تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
چرا با تشکيل فراکسیون اقوام در مجلس اسلامی مخالفت می شود؟
عبدالستار دوشوکی
يک اقدام و واکنش های منفی در برابر آن
در تاریخ 9 آبان 95، فراکسیون ترک زبانان مجلس شورای اسلامی، که "فراکسیون مناطق ترک نشین" هم خوانده شده است، با حضور 100 نمایندهء مجلس اعلام موجودیت کرد. این فراکسیون 25 عضو شورای مرکزی دارد.
نمایندهء میاندوآب، شاهین دژ و تکاب در بهارستان دربارهء دلایل تشکیل فراکسیون کردها گفته است: "کرد زبانان در مجلس خواستار تشکیل این فراکسیون شدهاند تا حقوقی که متعلق به دیگر زبانهاست برای کردها هم لحاظ شود". اگرچه نمایندگان بلوچ و عرب تا کنون عکس العمل نشان نداده اند. اما مسلما بعد از تشکیل فراکسیون کردها، نوبت فراکسیون بلوچ ها و فراکسیون عربها و غیره خواهد رسید.
اما تشکیل اين فراکسیون و اقدام در راستای تشکیل فراکسیون "کرد زبانان"، و احتمالا فراکسیون بلوچ ها و عرب ها و لرها و غیره، باعث بروز واکنش های متفاوتی شده است.
- تعدادی از پژوهشگران و اساتید دانشگاه ها نسبت به تشکیل چنین فراکسیون هایی واکنش منفی نشان داده و آن را «واگرایی قومی» (در خلاف جهت «همگرایی ملی») دانسته اند.
- جامعهء محققان، اساتید و تاریخ دانان ایرانی، در نامه ای به رئیس مجلس مخالفت شدید خود را با تشکیل فراکسیون های قومی و زبانی اعلام داشتند.
- حتی وبسایت تحلیلی خبری "آذری ها" چنین حرکتی را آغاز "قاجاریزه" کردن کشور لقب داد. - بسیاری از تحلیلگران وابسته به حکومت اسلامی، با استناد به سند آزمایش رژیم پهلوی، که با هر نوع قومگرایی و هویت طلبی اقوام و ملیت های ایرانی مخالف بود، نوشته اند که رژیم گذشته اجازه واگرایی مناطق را به برنامه ریزان نمی داد، اما اکنون نمایندگان مجلس بعد از گذشت چندین دهه از سابقهء تهیه طرح آمایش سرزمین در کشور، چارهء کار توسعهء متعادل منطقه ای را ایجاد واگرایی در کشور می دانند.
- تئوریسن ها و تحلیلگران مخالف تشکیل فراکسیون اقوام در مجلس از عملکرد رژیم پهلوی و بخصوص رضا شاه، که با شقه شقه کردن مناطق قومی و تبدیل آنها از "ممالک محروسه ایران" که بعد از دوره ایلخانان مغول در ایران رواج داشته، یا "ممالک محروسهء همایونی"ی عصر قاجار به "ایالت ها" و سپس به "استان ها" در دوران پهلوی، دفاع کرده و عملکرد رژیم گذشته را در نفی هویت اقوام ایرانی بعنوان الگو پیشنهاد نموده اند.
- بسیاری از اصلاح طلبان، از جمله ابوتراب فاضل عضو هیات مدیرهء خبرگزاری کار ایران، در گفت وگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، و در واکنش به تشکیل فراکسیون کرد و ترک زبانان، آنها را فراکسیونهای قومی نژادی و زبانی و خطرناک تلقی کرده و گفته است: "کارکرد مجلس باید در چارچوب منافع ملی باشد و این فراکسیونهای قومی زبانی در حقیقت تنزل دادن مقام مجلس درحد یک قوم و زبان است وهمچنین با انسجام ملی و ایجاد یک دولت ملی تفاوت دارد". وی تاکید کرد که "ظهور پان ترکیسم و پان کردیسم در ایران در قالب فراکسیون پارلمانی کار بیهوده وبرخلاف وحدت ملی است وبزرگان مجلس باید در این راستا موضع گیری کرده و ازتشکیل فراکسیونهای قومی جلوگیری کنند. وی گفته که: "تشکیل فراکسیون کرد زبانها و ترک زبانها انگارههای قومیتی ایرانیان مسلمان را هدف قرا داده است و سهواً دارند برکورهء ناسیونالیسم کور و پان ترکسیم و یا پانکردیسم می دمند."
- بر اساس گزارش عصر امروز، منصور حقیقت، مشاور رییس مجلس، نیز شدیداً با تشکیل اینگونه فراکسیون ها مخالفت ورزیده و ادعا کرده است که "جمهوری اسلامی ایران ظرفیت بسیار معتبر و گرانقدری برای چیدمان قومی است به گونهای که همهء ادیان در کشور ما ازحقوق مساوی و منزلت مادی برخوردار هستند".
- خبرگزاری مهر، به نقل از یکی از نمایندگان، نسبت به تشکیل فراکسیون ترک زبانان در مجلس اخطار داد و گفت این امر با اصول 19، 20 و 84 قانون اساسی مغایرت دارد. وی گفت: "سایت های تروریستی این اقدام را مورد تقدیر قرار دادند".
در جستجوی دليل
محمد باقرنوبخت، سخنگوي دولت، از تشکیل چنین فراکسیون هایی دفاع کرده و گفته است: "چه ايرادی و اشكالي دارد كه كردها، بلوچها و سايرقوميتها نيز مانند همميهنان آذری مان در مجلس شورای اسلامي فراكسيون داشته باشند؟"
اين اظهارات نشان می دهد که نه تنها تشکیل فراکسیون از حقوق حقهء نمایندگان مجلس است. ، در اين مورد دولت اسلامی هم مشکلی با آن ندارد، بخصوص که نمایندگان مجلس شورای اسلامی از فیلترهای متعدد محلی، منطقه ای و سراسری رد شده اند و بعنوان "کبریت بی خطر" مورد تائید نهایی شورای نگهبان قرار گرفته اند. در نتیجه اینان کسانی نیستند که بخواهند مطالبات قومی را در تخالف با مطالبات "ملی ـ اسلامی"ی مورد نظر نظام مطرح کنند و یا حس همگرایی ملی را تضعیف نمايند و یا "انسجام ملی" را نشانه بروند.
بنا بر اين می توان پرسيد که براستی چرا بسیاری از به اصطلاح فرهیختگان، محققان، تاریخدانان، اساتید دانشگاه ها، نمایندگان مجلس و دیگر شخصیت ها و نهادهای مختلف جمهوری اسلامی در برابر تشکیل فراکسیون های حتی صوری اینگونه واکنش هیستریک و عصبی از خود نشان می دهند و سیل اخطارها و هشدارها بر علیه تشکیل "فراکسیونهای اقوام" بسوی مجلس سرازیر شده است؟
پاسخ نويسنده آن است که متأسفانه در ایران کژپنداری و بدگمانی نسبت به اقوام ایرانی تبدیل به نوعی پارانویا و دشمن پنداری بیمارگونه شده و، متاسفانه، در کشور استبداد زدهء ما، تحکم و زور و نفی حقوق دیگران اساس نگرش سیاسی است و، در حقیقت، ریشهء اصلی گسست علقه هاي ميهني و ملی را باید در این رفتارهای کج اندیشانه از جانب کسانی جستجو کرد که، با تظاهر، خود را کاسهء داغ تر از آش می نمايانند.
دموکراسی و تکثر قومی
در بسیاری از دموکراسیهای جهان فراکسیونهای قومی و نژادی و زبانی وجود داشته و در تکامل دمکراسی و حس همبستگی نقش بسزایی دارند. بسیاری از کشورهای دنیا، از جمله کشورهای غربی نظیر بریتانیا و کانادا و یا کشورهای جهان سوم نظیر نیجریه و هندوستان متکثر هستند و در آنها هویت و زبان اقوام مختلف برسمیت شناخته شده است.
توجه کنيم که انجمن تاریخی ایران هنوز هم مجله ای پژوهشی بنام "ممالک محروسه" منتشر می کند و این واژه تاریخی در لغت نامه دهخدا نیز بخوبی معنی شده است. بر اساس ویکی پدیا تقسیم بندی سرزمین ایران به ایالات مختلف از زمان هخامنشیان سابقه داشته است.
و اگر بپذیریم که ایران، در روند تاریخ و تا به امروز، کشوری متکثر با اقوام گوناگون و زبان های متعدد بوده و هست، ضروری است که به جایگاه و هویت تاریخی این اقوام شناخته شدهء تاریخی بدون تعصب و شوونیسم ارج بنهیم.
اگر بپذیریم که ترک آذری ایرانی است، در آن صورت نفی هویت، زبان و حقوق آذری یعنی نفی بخشی از ایران.
اگر بپذیریم که بلوچ، عرب، کرد، ترکمن و غیره ایرانی هستند، در آن صورت نفی هویت، زبان و حقوق این مردمان یعنی نفی بخش های بزرگی از ایران.
نفی اقوام یعنی نفی حدود نیمی از ایران.
و اين يعنی عانداً دامن زدن به آتش تجزيه طلبی. "تجزیه طلب" و دشمن ایران کسانی هستند که، با استفاده از رانت های رسانه ای و تبلیغات خودپسندانه و تامگرایانه، علناً هویت و حقوق حدود نیمی از ملت ایران را نفی کرده و با آنان در عمل دشمنی می ورزند.
جالب اینجاست که این مسببین اصلی اما رد گم کنِ "تجزیه طلبی" و الیناسیون (واپیوستگی) که در هرم قدرت جای دارند، دیگران را متهم به تجزیه طلبی می کنند. در صورتی که ظلم و تبعیض و ستم مضاعف علیه دیگران و نفی حقوق آنها باعث جدایی می شود و نه طرح مطالبات حقه. باید همگرایی و پیوند ملی را در احترام به یکدیگر جست و نه در انگ و انکار.
بعقیدهء نگارنده این بظاهر "وطنپرستی" و جبرگرایی تاریخی برخی از متعصبین "زورسالار" همانند دوستیِ "خاله خرسه" برای ايجاد و حفظ وحدت دراز مدت ایرانیان است. نه تنها اصرار بر حفظ هویت و زبان قومی در عرصه های مختلف جرم نیست، بلکه بومی گرایی استانی، منطقه ای یا قومی و زبانی بخش بسیار مهمی از وظایف نمایندگان مجلس در کنار "وظایف ملی" است. نفی یک روی این سکهء ایران، به خودی خود نفی آن روی دیگر سکه است. اما دریغا در جمهوری اسلامی تامگرایی مطلق، غوغاسالاری و مخالفت با حقوق اقلیت های مختلف سکه رایج روزگار شده است.
و سوال آخر اینکه چرا نمایندگان حق دارند فراکسیون ائتلاف حزبالله و فراکسیون حمایت از "بیگانگان" از جمله محور مقاومت (حزب الله لبنان و حماس و غیره) تشکیل بدهند، اما مثلا نمایندگان کرد حق ندارند "فراکسیون کردها" را بوجود آورند؟
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن - آبان 1395