تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

3 آذر ماه 1395 ـ  23 ماه نوامبر 2016

فقر و درد!

دیدگاه مدير سايت «روشنفکر»

اکنون که در حال نگارش این مطلبم، شاید به سختی بتوانم از بغضی که بر حنجره‌ام چنگ انداخته، خلاص گردم. اما نمی‌توانم به این بهانه از خالی کردن حسم بر صفحه کاغذ، شانه خالی کنم.

همین چند ساعت پیش، به طوراتفاقی به ویدئویی از درگیری رقت‌بار و غم‌انگیز دو شهروند فقیر ایرانی، تنها برای «صفحات کارتنی» شدم که ممکن است برای برخی زباله‌ای پیش نباشد ولی برای آنان دقیقا به مثابه‌ی رزق و روزی خود و خانواده‌شان بود.

جدال آن دو دقیقا مانند نبرد برای بقای حیات در میدان جنگ بود. و تاسف‌بارتر اینکه؛ دیگرانی که حاضر در صحنه بودند با چنان شعف و شوقی به این صحنه می‌نگریستند که آدمی، از نامیدن آدم بر خود، پشیمان می‌گردد. اگرچه در آخر دو نفر پیدا می‌شوند تا به این صحنه دردناک پایان دهند.

افزون برآن؛ همین امروز مطلبی از «مجید محمدی» جامعه‌شناس ایرانی همرا با نمودار‌هایی از وضعیت آسیب‌های اجتماعی در ایران، مطالعه کردم که بر دلهره‌ام دوچندان افزود. در این نمودارها به اطلاعاتی برخوردم که بسیار غم‌انگیز بود.

دقت کنید؛ دوسوم جمعیت ایران در زیر خط فقر نسبی و ۱۵ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق! می‌باشند، بین یک و نیم تا هفت میلیون کودک کار و… و بیش از۲۰ میلیون حاشیه‌نشین در گوشه و کنار شهرها زندگی می‌کنند.

براستی بر سرزمین‌مان چه رفته؟ چرا سرزمینی که بر اقیانوس ثروت آرمیده، اینچنین مردمانش در دریای فقر و نداری سر می‌کنند. درحالی که همین حکومت یعنی ‌جمهوری اسلامی ایران، هم اکنون در بسیاری از نقاط دنیا با باز کردن شعبات متعدد کمیته‌ امداد و ده‌ها نهاد‌‌حکومتی دیگر، مشغول سرویس دهی به کسانی است که در آینده از آنها برای پروژه‌های سیاسی- نظامی خود استفاده نماید. صحبت از یک میلیون و دو میلیون دلار نیست بلکه سخن از ده‌ها میلیارد دلار است که از جیب ملت فلک‌زده ایران راهی مناطقی می‌شود که بناست درآنجا آشوبی خونین بپا شود.

و تاسف‌ بارتر اینکه هنوز به جای اینکه دست در دست هم دهیم تا راهی برای خلاص گشتن مردم نگون‌بخت ایران از این وضعیت فلاکت‌بار بیابیم، چنگال بر صورت هم کشیده و فراموش می‌کنیم که ما از چه رو آواره در دیار غربت گشته‌ایم. از آن‌ گذشته‌؛ هنوز برخی همچون «استمرار‌طلبان خارجی» با توجیه رفتار‌های حکومت اسلامی با شهروندان ایرانی، در حال خو دادن مردم به این همه فلاکت و بدبختی می‌باشند. اینان خود در گوشه‌‌- گوشه‌ی دنیا از نعمت زندگی در جهان آزاد بهره‌ برده و با کمک‌های آشکار و پنهان به حاکمان اسلامی، جلوی هر حرکت و قدمی را که به رهایی مردم از این وضعیت برداشته می‌شود، گرفته و چون بازوی غیبی در استمرار شرایط داخلی می‌کوشند.

براستی بر مردمان سرزمینم  چه رفته است؟!

http://wp.me/p7vZL9-2dG

 

بازگشت به خانه