تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
24 ارديبهشت ماه 1395 ـ 13 ماه مه 2016 |
|
دستگاه امنیتی حکومت اسلامی، هدف خود را تاثیرگذاری روی جریان های خارج از کشور گذاشتهاند و خانواده های مختلف امنیتی هم اکنون در خارج از کشور مستقر شدهاند. هیچ آمار رسمی در مورد تعداد کارمندان و پرسنل شاغل در وزارت اطلاعات حکومت اسلامی در داخل و خارج از کشور وجود ندارد. با این حال، وزارت دفاع آمریکا، در ژانویه 2013 میلادی، با انتشار یک گزارش 64 صفحهای دربارهٔ وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ، به نقل از مگنوس رانستورپدر مصاحبهای تعداد پرسنل این وزارتخانه را حدود 30 هزار برآورد کرده است، اعضای این وزارتخانه در ادبیات رسانهای ایران با لقب «سربازان گمنام امام زمان روحی له الفداء» شناخته میشوند، همچنین این وزارت خانه دارای دانشکدهای تخصصی به نام «دانشکده امام باقر» است.
یکی از اعضای سابق وزارت اطلاعات حکومت اسلامی که چند ماه گذشته به اروپا پناهنده شده است پرده از نفوذ و فعالیت وزارت اطلاعات حکومت اسلامی در میان ایرانیان خارج از کشور برداشته است. وی گفته است: معاونت های ده گانه وزارت اطلاعات واحدهایی وجود دارد که مأموریت شان ایجاد هسته های تحت کنترل در درون اپوزیسیون خارج از کشور است. به گفته این مأمور که خواست ناشناس بماند، وزارت اطلاعات مطالبی را که برای ایجاد توازن میان جناح های نظام لازم دارد به له یا علیه یکی از شخصیت های بلند پایهء نظام، یا جناح های آن، از طریق این هسته ها در خارج از کشور مطرح می نماید.
وی در ادامه افزوده است:در بین این واحدهای معاونت اپوزیسیون از واحد خامنه ای، رفسنجانی، خاتمی و… نام برد. او در تعریف وظایف این هسته های تبلیغاتی در خارج از کشور گفت: « اینها افراد، گروهها و رسانه هایی هستند که از طرف وزارت (اطلاعات) مورد پشتیبانی محتوایی، مالی و تدارکاتی قرار می گیرند تا برعلیه یکی از جناحها یا شخصیتهای حکومت اسلامی تبلیغ کنند.
افراد باید از طریق انتشار، سخنرانی، مصاحبه، حضور در مجالس، تلفن بر روی کانالهای رادیویی و تلویزیونی و غیره عمل کنند. رسانه ها باید خط دیکته شده و توافق شده را پیش برند و در انتخاب موضوعات، اخبار، مطالب، افراد، برنامه سازان به مسیر تعیین شده توجه کنند. سازمانها و گروهها نیز باید در اطلاعیه ها و انتشارات خود، سایتهای اینترنت، جلسات و سخنرانی خطوط دیکته شده را پیش ببرند ». وی اضافه می کند: « ما افرادی را در خارج از کشور داریم که کارشان عبارتست از تماس با چهره های سرشناس اپوزیسیون و خود را پیرو و یا هوادار آنها نشان دادن. آنها باید این نزدیک شدن را به طور فعال انجام دهند و با تعریف و تمجید از آن شخصیت تماسهای فردی با وی برقرار کرده و بباورانند که با نیت خوب و جهت مبارزه با حکومت اسلامی عمل می کنند. سپس بتدریج ضمن کشف افکار، عقاید، روانشناسی فردی، روابط و شبکه های همکاری این شخصیت اطلاعات را به وزارت بفرستند و در مقابل دستورات وزارت را در رابطه با این شخصیت بکار گیرند ».
این مأمور ادامه می دهد: « ما از طریق برخی افراد که با ما همکاری دارند جمع کثیری از ایرانیان خارج از کشور را تحت اختیار داریم، بدین ترتیب که مأمور با افرادی چند در تماس است از آنها کسب اطلاع می کند و به آنها خط می دهد، آنها را بر له یا علیه کسی یا جریانی تحریک می کند و یا برای توزیع یک شایعه از آنها استفاده می کند ».
او می گوید: « ما آنچه را که بعنوان موضوع عمده برای رسانه های خارجی باید مطرح شود تعیین می کنیم، در هر زمان از طریق امکانات رسانه های در اختیار خود، یک موضوع را مطرح کرده و سپس از شبکه خود به این جریان دامن می زنیم. با تلفن های مختلف به رادیو و تلویزیونها این موضوع را بصورت پرسش یا طرفداری و یا انتقاد مطرح کرده و آن رسانه یا آن برنامه ساز را وادار می کنیم که به واکنش بپردازد ».
وی سپس اضافه می کند: « کار جذب ایرانیان از طریق واحدهای مربوط به سفارتخانه ها در هر کشور انجام می شود و فقط در آمریکا این کار بعهده افراد مشخصی است. پس از آنکه فرد شناسایی شد بسته به اینکه به ایران رفت و آمد داشته باشد یا خیر کارها تنظیم می شود. معمولاً کار جذب افرادی که به ایران می روند و می آیند بسیار ساده است و ریششان راحت در گرو می باشد. در مورد سایر ایرانی ها نیز از طرق مختلف اقدام می شود از جمله بوسیله دوست و آشنای آنها و شناخت از زندگیشان، نیازهایشان، مشکلاتشان و تمایلاتشان این کار انجام می شود ».
این شخص ادامه می دهد: « افراد، رسانه ها و تشکیلات متعلق به وزارت (اطلاعات) وظیفه دارند که در زمانهای معمول به کار خود بپردازند و نقش رسانه های یا بیطرف و یا مخالف نظام را ایفا کنند. البته مخالف آن بخش از نظام که تعیین و تعریف شده است. در این مواقع عادی هدف فقط پیش بردن اهداف کلی نظام است، یعنی دورکردن افکار از نوع مبارزه رادیکال از یکسو و مانع از شکل گیری یک خط متحدساز شدن از طرف دیگر. آنها به این دو وظیفه کلی ادامه می دهند تا در مواقع خاص مأموریت های مشخص داده شود. در آن زمان این نیروها باید به آن مأموریت بپردازند و از امکانات خود برای احراز آن استفاده کنند.» وی درباره این مأموریت ها توضیح می دهد: « مثلاً آنکه برعلیه فلان جریان اپوزیسیون یا یک تشکیلات و یا یک شخص وارد عمل شوند و اجازه ندهند که این جریان یا شخصیت مطرح شود و پا بگیرد، معمولاً جریان اینطورست که خط اصلی توسط تهران تعیین می شود و یکی از رسانه های شبکه وزارت، آنرا مطرح می سازد، بلافاصله وسایل ارتباطی دیگر شبکه و یا افراد درون آن کار خود را آغاز کرده و این خط را به پیش می برند. همه ابزارها به کار گرفته می شود: مطبوعات، اینترنت، رادیوها، تلویزیونها، تلفن و ارتباط فردی، تشکیل جلسه و سخنرانی، گردهمآیی و سمینار و امثالهم و غیره. همه راهها مجازند به شرط آنکه خط را به پیش برند و تبلیغات را تقویت کنند. هدف اشغال صحنه توسط موضوعات مورد نظر وزارت است »..
او هم چنین می گوید: « از دانشجویان بورسیه حداکثر استفاده می شود، آنها در هر سفر به ایران جلسات ویژه دارند و تخلیه اطلاعاتی شده و توجیه می شوند. علاوه بر این، گزارش ماهیانه باید بدهند و یا گزارش ویژه اگر لازم باشد. از همسران دانشجویان بورسیه برای نفوذ به خانواده های ایرانیان مقیم هر کشور استفاده می شود. مأموریت هایی مانند تلفن زدن به رسانه ها نیز با آنهاست. بعضی حتی دوره آموزشی قبل از اعزام طی کرده اند. در زمان حضور در هر کشور نیز گزارش های ویژه دارای ارزش حتی پاداش دریافت می کنند. هر چند زوج دانشجوی بورسیه تحت نظر یک مسئول اداره می شود که معمولاً با سفارت و یا مستقیم با تهران در ارتباط است ».
این مأمور سپس میافزاید: «پر کردن صحنه تبلیغاتی و رسانه های خارج از کشور یک کار هماهنگ میان وزارت (اطلاعات) و وزارت خارجه و نیز چند سازمان دولتی دیگر مانند سازمان تبلیغات (اسلامی) است. بودجه آن از طریق چندین منبع از جمله دفتر ولی فقیه و نیز بودجه ویژه ای که ظاهراً برادر رفسنجانی اداره می کند تأمین می شود. چندین رابط در لندن کار توزیع این بودجه را در اروپا بعهده دارند و یک رابط در امارات نیز برخی دیگر از این افراد و رسانه ها را مورد حمایت مالی قرار می دهند. در دبی در پوشش یک شرکت تجاری این کارها صورت می پذیرد ».
او می گوید: « چندین مورد بوده که پورسانتاژهای حق واسطه گری برای معاملات انجام شده توسط فلان شرکت خارجی در ایران به حساب رابط ها در خارج از کشور ریخته شده است. هدف آنست که رد کمتری از جانب دولت ایران در این بده بستانها به جای گذاشته شود. مواردی از حمل بسته های تریاک در کیفهای دیپلماتیک بوده که در خارج از طریق رابطها به عنوان پاداش به همکاران شبکه داده می شود ».
این فرد سپس می افزاید: « در داخل وزارت مخابرات واحد کنترل تلفنها روزانه هزاران مکالمه را که از طریق کارتهای مخصوص و شماره های مخصوص انجام می شود مورد شنود قرار می دهد. این واحد در واقع متشکل از مأموران سپاه وزارت اطلاعات است که به کنترل شماره هایی می پردازد که از کارتهای شرکتهای ساخته وزارت اطلاعات در خارج استفاده می کنند. چند شرکت که توسط آقازاده ها مورد سرمایه گذاری قرار گرفته به ترمینالهای این واحد کنترل در ایران وصل هستند و تمامی استفاده کنندگان از کارتهای آنها مورد شناسایی و شنود قرار می گیرند ». او هم چنین اضافه می کند: « شناسایی مخالفان فعال در خارج از کشور و تهیه پرونده از آنها جزو وظایف اولیه شبکه است و آنها چندین کارشناس کامپیوتر برای این منظور به خارج از کشور ارسال داشته اند».
وزارت اطلاعات به منظور کسب و پرورش اطلاعات امنیتی و اطلاعات خارجی، حفاظت اطلاعات، به دست آوردن آگاهیهای لازم ازوضعیت مخالفین داخلی و خارجی حکومت اسلامی و در جهت پیشگیری و مقابله با فعالیت ها آنان علیه حاکمیت تشکیل شده است.تصدی این وزارتخانه را سید محمود علوی بر عهده دارد.