تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

10 آذر  ماه 1395 ـ  30 نوامبر 2016

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

به همت مسئولان کشور، تهران صاحب برج پیزا می شود!

       به میمنت و مبارکی اعلام شد که برج میلاد، مرتفع ترین ستون بی خاصیتی که با هزینهء گزاف بر پا شده است، دقیقاً روی خطرناک ترین گسل فعال تهران قرار دارد!

       در حالی که نزدیک به نیم قرن است ساخت برج های مخابراتی مرتفع در جهان کنار گذاشته شده و حتی کشورهای جهان سوم از ماهواره های مخابراتی استفاده می کنند، این برج را در تهران علم کردند تا، به عنوان سمبل تهران، بنای زیبا و تاریخی شهیاد را تحت الشعاع قرار دهد و از ذهن ها بزداید!

       در ساخت این برج، که کپی برداری شده از یکی دو برج مشابه مخابراتی در دنیا است، مکان یابی مناسب انجام نشده و اکنون که چند سال از بهره برداری از آن می گذرد اعلام کرده اند که دقیقاً روی خطرناک ترین گسل تهران قرار دارد!

       کارشناسان می گویند در صورت وقوع زلزله مورد انتظار در تهران اولین بنایی که فرو می ریزد برج میلاد خواهد بود!

       با فرونشست زمین در غرب تهران که همه روزه اخبار آن در مطبوعات زبان بستهء رژیم چاپ می شود این نگرانی بوجود آمده است که به واسطهء قرار داشتن سازهء سنگین «برج میلاد» روی یک گسل، یک روز صبح مردم از خواب بلند شوند و ببینند برج میلاد بصورت کج . معوج داخل گسل فرو رفته است!

       به همين دليل در حال حاضر سنسورهایی روی برج نصب کرده اند تا فرونشست و کج شدن آن را اندازه گیری کنند و گفته می شود که اگر خدا یاری کند و برج در صورت کج شدن فرو نریزد، حکومت اسلامی ضاحب یک جاذبهء گردشگری مثل برج پیزا در ایتالیا خواهند شد!

 

 

تبعات مديريتی انقراض الاغ ها

       متاسفانه، توجه همهء گروه های سیاسی و اوپوزیسیون داخل و خارج کشور و تمام مدیاها و فعالان حقوق بشر معطوف به دستگیری روزنامه نگاران و وکلای دادگستری و احضار نمایندگان مجلس به دادگاه (به خاطر چهار تا کلمه حرف زدن در مجلس! ) و دزدی و اختلاس های چند میلیارد دلاری و چند صد هزار میلیارد تومانی و یا هبه دادن املاک و اراضی شهری توسط شهردار بلدیه تهران به آقا ها و آقا زاده ها است و جهان چشمان خود را به روی کشتار بی رحمانه الاغ های ایرانی بسته است!

       به گزارش مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اکثر رستوران های بین راهی گوشت الاغ را به عنوان کباب بناب، شیشلیک، برگ مخصوص و کوبیده به خورد امت همیشه در صحنه می دهند و بدين سبب تقریباً نسل الاغ در کشور به انقراض کشیده شده و الاغ ها یا در رستوران های لاکچری و فایو استار تهران و رستوران های بین راهی به خورد مردم داده شده اند و یا در قصابی ها به عنوان گوشت بره به فروش رفته اند!

       طبعاً! طبع مردم هم به سبب استفاده از گوشت خر برگشته و به خریت عادت کرده اند! و استفاده از کله و پاچه الاغ در کله پزی ها باعث شده که مردم با خوردن زبان و مغز خر طرز فکر و گفتارشان عوض شود!

       یک تعداد الاغ هم به علت فعالیت های سیاسی و مدیریتی خرج خود را از جامعهء الاغ های کشور جدا کرده و نه تنها به فکر نجات الاغ ها از این وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی نیستند، بلکه با خریت خود بر مصائب "خرهای همیشه در طویله" می افزایند!

       آشپز مخصوص ریاست حکومت نقل کرده است که مموتی و مشایی عادت داشته اند صبح ها یک مغز و زبان و چشم و بناگوشی به بدن بزنند! با این اوصاف علت باز بودن نیش احمدی نژاد و تصمیمات آنچنانی و آنطور صحبت کردن اش معلوم می شود!

       در واقع می شود نتيجه گرفت که همهء سوء مدیریت ها در کشور تقصیر کله پزی ها است که مغز خر تحویل مشتری می دهند!

       نکته در آن است که انقراض الاغ و نابودی خرها تنها یک ضرر و زیان به طبیعت و چرخهء حیات محسوب نمی شود و تبعات مدیریتی هم دارد، و ما را در آینده دچار کمبود مدیر و مسئول و مقامات عالیه نموده و در این شرایط حساس جهانی و منطقه ای با کمبود شدید خریت روبرو خواهیم شد!

 

شرفیابی سفیر حکومت اسلامی به حضور ملکه 53 کشور جهان!

       حمید بعیدی نژاد، تحصیل کردهء آمریکا و عضو تیم مذاکرات واگذاری برنامه پر خرج هسته ای حکومت اسلامی به بایگانی (!) که به عنوان سفیر حکومت اسلامی به مرکز تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی جهان (لندن) رفته است، اخيراً به اتفاق منزل (مذهبی ها همسر خود را منزل می نامند!) به حضور ملکه بریتانیا شرفیاب شد و گروهبان نامه (استوارنامه قبلی) خود را به ملکه الیزابت تقدیم کرد.

       ملکه الیزابت علاوه بر آنکه ملکه انگلستان، ایرلند، اسکاتلند، ولز، کانادا، استرالیا و زلاند نو می باشد، ملکه 53 کشور دیگر عضو کامنولث - جامعهء کشورهای همسود (مستعمرات سابق بریتانیا) نیز هست، و جالب اینکه ملکه تعداد زیادی کشور اسلامی هم می باشد!

       عکس شرفيابی خود به حضور ملکه را، که نشان می دهد منزل وی هم پشت سرش ایستاده، خود بعیدی نژاد در اینستاگرام اش گذاشته است

اما در اين مورد ملاحظه ای ميهنی وجود دارد: با توجه به اینکه از زمان انتصاب سفیر و شروع کارش تا وقتی که خدمت ملکه رسیده چند ماهی گذشته بوده است، چه خوب بود بعیدی نژاد، با استفاده از اين فرصت، یک دست لباس آبرومند برای منزل اش می خرید تا حاج خانم با این لباس تاناکورایی و آن کیف مستعمل باستانی پیش ملکه نمی رفت!

        البته کت شلوار خود سفیر هم به نظر می رسد از کارگران افغانی وام گرفته شده است! و این بی توجهی از بعیدی نژاد واقعا بعیده!

       در عين حال معلوم نيست که اصلاً چه لزومی دارد که سفرا و مسئولان و مدیران کشور هر کجا می روند خانم هم ببرند. آیا مطابق پروتکل بردن خانم توسط سفیر اجباری است؟

 

نسبت دروغ بستن به میمون پاک دست و صحیح العمل!

       در زمان کودکی و نوجوانی ما تلویزیون در ایران وجود نداشت و سینماهای معدودی هم مثل سینما تمدن فیلم های صامت نشان می دادند و تعداد آن ها اندک و استفاده از آن برای همگان میسر نبود. سرگرمی ها، و به قول امروزی ها «اینترتینمنتِ» ما عبارت بود از تماشای معرکه گیری پهلوانان دوره گرد که زنجیر پاره می کردند و یا لوطی عنتری ها که با میمون خود مردم را می خنداندند. (مثل سردار مدیری تلویزیون عصر حاضر!) مربیان عنتر ها هم معمولاً چند حرکت و عمل انسانی را به میمون ها آموزش می دادند و مردم با مشاهده حرکات تقلیدی میمون به وجد آمده و غش و ریسه می رفتند!

       با مشاهده حرکات تقلیدی میمون ها عقیده عمومی بر این بود که این جانور مقلد بسیار خوبی است و به محض دیدن کارهای انسان ها آن را یاد گرفته و تقلید می کند! در حالی که این یک تهمت بزرگ به میمون و عنتر است و میمون ها هرگز از کارهای به اصطلاح انسان ها تقلید نکرده و نمی کنند و اگر غیر از این بود و میمون ها هم به خیل مقلدین پیوسته بودند حالیه اخباری در مورد اختلاس میلیاردی میمون ها و عنترها هم منتشر می شد، و یا روزنامه ها خبر می دادند که یک عنتر پول های بانک را برداشته و به کانادا گریخته است! یا یک عنتر تحریم ها را دور زده و چهار میلیارد پول نفت مملکت را هاپولی کرده و پس نمی دهد!

       بنابراین موضوع تقلید میمون ها از بعضی به اصطلاح انسان ها حقیقت ندارد و میمون ها نه یکدیگر را به خاطر رقابت سیاسی و کسب قدرت چیزخور می کنند و نه رقبای خود را در حصر خانگی نگه می دارند و نه زندان و شکنجه می کنند!

       با این تفاصیل تصدیق می فرمائید تقلید کار انسان ها است و این بعضی از مردم هستند که به کارها و اعمال یک عده مدیر و مسئول دزد و اختلاسچی و غارتگر و دروغگو نگاه کرده و کارهای زشت آن ها را تقلید می کنند، و به همین خاطر فساد مالی مقامات بالا در رده های پائین تبدیل به رشوه خواری گردیده و دروغ و نفاق و حقه بازی و کلاهبرداری و مفاسد اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی همه گیر شده است!

 

ضعف شدید آموزش و پرورش در رژیم گذشته!
       می گويند در رژیم گذشته، که از آن به صفت طاغوتی و وابسته به استکبار و رفیق گرمابه گلستان اسرائیل نام برده می شود، افراد کارآفرین و خلاق و مبتکر می توانستند پس از سال ها تجربه اندوزی و زحمات شبانه روزی سرمایه ای جمع کرده و با اضافه کردن آن به اموال پدری و ارث و میراث و تجمیع پول های خانواده و یا با گرفتن شریک موسسه و شرکت و کارخانه ای را سرپا کرده و ضمن کار و تولید و کمک به اقتصاد مملکت، برای گروه کثیری از هموطنان خود شغل ایجاد کنند.
       نمونهء این افراد برادران خیامی بود که کار خود را در مشهد با یک مغازه پنچرگیری و تعویض روغن شروع کردند و بعد فروشنده لوازم یدکی اتومبیل شدند، سپس در تهران خیابان چراغ برق یک دفتر واردات لوازم یدکی برپا کردند و عمده فروش شدند و خلاصه اینکه پس از سال ها تجربه اندوزی در امور مربوط به اتومبیل و گردآوری سرمایه آستین بالا زده و کارگاه مونتاژ اتومبیل هانتر انگلیسی (در ایران موسوم به پیکان) را تاسیس نمودند.  

       این دو برادر با زد و بند و توصیه از مابهتران کارخانه دار نشده بودند و آموزش های لازم برای غارت جیب مشتری را هم ندیده بودند اتومبیل تولیدی مرغوب و ایمن و مطمئن را با سود بسیار اندکی می فروختند و رعایت حال مصرف کنندگان را می کردند! یا بگيريم آقای خسروشاهی را که کاسب مومن و متقی بازار بود و به ابتکار و سرمایهء شخصی هولدینگ گروه صنعتی مینو را راه اندازی کرد. و ایضا آقای لاجوردی را که موسس گروه صنعتی بهشهر و حاج آقا ایروانی موسس کفش ملی و صدها و صدها کارآفرین دیگر...

       می گويند همين نمونه ها می رسانند که یکی از نقاط ضعف بزرگ رژیم گذشته، که مورخین برجسته جهان نظیر حاج آقا خسرو معتضد مورخ السلطنه کمتر به آن اشاره کرده و نادیده گرفته اند، بی توجهی رژیم شاهنشاهی به آموزش و پرورش بوده و این افراد، به دلیل ضعف شدید سیستم آموزشی راه های مفت بری و یک شبه مولتی میلیاردر شدن در رژیم گذشته راه های رانت خواری و ساخت و پاخت با روسای بانک ها و گرفتن میلیاردها وام ارزی و ریالی بدون گذاشتن وثیقه و دریافت زمین دولتی و امکانات و خدمات رایگان و سایر ترفندهای علمی - اقتصادی را یاد نگرفته بودند و به همین خاطر با آوردن سرمایه و ثروت پدری و خانوادگی، و بدون آویزان شدن به بیت المال و غارت خزانه بانک ها به تاسیس کارخانه و کارآفرینی می پرداختند!

       خوشبختانه اين نقيصه در رژیم اسلامی به نحو احسن جبران شده است! و هم به آموزش و هم به پرورش توجه کافی شده و نتايج چشم گيری هم به بار آورده است.

        است مثلاً پس از انقلاب 57، و بر اساس نوع «مرغوب» آموزش و پرورش، رفته رفته از کیفیت اتومبیل های ساخت داخل به منظور سودآوری بیشتر کاسته شده و قیمت آن هم با یک BMW روز و پیشرفته آلمانی و یا یک تویوتای ژاپنی برابر شده است. صد رقم هم عوارض گوناگون به بهای آن افزودند تا خریدار به خاطر پول کلانی که داده است قدر اتومبیل خود را بداند!
 
      همچنين رژیم گذشته حتی نتوانست یک شخصیتی مثل محمد رضا خاوری (مدیرعامل متواری بانک ملی ) پرورش بدهد تا چه برسد به پرورش امثال بابک زنجانی و مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان!
       در رژيم اسلامی راه های گرفتن وام های چندمیلیارد دلاری و چند هزار میلیارد تومانی بدون سپردن وثیقه و با سود صفر درصد به علاقمندان آموزش داده شده است و با همین آموزش ها عده زیادی به موفقیت رسیده و بار خود و هزار پشت خود را بسته اند!
       الحمدلله به مسئله پرورش هم توجه کافی شده و هزاران غارتگر بیت المال و چپاولگر و رانت خوار و سارق دکل های نفتی و زمینخوار و جنگل خوار و دریا خوار و رشوه بگیر و پورسانت بگیر از شرکت های نفتی خارجی پرورش داده شده اند!
       در مقاطع تحصیلی پائین تر هم شرایطی ایجاد شده که خود مردم به تحصیل داوطلبانه انواع حرف و صنایع ظریفه جهت گذران زندگی روی آورده اند و با فراگیری فنون لازم مشغول کار شده اند که از آن با عنوان «خوداشتغالی» ياد می شود.
       در واقع مدیران و مسئولان آموزش دیده مملکت، که خود و اعضای خانواده و بستگان و وابستگانشان سرگرم پرورش حساب های بانکی شخصی بوده و وقت اضافی را هم صرف گرفتن حقوق های نجومی کرده و می کنند؛ کار آموزش و پرورش متقاضیان فعالیت های اقتصادی خرد و کوچک را بر عهده خود علاقمندان گذاشته اند و با سپردن کار مردم به مردم (که در اقتصاد آزاد بر آن تاکید شده است ) موجب رونق محیط کسب و کار شده اند!
       اگر در صنایع بالا دستی پرورش رانت خواران و چپاولگران منابع ملی و غارتگران بیت المال و آموزش راه های خالی کردن خزانه بانک ها و هشتصد میلیارد دلار پول فروش نفت و دور زدن تحریم ها (يا دور زدن ملت!) باعث شده تا کارگر سابق کارخانه پیکان صاحب تقریباً تمام صنایع پتروشیمی کشور شود و شخصی که کفش لنگه به لنگه پا می کرد صاحب قصر لیست سی میلیون دلاری در شمال تهران و هواپیمای اختصاصی گردد، آموزش راه های حقه بازی و پدرسوخته گری در صنایع و حرف پائین دستی و مشاغل خرد هم موجب پرورش جیب برها و کیف قاپ ها و زورگیر ها و رونق بازار کسب و کار این چنینی در کشور شده است!

 

امن ترین جا برای رفتن و تمدد اعصاب!

       به نظر می رسد که مسافرت داخلی در بهشت حکومت اسلامی مساوی است با داوطلبانه به آغوش مرگ پناه بردن!

       هواپیماها مال چهل - چهل و پنج سال قبل هستند و بلند نشده می خورند زمین!

       با اتوبوس بری مسافرت، سر از ته دره و منزل آخرت در می آوری!

       اتومبیل ساخت وطن سوار بشی جملگی ارابهء مرگ هستند و سالی سی - چهل هزار نفر را روانه آن دنیا می کنند!

       پیاده بری سفر خارج (کربلا ) داعش ترتیبتو می ده!

       با این اوصاف به نظر می رسد ایمن ترین محل برای رحل اقامت افکندن و تمدد اعصاب در کشور همانا کلاس درس قرائت استاد سعید طوسی است که لااقل آدم را نمی کشند!

 

ارشاد گری به سبک حاج علی!

                 پس از برکناری چند وزیر در ماه گذشته جناح طرفدار دولت کوشیدند موضوع را سیاسی و مربوط به رقابت های جناحی تبلیغ کنند؛ اما اکنون مشخص شده مربوط به لهو و لهب و تاثیر فرهنگ منحط غر بی و فیلم های مبتذل سوپر و ماهواره و اینترنت روی وزرای دولت بوده است!

       شایان ذکر است که سال گذشته خانم خبرنگاری به نام آفرین - چ توسط اطلاعات سپاه در پروژه مبارزه با نفوذ دستگیر شد و پس از محاکمه به جرم جاسوسی و نفوذ در وزرا حکم ده سال زندان گرفت. اما اکنون با برملا شدن ارتباط غیراخلاقی پنج وزیر متخلق معلوم می شود فی الواقع این پنج وزیر در این خانم نفوذ کرده بودند!

       باری، هر روز در یک چاه مستراح جدید در کشور برداشته می شود و بوی گندش جامعه بلا زده را مسموم تر می کند! حاج دکتر حسین الله کرم، استاد برجستهء دانشگاه و دبیرکل حزب اللهء در صفحهء اینستاگرام خود اطلاع داده است که خانمی «در پوشش خبرنگاری» خود را به پنج وزیر بندتنبان شل دولت روحانی نزدیک کرده و، با نفوذ در جسم و جان اين وزرای مومن و متقی و خداترس و نماز شب خوان، با آن ها ارتباط غیر اخلاقی ترتیب داده است! (یا وزرا ترتیب اش داده اند!) از این خانم با حروف آ - چ نام برده شده که توانسته است پنج وزیر را یکجا آچمز کند! دکتر الله کرم، که در مقام دبیرکل حزب الله به اخبار و اطلاعات موثق دسترسی دارد، برکناری وزرا را به دلیل همین شل بودن بندتنبان ذکر کرده است!

       تا به حال گفته می شد که دانش آموزان در کلاس آموزش قرائت تامین ناموسی ندارند، اما با اطلاعاتی که حاج آقا الله کرم منتشر کرده است مشخص می گردد خبرنگاران هم در موقع مصاحبه و تهیه خبر ممکن است توسط وزرای مومن و متقی مورد بهره برداری جنسی واقع شوند!

       بیخود نیست که می گویند خبرنگاری جزو مشاغل سخت و زیان آور می باشد. با اتفاقی که افتاد مشخص می شود خبرنگاران نه تنها در موقع حوادث و میادین جنگ جانشان در خطر است، بلکه در زمان صلح نیز اگر چه آنها را نمی کشند ولی...

       ما البته در مقام دفاع از بی اخلاقی و ارتباط نامشروع وزرا با این خانم نیستیم اما چون آیت الله زاده حاجی کربلایی علی خان جنتی (پسر آیت الله جنتی) را از نزدیک دیده ایم گواهی می دهیم امکان این که خانمی حاضر به ارتباط آنجنانی با ایشان باشد در حد زیر صفر است و جا دارد قیافه علی جنتی به عنوان مدرک محکمی در رد اتهام مورد توجه قرار بگیرد و اگر هم خدای ناکرده ثابت شد علیرغم این نکته باز هم متهم به ارتباط غیر اخلاقی با وزیر سابق ارشاد تن داده است، همین امر را مجازات بدتر از اعدام لحاظ کرده و وی را آزاد کنند!

       ایضا در گزارش دبیرکل حزب الله اشاره نشده است که وزرای مومن و نمازخوان تک تک این خانم خبرنگار را به "پروژه نفوذ" هدایت می کرده اند و یا چون مطابق قانون همه وزراء مسئولیت مشترک دارند اکیپی ترتیب نفوذ را می داده اند!

 

«سرویس کردن دهان مردم» بیمه می شود!

       چون امسال حجاج به عربستان اعزام نشده و در فرودگاه جده مورد سوء استفاده جنسی قرار نگرفته اند، و بهانه ای برای حمله به سفارت وجود ندارد، و ایضا با گشوده شدن سفارت فخیمه انگلستان در تهران و روی کار آمدن دونالد ترامپ، دورهء سنگ پرت کردن به طرف سفارت انگلیس و آتش زدن پرچم آمریکا هم به سرآمده، برای استمرار فعالیت های ضد استکباری و بیکار نماندن برادران انقلابی، راهی جز حمله به کنسرت و گلو و حنجره خوانندگان وجود ندارد! و بطوری که اطلاع دارید چندی پیش اجرای کنسرت مجوز دار سالار عقیلی در مشهد توسط امام جمعهء مقدس این شهر لغو شد و به دنبال آن امام جمعه های بسیاری از شهرها و قراء و قصبات، حتی امام جمعهء ابرقو و امام جمعهء علی آباد کتول هم با اجرای کنسرت مخالفت کردند!

      در چنين جوی است که خبر می دهند مدیر عامل بیمه ایران (يعنی همان شرکت بیمه ای است که حاج آقا رحیمی معاون اول احمدی نژاد به خاطر اختلاس مبالغ هنگفتی از آن در زندان اوین محبوس است!) ظاهراً از شیفتگان صدای آقای سالار عقیلی، خوانندهء موسیقی در نظام مقدس اسلامی است و دستور داده "حنجره"ی سالار عقیلی را بیمه کنند! (و شاید هم قصد بهره برداری تبلیغاتی از سالار عقیلی برای بیمه ایران را داشته اند!) بهر حال، در مراسم باشکوهی که به اين مناسبت بر پا شده مدیرعامل بیمه جلوی چشم حضار و مدعوین بیمه نامه پانصد میلیون تومانی حنجره را به سالار عقیلی اهدا کرده است!

       این اقدام ملی، آن هم در سال اقتصاد مقاومتی، بسیار حرکت بزرگی در حفظ و حراست از دهان و گلو و حنجره یک خوانندهء سرودهای دشمن شکن است، و اگر مخالفان موسیقی و کنسرت بخواهند ضمن بر هم زدن کنسرت، تعرضی هم به دهان این هنرمند کرده و یا با وارد کردن چیزی به دهان و گلوی وی حنجره اش را پاره کنند؛ بیمه نامه موجود است و نگرانی از بابت معالجه و ترمیم خسارات وارده وجود نخواهد داشت!

       بنابراین بیمه کردن دهان و گلو و حنجره خوانندگان اقدام مثبتی است و نباید از آن انتقاد کرد و ایکاش بیمه ها از سی - چهل سال قبل به فکر بیمه کردن دهان مردم افتاده بودند و در کنار صدور بیمه شخص ثالث و حوادث رانندگی و آتش سوزی، "بیمهء سرویس شدن دهان" امت همیشه مفلوک و مظلوم هم صادر می کردند تا مردم که حسابی دهان شان توسط مسئولان و مدیران نالایق و اختلاس چی سرویس شده است حداقل یک خسارتی بابت جراحات وارده به دهان بالا و پائین خود دریافت می کردند!

       اکنون که بیمه ایران در یک اقدام آشکار (دهان کجی) علیه برهم زنندگان کنسرت حاج آقا سالار عقیلی در مشهد به میدان آمده و دک و دهان این خواننده را بیمه حنجره کرده است، پیشنهاد می شود اندام و اعضاء و جوارح سایر اقشار جامعه را هم بیمه کنند تا کسانی که با اندام و اعضاء و آلات جسمی خود کار می کنند خیال شان از بابت آینده شغلی و ابزار کارشان راحت باشد! فی المثل:

       - زبان رئیس جمهور و وزرای دولت را که مرتب وعده و آمار دروغ داده و مردم را فریب می دهند بیمه دروغگویی کنند!

       - دست و انگشتان مدیران و مسئولان و روسای بانک ها و برادر رئیس جمهور و آقازاده ها و هیئت مدیره های شرکت های دولتی و شهردار و اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس و غیره و غیره را که وسیله کار آن ها در دست بردن به بیت المال و اختلاس و گرفتن حقوق های نجومی و وام های کلان بدون بهره و بدون بازگشت و خرید املاک و زمین های مرغوب شهرداری، بدون پرداخت پول (در ازای حمایت از شهردار) و سند سازی و حساب سازی و گرفتن پورسانت از شرکت های خارجی و گذاشتن دست در دست دشمنان کشور و ملت است "بیمه چارچنگولی" نمایند!

       - صاحاب مردهء حاج سعید طوسی مومن و متقی را هم که وسیله کارش در کلاس درس قرائت است "بیمهء تداخل" نمایند تا در صورت پرکاری و و آسیب دیدن، با استفاده از بیمه نامه خسارت خود را بگیرد!

       - و حالا که صحبت از بحث شیرین تداخل شد، پیشنهاد می شود کلیه اقشار مردم را بیمهء تداخل نمایند زیرا کاری که مسئولان اقتصادی مملکت با اقتصاد خانوارها کرده، و با گران ساختن زندگی مردم و گسترش فقر و بیکاری، در ردیف کاری است که حاج سعید طوسی با شاگردان ا ش کرده است و چون خدمات دولت و مسئولان به ملت ادامه دارد و دست بردار هم نیستند، بیمه کردن بواسیر و حنجره تحتانی مردم ضروری به نظر می رسد!

بازگشت به خانه