تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

26 آبان ماه 1395 ـ  16 ماه نوامبر 2016

«ترامپ» و آينده ای ناشناخته

رضا تقی زاده

راه یافتن ترامپ به کاخ سفید، مانند هر «پدیده » دیگری، شگفت‌انگیز بود. شگفت‌انگیزتر از آن، صف طولانی مشتریانی است که با سرعت زنبیل‌های خود را به دست گرفته‌اند تا در خرید نوبرانه هندوانه سر بسته‌ی او، از دیگران پس نمانند.

تاجرپیشه ترفندبازی که بازار بکر کالای خود را خوب تشخیص داده بود، بدون ترس از قدرت مهیب  رقیب، مقابل «فروشگاه بزرگ شهر» بساط زد، به زبان ساده‌ی عابر و مشتری فریاد زد، تا جایی که هماورد غول‌آسا را به زیر کشید و اورا ورشکسته ساخت.

دونالد ترامپ، دست‌فروش دیروز در بازار سیاست واشنگتن، امروز صاحب اختیار «فروشگاه بزرگ شهر» است و تا چهار سال بعد، یا حتی هشت سال، آنطور که در مراسم اعلام پیروزی خود پیش‌بینی کرد، جایی می‌نشیند، که پیشتر گردانندگان آن را به چالش کشیده بود و کالایی را می‌فروشد (در بسته‌بندی تازه)، که رقیب طی سال‌های دراز می‌فروخت.

ترامپ بعد از تصاحب محل کسب تازه، جامه عوض کرد، موهای انبوه‌نمای غریب خود را کوتاه کرد و به آنها آرایش رییس حکومت داد. حتی لحن کلام و رفتار ترامپ نیز در مقابل خریداران مشتاق و دوربین‌های تلویزیون، بعد از اعلام پیروزی «رییس جمهوری»  متفاوت با رفتار کسی بود که روزهای پیش در برابر همان دوربین‌ها، از کلینتون شکلک میساخت.

صحنه سیاست آمریکا طی بیش از یک ربع قرن گذشته و زمان معاون رییس حکومت جورج بوش (پدر)، و بعد رییس جمهور شدن او، تا شنبه شب 8 ماه نوامبر سال 2016 ، که پرونده سیاسی هیلاری، همسر بیل کلینتون، عملا بسته شد، ناظر حضور مداوم و غیر قابل اجتناب دو سلسله «بوش‌ها» و «کلینتون‌ها» بود.

پیش از دو سلسله اخیر، کندی‌ها در واشنگتن قدرت داشتند، و دمکرات‌ها امیدوار بودند در زمان دولت هیلاری کلینتون، داماد او را به مجلس نمایندگان آمریکا و میشل همسر اوباما را ابتدا به سنا برده  سپس او را در بسته‌بندی «زن، با تجربه، روشنفکر، با مشخصه آفریقایی آمریکایی» برای رفتن به کاخ سفید آماده کنند.

دونالد ترامپ این رویا را به کابوس کشید و از امروز تا آینده‌ای نامعلوم تماشاخانه واشنگتن در اختیار ترامپ‌ها خواهد بود.

 

سرخوردگان و ناراضیان داخلی

مردم آمریکا در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که با فاصله‌ای زیاد محافظه‌کارتر از جوامع غرب اروپا است، و دست کم در مناطق معروف به « کمربند انجیل» به شدت مذهبی است.

امریکا در مقابل فروش دلارهای چاپ واشنگتن، سرازیر کردن فیلم‌ها و سریال‌های ساخت هالیوود به چهار سوی دنیا، فروش کوکاکولا و مک دونالد در سراسر جهان، عرضه گوگول، مایکرو سافت، فیس بوک، توییتر … و تهدید دنیا به تبعیت از خواسته‌های خود با استفاده از قدرت عظیم واردات، نظام بانکداری همه جا گسترده، و ایجاد ترس محروم ساختن کشور های خارجی و بانک‌ها و موسسات غیر امریکایی از بازار بزرگ  خود، ناگزیر از تاثیرپذیری و تحمل رفتارهای «آوانگارد» جوامع اروپای غربی بوده.

شعارهای گذشته‌ای نه چندان دور، مانند مشروعیت یافتن زندگی زوج‌ها زیر یک سقف  بدون ازدواج، ازدواج مرد با مرد، و زن با زن، گوش دادن به موعظه کشیش همجنس‌گرا در کلیسا، باز کردن مرزها به روی سیل پناهندگان آفریقایی- آسیایی، و بسیاری دیگر، امروز بخشی از رفتارهای عادی و پذیرفته شده در جوامع اروپایی است.

بخش بزرگی از جامعه آمریکا، (عمدتا سفیدهای مذهبی) در مقابل این پدیده هنوز مقاومت خاموش می‌کنند، به علاه، از مسائل داخلی دیگری هم نگرانند، ازجمله نداشتن امنیت شغلی، سیل مهاجرین غیر قانونی، بخصوص از مرز مکزیک، نارضایی از فقدان پوشش درمانی. کهنه‌سربازها و جوان‌ها نیز ناراضی‌اند برای از دست رفتن جایگاه بزرگتری که کشورشان در جهان داشت.

دونالد ترامپ طی هجده ماه، بوق در دست و پا به راه، دلزدگی آن بخش بزرگ از جامعه آمریکا نسبت به فروش این قبیل  کالاهای وارداتی و غیر وارداتی را تکرار کرد، چین را به چالش کشید، و وعده تولید وعرضه کالای بهتری را داد: بازسازی آمریکای قدرتمند.

 

مشتری‌های بی اطلاع

در داخل آمریکا، اکثریت می‌دانستند که چه نمی‌خواهند. لیبرال‌های جامعه که طرفداران حزب دمکرات را تشکیل می‌دهند، گرایش به راست را نمی‌خواستند، بخصوص در ایالات غربی، و سنت‌گرایان جامعه از لبخند پلاستیکی خانم کلینتون که نمایشی برای عادی نشان دادن وضع و شاد و شنگول نشان دادن مردم بود دلزده بودند.

خارجی‌ها نیز به نوبه خود می‌دانستند که از تغییر صحنه سیاست آمریکا چه می‌خواهند، اما، برای رسیدن به گزینه مطلوب قدرت نداشتند، به یک دلیل ساده که رییس جمهور و قانون‌گذاران آمریکا را تنها مردم آمریکا انتخاب می‌کنند.

بعد از تعیین تکلیف انتخابات آمریکا، وضعیت داخلی تا حدودی روشن‌تر از مناسبات خارجی است و پس از درمان زخم‌های روحی ناشی از شکست، مخالفان ترامپ ناگزیر او را به عنوان رییس جمهور خود هضم می‌کنند و کنگره نیز پشت سر او قرار خواهد داشت تا کشتی دولت را در مسیر اصلاحات هدایت کند.

در عرصه خارجی، سیاست‌های دولت ترامپ و رفتارهای بعدی آمریکا بسیار مبهم‌تر از صحنه داخلی است. با این وجود بسیاری از طرف‌های خارجی، اعم رهبران کشورها، موسسات چند ملیتی  و گروه‌های غیر دولتی تلاش می‌کنند خود را با وضع موجود وفق دهند، به امید روشن شدن وضعیت، و فراهم آمدن شرایط مطلوب.

گروه دیگری با اتخاذ سیاستی متفاوت تلاش می‌کنند خود را به «ترن ترامپ» آویخته و با او همراه شوند.

ساعتی بعد از اعلام پیروزی ترامپ، سیل تبریک‌های قراردادی نمایندگان این گروه به سمت او جاری شد. زنبیل‌ها در صف مهلت دیدار و تماس با نزدیکان او قرار گرفت، و پیام‌های اعلام پشتیبانی و آمادگی برای همکاری با رییس تازه، که شاید پیشتر از او تبری می‌جستند، از چهار سو راهی شد.

خبرهای زودرس حاکی از ارسال پیام‌های تبریک بیش از چهل رییس دولت و رهبر کشور در اولین ساعت بعد از قطعی شدن پیروزی ترامپ بود که در میان آنها نام سیسی رییس جمهور مصر، اردوغان رییس جمهور ترکیه و سلمان پادشاه عربستان دیده می‌شد و البته اشاره‌ای به نام روسای دولت حکومت اسلامی، کره شمالی و کوبا نبود؛ کشوری که سال پیش، با ابتکار اوباما، مناسبات سیاسی خود را با آمریکا عادی ساخته بود و روز بعد از پیروزی ترامپ اعلام کرد مانور نظامی پنج روزه برگزار می‌کند!

در شروع کار، تشخیص روشن بازندگان خارجی انتخابات آمریکا دشوارتر از تعیین برندگان به نظر می‌رسد، اگر چه بی شک هر دو گروه نتایجی را در آینده تجربه می‌کنند متفاوت با انتظاراتی که امروز دارند.

در راس ناراضیان از انتخاب ترامپ نام چین قرار گرفته که با حدود ۶۰۰ میلیارد دلار مبادلات سالانه، آمریکا بزرگترین طرف تجارت خارجی آن است، و در نتیجه، نگران کاهش سهم صادرات به آن کشور. سقوط ارزش برابری پول مکزیک نیز حاکی از ترس ساختن دیواری است که ترامپ وعده داده است در مرزهای مشترک آمریکا با آن کشور بنا خواهد کرد.

اتحادیه اروپا در انتظار انتخاب کلینتون بود برای ادامه کسب و کار به شیوه‌ی رایج، و بیمناک از شعار «برکسیت به توان ده” که ترامپ تکرار می‌کرد. بعد از خوردن قرعه چهل و پنجمین رییس حکومت آمریکا به نام ترامپ، اعضای اتحادیه شاید با اشتیاق و ترس به یکدیگر نزدیک‌تر شوند: عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد؟!

در سیاهه نام کسانی که از پیروزی ترامپ شادمان‌اند، نام روسیه و پوتین در صدر است، و حکومت اسلامی ایران نیز، با وجود تظاهر آنها به بی تفاوتی، به شدت از انتخاب غیر منتظره ترامپ ترسیده.

دل‌خوشی حاکمان تهران این است که در سایه‌ی کرملین بخوابند به این امید که  آسیب زیاد از به روی کار آمدن ترامپ و تجدید اکثریت جمهوری‌خواهان در کنگره آمریکا نبینند؛ کنگره‌ای که مشتاق افزایش تحریم‌ها علیه ایران و فشار علیه ملایان است.

دولت السیسی در مصر که روز 13 ژوئیه سال 2013 از راه کودتا جانشین دولت اخوان‌المسلمین مورد حمایت اوباما شده، از انتخاب ترامپ مسرور است، و دولت نتانیاهو، با وجود روابط سرد و انتقادی با اوباما، به روی هیلاری کلینتون شرط بسته بود، اما، ترامپ با ارسال دعوتنامه از وی خواست «در اولین فرصت ممکن» به دیدار او برود! دست راستی‌های اسرائیل پیروزی ترامپ را بزرگترین پیروزی علیه «ضدیت با یهود‌ی‌ها» از سال تشکیل اسرائیل معرفی می کنند، که به نوبه خود عاملی جدی برای افزایش نگرانی‌های دولت تهران است.

اشک‌ها و لبخندهایی که بعد از شکست کلینتون و پیروزی ترامپ در داخل و خارج از آمریکا دیده می‌شود، چندان ماندگار نخواهد بود چرا که ترامپ، به ویژه در حیطه مناسبات خارجی، هندوانه سربسته‌ای است که پیش از گشوده شدن، قطعیت دادن به رنگ و طعم آن آسان نیست، و خریداران زنبیل در دست از پیش گرفتن سیاست «انتظار و تماشا» چندان زیان نخواهند دید.

22 آبان 1395

بازگشت به خانه