشمی رفسجانی، خاتمی و بدنه اجتماعی جنبش سبز برعهده داشت، ابراز میدارد.
یادآوری «خدا قوت» گفتن خامنهای به فاسدترین دولت: کروبی با اشاره به آمار و ارقام و مفاسدی که اینک از منابع رسمی کشور نسبت به غارت و چپاولگریهای دولت احمدینژاد گزارش میدهند، هوشمندانه خواننده را به یاد دو حمایت جانانه خامنهای از احمدینژاد میاندازد؛ یکی در آغاز دوره دوم احمدینژاد آنجا که خامنهای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ گفت «نظر رییس جمهور [احمدی نژاد] به نظر من نزدیک تر است» و دیگری در پایان دوره هشت ساله او که خامنهای به پاس «تحمل کار شبانهروزی»، دولت احمدینژاد را شایسته «خدا قوت» گفتن دانست و گفت: «آنچه که من امروز باید به دوستان عرض کنم، در درجه اول خداقوّت است؛ انشاءالله که خسته نباشید. هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهای خوبی انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانهروزی را شما نشان دادید، یعنی دیده شد، احساس شد.»
اما، کروبی اینک که گوشهای از فساد دولت احمدینژاد برملا شده با «نکبت بار» خواندن این دوره مینویسد: «متاسفانه در هر دو دوره ... فردی که حقه باز و دروغگو بود و نسبتهای ناروا به مقدسات و تشیع میداد، به ملت و کشور تحمیل شد تا فاسدترین دولت پس از مشروطیت بنام انقلاب اسلامی رقم خورد.»
سیر قهقرایی شورای نگهبان: در حالی که خامنهای در حمایت از شورای نگهبان، مواضع این شورای را «حق الناس» دانسته بود، کروبی پیکان تیز خود را متوجه این شورا کرده و با اشاره به «سیر قهقرایی» شورای نگهبان، این نهاد را عامل تضییع حقوق مردم توصیف مرده است.
شعبان بی مخهای رهبر: کروبی در توصیفی روشن از حاکمیت خودکامه مینویسد: «اگر در رژیم فاسد گذشته از شعبان جعفری در 28 مرداد سال 1332 و 15 خرداد 1342 استفاده گردید ولی در این حاکمیت هر روز در سرتاسر کشور از این دست اوباشها برای حمله به بیوت مراجع تقلید، رجال منتقد مذهبی و سیاسی، سفارتخانهها، مراکز علمی و هنری استفاده میگردد.»
این آینه تمام نمایی است که کروبی در برابر دیدگان تاریخ مینهد تا نشان دهد حاکم مستنبد ایران به اتکای نه یک شعبان بی مخ بلکه صدها همچون او ارکان قدرت خود را محفوظ نگه داشته است.
وام گیری از ادبیات رهبر علیه رهبر: کروبی در نامه خود به زیبایی از ادبیات خامنهای در به کارگیری تعابیری همچون نفوذها، بی بصیرتها، نانجیبها و .. وام میگیرد و از آنها علیه «حاکمیت مستبد» استفاده میکند. او مینویسد: «طنز ماجرا آنجاست که آنانی [خامنهای] که سرمایههای مادی و معنوی کشور را به پای کذابی [احمدی نژاد] گذاشتند و نتیجهٔ بصیرتشان این روزها بر همه روشن شده، بابصیرت و نجیب شدند؛ و آنانی که هشدار دادند و این روزها را پیشبینی کردند ... نانجیب نام گرفتند». او در فرازی دیگر از نامه، خواستار محاکمه علنی خود شد تا ثابت کند نجیب کیست و نانجیب کیست؟
اشاره به اختلالات روحی – روانی خامنهای: یکی از فرازهای تند و تیز نامه کروبی هنگامی است که او «توهم» اربابان قدرت را «رقتانگیز» توصیف کرد. اینکه رهبر جمهوری اسلامی دچار اختلالات روحی و روانی از قبیل توهم و پارانویا (Paranoia) شده باشد در سالهای اخیر مورد توجه ناظران قرار گرفته است. اما، اینکه کروبی با چنین صراحت لهجهای اربابان قدرت و حاکمیت مستبد را «متوهم» توصیف کند، تازگی دارد.
شجاعت مثال زدنی: کروبی در آخرین فراز نامه با شجاعت مثال زدنی خود نه انگیزه نگارش نامه را رفع حصر از خود بلکه مطالبه حضور در دادگاه علنی اعلام میکند «تا ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری 84، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آنچه را بر فرزندان این کشور در بازداشتگاهها گذشت به اطلاع عموم» برساند. در این ابراز شجاعت، وی تا آنجا پیبش میرود که مینویسد: «حکم صادره از این محکمه را [حتی اگر اعدام باشد] با جان و دل پذیرا هستم و بدون در نظر گرفتن حق تجدید نظر از آن استقبال میکنم.«
پیامدهای این نامه
وضعیت حصر رهبران جنبش سبز که هر یک از شخصیتهای برجسته همین نظام هستند، همچون استخوانی در گلو برای حاکمیت مستبد جمهوری اسلامی شده است. خامنهای پیشتر گفته بود که «اینها چرا توبه نمیکنند؟»
با نگارش این نامه، کروبی نشان داد که پس از پنج سال حصر طاقت فرسا نه تنها از مواضع خود نادم و پشیمان نیست بلکه مانند روز اول بر تک تک مواضع خود ثابت و استوار است. این به رغم آن است که در اثر فشارهای ناشی از حصر، وی چندین نوبت تحت عمل جراحی قرار گرفته و دچار آسیبهای جبران ناپذیر جسمانی شده ولی از مواضع خود دست نشسته است.
این در حالی است که در جناح اصولگرایان، کسانی چون حبیبالله عسگر اولادی رهبران سبز را «فتنه گر» ندانسته و علی مطهری به رغم تأیید خامنهای بر حصر آنان، چنین اقدامی را «ظالمانه» توصیف کرده است. علی مطهری این توصیف را بعد از دیدار با خامنهای به کار برد و گفت از گفتههای رهبر قانع نشده است.
گرچه دور از انتظار نیست که در واکنش به این نامه، فشار بر رهبران سبز افزوده شود ولی مسلماً این نامه، جبههء هاشمی- خاتمی- روحانی را در برابر جبهه خامنهای و نهادهای انتصابی او تقویت خواهد کرد.
تقویت این جبهه به نوبهء خود از هم اکنون بر انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به نفع جبهه یاد شده و به زیان خامنهای تأثیر خواهد گذاشت به ویژه اینکه نتایج دو انتخابات مجلس و خبرگان در سال 94 نیز معادلات قدرت را به ضرر حاکمیت مستبد رقم زده است.ا