تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
محدودیت کنسرتهای موسیقی؛ تجلی نظرات آیت الله خامنه ای
علیرضا کیانی*
«برگزاری کنسرت در مشهد، جسارت به امام رضا است.» این موضع تند احمد علم الهدی، شاید یکی از صریحترین و تندترین مواضع علیه کنسرت موسیقی در سالهای اخیر باشد. با اینکه از صاحب این سخن گهگاه انتظار میرود چنین سخنانی بر زبان براند، اما او با چنین موضعی و ایجاد تقابل بین برگزاری کنسرت موسیقی با حرمت و شأن امام هشتم شیعیان، عملاً راه را برای مذاکرات بیشتر برای ایجاد فضای بازتر فرهنگی در استان خراسان رضوی و خصوصا شهر مشهد بست. جایگاه حقوقی علم الهدی به عنوان امام جمعه مشهد و نیز – اخیراً و پس از فوت واعظ طبسی – نمایندهء ولی فقیه در خراسان رضوی، هزینهء مخالفت با سخنان تحدید کنندهء فرهنگی او را نیز بالا میبرد. لازم به ذکر است که در ماههای اخیر کنسرتهای برخی از برجستهترین چهرههای موسیقی کشور، همچون شهرام ناظری، علیرضا قربانی و کیهان کلهر در شهرهای مشهد و نیشابور لغو شد. این کنسرتها، به رغم آنکه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز اجرا داشتند، به دستور دادستانهای مخالف و اعمال نفوذ مقامات پرنفوذ استانی از اجرا بازماندند.
در واکنش به این تضییقات بود که صدای اعتراض دولتیها برخاست. ابتدا علیرضا رشیدیان، استاندار خراسان رضوی، در کنایهای تلویحی به احمد علم الهدی از نفوذ این دست مقامات در لغو کنسرتها انتقاد کرد و صراحتاً از قوه قضاییه خواست تکلیف برگزاری کنسرت در قوهء قضاییه را روشن کنند «تا همه تکلیف خود را بدانند». اما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعتراضی تندتر، مفصلتر و اساسیتر داشت. علی جنتی از «اعمال نفوذ فراقانونی» در برگزاری کنسرتها انتقاد کرد و گفت: «دادستان شهر مشهد عملاً اجازهء برگزاری هیچ کنسرتی در این شهر نمیدهد؛ حتی کنسرتهایی که موسیقی سنتی دارد و با اشعار حافظ و مولانا خوانده میشود. مثلاً جلوی کنسرت آقای قربانی را گرفتند. یا آقای شهرام ناظری یا کیهان کلهر که افراد شناخته شدهای هستند. مگر شهرام ناظری جز اشعار مولانا میخواند؟ یا آقای کیهان کلهر که برنامهای در نیشابور داشته است. ایشان فقط و فقط کمانچه مینوازد و فرد دیگری هم تار. حتی خواننده هم نداشتهاند. بیخود و بیجهت جلوی کار را گرفتهاند.»
علی جنتی، نمایندگان ولی فقیه در استانها و ممانعت آنها از برگزاری کنسرتهای موسیقی را متهم کرد که بر خلاف نظر رهبری عمل میکنند و صراحتا گفت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زیر بار این فشارها نمیرود. «نمایندگان محترم رهبری در برخی استانها که دیدگاههای شخصی خود را اعمال میکنند، یعنی حتی دیدگاه رهبری را هم اعمال نمیکنند. نظرات رهبر معظم انقلاب در رابطه با موسیقی کاملاً روشن و شفاف است و ما هم همان نظرات را عمل میکنیم. منتها آقایان اجتهاد خود را ملاک قرار میدهند و توجه به نظرات رهبری نمیکنند و به طور کلی با موسیقی مخالفند. ما که نمیتوانیم زیر بار این حرف برویم.» نظرات رشیدیان و جنتی از این رو مهم است که عملاً در تقابل کسانی قرار گرفتهاند که نمایندگان منتسب به رهبری منسوب میشوند.
کاملاً بارز است که موضع علی جنتی کدام سو را نشانه رفته است. انتقادات علی جنتی بیشتر از همه به احمد علم الهدی بر میگردد که به عنوان امام جمعه مشهد و نمایندهء ولی فقیه در خراسان رضوی، مانع از برگزاری هر گونه کنسرتی در این استان میشود. علم الهدی پارسال نیز یک بار اعلام کرده بود که با موسیقی عنادی ندارد اما با کنسرت مشکل دارد: «کنسرت بازاری است که در آن حرکتهای غیر ارزشی به نمایش گذاشته میشود در صورتی که موسیقی یک هنر است و در این بین ما با کنسرت برخورد داریم و نه با موسیقی که یک هنر اصیل ایرانی است.» احمد علم الهدی میگوید مخالف موسیقی نیست، مخالف «مطرب بازی» است: «اینکه میگویم در مشهد کنسرت برگزار نشود از باب اعمال قدرت و دستور نیست. ما با موسیقی مسئلهای نداریم و در این زمینه هم هر کس پیرو مرجع تقلید خود است، اما کنسرت، مطرب بازی است.»
اما نهادهای منتسب به رهبری، علی رغم این انتقادات، کوتاه نیامدند. در همین خرداد امسال بود که محسنی اژهای، در مقام سخنگوی قوهء قضاییه، نسبت به مساله، کنسرتهای موسیقی به شدت واکنش نشان داد و حتی جنبه، امنیتی به بعضی از کنسرتها داد و گفت: «اگر برگزار کنندگان کنسرتها در این زمینه تعهد ندهند، دادستانها از برگزاری کنسرت جلوگیری میکنند.» به گفتهء او قبل از این و در طی دوسال گذشته و بنابرگزارش منابع انتظامی و اطلاعاتی، «مسائل مجرمانه، خلاف قانون، ضد امنیتی یا ضد نظم عمومی» در تعدادی از کنسرتها «دور از انتظار» نبود. نهایتاً، محسنی اژهای در مقام راه حل برای برگزاری کنسرتها خواستار آن شد که برگزار کنندگان «تعهد» بدهند که در کنسرتها «خلافی» رخ نخواهد داد. او اجازهء دادستان برای برگزاری کنسرت را منوط به این تعهد دانست وگرنه مجاز است که کنسرت را تعطیل کند: «فقط مواردی که متضمن شود که جرمی واقع نشود و خلاف امنیت اتفاقی نیفتد دادستان جلوی آن را نمیگیرد ولی اگر جرمی اتفاق بیفتد جلوی کنسرت گرفته میشود، در کنسرتهای آینده نیز تدابیر لازم اتخاذ میشود.» اینها همه در حالی ست که اساساً کنسرتها از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای تامین استان و ادارهء اماکن نیروی انتظامی مجوز خود را دریافت کرده باشند. یعنی علاوه بر آن مجوزها، این تعهد را نیز باید بدهند.
اگرچه قاطبهء روحانیت نزدیک به حکومت در حکومت اسلامی، نظر مثبتی به موسیقی و بازار آن ندارند، اما احمد علم الهدی از جمله کسانی ست که در بیان مواضع رادیکال خود علیه بعضی ارزشهای هنری و پرنسیبهای فرهنگی مدرن، هیچ تعارفی ندارد و سعی میکند دست بالا را در اعلام موضع داشته باشد. جدای از موضع شداد و غلاظ او علیه کنسرت موسیقی، و برای آشنایی اجمالی با مواضع تهاجمی او، میتوان به موضع او دربارهء حق رای زنان اشاره کرد. او در یک سخنرانی که اخیراً ایراد شد، زنان را در دوران پیامبر اسلام دارای «حق رأی» دانست و با بیان این حرف به اروپاییها یادآور شد که در مسالهء حقوق زنان، از مسلمانان عقبتر هستند: «زمانی که مدرنیته و دموکراسی غربی در کشورهای اروپایی تثبیت شد، فقط مردان حق رأی داشتند، اما پیامبر در 1400 سال پیش در فتح مکه در کنار مردها با زنها بیعت کردند که در واقع زن آن زمان حق رأی پیدا کرد». علم الهدی اساساً طرح مساله حقوق زنان، را «بهانه»ای برای هجمه به حکومت اسلامی میداند.
این نگاه افراطی و ضدتجدد او در مسالهء موسیقی هم نمود و بروز دارد و نکته آن است که در امتداد سیاست خامنه ای در این حوزه است. علی خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی، علی رغم اینکه اصل موسیقی را حرام نمیداند اما به صورت شدیدی به مرزبندی حلال و حرام در موسیقی باور دارد و حرمت موسیقی در نظر او گاهی حتی موسیقی سنتی ایرانی را هم در بر میگیرد. او یک بار در این باره گفته بود: «من نمیتوانم بهطور مطلق بگویم که موسیقی اصیل ایرانی، موسیقی حلال است؛ نه، این طور نیست. بعضی خیال میکنند که مرز موسیقی حلال و حرام، موسیقی سنّتی ایرانی و موسیقی غیرسنّتی است؛ نه، اینطوری نیست. آن موسیقیایی که منادیان دین و شرع همیشه در دورههای گذشته با آن مقابله میکردند و میگفتند حرام است، همان موسیقی سنّتی ایرانی خودمان است که به شکل حرامی در دربارهای سلاطین، در نزد افراد بی بندوبار، در نزد افرادی که به شهوات تمایل داشتند و خوض در شهوات میکردند، اجرا میشده است. این همان موسیقی حرام است.»
رهبر حکومت اسلامی با ترویج موسیقی از طریق نهادهای حکومت اسلامی مشکل دارد و یک بار در پاسخ به فتوایی، صراحتاً گفت: «ترویج موسیقی با اهداف عالیهء نظام مقدس اسلامی سازگار نیست.» او همچنین یک بار دیگر در پاسخ به یک جوان 21 ساله که به یادگیری ساز تار ابراز علاقه کرده بود و نظر رهبری را پرسیده بود گفت: «ترویج موسیقی و تدریس آن و تشکیل کلاسهای موسیقی هرچند حلال باشد، با اهداف عالیهء نظام مقدس حکومت اسلامی سازگار نیست.» علی خامنهای نسبت به برگزاری کنسرت در دانشگاهها نیز واکنش شدیدی نشان داد و آن را جزو «غلط ترین کارها» دانست. او «افسرده» بودن جوان ایرانی را یک «دروغ محض و خباثت آمیز» دانست و طرح مساله افسردگی جوانان را مقدمهای برای آزادیهایی مانند اردوهای مختلف جنسی یا کنسرت موسیقی دانست. او به تصریح گفته است: «یک مسئله، مسئله کنسرتها در دانشگاه بود که دانشجوی عزیزی مطرح کردند که دانشگاه جای کنسرت نیست. راست است؛ این را من هم یادداشت کردهام و جزو یادداشتهای من، همین مطلب هست. اینکه ما بیاییم دانشجوها را به خیال خودمان برای نشاط بخشیدن به محیط دانشجویی، به اردوی مختلط ببریم یا کنسرت موسیقی در دانشگاه تشکیل بدهیم، جزو غلط ترین کارها است.»
در واقع به نظر میرسد، مواضع تحدید کنندهء فرهنگی نمایندگان ولی فقیه استانها و خصوصاً احمد علم الهدی در ایجاد محدودیت برای اهالی موسیقی یا ممنوعیت برگزاری کنسرت همراه با رضایت همراه با سکوتِ علی خامنهای همراه باشد. خصوصاً که همانطور که در بالا آمد، مسئولان منصوب او در قوهء قضاییه نیز برای برگزاری کنسرتها تضییقات زیادی ایجاد کردهاند. از این رو پر بی راه نیست اگر بگوییم وزیر ارشاد، که مواضع امثال علم الهدی علیه برگزاری کنسرتها را بر خلاف نظر رهبری میداند، اشتباه میکند و اتفاقاً میتوان این سخت گیریها را ادامهء سخت گیریهای کلان علی خامنهای در زمینهء موسیقی و اجرای عمومی آن دانست. به نظر میرسد تا زمانی که در بالا دست تغییر موضع خاصی در نوع نگاه به موسیقی و اجرای آن به وجود نیاید، انتظار تغییر در مواضع پایین دستیها چندان با واقعیت همخوان نباشد.
چهارشنبه، 30 تیر 1395
________________________________
* علیرضا کیانی فعال سابق دانشجویی است که به دلایل سیاسی در ایران از ادامه تحصیل بازماند و در تیرماه 1390 ایران را ترک کرد. در سال 1391 به «دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال ایران» پیوست.