تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
خروج زبانی روسها از پایگاه هوایی شاهرخی
و معمای سکوت علی خامنهای
رضا تقی زاده
اعلام بازگشت بمبافکنهای روسیه از پایگاه هوایی شاهرخی همدان و اظهارات ضد و نقیض مسئولان حکومت تهران در واکنش به ابعاد گستردهء مخالفت با استفادهء نظامی همسایه شمالی از آب، خاک و آسمان ایران، بار دیگر نشان داد که به علت فقدان مرکز واحد و هماهنگ سیاستگذاری در امور دفاع و مناسبات خارجی، رژیم اسلامی ملاحظات راهبردی امنیت ملی ایران را در گرو مصالح روز و محاسبات غلط و تصمیم گیری های خطرناک شاخه های قدرت خود قرار داده است.
حکومت اسلامی تهران که پیشتر آسمان ایران را به روی موشکها و هواپیماهای نظامی روسیه گشوده بود و انتظار داشت واگذاری پایگاه نظامی در همدان نیز با بی اعتنایی و سکوت نسبی افکار عمومی روبرو شود، اینک با موج مخالفتهای گستردهای روبرو شده که به نوبهء خود میتوانند برای حکومت دردسر و بحران بیافرینند.
رسانهای شدن موضوع پرواز هواپیماهای جنگنده روسی از همدان که، بنا بر شواهد، دولت آمریکا از آن مطلع بود ولی آشکار ساختن آن را مصلحت نمیدید، ضعف تهران را در ارزیابی ابعاد امنیتی و سیاسی موضوع و خامی محاسبات ابتدایی «ارگانهای مربوطه» پیرامون عوارض داخلی و خارجی این رویداد نمودار ساخت.
قرار دادن اجزای کوچک و بزرگ ماجرا در کنار هم – با وجود در دست نبودن تمام اطلاعات مربوط به مذاکرات و توافق های اعلام نشده بین نمایندگان تهران و مسکو - حاکی از تصمیم مسئولان دو کشور طی ماههای گذشته، مبنی بر استقرار روسها در همدان و آغاز تدارکات لازم در همان زمان، برای استفادهء مستمر روسیه از پایگاه شاهرخی است.
آنچه مسئولان جمهوری اسلامی در تلاشهای اولیهء خود بر اثبات آن اصرار داشتند این بود که:
1. به روسها پایگاه نظامی داده نشده
2. ارائه خدمات پرواز به نیروی هوایی روسیه اضطراری و موقتی است
3. موضوع منتفی شده و جنگندههای روسی به کشور مبدا بازگشتهاند
کلاف سردرگم
اظهارات ابتدائی علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، و انکار موضوع واگذاری پایگاه نظامی به روسیه و نقض مادهء 146 قانون اساسی رژیم و تأکید بعدی او بر اینکه «در صورت ضرورت، پرواز هواپیماهای نظامی روسیه از ایران ادامه خواهد یافت» نشان داد که «مجلسیان» درست مانند مذاکرات اتمی که دولت آنها را به حاشیه رانده و به بازی نگرفته بود، در جریان واگذاری پایگاه نظامی به روسیه، این بار از سوی نظامیان نیز به بازی گرفته نشدهاند.
در عین حال به دلیل در اختیار داشتن بلندگو، اظهارات ظاهراً «ناوارد» مجلسیان باید با تذکرات و اطلاعرسانی نظامیان اصلاح شود.
اظهارات حسین دهقان وزیر دفاع حکومت که آشکارا و با زبان خاص خود منکر حق مجلسیان برای داخل شدن در این بحث شده، و علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی که ضمن تائید تلویحی واگذاری پایگاه به روسیه، آن را «نشانهء اقتدار جمهوری اسلامی» قلمداد کرد، تفاوت نظر نظامیان و به اصطلاح نمایندگان مجلس اسلامی را در این موضوع با اهمیت به نمایش گذاشت.
از دید پاسدار حسین دهقان تنها اشکال کلاف سر در گم ماجرایی که علاوه بر داشتن ابعاد امنیتی و سیاسی، شکل خبری گستردهای در جهان یافته «بی معرفتی» برادران روس در آشکار کردن آن بود، و نه موافقت با واگذاری پایگاه نظامی یک کشور خارجی مدعی حدود ارضی ایران!
در این رابطه، روسیه ضمن ادامه کار به روال سابق و بهرهگیری از ماجرا، روز پنجشنبه 4 شهریور از زبان ماریا زاخاروف، سخنگوی وزارت خارجه آن کشور که در نقش سخنگوی دولت تهران ظاهر شده بود، به اظهارات متناقض مسئولان حکومت تهران و برخی از نمایندگان مجلس اسلامی دربارهء استفادهء روسیه از پایگاه هوایی نوژه (شاهرخی) واکنش نشان داد و گفت: «این اظهارات بازتاب دهندهء دیدگاههای حکومت ایران نیست»!
ماریا زاخاروف که اظهارات وی را خبرگزاری «اینترفکس» منتشر ساخت همچنین تاکید کرد که روسیه به تماسهایش با ایران در همهء سطوح ادامه میدهد و «اقدامات خود را بر این اساس پیش میبرد».
توافق مشترک، انگیزههای متفاوت
هدف روسها برای قانع ساختن مسئولان سیاسی- نظامی جمهوری اسلامی در واگذاری خدمات پرواز، سوخت رسانی و استقرار در پایگاه نظامی همدان، قدرت نمایی بیشتر در منطقه و رقابت با آمریکا است.
با استفاده از غیبت محسوس آمریکا، روسیه مصمم به ظاهر شدن در قالب قدرت تعیینکننده در منطقه است.
دعوت از محمود عباس رییس دولت خودگردان فلسطین و دولت اسرائیل برای ادامهء مذاکرات صلح خاورمیانه در مسکو، نشان دیگری است از نیت پوتین برای احیای موقعیت اتحاد جماهیر شوروی سابق در منطقه.
انگیزهء حکومت اسلامی اما برای گشودن آسمان ایران به روی بمبافکنهای روسیه، در درجهء نخست نجات دولت اسد و پیشگیری از سقوط آن به هر قیمت است. عوامل حکومت به این نتیجه رسیدهاند که حرکت دوش به دوش با «برادر بزرگ» هم خالی از فایده نیست و هم میتواند به عنوان «اقتدار» تعبیر شود، حتی به قیمت واگذاری پایگاه نظامی و سواری دادن به روسها.
انگیزه دیگر حکومت اسلامی در نزدیکی بیشتر به روسها ظاهراً تحریک واشنگتن و قانع ساختن دولت آمریکا برای دادن امتیاز به ایران است!
چنین سیاستی را پیش از انقلاب اسلامی در سال ۵۷، رژیم پیشین نیز در مقابل اتحاد شوروی سابق و ایالات متحده آمریکا در پیش گرفت که یکی از نتایج آن مسلح شدن ایران به پیشرفتهترین هواپیماهای نظامی ساخت آمریکا بود.
اما تصمیم بازی با کارت کرملین از سوی ایران پیش از انقلاب از موضع توانایی و قدرت بود، حال آنکه پیگیری چنین سیاستی توسط حکومت اسلامی کاملاً از موضع ضعف و نیاز است. از همین رو چنین سیاستی، امنیت ملی ایران را در خطر قرار داده و حدود و حقوق ملی ایران را خدشهدار میسازد؛ تفاوت هست بین به بازی گرفتن قدرتها و با به بازی گرفته شدن توسط آنها!
سکوت بحثانگیز علی خامنهای
سیدعلی خامنهای در رابطه با رویداد بی سابقهء واگذاری پایگاه نظامی به روسیه تا کنون سکوت اختیار کرده است.
با وجود اشتیاق فراوان وی به مداخلهء روزانه در هر موضوع و همهء جزئیات امور اجرایی کشور، که دریافت گزارشهای ساعت به ساعت در جریان مذاکرات اتمی با نمایندگان آمریکا و گروه 1+5 شاهدی روشن بر آن است، دلایل سکوت علی خامنهای پیرامون واگذاری پایگاه نظامی به روسیه را میتوان از یک سو به بازتاب منفی و پیش بینی نشدهء ماجرا در داخل و خارج از کشور نسبت داد و، از سوی دیگر، به ادامهء ناهماهنگی بین کارگزاران و شاخههای قدرت برای مدیریت بحرانی که در این زمینه به وجود آمده است.
میتوان تصور داشت که خامنهای در موضوع ارائه خدمات و پایگاه نظامی به روسیه، بدون آگاهی و تسلط کامل بر پیامدها و نتایج آن، تصمیم گرفته است، هر چند که گرایشهای «شرقی» وی بر کسی پوشیده نیست.
واقعیت این است که تدارک عملیات پرواز هواپیماهای نظامی روسیه و بمباران سوریه از پایگاه شاهرخی همدان، همسو با، و در اجرای هیچ یک از «احکام قانونی» شورای امنیت سازمان ملل متحد نیست و دعوت ساختگی دولت بشار اسد از دو دولت مهاجم جمهوری اسلامی و جمهوری فدرال روسیه برای حضور در جنگ داخلی آن کشور نیز به دلیل مشروعیت نداشتن دولت کنونی دمشق، فاقد ارزش قانونی است.
این نکته نیز قابل تصور است که با پایان جنگ داخلی سوریه و انتقال قدرت سیاسی در آن کشور به یک دولت قانونی، مسئولان کنونی حکومتهای ایران و روسیه، به دلیل نقض مفاد «قانون جنگ» و مصوبات «کنوانسیون ژنو» به اتهام ارتکاب جنایات جنگی و نسل کشی مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و مطالبهء غرامت جنگی علیه کشورهای متبوع آنها نیز در مراجع بینالملل مطرح شود.
همچنین واگذاری پایگاه نظامی از سوی مسئولان حکومت اسلامی به دولت همسایهای که با ایران دارای اختلافات مربوط به حدود ملی در آبها و منابع کف دریای خزر است، اگر خیانت تاریخی خوانده نشود، دست کم یک خطای بزرگ تاریخی است که ظاهراً خامنهای به تدریج با ابعاد و پیامدهای آن آشنا میشود.
از زمان اعلام استقلال جمهوریهای تازه در حاشیهی خزر، روسیه از شناسایی حدود و تائید حقوق ایران در حوزهء خزر که طی قراردادهای 1921 و 1940 بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق بر اساس «عدالت و مساوات» مورد تأکید قرار گرفته، خودداری کرده و در عوض، روند تقسیم منابع و حدود ملی ایران را از سوی سه کشور دیگر حاشیه خزر قویاً مورد پشتیبانی قرار داده است.
واگذاری پایگاه نظامی به روسیه، و صحنه آرایی برای برگزاری نمایش قدرت رهبران کرملین در منطقه، اقدامی است خطرناک و شاهدی تازه در اثبات ذهنیت کارگزاران جمهوری اسلامی که از زمان رسیدن به قدرت، همواره حفظ مصالح گروهی و حکومتی را بر رعایت ملاحظات امنیت ملی و منافع راهبردی ایران برتر شمردهاند.