تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

31 ارديبهشت ماه 1395 ـ 20 ماه مه 2016

چند ترکیب پیشنهادی در امتداد واژه سازی اخير

شراگیم زند

از آنجا که عالم جلیل القدر حضرت آیت الله جوادی آملی فتح باب کرده و اصطلاح "دیوث سیاسی" را برای توصیف طرفداران برقراری رابطه با غرب به فرهنگ واژگان سیاسی اضافه فرمودند ما نیز بر آن شدیم در جهت ادامه دادن راه آن بزرگوار و برای پر کردن خلاء اصطلاحات سیاسی چند اصطلاح دیگر را پیشنهاد داده که ان شاء الله نیازهای رجال لشکری و کشوری ما برای انتقال مفاهیم سیاسی در سخنرانی ها و مقالات به شکل مطلوبی مرتفع گردد.

شاسکول سیاسی: کسی که بدون داشتن سواد و آگاهی، تریبون مفت در اختیارش قرار گرفته و هرچه دل تنگش میخواهد را با تندترین ادبیات، در قالب نطق های آتشین و انقلابی به عنوان مفسر سیاسی به خورد خلق الله میدهد. نوعی از سیاستمدار انقلابی چه این ور آبی و چه آن ور آبی!

اوسکول سیاسی: به شاسکول سیاسی که فاقد تریبون و یا منفعت سیاسی مشخصی بوده و صرفا در مراسمات مختلف برای دل خودش شرکت کرده و سیاهی لشکر جریانهای مختلف سیاسی میشود اوسکول سیاسی گفته میشود. (راهنمایی: دیوید دیوید او اس آ...)

گولاخ سیاسی: مقامات لشکری و کشوری جان سخت و ریگهای ته جوب جمهوری اسلامی که اگر هزاران نماینده مجلس و دهها رئیس جمهور هم عوض بشوند، اینها سر جای خود بوده و با قدرت بدنی خاص خود، وظیفه ی دور زدن نهادهای برخاسته از رای مردم و اجرای منویات رهبری را بر عهده دارند. ائمه ی جمعه، فرماندهان سپاه و اعضای محترم شورای نگهبان در این دسته قرار میگیرند.

چلغوز سیاسی: پائین ترین رده در فعالیتهای سیاسی، کسی که صرفا برای یک وعده غذا و یا یک قلپ ساندیس ایدئولوژی سیاسی خاصی را دنبال کرده و در این راه از هر دیواری بالا رفته و هر چیزی را به آتش میکشد... نیروی خودجوش.

وِزّه ی سیاسی: برای توصیف کسانی به کار میرود که هر سال بدون اینکه شانسی برای رای آوردن داشته باشند زودتر از همه در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده و زودتر از همه تائید صلاحیت شده و زودتر از همه هم پیروزی شخص برنده را تبریک گفته و به دنبال کار و زندگی خود میروند.

قالتاق سیاسی: به کسی گفته میشود که در پوشش نخبه و دانشمند و مغز متفکر با استفاده از رنگ و لعاب فلسفه و برهان و تحریف تاریخ، سعی میکند حکومتی سر تا پا فاسد و عقب مانده را، حکومتی مدرن و بهترین حکومت جهان نشان داده و مخالفان و معترضین را یا نادانهای تحت تاثیر تبلیغات غرب و یا جیره خواران مزدور غرب نشان دهد.

مرده شور برده سیاسی: به سیاستمداران بلند مرتبه ای گفته میشود که از بس بلند مرتبه هستند امیدی به برکناری و بازنشستگی ایشان وجود ندارد و صرفا حضرت عزرائیل میتواند ایشان را از حکومتداری منفک نماید. به همین دلیل برخی مردم دائما دعا میکنند که گذر این حضرات زودتر به مرده شور خانه بیفتد.

دیوانه ی سیاسی: دیوانه سیاسی کسی ست که یک سنگ را در دوره ی تصدی خودش توی چاه می اندازد و بعد از او ده تا دولت باید بیایند و بروند بلکه این سنگ را بتوانند از توی چاه بیرون بیاورند. از ویژگیهای دیوانه گان سیاسی دادن شعارهای آتشین و حداکثری با توانایی های حداقلی ست.

بی پرنسیب سیاسی: به کسی گفته میشود که در زمینه ی انتخاب بین بد و بدتر کاملا «اُپن مایند» بوده و هیچ خط قرمزی برای هیچ انتخابی ندارد و حتی اگر انتخاباتی با دو شرکت کننده بین حضرت آیت الله احمد خاتمی و حضرت آیت الله علم الهدی نیز برگزار گردد، تی شرت منقش به تصویر یکی از این دو بزرگوار را به تن کرده و برای او سرود یار دبستانی میخواند و رای جمع میکند.

هرجایی سیاسی: کسی که هر گروه و حزب سیاسی بیشتر برایش سود داشته باشد همان وری  میشود...یک روز چپ است، یک روز میشود پیرو خط امام، چند وقت بعد می آید بیرون و میشود اپوزسیون!

https://iranwire.com/blogs/8356/8118/

بازگشت به خانه