تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
27 ارديبهشت ماه 1395 ـ 16 ماه مه 2016 |
|
رفتار «بازجويانه»ی حکومت اسلامی!
زمان فیلی
حکومت اسلامی در سیاستِ داخلیِ خود بر یک مدار مشخص در حرکت است که با اندکی ریزبینی در سطوح مختلف قابل مشاهده میباشد. این رفتار در مقیاسهای خرُد و کلان وجود دارد اما در نهایت از یک برنامهی مشخص تبعیت کرده که اکثرا با تفسیرهای مختلف به آن پرداخته و سخن میگویند.
این حکومت متشکل از دو بالِ با عنوانِ اصولگرا-اصلاحطلب است که مشخصا در دو عرصهی داخلی و خارجی به عینیت دیده میشوند و بالانسِ حرکتیِ رژیم را تنظیم و در شرایطِ گوناگون نگاه داشته و تاکنون میدارد که اگر اصلاحطلبان در خارج کشور را مورد بررسی قرار دهید متوجه خواهید شد که مباحث مطرح شده در رسانههای مورد دسترسشان با تمام و کمال از آن تنها با عنوانِ «تنشِ جناحی» در مقابل اصولگرایان نام برده که در داخلِ کشور هستند.
شریانهای تنفسی جمهوری اسلامی در این میدان مدام با یکدیگر گلاویز میشوند و حتا این اجازه را دارند که به یکدیگر فحش و ناسزا گویند و حتا تا سر از زندان و حصر و عناوینی دیگر در میآورند، چنانچه در اذهان نهادینه میکنند که با یکدیگر اختلاف اساسی داشته و همدیگر را بر نمیتابند، اما این دعوا تنها بر سر یک کلمهی «جمهوری اسلامی» است که این دو خود را بیشتر به آن نزدیکتر دانسته و یکدیگر را به عدول از آن متهم کرده و هر کدام خویش را جمهوری اسلامیتر و نزدیکتر به آرمانهای امامشان میدانند.
انتصابات برگزار شده در اسفندماه خود ادلهای محکم بر این مدعا میباشد که این دو جریان مغالطهکار چگونه برای پیشی گرفتن از هم در جدالی «کاذب» خود را محقتر به جمهوری اسلامی دانسته و جالبتر این که همدیگر را نیز به ویرانیِ مملکت محکوم کردند که در نهایت بالِ اصلاحطلب که بعداز بیاعتباری در نزد مردم به «اعتدال و تدبیر» گرایشِ نام داده و خود را برندهی رسیدن به مسند جمهوری اسلامی خواند.
جنگ و دعوای ساختگیِ این دو همریشه اما فراتر پای گذشته و به حد رهبری-ریاست جمهوری نیز رسیده است که همین مهم نشان از همان گفتمان جمهوری اسلامی که رفتار «بازجویان» مورد نظر در مقیاس بزرگتر را حاکیست تا ثابت شود مسئولین عالیرتبهی نظامِ اسلامی بازجویان اصلیِ تمام مردمِ ایران هستند.
بیگمان شاهد پینگپنگ بازی رهبری نظام که میخواهد همگی آنطور که او میپسندد باشند، با ریاستجمهوریِ امنیتیاش هستید که ایشان در یک روز از زمین و زمان پا فراتر نهاده و از«دستورالعمل» گرفته تا «فصلالخطاب» صادر کرده، چنانچه خشم هر انسانی را بر میانگیزد، و چیزی از آن نگذشته نسخهی لطافت مقابلش از سوی روحانی پاسخ داده میشود و تمام نگاهها به گفتههایش معطوف میشود مخصوصا از جانب همان رسانههای اصلاحطلب که به گونهای آن را در خمِ رنگرزی میاندازند و مردم را بدان سوی سوق میدهند، چنان اگر کسی آنان را تجربه نکرده و نشناسد، دشمن همدیگرشان میپندارد.
رفتار پر از زد و بند خامنهای - روحانی، در مقیاسی بزرگ تر، همان رفتار بازجویان است که بر اساس زمينه سازی برای «پناه بردن متهم به روباه از ترس گرگ» تنظيم می شود. اگر زمانی در بازداشت آنها افتاده باشی با دو نوع برخورد از سوی بازجویانِ بدنام مواجه میشوی، صبح هنگام با یک نوع بازجوی خشن و بد دهن روبرو می شوی که به غایت وحشتناک و تلخ است و ظهر بازجویی آرام وارد میشود که تو را به صرف چای و یک نخ سیگار دعوت میکند! و در این برزخ چنان قرارت می دهند که «سندروم استکهلم» در وجودت رخنه کند و «بازجوی مهربان» خدائی شود که تو به وی پناه بری… آنها در حد وسیعِ کشورمان بازجویانند و ما ایرانیان بازداشتشدگان آنانيم.ه
4 می 2016