تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

7 مهر ماه 1395 ـ  28 ماه  سپتامبر 2016

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

توسعهء بقاع متبرکه تنها راه نجات اقتصاد!

       خیلی افراد هستند که در صفحات مجازی به دین و ایمان مسلمین توهین روا می دارند و باعث آزار متدینین می شوند. اما شما اگر به خاطر عملکرد گانگسترمآبانهء یک عده دزد و مختلس و پورسانت بگیر و غارتگر بیت المال و رباینده دکل های نفتی و نفتکش های پر از نفت و غیب کنندگان هشتصد میلیارد دلار در طول هشت سال سلطنت، و یا آدمکش های کهریزک و سیاست پیشگان حقه باز منافق و خائن، به دولت و حتی به حکومت ایراد و انتقاد دارید، نباید به دین و ایمان امت همیشه در حال زیارت توهین روا دارید! کسانی که لاف آزاداندیشی و حمایت از آزادی عقیده و بیان و دموکراسی می زنند باید به پیروان ادیان ابراهیمی هم احترام بگذارند. و بايد بين 1400 سال پيش و امروز تفاوت قائل شوند.

       حمله اعراب نومسلمان غارتگر به ایران و تجاوز آنان به زنان و دختران ایرانی و نابودی امپراطوری باشکوه ایران به صدر اسلام باز می گردد و به تاریخ پیوسته است و اسلام امروز در ایران، به قول فرنگی ها، "آپ تو دیت" (با «آب توبه» اشتباه نشود!) شده و با اسلام اولیه و اسلام موجود در کشورهای عربی زمین تا آسمان تفاوت دارد و در واقع ورژن ایرانی اسلام است! اسلام موجود در ایران بسیار مفید و در واقع موتور محرکه گردش کار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... کشور است.

       مثلاً خودتان ملاحظه می کنید که بازاریان متدین و کسبه حبیب خدا در کسب و کار روزانه خود موقع انداختن اجناس بنجل و یا گرانفروشی به قسم خوردن متوسل می شوند و بقول معروف جنس را حضرت عباسی به خلق الله می اندازند!، و اگر نبود این دین و ایمان کارساز (!) چرخ اقتصاد بازار نمی چرخید!

       يا مثلاً تصور بفرمائید نعوذبالله اگر مسجع شریف حضرت رضا علیه السلام در مشهد نبود الان جمعیت زیاد استان خراسان چگونه امرار معاش می کردند و وضعیت اقتصادی این استان و شهر مشهد چه بود؟

       وجود بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) در مشهد باعث شده است سالانه میلیون ها نفر برای زیارت به امام رضا (ع) بروند و به همین خاطر اقتصاد منطقه شکوفا شود.

       مشهد و استان خراسان با مشکل کمبود شدید آب مواجه هستند و استان خراسان از مناطق خشک کشور است. اگر امام رضا نبود الان اکثر مردم خراسان در تهران مشغول اسپند دود کردن و شیشه ماشین پاک کردن سر چهار راهها بودند.

       در حال حاضر بیشترین هتل های لوکس و لاکچری حکومت اسلامی در مشهد ساخته شده و پذیرای زائرین عراقی و کویتی و بحرینی و سایر زائرین شیعه است که به مشهد می آیند و دلار می آورند.

       سازمان های اقتصادی و کارخانجات و مزارع کشاورزی و موسسات تجاری فراوانی وابسته به تولیت امام رضا (ع) حاج آقا حجت الاسلام رئیسی (داماد آیت الله علم الهدی) است و حتی امام رضا (ع) در خارج از استان خراسان و سایر شهرستان ها و حتی تهران املاک و شرکت و کارخانه و حتی روزنامه (خراسان - قدس) دارد. زمین های شهرک غرب هم متعلق به امام رضا(ع)  است.

       در یک کلام باید گفت درآمد بارگاه ملکوتی امام رصا بیشتر از صد کارخانه ذوب آهن و مس سرچشمه و پارس جنوبی است، و این درآمد خوشبختانه به لطف الهی هیچ وابستگی به خارج ندارد و مواد اولیه آن دعای خیر زایرین مومن است.

       مثال دیگر مسجد مقدس جمکران در جنوب شهر قم است. اولاً شهر قم در نقطه های بی آب و علف و خشک و سوزان و بیابانی قرار دارد که حتی شتر در آن دوام نمی آورد و فاقد کشاورزی و دامداری است، و اگر به خاطر وجود مسجع شریف و حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیه نبود الان هیچ جنبنده ای در آن دیده نمی شد.

       اما وجود بارگاه ملکوتی حضرت معصومه ( س ) باعث تأسیس حوزهء علمیه های متعدد و مساجد فراوان و زایرسرا و کارگاه های سوهان پزی و فروشگاه های وسایل عبادت، مهر و تسبیح و جانماز، عبا دوزی و صنایع مستضرفه شده و اقتصاد این شهر هم وابسته به مذهب و دین مردم متدین است کربلا و نجف اشرف و سایر شهرهای مذهبی جهان هم همین وضع را دارند.

       در زمان مرحوم حافظ الاسد دولت سوریه که یک دولت سوسیالیستی سکولار بود نسبت به اماکن مذهبی بی توجه بود، و کسانی که مثل من سوریهء زمان حافظ الاسد را دیده بودند خوب به خاطر دارند که «زینبیه»ی کنونی یک روستای بیابانی خاک آلود کثیف و فقیر نشین به نام "راویه" بود. در زمان بشار الاسد به حکومت اسلامی ایران اجازه داده شد تا گنبد و بارگاه مجلل و باشکوهی در شان و مرتبت حصرت زینب کبری (س) بنا کند و توریست مذهبی به زینبیه در سی کیلومتری جنوب دمشق اعزام نماید. پس از این تحولات چهره زینبیه دگرگون شد و اقتصاد آن به کمک اقتصاد شهر دمشق آمد. قبرستان جدید و مساجد و حوزه های علمیه ساخته شدند و بازارهای زیادی در اطراف آن برای فروش سوغاتی و کالاهای مسافرتی شکل گرفت.

       دولت سوریه با گرایشات چپی (مارکسبست اسلامی) که اعتقادی چندان به دین و مذهب نداشت با رونق بازار اقتصاد مذهبی زینبیه ناگهان متوجه تاثیر زیاد دین و ایمان در اقتصاد شد و به همین خاطر در عرض چند سال در تمام نقاطی که فقر وجود داشت گنبد و بارگاه ساختند و به یکی از صحابه حضرت علی (ع) نسبت دادند تا زایران ایرانی ضمن زیارت زینبیه و حصرت رقیه، به این اماکن متبرکه جدید الاحداث هم رفته و ضمن زیارت بقاع تازه کشف شده، از دست فروشان و بازارهای اطراف آن خرید کرده و به اقتصاد این مناطق فقیر نشین کمک کنند!

       شاهد مثال در مورد نقش دین و مذهب در اقتصاد بسیار بسیار است و بنابراین حتی کسانی که دین ندارند هم باید به خاطر رشد اقتصادی و معیشت کسبه و تجار از دین حمایت کنند. حتی چین هم که یک کشور غیر اسلامی است و مردم آن به هیچ دین ابراهیمی اعتقاد ندارند و حکومت آن هم ضد مدهبی است (گوشت سگ هم می خورند!) از ایمان و اعتقاد امت متدین ایران نان می خورد و به ایران مهر و تسبیح و جانماز و صلوات شمار و قبله نما و وسایل سینه و زنجیر زنی و چادر مشکی و سایر اقلام مذهبی صادر می نماید!

       دولت حکومت اسلامی هم به خاطر رونق اقتصادی هم که شده است باید بکوشد ور سایر شهرها و قراء و قصبات بقاع متبرکه احداث و امام زاده های فعلی را که بحمدالله در تمام نقاط کشور، حتی نقاط دورافتاده و قلل مرتفع و برف گیر کوه، نظیر گردنه امام زاده هاشم، وجود دارند بازسازی و نوسازی و وسیع کرده و در اطراف آنها بازار و حوزه علمیه و مساجد و سوهان پزی و کارگاه های تولید مهر و جانماز درست کند، و مردم را به زیارت این اماکن تشویق و ترغیب کند، و مطمئن باشد سرمایه گذاری در توسعه و تجهیز مقابر متبرکه سود آورتر از پارس جنوبی است و هر یک از این مقابر بیشتر از ذوب آهن اصفهان درامد خواهند داشت.

       بیابان های جنوب شهر تهران به کویر لوت طعنه می زد و جای دفن اموات تهرانی ها بود، اما با احداث حرم مجلل و باشکوه و ملکوتی بنیانگذار حکومت اسلامی اولا به زیارتگاه جدیدی در منطقه مسلمان نشین خاورمیانه تبدیل شد و در اندک مدتی در اطراف آن زایرسرا و مسجد و دانشگاه آزاد و رستوران و اماکن تجاری ساخته شد و شهرداری هم نمایشگاه کتاب و نمایشگاه بین المللی تهران را به حرم مطهر منتقل کرد، و تهران جدیدی بوجود آمد و زمین های بی ارزش بیابانی قیمت پیدا کرد و در بورس افتاد، و یک اقتصاد پویا به خاطر ایجاد یک زیارتگاه شکل گرفت.

       ضمنا به نوشتهء اخیر روزنامه اطلاعات در حال حاضر نزدیک به دویست هزار نفر روحانی و عالم دینی از حوزه ها فارغ التحصیل شده اند که باید جذب بازار کار دینی شوند، و توسعه مقابر و اماکن متبرکه و ساخت حوزه علمیه در کنار آنها برای این عزیزان هم اشتغال ایجاد خواهد کرد.

       با توجه به رکود بازار جهانگردی و ایرانگردی، توجه به تاسیس مقابر متبرکه و زیارتگاه های جدید سبب رونق گردشگری مذهبی شده و بنابراین سازمان ایرانگردی و جهان گردی هم تغییر نام داده و نام با مسمای: " مقبره گردی و زیارت گردی " خواهد گرفت!

 

افزایش امیدوار کننده تعداد روحانی در کشور

       یکی از موفقیت های چشمگیر سال های پس از انقلاب افزایش تعداد علمای اعلام و روحانی به نسبت سرانه جمعیت است و امید می رود با ادامه این روند در سال های آینده تعداد علما و روحانیون با تعداد جمعیت کشور برابر شده و همه مردم طلبه و یا عالم باشند!

       در رژیم گذشته فقط در حوزه علمیه قم و مشهد مدارس علمیه جهت آموزش طلاب وجود داشت و علاقمندان به کسوت پر افتخار روحانیت مجبور بودند برای گذراندن ادوار طلبگی از شهرستان ها و روستاهای دور افتاده عازم قم و مشهد شوند و یا به حوزه علمیه نجف اشرف بروند. اما بعون و قوه الهی پس از بروز انقلاب اسلامی تقریبا در تمام شهرها و قراء و قصبات کشور، حتی شهرهای توریستی و ساحلی رامسر و محمودآباد و چالوس حوزه علمیه دایر و اهالی سرگرم طلبگی هستند!

1حتی به کوشش و همت حکومت اسلامی در تایلند هم در کنار مسجد جامع امام خمینی بانگکوک حوزه علمیه مردانه و زنانه دایر شده است.

       در گذشته طلبگی شغلی مردانه محسوب می شد و حوزه های علمیه ویژه بانوان وجود نداشت اما پس از تغییر رزیم ایران از شاهنشاهی به اسلامی خواهران هم امکان ورود به حوزه ها را پیدا کردند و حالیه در قم و مشهد و اقصی نقاط ایران حوزه های مخصوص طلبگی خواهران وجود دارد.

       همچنین در زمان شاه طلبه ها فقط به کسب علوم دینی می پرداختند اما اکنون روحانیون در تمام امور کشور از ریاست حکومت گرفته تا امور نظامی و هنری و فیلم سازی و کارگردانی و تجارت و صنعت و سفارت و وزارت و امور پزشکی و قضاوت و سایر امور فعال هستند.

       روزنامه اطلاعات (ارثیه مرحوم عباس مسعودی که به حجت الاسلام دعایی رسیده است!) در یکی از شماره های اخیر خود آمار امیدوار کننده ای از رشد طلبگی در کش ور داده است که نشان می دهد در کنار رکود اقتصادی، بویژه در بخش مسکن و رشد بیکاری، خوشبختانه در بخش تولید علمایی رونق قابل توجهی وجود دارد!

       روزنامه اطلاعات در مطلبی با اشاره به اینکه،در حال حاضر بالغ بر 185 هزار نفر طلبه و فاضل و پژوهشگر دینی در حوزه های علمیه مشغول به تحصیل و تحقیق هستند و امسال حدود 17 هزار طلبه اولی (چیزی شبیه نوآموزان دبستانی - شاگرد اولی) به این خیل عظیم پیوسته اند، نوشت: "آیا توزیع مبلغانی که پاسخگوی دین مردم در دنیای متجدد باشند صورت گرفته یا نه؟!"

       با توجه به آماری که روزنامه اطلاعات داده است اگر با ارفاق جمعیت کش ور را 80 میلیون نفر (اعم از نوزاد و کودک و نوجوان و زنان خانه دار) در نظر بگیریم، در حال حاضر برای هر چهار صد نفر نوزاد و کودک و نوجوان و زن و مرد ایرانی یک عدد روحانی وجود دارد! (به هر چهارصد نفر یک روحانی می رسد!) که حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی هم این مقدار روحانی وجود ندارد!

       وجود دو ماه محرم و ماه صفر و یک ماه رمضان و وفور ایام سوگواری در ایران و توسعه مرگ و میر و نیاز روز افزون کش ور به گریه و زاری سبب رونق شغل روحانیگری شده است و روحانیون مشهور برای هر ساعت سخنرانی و روضه خوانی و درآوردن اشک مستمعین دو - سه میلیون تومان دریافت می کنند، که از مالیات هم معاف است!

       درآمد بالای روضه خوانی و وجود بازار مصرف رو به رشد گریه و زاری و سوگواری موجب گرایش نیروی کار به تحصیل علوم و فنون دینی و مذهبی شده است.

       همگام با افزایش روحانی در کشور شهرداری ها، از جمله شهرداری تهران، با تمام توان سرگرم ساخت مساجد جدید هستند تا به هر روحانی یک پیشنمازی مسجد برسد!

       در حال حاصر به واسطه نا متناسب بودن تعداد مساجد با تعداد روحانیون، در بعضی مساجد دو - سه روحانی کار پیشنمازی را به نوبت انجام می دهند!

       بعضی از شهروندان که مراتب ایمان شان ضعیف است و یحتمل تحت تاثیر شبکه های معاند ماهواره ای و فضاهای مجازی قرار دارند اشکال می کنند که چه خوب بود در کنار افزایش تعداد روحانیون تعداد ماموران پلیس و نیروی انتظامی و تعداد پزشکان و پرستاران و سایر خدمتگزاران جامعه را هم افزایش می دادند و همانطور که به فکر آخرت مردم هستند به فکر این دنیای آنها هم بودند!

عده ای هم اشکال می کنند که اگر مسئولان همانطور که برای خدا خانه (مسجد) می سازند و تعداد خانه های خدا (مساجد) را افزایش می دهند برای خلق خدا (امت فلک زده همیشه بی خانمان) هم خانه ساخته بودند الساعه این همه بی خانمان و کارتن خواب در کشور نداشتیم!

       ... به امید روزی که هر ایرانی یک پیشنماز داشته باشد!

 

برخورد خوب با نسوان جهت گسترش اسلام

       جهان غرب که با حکومت اسلامی مشکل اخلاقی دارد همواره مدیران و مسئولان رژیم اسلامی را "زن ستیز" معرفی کرده و حکومت اسلامی را نا دیده گرفتن زنان متهم می کند! در حالی که این مطلب حقیقت ندارد و کار دوم مدیران محترم، غیر از اختلاس و چپاول بیت المال و گرفتن حقوق های ناحق چند میلیاردی، زن گرفتن های متعدد (چهار مورد عقد دائم و بیشمار متعه - صیغه) و تعامل با زیر دستان و کارمندان زن تحت مدیریت شان است! یکی از اهداف مسئولان حکومت اسلامی صدور انقلاب و گسترش اسلام در سراسر جهان است، و به همین خاطر مدیران کشور می کوشند در برخورد با نسوان (ضعیفه ها) چهره مهربان اسلامگرا به آنها نشان دهند و تبلیغات دشمن علیه حکومت اسلامی را خنثی سازند!

       خوشبختانه میان روحانیون و علما در خصوص مهرورزی با مخدرات، و لزوم ملاطفت و تعامل و خوشرویی با نسوان اتفاق نظر وجود دارد و در این یک مورد هیچ گونه اختلاف فتوایی، حتی میان شیعه و سنی، وجود ندارد!

       در عکس های ضمیمه چند صحنه از نحوه تعامل مدیران حکومت اسلامی و ملاطفت آن بزرگواران با نسوان در حال نشان دادن چهره ملایمی از اسلام دیده می شود!

                 گفته می شود پس از موفقیت خیره کننده حکومت اسلامی در دفن کردن راکتور چند میلیاردی اراک و برچیدن بساط سانترفیوژهای نیروگاه فردو، ملایمت و مدارا و تعامل و تعایش و مهرورزی با زنان هیئت های خارجی، که برای عقد قرارداد های تجاری به ایران می آیند، دومین دستآورد دولت کربلایی روحانی محسوب می گردد و طرحی در دولت در دست تدوین است تا بر اساس آن زنان هیئت های خارجی در بدو ورود به تهران به ازای دریافت محموله های نفتی به عنوان اجرت المثل به عقد موقت مدیران مملکت در بیایند تا هم روابط عمیق تر شود، و هم در موقع مذاکرات با مقامات حکومت اسلامی محرم آنها بوده و فعل حرام به عمل شرعی و شیرین تبدیل گردد!

 

احتمال رئیس جمهور شدن یک جاهل جدید در انتخابات ریاست جمهوری!

       با بازگشت سفیر کبیر بریتانیای کبیر به حکومت اسلامی و استقرار نظامیان روسیه در پایگاه هوایی ایران، شرایط شبیه قرن نوزدهم (حضور و حاکمیت روس و انگلیس در ایران) شده است!

       قرار است با انعقاد قراردادهای نفتی جدید کمپانی های انگلیسی و روسی نظیر شرکت بریتیش پترولیوم BP (متعلق به کشور دوست و برادر و هم کیش انگلستان) و شرکت روس نفت و گازپروم میادین نفت و گاز ایران را در اختیار بگیرند!

       تا قبل از روی کار آمدن مرحوم دکتر محمد مصدق در ایران، شرکت نفت ایران - انگلیس (سلف شرکت نفت انگلیس - پرشیا) کار کشف و استخراج و صادرات نفت کشور ما را خاطر خدا، و از روی محبت و دوستی (!) به عهده داشت و ایران احتیاج به شرکت نفت و هزینه کردن برای استخراج نفت و بار کردن نفت استخراجی در نفتکش ها و فروش آن در خارج نبود و همه زحمت ها به عهده برادران انگلیسی بود و به همین خاطر دولت جمع و جور تر بود و وزیر نفت و دزدی در شرکت نفت و فساد نفتی نظیر ماجرای بابک زنجانی نداشتیم!، اما مرحوم مصدق نفت را ملی اعلام کرد و باعث شد انگلیسی ها آمریکا را به کودتا در ایران (بیست و هشت مرداد سال سی و دو) تحریک کنند و جاهل های تهران نظیر شعبان بی مخ و حسین رمضون یخی و برادران هفت کچلون و سایر الوات و اراذل و اوباش، و زنان معروفه تهران نظیر پری آژدان قزی و زهرا مشهدی و سهیلا آبادانی و پری بلنده را برای سرنگونی محمد مصدق به خیابان ها آورده و وارد سیاست کنند!

       اکنون پس از سال ها فترت و کناره گیری جاهل های تهران از سیاست، شنیده می شود به موازات باز گشت ایران به قرن نوزدهم، و مراجعت روس و انگلیس، جاهل ها تصمیم به راه اندازی یک جناح جدید سیاسی در کنار دو جناح جاهلیت قبلی (اصول گرایان و اصلاح طلب های جعلی) گرفته و می خواهند برای انتخابات جدید ریاست حکومت کاندیدای سبیل کلفتی را در کنار جاهل های دو جناح دیگر وارد عرصه رقابت های انتخاباتی کنند!

       رایزنی های جاهلی - سیاسی با چهره های سیاسی در جریان است و جاهل ها سعی دارند جاهل های معروف و بانفوذ حکومت اسلامی را به حمایت از خود وادار نمایند!

       گفته می شود آنچه باعث علاقه جاهل ها به سیاست و امیدواری آنها به موفقیت در به دست گرفتن اداره امور کشور شده است عملکرد جاهلانه و از روی نفهمی و بی سوادی یک مشت جاهل در اداره امور کشور است، که نتیجه آن رشد بیکاری و فقر و استضعاف و فلاکت برای امت همیشه بدبخت و عمیق شدن فاصله طبقاتی و نابودی اقتصاد و فرهنگ و سایر شئونات مملکت شده است!

       شنیده می شود با توجه به ورژن جدیدی که پس از راهپیمایی نماز جمعه 19 شهریور (راهپیمایی جهال علیه جهال عربستان!) وارد فرهنگ سیاسی حکومت اسلامی شده است محمود احمدی نژاد هم کاپشن نیمدار سابق را کنار گذاشته و در هیبت یک لات بی پدر و مادر وارد عرصه رقابت های انتخاباتی خواهد شد، و بجای بگم بگم سابق در مبارزه با رقبا، به چاقوکشی و بادمجان کاشتن پای چشم سایر کاندیداها خواهد پرداخت!

       به هر حال بازگشت کش ور به قرن نوزدهم در سیاست خارجی، بازگشت به دوران جاهلیت در عرصه داخلی را هم طلب می کند تا به قول معروف جنسمان جور شود!

از بهر شکست دل ما بسته صفی

روس از طرفی و انگلیس از طرفی!

 

سالمندان در سر راهی

       حکومت اسلامی با پدیدهء "پیران و سالمندان سر راهی " مواجه شده است که دلیل آن را معاون بهزیستی فقر و استیصال امت همیشه مقروض و بیکار و بخت برگشته می داند، و می گوید چون مردم نمی توانند هزینه سالمندان (پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ) خود را تامین کنند، و یا به دلیل بی خانمانی قادر به نگهداری یک فرد اضافی نیستند، والدین خود را کنار خیابان رها می کنند!

       بعصی روزنامه ها تعداد سالمندان رها شده در خیابانها و معابر را بیست هزار نفر و بخشی از خبرگزاری ها دوازده هزار نفر اعلام کرده اند، که همه روزه تعدادی هم به آنها اضافه می شود!

       در کنار سالمندان سر راهی (!) خیل عظیمی از بیماران روانی هم در شهرهای بزرگ و کوچک رهاسازی شده اند!

       اگر چه موضوع فقر و استیصال عامل موثری در رها سازی سالمندان در کنار خیابان ها می باشد، اما به نظر می رسد علت اصلی جای دیگری است!

       قبضه کردن پست های مملکتی توسط مشتی فراسالمند (!) یا به قول مستفرنگ ها: "پُست سالمند!" بد آموزی داشته و مردم وقتی می بینند تمام پست ها و مقامات عالیه و نان و آبدار کش ور را پیر مردان کهنسال در دست دارند، و سالمندی که قادر نیست ادرار خود را کنترل کند مسئول کنترل چند نهاد مهم است!، سالمند خود را در کنار ساختمان های دولتی و نهاد ها و وزارتخانه ها رهاسازی می کنند، به این امید که کسی دست سالمند از کار افتاده و آلزایمری آنها را بگیرد و در راس مقام مهم و اسم و رسم دار و نان و آبداری بگمارد!!

 

فحاشی نیابتی!

       رودریگو دوترته، رییس حکومت فیلیپین که چند روز پیش از نشست آسیایی، باراک اوباما، رییس حکومت آمریکا را "حرامزاده" خوانده بود در تازه ترین اظهار نظر سیاسی زبان نیش دار خود را به سمت بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل نشانه گرفت و وی را فردی "احمق" خواند که نه تنها حرف هایش ارزشی ندارد، بلکه قطعنامه هایش هم کاغذ پاره بوده و باید آب را آنجایی بریزد که می سوزد!

       رییس حکومت فیلیپین در جریان سفر به جاکارتا گفت: اگرچه بان کی‌مون مانند باراک اوباما "حرامزاده" نیست، اما فردی خلافکار و "نابکار" است که از مادری هرزه متولد شده است!

       به گزارش خبرگزاری فرانسه: وی تاکید کرد نه تنها رییس حکومت آمریکا، بلکه همه کارکنان دولت آمریکا و بویژه کارکنان وزارت خارجه آمریکا حرامزاده هستند!

       وزارت خارجه آمریکا اخیراً نسبت به نادیده گرفتن حقوق بشر در فیلیپین ابراز نگرانی، و رئیس جمهور دوترته را به نقض آشکار حقوق شهروندان فیلیپینی متهم کرده است.

       رییس حکومت فیلیپین ادامه داد:‌ من از اینگونه تهدیدها درباره حقوق بشر در کشور بسیار عصبانی شدم. این گزارش نتیجه خطاهای افراد "احمق" در وزارت خارجه آمریکاست.

       دوترته گفت:‌ من در جریان دیدار با اوباما کاملا این مساله را مشخص کردم.

       سازمان ملل نیز نسبت به جرایم ارتکابی و سرکوب‌هایی که از زمان روی کار آمدن دوترته به عنوان رییس حکومت فیلیپین در این کشور رخ داده، ابراز نگرانی کرد و به همین دلیل، وی دبیرکل سازمان ملل را فردی "احمق" خواند و گفت: من به کمپین خود علیه مجرمان ادامه می‌دهم. من هیچ رحمی به آنها نمی‌کنم. من رییس حکومت فیلیپین هستم نه رییس یک حکومت جامعه بین الملل!

از زمان روی کار آمدن دوترته در سال جاری میلادی، وی قول داده تا 100 هزار تن از مجرمان را در نبرد علیه مجرمان و خلافکاران بکشد. اما سرکوب وحشیانه وی باعث بروز موجی از محکومیت های بین المللی شده است.

       ناظران سیاسی با توجه به فحش های چارواداری اخیر رئیس حکومت فیلیپین علیه اوباما و دبیرکل سازمان ملل پیش بینی می کنند در اولین گام "پرس تی وی - press tv" ایران مبلغ قابل توجهی بابت انجام یک مصاحبه به رودریگو دو ترته بپردازد و سپس نامبرده برای مسافرت رسمی به حکومت اسلامی دعوت و ضمن صرف چلوکباب برگ با کوبیده اضافه و گوجه، قراردادی برای دریافت نفت مجانی و یا ارزان قیمت منعقد و با مدیران و مسئو لان حکومت اسلامی عقد اخوت و برادری بسته و حکومت اسلامی اقدام به خانه سازی برای بی خانمانان فیلیپین کرده و مقادیری از دلارهای آزاد شده پس از برجام (برنامه کمدی تعطیل کردن مراکز هسته ای ایران!) را به عنوان دستمزد فحاشی رئیس جمهور فیلیپین به اوباما و یان کی مون، و ناز شست به دوترتو هبه نماید!

       بعضی از جملات و اظهار نظرهای رئیس جمهور فیلیپین مانند: "آب را بریز آنجا که می سوزه!، یا آن ممه را لولو خورد!، قطعنامه های سازمان ملل ورق پاره هستند!، ما در فیلیپین همجنس باز نداریم! " شبیه اظهارات سلطان محمود آرادانی (پدیده هزاره سیوم قبل از میلاد!) است، و به همین خاطر مقامات اطلاعاتی غرب احتمال می دهند رئیس جمهور فیلیپین "طرح کاد" خود را در حکومت اسلامی و نزد استاد محمود احمدی نژاد گذرانده باشد!

       اما مقامات داخلی بی تربیت شدن رئیس جمهور فیلیپین و فحاشی او به مقامات دیگر کشورها را، نشانه صدور انقلاب ایران به فیلیپین، و نفوذ فرهنگ حکومت اسلامی در جنوب شرقی آسیا ارزیابی می کنند!

       گفته می شود در حال حاضر مذاکراتی با رئیس جمهور فیلیپین در جریان است تا دوترتو در برابر دریافت کمک های مالی بلاعوض، ضمن دادن فحش ناموسی به روسای جمهور آمریکا و نخست وزیر اسرائیل و شاه سعودی، هفت پشت آنها را هم در گور بلرزاند!

       تحلیل گران سیاسی و نظامی معتقدند پس از چند سال "جنگ های نیابتی" میان عربستان و حکومت اسلامی در سوریه، عراق و یمن - اکنون کار به " فحاشی نیابتی! " رسیده و طرفین می کوشند با یارگیری از میان رهبران بی چاک و دهان کشورهای دیگر، در حالی که خود را به جهانیان مؤدب نشان می دهند، از زبان دیگران به فحاشی علیه طرف مقابل بپردازند و هفت پشت یکدیگر را در گور بلرزانند!

       گفته می شود رئس جمهور فیلیپین برای آموزش و فراگیری فحش های آبداری که در سایر فرهنگ ها وجود ندارد و فقط در فرهنگ و تمدن استثنایی ایران وجود دارد عازم تهران شده است تا با نشستن پای برنامه های آموزنده تلویزیون حکومت اسلامی حسابی بر تربیت و بی چاک و دهان شود!

 

تازه ترین مدال بر سینه رفسنجانی: یا نفهم یا خیانتکار!

       در کشورهای استعمار زده و عقب افتادهء فاقد رشد سیاسی و نهادهای دموکراتیک، کسانی که به قدرت سیاسی می رسند از این قدرت برای مال اندوزی و غارت و چپاول و تاراج ثروت های ملی بهره برداری می کنند، و چون با سوء استفاده از قدرت سیاسی، خود و فرزندان شان چاق و چله شده و آبی زیر پوست شان افتاده و جزو مولتی میلیاردرهای جهان شده اند و این ثروت های نجومی را با خیانت به ملت و دزدی از بیت المال صاحب شده اند، می ترسند در صورت کنار رفتن از قدرت سیاسی، به حساب و کتاب آنها رسیدگی شود و رقبای سیاسی (که آنها هم از دم دزد هستند!) پنبهء آنها را زده و آبروی نداشته شان را ریخته و یحتمل سر و کارشان را به محکمه و دادگاه و حسابرسی انداخته و اموال دزدی را از آنها پس بگیرند!، به همین خاطر سعی می کنند تا دم مرگ در قدرت سیاسی باقی بمانند و با قدرت از ثروتی که گرد آورده اند محافظت نمایند!

       این علت اصلی عدم وجود بازنشستگی برای سیاسیون در کشورهای دیکتاتور زده جهان است! اما معلوم نیست چرا در حکومت اسلامی که فساد اداری و مالی و اقتصادی و سیاسی مطلقا وجود ندارد، و مدیران و مسئولان فقط به خاطر کسب صواب و برای باقیات الصالحات و اندوخته آخرت به خدمت خلق مشغول هستند، علیرغم کهولت سن و ابتلا به آلزایمر و پارکینسون و هموروئید، خود را بازنشسته نمی کنند و کنار نمی روند تا تتمه احترامشان حفظ شود و مورد هتک حرمت و توهین قرار نگیرند! بطوری که ظاهراً قرار است آقایان تا خارج شدن روح از بدن شان همچنان در راس امور باقی بمانند، حتی اگر کار به فحش خوردن بکشد!

       به اين ها بايد گفت که بابا! آخوری باز بوده، چهار دهه خود و اهل بیت و همولایتی ها و داماد و عروس و خانواده عروس و شوهر ننه و دوست پسرتان و فک و فامیل و زنان صیغه ای (خرید خدمتی!) و خواهر و برادر و فرزندان تان حسابی چریده و خورده اید، با احترام بیرون بکشید و بروید کنار تا نوبت به سایر کسانی که در ویتینگ لیست هستند برسد. از قدیم گفته اند آب که یکجا بماند می گندد!

       بنده این حرف ها را در مورد کشور آفریقایی گینه بیسائو و رهبرانش زدم تا سایر رهبران جهان درس عبرت بگیرند و آنقدر خود را با چسب دوقلو به پست و منصب سیاسی نچسبانند که مورد هتاکی قرار بگیرند!

       چقدر خوب است سیاسیون هم مثل قهرمانان ورزشی که در اوج با ورزش خداحافظی می کنند، تا از چشم مردم نیفتاده و سوژه رقبای خود قرار نگرفته اند سیفون را کشیده و دنبال کار شرافتمندانه ای بروند!

       آیت الله سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران ( عضو برجسته مجلس خبرگان رهبری ) و از روحانیون برجسته پیرو ولایت فقیه در کنگره سه هزار شهید خراسان شمالی به هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تش خیس کنایه خردکننده ای زد و گفت: "... آقایی گفته است که دوره موشک گذشته و زمان مذاکره است... اگر آگاهانه شخص مذکور این سخن را بیان کرده خیانتکار است! "

       همچنین سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه هم کنایه وحشتناک تری به رفسنجانی زد و گفت: "...وضعیت ایران را با دو کشور شکست خورده ژاپن و آلمان که اجازه ندارند ارتش داشته باشند، مقایسه می کنند و می گویند اگر نیروی نظامی نداشتیم وضعمان خوب بود! من نمی دانم واقعآ می فهمند و این حرف را می زنند یا نمی فهمند! اگر جرات دارند چند روز بدون محافظ تردد کنند و بعد بگویند کشور نیروی نظامی نمی خواهد... "

       شایان ذکر است که اخیرا اکبر هاشمی رفسن جانی رئیس مجمع تش خیس یکی از دلایل پیشرفت کشورهای آلمان و ژاپن را محروم شدن از نیروی نظامی دانسته بود که باعث شد این کشورها از هزینه سنگین نیروی نظامی خلاص شوند! "

بازگشت به خانه