تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
دو ماه از بازداشت زعیم گذشت؛ ما چه کردیم؟!
(گپی با دکتر موسویان)
جمال درودی – عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
آقای دکتر سید حسین موسویان،
سعی بر این داشتم که به سکوت خود در رابطه با شخص شما همچنان ادامه دهم ، وشاهد و ناظر آن باشم که جنابعالی با اعمال و رفتار خلاف خود نقاب از چهره بردارید . البته در این راستا چه بسیار موفق بودم .
ولی امروز به اجبار و به حکم وظیفه این سکوت را می شکنم، زیرا سکوت افرادی چون من سبب آن خواهد شد که شما محیط را برای ترک تازی مناسب دانسته و ماموریت خود را در راستای تخریب و سقوط جبهه ملی ایران هرچه سریعتر انجام دهید. و چون کبک سر به زیر برف برده و دراین اندیشه اید که مردم اعمال شما را نمیبینند وبر آن داوری نمیکنند.
آقای دکتر موسویان ازشما می پرسم، چرا …؟ در سه دهه اخیر شخصیت های ارزنده وفعال و علاقمند به جبههء ملی ایران که با شجاعت و ایمان در صحنه سیاسی ایران حضور پیدا می کردند و با تمام وجود هزینه های سنگین آنرا می پرداختند و تحت فشار رژیم قرار داشتند، از دید شخص شما و گروه وابسته باند ( از ما بهتران ) جایگاهی نداشته و همیشه مورد شدید ترین اتهامات واعتراضات و بی مهری ها قرار می گیرند. به یاد آورید چه کردید با زنده یادان علی اردلان ، دکتر پرویز ورجاوند ، مهندس نظام الدین موحد و امروز چه میکنید با دکتر علی رشیدی ، مهندس کورش زعیم و در پنهان با مهندس عباس امیر انتظام .
آقای محترم، آیا بیاد دارید با دکتر رشیدی چه کردید؟ برای یادآوری کوتاه به آن اشاره میکنم. در تاریخ مهر 1390 آقای دکتر رشیدی مقاله اقتصادی به هیات رهبری ارائه دادند که پس از بحث و اظهار نظر به اتفاق آراء تصویب و سپس این مقاله درجلسه شورا مطرح شد و مورد تایید همگان قرار گرفت و توسط شما در تاریخ 25 مهر 1390 با امضاء جبهه ملی ایران انتشار یافت. این بیانه خشم مقامات امنیتی را برانگیخت و آقای دکتر رشیدی بازداشت شدند و آقای ادیب و شما احضار شدید و مورد سوال قرار گرفتید، که چرا و چگونه این بیانیه از کنترل شما خارج و انتشار یافته؟ و گفتند قرار ما با شما چنین نبود! و خواستند آن را به نحوی تکذیب کنید، و شما آقایان که همیشه حرف شنوی داشته و دارید در این رابطه اطلاعیه تکذیبی صادر کردید: «نظر به اینکه مقاله مفصل تحلیلی، اقتصادی و اجتماعی زیر عنوان (ملت بزرگ وپر افتخار ایران را بیش ازاین تحقیر نکنید) شتاب زده پیش از تایید نهایی شورای مرکزی منتشر گردیده است، بنابراین از اعتبار کافی برخوردار نیست. تهران – روابط عمومی جبهه ملی ایران – 10/8/90» عذر بدتر از گناه! در نتیجه این اتهام از دوش شما برداشته شد و آقای دکتر رشیدی به زندان محکوم شدند به خاطر جبهه ملی ایران. در تمام مدت بازداشت این انسان فرهیخته و عضو هیات رهبری حتا یک بار از ایشان نامی و یادی نشد.
حال نوبت مهندس زعیم است. جای بسی تعجب و سوال برانگیز است. زعیم در دادگاه به اتهام عضویت در جبهه ملی محکوم می شود. در همان زمان و موقعیت شما نام او را از عضویت شورا و هیات رئیسه حذف می کنید. این به چه معنایست؟ عاقلان را یک اشاره کافیست .
آقای دکتر موسویان؛ همگان می دانند در شرائط کنونی تنها فعالیت سیاسی و اجتماعی شما در این محدوده قرار گرفته و انتظار دارید شخصی از دار دنیا برود و بلافاصله با یک متن بلند بالا و ذیل آن سی چهل امضاء (بدون کسب اجازه) آگهی ترحیم و یا تسلیت بدهید. کاریست پسندیده. ولی نه با امضاء مستعار (شورای مرکزی نهضت ملی ایران). این اسم از کجا آمده؟ آیا زاده امیال و خواسته های شماست؟ یا ماموریت دارید نام دیگری جایگزین جبهه ملی نمایید؟
البته این پدیده ای جدید نیست بیش از نیم قرن است که باند ”از ما بهتران” سعی بر این داشته اند که از گسترش جبهه ملی بکاهند تا بتوانند آن را در یک محدوده کوچک تحت تسلط خود قرار دهند و خواستار تعویض نام جبهه ملی بودند. ولی مطمئن باشید هرگز موفق نخواهید شد چون نام جبهه ملی تنها یادگار بزرگ مرد تاریخ ایران زنده یاد دکتر محمد مصدق است و تا نام او زنده باشد نام جبهه ملی ایران زنده خواهد بود (باز هم اگر عمری باشد در اینباره با هم سخن خواهیم گفت).
آقای عزیز؛ شما که از مردگان چنین تجلیل بعمل می آورید چرا به زندگان توجهی ندارید؟ آیا صدای اعتراض فعالین و دوستداران جبهه ملی را در داخل و خارج ازکشور نمی شنوید که یکصدا میگویند جبهه ملی برای زعیم این تنها عضو فعال جبهه ملی ایران وعضو شورا وهیات رئیسه که امروز در بند است، چه کرده … ؟ چه نوشته … ؟ چه گفته … ؟ البته نوشتید ولی پس از ده روز، که از بازداشت زعیم گذشت و شخصیت های ملی و گروههای سیاسی و رسانه ها در باره شخصیت زعیم سخن گفتند وخواستار آزادی او شدند ، جنابعالی تحت فشار افکار عمومی آن اطلاعیه کذایی را انتشار دادید که ای کاش به خاطر حفظ آبروی جبهه ملی هرگز انتشار نمی یافت . در آن اطلاعیه آمده : « … آزادی کلیه زندانیان کشور از جمله آقای مهندس کورش زعیم را خواستار است . تهران – روابط عمومی جبهه ملی ایران چهارم مرداد ۱۳۹۵ » من طی نامه سرگشاده ای به آقای ادیب برومند به این مساله شدیدا اعتراض کردم وگفتم :« … آقای برومند این افتخار برای شما ابدی شد که توانستید آخرین میخ را بر تابوت جبهه ملی ایران ساخته وپرداخته خود بکوبید ، ولی آنچه در آن تابوت است جبهه ملی نیست بلکه کاریکاتوریست از آن ، جبهه ملی واقعی ، زنده ، استوار وپویا به راه خود ادامه میدهد . »
آقای دکتر موسویان متاسفانه چنان کینه و عداوت از آقای زعیم در تاروپود شما رسوخ پیدا کرده که حتی حاضرید پای روی وجدان ، شرف واخلاق بگذارید وبزرگترین دروغ را اشاعه وانتشار دهید . واعتراض همگان را برانگیختید ومورد تمسخر قرار گرفتید تا جایی که جناب آقای هرمیداس باوند سخنگوی محترم جبهه ملی ایران در اعتراض به آن اکاذیب اطلاعیه صادر کردند . به دلیل اهمیت موضوع به قسمتهایی از اطلاعیه سخنگوی جبهه ملی اشاره میکنم :
«1– من هم در آن جلسه21/2/94 حضور داشتم و خودم هم به آقای زعیم رای دادم بنابراین بیانیه جبهه ملی ایران متعاقب آن جلسه که هیات رئیسه جدیدرا اعلام کرده بود مورد تایید من هم بوده و هست . 2 – بیانیهء 30/1/95 هیات اجرایی صادره نه ماه پس از وقوع یک شورای مرکزی ادعایی که در آن انتخابات تجدید شده و نام آقای زعیم از هیات رئیسه حذف شده فاقد وجاهت اساسنامه ایست و از آنجا که همه اعضای شورا برای جلسه ادعایی دعوت نشده بودند …بکلی مردود وغیر قابل قبول است . 3 – بیانه های صادره توسط هیات اجرائی بمناسبت هائی … که در آنها نامهای اعضای شورا فهرست شد ولی نام شما ( درودی ) و آقای زعیم حذف شده باشد به هیچ وجه توجیه پذیر نیست و به دور از اخلاق سازمانیست . 4– تصمیم گیری در نشصت های دو هفتگی هیات اجرایی وهیات رهبری درباره مواردی که طبق اساسنامه نیاز به حضور همه اعضای شورای مرکزی باشد مردود است . امیوارم همه مسوولان جبهه ملی ایران همیشه پیرو اصول مصوبات در اساسنامه باشند. با احترام – داود هرمیداس باوند – عضو هیات رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران – خرداد 1395.»
آقای دکتر موسویان رئیس مادام العمری هیات اجرائی ومسئول تشکیلات بی تشکیلات…! این موارد که توسط سخنگوی جبهه ملی ایران اعلام شد تماما ضد ومخالف نظریات و خواسته واعمال شماست . چه جوابی دارید؟ هیچ…!
آقای دکتر سید حسین موسویان اگر امروز با شما و یارانتان چنین سخن میگویم و پرده دری میکنم… این نتیجه اعمال و کردار و رفتار شماست… به من حق دهید، چون آشکارا میبینم وشاهد وناظر آنم که جبهه ملی ایران در سرآشیبی سقوط قرار گرفته…! جبهه ملی ایران این فرزند برومند آزادی که از بطن انقلاب مشروطیت زاده شده وبیش از یک قرن مبارزات پیگیر زنان مردان آزاده و میهن دوست را در پی داشته و توانسته در برابر همه تهاجمات قدرتهای استعماری و استبدادی مقاومت و پایداری کند ، و همیشه پرچم آزادی را برافراشته نگه داشته، حال در چه شرایطی قرار گرفته…؟ سراشیبی سقوقط… آیا نباید نالید… ؟ نباید فریاد برآورد…؟ ره گم کرده ایم…! به کجا می رویم…؟
پاینده ایران
اول مهر 1395
برگرفته از تارنمای جبهه ملی ایران - مهستان