تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
درد را چگونه باید نوشت؟
باريش نصيريان
متن قبلی را در پنج صبح شب آغاز کودتا در کودتا و شبه کودتا نوشته بودم مبنی بر اينکه این اقدام با هدف های مشخص برای سرکوب های جنایتکارانه اغاز گشته است و شکست کودتا را درست یک ساعت بعد از نمایش کودتا پیش بینی کرده بودم.
برای شناخت این شعبده بازی ها لازم نیست معجزه گر و یا فال گیر باشید، کافی ست کمی با تاریخ سیاسی منطقه آشنا باشید. کودتا های مشابه در انتصابات 12 فروردین و سرکوب جنبش زنان و انقلاب فرهنگی و نمایش ماجرای طبس و 30 خرداد و همه بازی های مشخص بعدی، که متأسفانه طولانی ست، و آخرین آنها انتصابات روحانی و نمایش مسخرهء «برجام» در ایران است، و یا آغاز جنگ بین ایران و عراق و هزاران ترفند مشابه در تاریخ 38 سالهء ایران و منطقه وجود دارند.
اما حادثهء شبه کودتا در ترکیه کپی برداری کامل کودتای حیدر علی اوف در ابتدای حاکمیت سیاسی وی در ابتدای دههء 90 میلادی بود. تأسف آور است که همهء سلاطین منطقه با بسخره گرفتن شعور مردم جهان بسادگی این سناریو ها را اجرا می کنند و افراد نادری درست سر بزنگاه می توانند این توطئه ها را تشخیص دهند. درد آور اینجاست که چنین اشخاصی حتی از رسانه های محدود و مستقل کنار گذاشته می شوند. صدها تحلیلگر سیاسی هفته ها بعد در ارزیابی های خود حتی نمی توانند به ماهیت اهداف پشت پردهء درون این توطئه ها نزدیک شوند.
هدف اين شبه کودتا، همچنانکه در آن صبح شوم که جان بیگناهان فراوانی را گرفت بیان کردم، انجام کودتا علیه همهء مخالفین سلطان اردوغان و حذف همهء نهادهای مدنی و سیاسی و همهء پایگاه های آزادی و آغاز دورهء وحشتناک سرکوب گسترده مردمی بود.
تاکنون نزدیک به 31 هزار نفر از وزارتخانه های گوناگون از کار بر کنار شده اند. 8570 نفر تاکنون به بهانهء شرکت در عملیات کودتا دستگیر شده اند. اسامی هزاران نفر دیگر در لیست های مختلف دستگیر شدگان مشاهده می شود. تعداد قتل عام های پنهان شده نامعلوم است. دستگیری ها در ابعاد وسیع ادامه دارد...
اما فاجعه از این به بعد اغاز خواهد گشت. زمینه های سرکوب وحشتناک با ایجاد جو وحشت شروع شده و بعد از تصویب قانون حکم اعدام بصورتی خونین خواهد بود. جبههء سوم نیروهای سیاسی در ترکیه و جهان هنوز به عمق این فاجعه پی نبرده اند. می بایست برای جلوگیری از این فاجعهء عظیم انسانی پیشگیری را جایگزین درمان کرد. جان همهء زندانیان سیاسی و همهء نیروهای مخالف و همهء بیگناهان در خطر واقعی قرار دارد. فردا برای نجات آنان بسیار دیر خواهد بود.
24 رسانهء تصویری مستقل و ده ها روزنامهء مستقل و نهادهای خبررسانی بسته شده اند، هزاران نفر روزنامه نگاردر لیست دستگیر شوندگان آینده قرار دارند، صدها تن از آنان قبلاً و صرفاً بخاطر مخالفت با اردوغان بازداشت شده بودند.
در جمع همهء نهادهای مدافع آنان در نهاد قضاوت و وکالت دستگیری های گسترده در اولین روز خود آنان را جزو زندانیان سیاسی قرار داده است. يعنی کسی باقی نمانده است که از زندانیان سیاسی دفاع کند؛ يعنی کسی را باقی نخواهند گذاشت تا خبر این جنایتکاری ها را پخش کند.
نهاد های کارگری و سندیکاها و رهبران چپ در لیست بعدی دستگیر شوندگان هستند. احزاب سیاسی چپ و مخالف بدون هیچ واکنشی منتظر نوبت سرکوب و عاقبت شوم خود هستند. کسی در نهادهای جامعه اعتراض را عمومی نمی کند. هیچ فراخوانی برای بسیج توده ای از جانب رهبران سیاسی در قبال این کودتا صادر نمی شود. همهء جهان تنها با نق زدن ها این تحرکات و فاجعه پیش رو را نظاره می کند. چپ جهانی و منطقه هنوز معنی این فاجعه و عمق آن را درک نمی کند. درد را چگونه باید نگاشت تا تفهیم شود؟ نتايج و ابعاد این فاجعه تنها به ترکیه محدود نخواهد شد.
من ماه ها پیش در مقاله هایی استارت آغاز «پروژهء سوریه ای کردن ایران و ترکیه» را توسط بخشی از حاکمیت آنها پیش بینی کرده بودم. این کار بر اساس نیاز جامعهء بحران زدهء سرمایه داری جهانی و بخش ملیتاريستی ارتجاعی آنها در دستور کار قرار گرفته است. نوبت بعدی اجرای این سناریو برای ایران است. این سناریو توسط بخشی از ارتجاع حاکم بر منطقه اجرایی می گردد و توده های مردم بیگناه منطقه، در بعد وسیع، قربانیان آن خواهند بود.
هدف اصلی گسترانیدن جنگ برای کاهش دادن و انحراف به بحران های فراگیر در ساختارهای نظام جهانی سرمایه است.